مردان ديروز، مردان امروز
در حالي كه تصور ميشد افرادي كه خود را مطیع ولي فقيه ميدانند، در برابر قهر 11 روزه رييسجمهور موضعي در حمايت از رهبري اتخاذ كنند و يا اقدام رييس دولت را محكوم نمايند، اين سه مرد موضعي متفاوت را برگزيدند كه بعدها از سوي ساير اصولگرايان اقدامي ناشايست تلقي شد . رسايي در عين ناباوري اصولگرايان در پاسخ به سوال خبرنگاری كه از او در مورد واكنشش نسبت به خانه نشيني احمدينژاد سوال كرد، پاسخ داده بود: «ما باز هم به احمدينژاد راي مي دهيم»
سه مرد، سه يار نزديك به محمود احمدينژاد ، سه حامي گذشته و اكنون سه مرد سكوت. شايد اكنون بهترين القابي كه بتوان در مورد صادق محصولي، حميد رسايي و غلامحسين الهام به كار برد، همين القاب باشد. مرداني كه طي شش سال با عملكرد خود نشان دادند، بر سر پيمان خود با دولت هستند هرچند پاي جريان انحرافي در ميان باشد. . در شش سالي كه از دولت احمدينژاد ميگذرد، اين سه مرد بارها با عملكردها و گفتارهايشان عكس آنچه را به اثبات رساندند كه از اصول اصولگرايي محسوب ميشود. به گزارش خبرنگار «فردا» به عنوان مثال در ماجراي عزل حجت الاسلام حيدر مصلحي از مقام وزارت اطلاعات كه قهر چندين روزه رييسجمهور را به دنبال داشت، جريان اصيل اصولگرايي آنچنان عليه تاخير در پذيرش دستور رهبري از سوي رييس جمهور و رييس دفتر او موضعگيري و سخنراني كردند كه اينگونه تصور شد احمدينژاد ديگر در دايره اصولگرايي جايي ندارد. شايد احمدينژاد در مرداد 1387 به هشدار حسين شريعمتداري مبني بر اينكه «نازنيني تو ولي در حد خويش... الله الله پا منه زاندازه بيش» اينچنين اصولگرايان را در روبروي خود قرار نمي داد. بيشتر پاستور نشينان هم در آن زمان صف خود را از احمدينژاد و مشايي جدا كردند تا نشان دهند، دستور رهبري براي آنها ارجح از خانه نشيني رييس دولت است. اما در اين ميان اين سه مرد يك موضع جدا از سايرين را انتخاب كردند، دو نفرشان سكوت كردند و سومي هم حمايت. در حالي كه تصور ميشد افرادي كه خود را مطیع ولي فقيه ميدانند، در برابر قهر 11 روزه رييسجمهور موضعي در حمايت از رهبري اتخاذ كنند و يا اقدام رييس دولت را محكوم نمايند، اين سه مرد موضعي متفاوت را برگزيدند كه بعدها از سوي ساير اصولگرايان اقدامي ناشايست تلقي شد . رسايي در عين ناباوري اصولگرايان در پاسخ به سوال خبرنگاری كه از او در مورد واكنشش نسبت به خانه نشيني احمدينژاد سوال كرد، پاسخ داده بود: «ما باز هم به احمدينژاد راي مي دهيم». رسايي در اين مصاحبه هيچ اشارهاي به لزوم تبعيت رييسجمهور از دستورات رهبري نكرد و يك علامت سوال بزرگ در ذهن ساير اصولگرايان ايجاد كرد. اما مهمترين موضع رسايي در اين خصوص توصيه او به اصول گرايان حزب اللهي در سرمقاله يكي از شماره هاي هفته نامه «9 دي» بود كه آنها را به سكوت فراخوانده بود. سكوت در برابر اين اقدامي كه واكنش هاي انتقادي عموم اصول گرايان را بدنبال آورده بود! مواضع دو پهلو از سوي ديگر غلامحسين الهام موضع ديگري گرفت كه سبب نارضايتي اصولگرايان شد . او عليرغم اينكه يكي از اخراجيهاي پاستور اما مهربان با رييسجمهور بود، در مورد سكوت و خانه نشيني او هيچ سخني نگفت. الهام از زماني كه كرسي سخنگويي دولت را رها كرد و در ساير موضوعات كه مربوط به حمايت از ولايت فقيه بود، سكوت را در الويت قرار داد. هيچ كس از غلامحسين الهام كه همواره خود را تابع دستورات رهبري ميناميد، انتظار نداشت در برابر اكثريت اصولگرايان كه از قهر 13 روزه رييسجمهور گلايه داشتند، سكوت كند البته او يك شب در مراسم عزاداري حضرت زهرا كه مقارن با دوران قهر احمدينژاد بود، حضور يافت اما هيچگاه سخني در باب زشتي اين قهر بر زبان نياورد. سكوت الهام در حالي بود كه همسر او يعني فاطمه رجبي در نقد قهر احمدينژاد اينگونه گفت: «محبوبیت احمدینژاد تا زمانی ادامه خواهد داشت که مطیع ولایت فقیه و مقام معظم رهبری باشد.» صادق محصولي هم مثل دو مرد ديگر است و عليرغم اينكه از اقدامات رييسجمهور در دولت دهم و بها ندادن به او گله مند بود، در تقبيح قهر 13 روزه رييسجمهور حاضر به اظهارنظر نشد. اين سكوت در حالي صورت گرفت كه او چند ماه قبل در مراسمي اينچنين گفته بود: « از نگاه مكتب ما تمامي اعمال خارج از حيطه ولايتمداري هبط و نابود است؛ توفيقات بزرگ و درخششهاي ستودني در ذيل اصل مترقي اسلام يعني ولايت فقيه ظهور پيدا ميكند و باز شدن فضاي خدمتگذاري حاصل مديريت 16 ساله مقام معظم رهبري بوده است.» موارد زياد ديگري هم وجود دارد كه تغيير در مواضع حال و گذشته اين سه مرد را نشان ميدهد. حمايت از مشايي و ياران او شايد اين روزها مورد تاييد اصولگرايان نباشد اما اين سه مرد پيش از دولت دهم تلاشي در تقبيح طيف انحرافي پاستور نداشتند. چنانكه غلامحسين الهام در بهمنماه 88 در مورد مشايي گفته بود كه « باور شخصی و اعتماد آقای احمدینژاد هنوز نسبت به مشایی آسیب ندیده است. ما باید شخص را رها کنیم و کارکردها را مورد ارزیابی قرار دهیم.» اگر چه الهام حمايت قاطعي از مشايي نكرده است اما نشاني از اختلاف و گلايه هم در اظهارات او ديده نميشود. اما شش ماه بعد در مصاحبهاي او را عامل تفرقه خواند. محصولي هم در ابتدا از نزديكان مشايي محسوب ميشد و هر دو از حلقه ياران احمدينژاد محسوب ميشدند. در دولت نهم كمترين اختلافي ميان اين دو دولتمرد بود و محصولي وزارت كشور را در دست داشت و مشايي هم در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري رياست مي كرد. حتي شنيده شده بود كه برخي دوستان مشايي در دولت نهم از سوي محصولي به استخدام مراكز مهم درآمده بودند كه البته تنها در حد شنيده ها باقي ماند. مشايي هم تا انتهاي دولت نهم ارتباط خوبي با محصولي داشت و اگر هم اين ارتباط نبود، در ظاهر سعي بر نشان دادن آن ميكردند. اما اكنون محصولي ليدر جبهه پايداري شده است و خط قرمز اين جبهه را نزديك شدن به مشايي و يارانش ميداند. در اين جريان هم محصولي تا زماني كه منافع شخصياش از سوي مشايي تامين ميشد در قبال عملكرد او سكوت ميكرد اما اكنون كه بواسطه اقدات رييس دفتر رييسجمهور از پاستور خارج شده و ارتباط تنگاتنگش با احمدينژاد هم كمرنگ شده است، جريان انحرافي را در ذهن به عنوان دشمني تجسم ميكند كه تاكنون نميشناخته است. حميد رسايي اما فارغ از اين دو مرد، از ابتدا موضع انتقادي عليه عملكرد و گفتارهاي مشايي گرفت و البته اين نماينده مجلس در طي دولت نهم به خاطر احترامي كه براي احمدينژاد قائل بود، كمتر به انتقاد از مشايي ميپرداخت كه با آغاز دولت دهم اين ملاحظات هم به پايان رسيد. اما تفاوت رسايي با دو مرد ديگر در تنش آفرينيهاي او بود يعني هر كجا كه در مجلس يا محافل سياسي بحث به تنش و چالش كشيده ميشد، نشاني هم از حميد رسايي بود.