وقتی فیس بوک جای مادر را می گیرد!

زنی در دادگاه خانواده و در حالی که نمی‌توانست اشک‌های خود را کنترل کند، با التماس از "شاینا" دختر 9 ساله‌اش خواهان اجازه ملاقات شد ولی او مدعی است که آزادی ها مثل عضو شدن در فیس بوک را نمی خواهد از دست بدهد.

کد خبر : 162243

فارس: زنی جوان با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست ملاقات با فرزند 9 ساله خود از ازدواج اولش را به قاضی غلامرضا احمدی رئیس شعبه 266 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد. این زن جوان که از ازدواج دوم خود نیز یک فرزند دارد، گفت: حضانت فرزندم با پدرش است و 2 سال است که از شوهر اولم جدا شدم و در حال حاضر تنها اجازه ملاقات با فرزندم را می‌خواهم. وی با اشاره به اینکه هفته‌ای یک بار حق ملاقات 24 ساعته دارم ولی در حال حاضر فرزندم راضی به دیدن من نیست، ادامه داد: احساس می‌کنم که پدرش مخالف این است که دخترم "شاینا" مرا ببیند. زن در حالی که قطره‌های اشک بر روی گونه‌هایش جاری شد، افزود: فرزندم را دوست دارم و می‌خواهم مهر مادر‌ی‌ام را نثارش کنم تا وقتی بزرگ شد، مرا فراموش نکند. مرد در برابر قاضی احمدی حضور داشت و با بیان اینکه هیچ مخالفتی در خصوص ملاقات فرزندم با مادرش ندارم، اظهار داشت: من به "شاینا" گفتم که هر لحظه که دلش خواست، می‌تواند پیش مادرش برود. وی با اشاره به اینکه بعد از طلاق ازدواج نکردم تا در روحیه‌ فرزندم تأثیر نگذارد، ادامه داد: دخترم راضی به دیدن مادرش نیست و من هیچ نقشی در مخالفت او ندارم؛ شاید چون یک دختر دیگر و یک مرد غریبه در آن خانه حضور دارند، برایش سخت است که پیش مادرش برود. قاضی احمدی رئیس شعبه 266 این مجتمع قضایی خانواده خطاب به مرد، گفت: ابراز مهر مادری حق مادر است و دخترت با توجه به اقتضای سنش نیاز به محبت مادر دارد و باید زمینه را ایجاد کنید تا محبت بین مادر و فرزند از بین نرود. وی در ادامه با اشاره به اینکه پدر، نیاز مادی را برطرف می‌کند و نمی‌تواند محبت مادری را در وجود خود داشته باشد، در حالی که مادر عشق درون خود را می‌تواند نثار فرزند کند، افزود: با توجه به اینکه 2 سال است از یکدیگر جدا شدید، مجدداً روزی را معین کنید که مادر به ملاقات فرزندش بیاید. مرد در برابر قاضی احمدی با بیان اینکه هیچ مخالفتی با ملاقات مادر "شاینا" با او ندارم، اظهار داشت: دخترم تمایل به دیدن مادرش ندارد و مدعی است که مادر واقعی‌اش، مادر بزرگش است چرا که در حال حاضر ما با عمه و مادر بزرگ "شاینا" زندگی می‌کنیم. وی در ادامه بیان کرد: دخترم در حال حاضر آزادی کامل دارد همچنین ایمیل و تلفن شخصی دارد و حتی عضو فیس بوک است و من او را آزاد گذاشته‌ام و دوست ندارم سختی بکشد. قاضی احمدی خطاب به دختر 9 ساله در دادگاه خانواده گفت: محبت مادر با تمام محبت‌ها و آزادی‌ها متفاوت است و حیف است که از این محبت و عشق بهره‌مند نشوی. دختر در حضور قاضی این شعبه با بیان اینکه من 9 ساله‌ام و می‌توانم برای خود تصمیم بگیرم، اظهار داشت: من مادرم را دوست ندارم و نمی‌خواهم در کنار او زندگی کنم یا حتی او را ببینم؛ با بودن در کنار مادرم آزادی مثل عضو شدن در فیس بوک را نمی‌خواهم از دست بدهم. وی ادامه داد: مادرم مرا محدود می‌کند و حتی یک بار که به خانه او رفتم و مانتو‌ مدرسه‌ام خیس شده بود و از او خواستم که آن را اتو کند تا خشک شود، این کار را نکرد و گفت همان مانتوی خیس را بپوش و به مدرسه برو. دختر 9 ساله با بیان اینکه مادرم دروغ می‌گوید که مرا دوست دارد چرا که در عمل آن را نشان نمی‌دهد، افزود: هر گاه که به خانه مادرم می‌رفتم، او با دوستاش مهمانی داشت و مرا در اتاق می‌برد و می‌گفت که مزاحمش نشوم. پدر شاینا 9 ساله عنوان کرد: مانع تصمیم فرزندم نمی‌شوم چرا که اگر او را محدود کنم، او لجبازی می‌کند؛ با توجه به صحبت‌هایش او در هیچ شرایطی مادرش را نمی‌پذیرد. قاضی احمدی خطاب به "شاینا" اظهار داشت: آن سوی دنیا هم که بروی، این زن مادرت است و او تو را به دنیا آورده است و اگر از طلاق ناراضی هستی و می‌خواهی انتقام بگیری، بدان که پدر و مادرت کار غیر قانونی انجام نداده‌اند و چون نتوانستند با یکدیگر کنار بیایند، از هم جدا شدند. وی ادامه داد: احترام به پدر و مادر وظیفه ماست و باید دلیل منطقی ناراحتی‌ات را به مادرت بگویی بنابراین مادرت را عذاب نده و بگذار که به دیدنت بیاید. دختر 9 ساله بیان کرد: مادر آن کسی نیست که مرا به دنیا آورده بلکه آن کسی است که برایم زحمت کشیده و مرا بزرگ کرده است، بنابراین مادر بزرگم مادر من است. قاضی احمدی عنوان کرد: اگر پدر و مادر در گوش فرزند خود هم بزنند، حق دارند چرا که مقام آنها والاست؛ در برخی از موارد باید از مادرت مشاوره بگیری بنابراین یک روزی به مادرت نیاز پیدا می‌کنی و در برخی از موارد نمی‌توانی از پدرت مشاوره بگیری. وی در حالی که از دختر 9 ساله می‌خواست که از اتاق خارج شود، خطاب به مرد گفت: دخترت کم سن و سال و احساساتی است و از روی عقل تصمیم نمی‌گیرد بنابراین باید او را راضی کنی تا اجازه ملاقات را به مادرش بدهد. رئیس شعبه 266 مجتمع قضایی خانواده ونک، اظهار داشت: باید زمینه را برای ملاقات فراهم کنید چرا که یک روز فرزندتان متوجه می‌شود که باید از مهر مادر بهره‌مند شود. مرد در برابر قاضی احمدی بیان کرد: نمی‌خواهم با اعصاب فرزندم بازی کند و هر زمانی که خودش تصمیم بگیرد، می‌تواند مادرش را ببیند بنابراین من هیچ نقشی در این قضیه نخواهم داشت. در حالی که دختر 9 ساله به داخل اتاق آمد، رو به مادر کرد و گفت: تو را دوست ندارم و دیگر نمی‌خواهم تو را ببینم، دیگر مرا به دادگاه نکشان و به دیدنم نیا. قاضی احمدی بعد از صحبت‌های هر 3 نفر، به دختر عنوان کرد: پرونده‌ات هنوز در جریان است و هر زمانی که بازگردی، مادرت با آغوش باز تو را می‌پذیرد بنابراین باز هم روی این موضوع فکر کن. بعد از جند دقیقه سکوت جلسه خاتمه یافت و دختر 9 ساله با فاصله گرفتن از مادر و با بستن چشمانش برای ندیدن او، در حالی که دستان پدر را در دستانش می‌فشرد، از اتاق جلسه خارج شد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: