دايي را هم رئيس راهنمايی و رانندگی كنيد!

حالا نوبت به رويانيان رسيده كه خود را در فوتبال ايران محك بزند. شايد در خودش اين اعتماد به نفس را ديده كه پس از كنترل رانندگي و اصلاح قوانين و البته مديريت بر بنزين مصرفي مردم، حالا توپ پرسپوليسي‌ها را به تور دروازه رقيبان بدوزد. اما اين كجا و آن كجا؟

کد خبر : 162911

جوان: سردار رويانيان از روزي شناخته شد كه به عنوان يك تازه وارد در اتاق تصميم‌گيري و مديريتي راهنمايي و رانندگي، تحولاتي قابل توجه در قوانين مربوط به رانندگي ايران به وجود آورد. رويانيان اولين كسي بود كه طرح نظارتي بر جاده‌ها را افزايش داد و از همان سال‌ها درصد تصادفات و مرگ و مير جاده‌اي در سطح شهر با وجود افزايش خودروها، رو به كاهش گذاشت. قوانين تازه و رفتارهاي جديد و نوين مأموران راهنمايي و رانندگي، از رويانيان چهره‌اي خاص ساخت. حتي وقتي او را در ستاد سوخت به عنوان رئيس سهميه‌بندي بنزين ديديم هم چيزي از مقبوليت عمومي‌اش كاسته نشد. او حالا مديرعامل پرسپوليس است. در توصيف وجودش در اتاق مديريتي باشگاه چه مي‌توان گفت؟ مي‌خواهيم برگرديم به هشت ماه قبل. وقتي با علي كفاشيان در آستانه جام ملت‌هاي آسيا همكلام شديم. كفاشيان از روزهاي سختش در فوتبال حرف زد و اعتراف كرد بزرگترين اشتباهش حضور در اتاق رياست فوتبال ايران بوده. كفاشيان البته در همين بين جمله‌اي را به زبان آورد كه از يادمان نمي‌رود: «من مي‌دانم كه رياست فدراسيون فوتبال آخرين جايي است كه در آن كار مي‌كنم. مديران فدراسيون فوتبال بعد از كنار رفتن چه موفق باشند چه شكست خورده، خانه نشين مي‌شوند. من تازه مدير ورزشي ايران بودم. مديران غير ورزشي و سياسي كه به فوتبال مي‌آيند با زندگي‌شان بازي كرده‌اند.» و اين حقيقت در مورد بسياري صادق است. دادكان امروز كجاست؟ صفايي فراهاني اگر غرق در آن بازي سياسي نمي‌شد امروز چه جايي در ورزش يا حتي سياست داشت؟ غفوري فرد و صفي‌زاده به كجا رسيده‌اند؟ حتي در مورد مديران غير فوتبال هم همين داستان صادق است. آيا سراغي از اكبر غمخوار داريد؟ او ديگر نتوانست هيچ منصب سياسي و اداري را براي خود دست و پا كند و مثل بسياري ديگر از جمله زم و ميرزايي و... گوشه‌نشين شد. حقيقت تلخ‌تر اينكه ذات فوتبال نه حضور غيرورزشي‌ها را برمي‌تابد و نه فرصتي براي فوتبالي‌هاي فرصت‌طلب باز مي‌كند. حالا نوبت به رويانيان رسيده كه خود را در فوتبال ايران محك بزند. شايد در خودش اين اعتماد به نفس را ديده كه پس از كنترل رانندگي و اصلاح قوانين و البته مديريت بر بنزين مصرفي مردم، حالا توپ پرسپوليسي‌ها را به تور دروازه رقيبان بدوزد. اما اين كجا و آن كجا؟ سياهه مديراني كه در بخش‌هاي سياسي و اقتصادي براي ايران قدمي محكم و مثبت برداشته بودند و در فوتبال زمين خوردند و براي هميشه به سايه رفتند كم نيست. قانون بي‌رحمي فوتبال را نمي‌توان تغيير داد. رويانيان چگونه با چه نگاهي و چه برنامه‌اي مي‌خواهد فوتبالي را نجات دهد كه حميد استيلي نتوانسته بود آن را مديريت كند؟ يك معادله دو سر سوخت. پرسپوليس در بحران فرو رفته بود و بايد خوني تازه در وجودش دميده مي‌شد. خون تازه آمد، اما به بيماري با گروه خوني A+ خون B- اهدا كرده‌اند! هم خون تازه هدر مي‌رود، هم بيمار هلاك مي‌شود. رويانيان چهره‌اي مقبول در جامعه‌ داشت و حالا او را بايد ميان آتشي ديد كه قرار نيست با حضور او به گلستان تبديل شود. از بين بردن فرصت‌ها براي مديران فوتبالي و ميدان دادن به مرداني كه در يك عرصه متفاوت موفق بوده‌اند با اين تفكر كه در هر بخش ديگري هم كامياب خواهند بود، دقيقاً مانند اين است كه امروز علي دايي را به صرف آقاي گلي‌اش در تاريخ فوتبال جهان، به عنوان رئيس راهنمايي و رانندگي كشور معرفي كنيم.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: