تهزان امروز/فروپاشی نمادهای واپس‌گرايی

امير دبيري‌مهر

کد خبر : 159157

از روزي كه موج بيداري اسلامي در خاورميانه با عقبه‌اي چندين ساله برخاست و با شدت و به سرعت كشورهاي تونس، مصر، بحرين، يمن، ليبي و... را در برگرفت اين اميد همگاني در قلب آزاديخواهان جوانه زد كه نمادهاي واپس‌گرايي كه شوربختانه در راس هرم قدرت اين كشورها نيز جاخوش كرده بودند در حال فروپاشي هستند و به فهرست سياه‌رويان و بدنامان خواهند پيوست. وقتي بن علي سقوط كرد و فراري شد همگان براي سقوط مبارك خواب خوش مي‌ديدند و براي آن لحظه تاريخي لحظه شماري كردند و البته با عزم و همت مردم و به‌ويژه جوانان مصري اين مهم تحقق يافت و فرعون مصر نيز از اريكه قدرت به زير كشيده شد. پس از نامبارك، نوبت علي عبدالله صالح بود كه فرار را بر قرار ترجيح داد ولي يك نفر در فهرست ديكتاتورهاي واپس‌گراي جهان موقعيت ويژه‌اي دارد كه سقوط او آرزوي بسياري از آزاديخواهان مسلمان بود و او كسي نيست چون معمر قذافي ديكتاتور روان‌پريش ليبي كه به مرز‌هاي قطعي فروپاشي نزديك شده است و بايد براي خبر هلاكت، فرار يا بازداشت او نيز لحظه‌شماري كرد اما با فرض اينكه حكومت 42 ساله قذافي به انتها رسيده است بايد سه نكته را مورد توجه قرار داد: 1 - فروپاشي حكومت مبارك در مصر به معناي فروپاشي دولت مصر نبود زيرا در مصر ساختارهاي نوين دولت و مديريت عمومي شكل وقوام يافته است و حتي ارتش از چنان اقتدار و محبوبيتي برخوردار است كه كشور بتواند تحت اقتدار ارتش دوره گذار را سپري كند. (هرچند در مورد مصر نيز نگراني‌هاي جدي وجود دارد كه نگارنده در همين روزنامه و يك روز بعداز كناره‌گيري مبارك از قدرت در قالب چند سناريو به آنها اشاره كردم) اما ليبي چنين وضعيتي ندارد. ساختار قبيله‌اي حاكم بر جامعه ليبي، حكومت شخصي و فردي معمر قرافي، منابع نفت سرشار ليبي، حضور گسترده سرمايه‌گذاران خارجي، وفور اسلحه در دست مردم و فقدان رهبري سياسي و انقلابي معترضان موضوعاتي است كه هر كدام مي‌تواند براي ليبي در آينده مشكل آفرين باشد. مهم‌ترين مسئله چشمداشت ناتو و آمريكا به آينده ليبي از يكسو و بي‌تصميمي و حيرت كشورهاي مهم و تاثيرگذار اسلامي از سوي ديگر است. ناتو مدعي است با حملات مداوم نظامي توانسته توان نظامي سرهنگ قذافي را دچار فرسايش كرده و زمينه غلبه انقلابيون را فراهم سازد از اين رو در طراحي آينده ليبي بايد دست برتر را داشته باشد در حالي كه واقعيت حكايت ديگري است و از يك مطالبه بزرگ و گسترده مردمي در ليبي عليه ساختار واپسگراي سياسي اين كشور خبر مي‌دهد. خواسته‌اي كه حتي با وجود برقراري رفاه نسبي در اين كشور نتوانست خشم فروخورده مردم را مهار كند و نفرت عمومي از قذافي را پنهان سازد. هرچند ظاهرا قذافي همچنان در اين توهم است كه او محبوب‌ترين رهبر جهان و مخالفان او مزدوران خارجي هستند. 2 - به نظر مي‌رسد موج انقلاب‌هاي عربي و بيداري اسلامي در ليبي متوقف نخواهد ماند و در برخي ديگر كشورها مانند بحرين و...و حتي در چشم‌اندازي ميان مدت درعربستان ادامه خواهد يافت. البته كشورهايي كه پيش‌تر تن به اصلاحات داده‌اند مانند امارات و قطر و... از اين امواج تغيير در امان خواهند بود. همانطور كه پيش‌تر نيز در يادداشتي با عنوان پوست‌اندازي جهان نو اشاره كرده بودم جهان به ويژه جهان عربي كه سال‌ها به واسطه حكومت‌هاي واپس‌گرا و استبدادي ازسير تحولات متوازن عقب مانده بود به واسطه خيزش مردمي دچار بحران شدند و اين قاعده در مورد ديگر كشور‌هاي مذكور نيز اجرا خواهد شد. به عبارت ديگر اين تحولات نه يك دسيسه خارجي و نه يك بازسازي سياسي بلكه برآمده از مطالبه و خواست مردمي است كه احساس مي‌كنند دولت‌هاي حاكم برآنها دچار تاخر فرهنگي و سياسي و اقتصادي شده و به نيازهاي هويتي، اعتقادي، اقتصادي و فرهنگي آنها پاسخ نمي‌دهند و حتي حاضر به شنيدن اين مطالبات نيز نيستنددر واقع و به عبارت ساده مردم اين كشورها به رهبري نسل نو و پيشروي خود به اين نتيجه قطعي رسيده‌اند كه حكومتي شايسته ملت خود ندارند و تحمل اين حكومتها نيز ممكن نيست و اين نقطه آغاز انقلاب است و بشكه بنزيني است كه فقط به يك جرقه نياز دارد. چنان كه در تونس با خودسوزي يك سبزي فروش شعله‌ور شد. 3 - مسئله آخر پيامدهاي تحولات رو به گسترش خاورميانه براي رژيم اشغالگر قدس است. اين رژيم سال‌ها مدعي بود كه در خاورميانه و در ميان مجموعه متنوعي از ديكتاتوري‌ها محصور شده است و از اين رو جهان غرب به‌خاطر دفاع از دموكراسي هم كه شده بايد از اسرائيل به‌طور همه جانبه دفاع كند اما با پيروزي پياپي انقلاب‌هاي مردمي در خاورميانه كه اتفاقا همگي موضع ضد اشغالگري و ضد نژاد پرستي دارند رژيم صهيونيستي در حال محاصره از جانب كشورهاي مردمي و انقلابي است و از اين رو موجوديت نامشروع هويتي و فرهنگي و حتي فيزيكي خود را از اين زاويه در خطر مي‌بيند و يقينا براي بر هم زدن اين روند رو به تكامل دست به اقدامات و تحركاتي در منطقه خواهد زد كه برخي رفتارهاي اين رژيم در روزهاي اخير و در آستانه روز جهاني قدس در اين راستا ارزيابي مي‌شود. از اين رو همه كشورهاي منطقه وحتي انقلابيون كشورهاي عربي به ويژه مصر و ليبي بايد به دقت تحركات اسرائيل را رصد كرده و جلو تصميمات و نقشه‌هاي شوم اين رژيم را به‌ويژه با اطلاع‌رساني و تحليل‌هاي رسانه‌اي بگيرند زيرا حضور افرادي مانند مبارك و قذافي در قدرت عملا به كام اسرائيل بود و فروپاشي نمادهاي واپس‌گرايي؛ پيام هشدار و خطري براي براي رژيم واپس‌گراي صهيونيست است كه در صورت اين اتفاق ما در سال‌هاي آينده با خاورميانه‌اي به كلي متفاوت با ديروز و امروز روبه‌رو خواهيم بود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: