از خنده‌های تلخ قاتل تا بارش باران روی جسد!

فارس: حکم قصاص قاتل دکتر سرابی، سحرگاه امروز و حدود یکسال بعد از قتل در محل حنایت اجرا شد. حکم قصاص سجاد.ک عامل قتل دکتر سرابی، صبح امروز در ملأعام و در محل وقوع جنایت با حضور مسئولان قضایی تهران، خبرنگاران و تعدادی از مردم برگزار شد. این مراسم از قبل تا بعد از اجرای حکم دارای حواشی متعددی بود که در ذیل آن را می‌خوانید: * از حدود 2 ساعت قبل از اجرای حکم، خبرنگاران رسانه‌های مختلف در محل اجرای حکم حاضر شدند و در همین لحظات بود که رفته رفته از خیابان‌های اطراف مردم به محل اجرای حکم که بار داربست محصور شده بود، آمدند. * از ساعات ابتدایی بامداد امروز، نیروهای امنیتی، انتظامی و راهنمایی و رانندگی در محل حضور داشتند و جرثقیلی که قرار بود حکم به وسیله آن اجرا شود، از ساعت 4 در محل مستقر شد. * ساعت 4:47 دقیقه آمبولانس حمل جسد وارد محل اجرای حکم واقع در ابتدای خیابان جانبازان شرقی شد و در کنار جرثقیل متوقف شد. * سجاد در آخرین مصاحبه با یکی از خبرنگاران درباره این حادثه گفته بود که با کوشا متهم قتل در پل مدیریت در یک بند بوده است و از او خواسته بعد از اجرای حکم در آن دنیا جایی برایش رزرو کند. * سجاد با بیان اینکه اجرای حکم او نباید علنی باشد گفته بود به دیدن پدر و مادرش که در انتظار او هستند خواهد رفت. * ساعت 5:05 دقیقه است که طناب سورمه‌ای رنگ توسط مأموران ویژه روی جرثقیل بسته می‌شود. * تعدادی از مأموران ناجا هم برای امنیت بیشتر روی برخی پشت‌بام‌ها مستقر شده‌اند. * ساعت 5:24 دقیقه صدای اذان از مسجد‌النبی میدان نارمک به گوش می‌رسد و هفت دقیقه بعد،‌ با ورود خودروی پلیس، ‌2 مأمور بالای جرثقیل رفته و برای آخرین بار طناب را چک کرده و از ایمنی و استحکام آن مطمئن می‌شوند. ساعت 5:45 دقیقه، هم‌همه ناگهانی مردم نشان‌دهنده ورود خودروی حامل متهم و خودروهای اسکورت وی است. ساعت 5:48 دقیقه قاری مراسم پشت تریبون قرار گرفت و طبق معمول اجرای احکام این‌چنینی، آیه مربوط به قصاص ولکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب لعلکم تتقون را قرائت کرد. ساعت 5:53 دقیقه سجاد به همراه مأمور پلیس از خودرو خارج شد و به محض باز شدن در، با تعداد زیاد خبرنگاران و عکاسان روبه‌رو شد. * سجاد در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره علت اقدام به قتل گفت: جای خالی مادرم را نتوانستم تحمل کنم و دکتر سرابی را کشتم. به نظرم دکتر دچار اشتباه شده بود. * سجاد با بیان اینکه اصلاً از اقدام خود پشیمان نیستم گفت: اسلحه را از شهرستان خودمان تهیه کردم،‌ آنجا اگر در خانه‌ای سلاح نباشد، آنجا را خانه نمی‌نامند. * سجاد در تمام زمانی که با خبرنگاران صحبت می‌کرد لبخندی بر لب داشت و این لبخند را تا آخرین لحظه بر لبانش داشت. او در جواب سوال یکی از خبرنگاران گفت: جوابت را در آن دنیا می‌دهم. * ساعت 5:56 دقیقه، سجاد در حالی که همچنان به تلخی می‌خندد، طناب دور گردنش می‌افتد و یک دقیقه بعد، حکم قرائت می‌شود. * ساعت 5:57 دقیقه، با کشیده شدن چهار پایه از زیر پای سجاد، حکم قصاص اجرا می‌شود و سجاد با همان لبخند، با دنیا وداع کرد. * دقایقی بعد از اجرای حکم بود که بارش باران آغاز شد و این بارش حدود 10 دقیقه ادامه یافت. * حدود 30 دقیقه از اجرای حکم گذشته بود که پزشک متخصص پزشکی قانونی، مرگ سجاد را تأیید کرد و بعد از آن بود که دستبند و پابند را از دست و پای سجاد باز کردند. * ساعت 6:30 دقیقه بود که بعد از قرار دادن جسد در کاور مخصوص و آمبولانس حمل جسد، آمبولانس از محل اجرای حکم خارج شد. * یکی از افرادی که در صحنه اجرای حکم حاضر بود، اجرای اینگونه احکام را بهترین راهکار برای عبرت گرفتن دیگران دانست. * یکی دیگر از شهروندان با بیان اینکه این منطقه محلی برای جولان دادن اراذل و اوباش شده است، با استقبال از اجرای این حکم، خواستار برخورد شدیدتر و علنی‌تر با اراذل و اوباش شد. * شهروند دیگری با بیان اینکه در یکسال گذشته 3 نفر از جمله دکتر سرابی و یک سرباز در منطقه نارمک به قتل رسیده‌اند،‌ خواستار اجرای احکام در ملأعام شد. * کم کم خورشید در حال طلوع کردن است و مردم در حال متفرق شدن که در این لحظه‌ با سوال همراه با تعجب عابران و خودروهای عبوری روبه‌رو می‌شوی که : اینجا چه اتفاقی افتاده است؟!