خشكسالی درياچه اروميه چگونه سياسی شد؟

اما در اين ميان بزرگ‌ترين دروغ در خصوص درياچه اروميه مربوط به تلويزيون صداي امريكا بود كه طي برنامه‌اي مدعي شد كه كف اين درياچه سنگ اورانيوم وجود دارد و خشك شدن درياچه اروميه عمدي و براي برداشت سنگ اورانيوم توسط دولت صورت گرفته است.

کد خبر : 160673

جوان: يك نقطه آبي در سر گربه. . . نقطه‌اي كه اين روزها به رنگ سفيدي گرويده و جنجال‌هاي بسياري را به همين خاطر به دنبال داشته و حالا كاملاً سياسي شده است؛ جنجالي كه از مجلس شروع شد و با ادعاهاي غربي در خصوص وجود اورانيوم در كف اين نقطه آبي رنگ ۵۱۸۷۶ كيلومتر مربعي ادامه پيدا كرد و حالا كار به اعتراض و درگيري خياباني رسيده است. ماجرا از آنجايي شروع شد كه به علت خشكسالي‌هاي اخير در كشور، سطح آب درياچه اروميه به شدت پايين رفت و همين موضوع عاملي شد كه ضد انقلاب دستاويز جديدي براي شيطنت در داخل پيدا كند؛ دستاويزي كه توسط آن موضوعي اجتماعي را به يك چالش سياسي تبديل كنند و با توسعه اين چالش در سطح اجتماع مدل انقلاب‌هاي عربي را نيز در داخل ايران اجرايي كنند؛ مدل‌هايي كه اكثر آنها از يك ماجراي غير‌سياسي در داخل اين كشورها آغاز شد. البته در اين ميان نقش مجلس نيز در بروز اين وقايع غير قابل چشم پوشي است چراكه مخالفت نمايندگان سبز‌نشين بهارستان با طرح دو فوريتي نجات درياچه اروميه، زمينه‌اي را فراهم كرد كه آتش اعتراضاتي كه تنها به فضاي سايبر محدود بود، به خيابان‌ها كشيده شود. دروغ‌پردازي‌هاي غربي براي اروميه حالا اروميه با تحريكاتي كه رسانه‌هاي خارجي انجام داده‌اند، به صحنه جولان و تجمع بدون مجوز افرادي تبديل شده است كه به اسم حمايت از درياچه اروميه شروع به سنگ پراني و تخريب اموال عمومي كرده‌اند. رسانه‌هاي وابسته به اپوزيسيون هم كه بيش از يك سال است، سوژه‌اي براي تبليغ عليه نظام و تخريب وجهه كشور ندارند، با شور و شعفي حيرت‌آور به بزرگنمايي اين حوادث پرداخته و از تظاهرات هزاران نفري در اروميه خبر داده‌اند تا خاطره دروغ‌پردازي‌هاي اين رسانه‌ها در حوادث پس از انتخابات بار ديگر در ذهن مردم زنده شود. براي نمونه به گزارش سايت راديو فردا وابسته به سازمان جاسوسي امريكا (سيا) توجه كنيد: «از تبريز و اروميه خبر مي‌رسد كه چندين هزار نفر از دوستداران درياچه اروميه بار ديگر به خيابان‌ها ريخته و براي نجات درياچه شعار سر دادند. همچنين گزارش شده است كه مأموران امنيتي اين بار نيز با معترضان به خشك شدن درياچه اروميه برخورد كرده‌اند. » اين گزارش در حالي است كه ديگر رسانه‌هاي تندرو اپوزيسيون كه بيشتر وابسته به منافقين هستند هم در دروغي بزرگ گزارش از كشته و زخمي شدن تعدادي از شهروندان اروميه‌اي در اين تظاهرات‌ها خبر دادند. دروغي بزرگ‌تر از دروغ اما در اين ميان بزرگ‌ترين دروغ در خصوص درياچه اروميه مربوط به تلويزيون صداي امريكا بود كه طي برنامه‌اي مدعي شد كه كف اين درياچه سنگ اورانيوم وجود دارد و خشك شدن درياچه اروميه عمدي و براي برداشت سنگ اورانيوم توسط دولت صورت گرفته است. طبق معمول در اين برنامه هم يكي از مخالفان نظام با هماهنگي عوامل برنامه، روي خط آمد و مدعي شد:«خشك شدن درياچه اروميه در ادامه سياست‌هاي مخفي‌‌كاري دولت احمدي نژاد است، همانطوري كه همه جريانات را از مردم مخفي نگه مي‌دارد. زير درياچه اروميه اورانيوم غني شده وجود دارد و جمهوري اسلامي با خشك كردن آن مي‌خواهد اين اورانيوم را استخراج كند و بمب اتم بسازد.» وي در ادامه اظهارات خنده‌آور خود گفت:«حكومت از اين نوع كارها بسيار انجام داده است تا ذهن آژانس بين‌المللي انرژي اتمي را منحرف كند، براي مثال مصلاي تهران كه ساخته شد، اصلاً نيازي به ساخت آن نبود اينها زير مصلاي تهران بمب اتم مخفي كرده‌اند! درياچه اراك و نطنز با سياست دولت خشك شدند تا از آنجا اورانيوم استخراج كنند!» تحريك قوميتي برنامه اپوزيسيون اما آن چيز كه در كش و قوس هياهوها بر سر درياچه اروميه ديده نمي‌شود، تلاش دشمنان براي تحريك قوميتي در منطقه آذربايجان است. آذربايجان از ديرباز نقطه‌اي حساس در پيشاني جمهوري اسلامي ايران بوده و دشمنان انقلاب و نظام هميشه با درنظر‌گيري پراكندگي كه قوميت غيور ترك در سرزمين ايران دارند، تلاش‌هاي فراواني كرده تا با تحريك آذري‌هاي اين منطقه به وسيله اختلافات قومي با فارس زبان‌ها بتواند آشوبي سراسري در مناطق مختلف كشور به وسيله آذري زبان‌ها ايجاد كند. موضوعي كه به خوبي در سخنان افرادي كه به عنوان تحليلگر مسائل اخير اروميه، بر روي خط رسانه‌هاي اپوزيسيون مي‌آيند و ناسيوناليسم تركي را ترويج مي‌كنند، ديده مي‌شود. نگاهي دقيق به اين تحليل‌ها بيانگر اين حقيقت است كه اين به اصطلاح تحليلگران سعي مي‌كنند تا قوميت‌هاي ايراني ديگر را مسبب اين واقعه زيست‌محيطي كه حالا به چالشي سياسي تبديل شده، معرفي و از اين راه اهداف خود را پيگيري كنند؛ برنامه‌اي كه پيشتر نيز از طريق مسائلي غير‌سياسي نظير فوتبال دنبال مي‌شد. بنابراين آنچه كه در نهايت پيرامون اين بلوا بر سر نقطه آبي رنگ پيشاني ايران مي‌توان عنوان كرد لزوم رسيدگي دستگاه‌هاي ذي صلاح براي حل اين بحران زيست محيطي به دور از سياسي‌كاري است تا بار ديگر برنامه ريزي‌هاي دشمنان نقش بر آب شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: