گفتهها و ناگفتههایی از کودتای 28 مرداد 1332
با فرار شاه و دستگیری نصیری و مخفی شدن زاهدی - که برای دستگیری وی جایزه گذاشتند - مرحله اول کودتا با شکست مواجه می شود.
خبرآنلاین: امروز پنجاه و هشتمین سالگرد کودتای امریکایی 28 مرداد در ایران است. در 22 مرداد 1332 ستاد اجرایی کودتا در سفارت آمریکا با شرکت روزلت، شوارتسکف و زاهدی وزیر کشور مصدق تشکیل می شود. زمینه سازی کودتا از سال 1331 با صحنه سازی رفتن شاه در نهم اسفند و تجمع عده ای برای جلوگیری از رفتن وی و همچنین اقداماتی که مصدق - از جمله انحلال مجلس و عدم مجازات مسببین 30 تیر و منزوی کردن آیت الله کاشانی - فراهم شده بود. پس از تشکیل ستاد کودتا در سفارت آمریکا، شاه حکم عزل مصدق را صادر میکند. نصیری که در آن زمان رئیس گارد تشریفات بود مأمور تحویل حکم به مصدق می شود. اما محافظین مصدق وی را بازداشت و تحویل فرمانداری نظامی می دهند. شاه با تصور این که کودتای 25 مرداد با شکست مواجه شده است با همسرش ثریا به رامسر و از آنجا به بغداد و سپس به رم می رود. که این امر موجب ناراضایتی مردم و تظاهرات علیه شاه در روزهای 26 و 27 مرداد می شود. با فرار شاه و دستگیری نصیری و مخفی شدن زاهدی - که برای دستگیری وی جایزه گذاشتند - مرحله اول کودتا با شکست مواجه می شود. فرمانداری نظامی برای دستگیری زاهدی اعلامیه ای به شرح ذیل صادر می کند: «هرکس از محل سکونت سرلشکر زاهدی که منجربه دستگیری وی گردد به فرمانداری نظامی اطلاع بدهد به اخذ یک صد هزار ریال پاداش نقدی موفق خواهد شد.» با شکست کودتا برخی از نظامیان با ارسال تلگرافی این شکست را به مصدق تبریک میگویند؛ سرتیپ خاتمی در تاریخ 26/5/1332 طی تلگرافی چنین بیان میکند: «جناب اشرف آقای دکتر مصدق نخست وزیر محبوب ملی موفقیت آن حضرت را در رفع موانع و حفظ استقلال کشور با تائید خداوند تبریک عرض می کنم. سرتیپ خاتمی» سپهبد نخجوان نیز یک روز پس از شکست کودتا تلگرافی به شماره 2763 در تاریخ 26/5/1332 به شرح ذیل برای نخست وزیری ارسال می نماید: «کاخ نخست وزیری توسط آقای فریور حضرت اشرف نخست وزیر معظم مراتب تنفر شدید خود را از توطئه خائنانه و کودتای ننگین ابراز احترامات بی پایان و ارادات صمیمانه خود را حضور پیشوای محبوب ملی تقدیم میداریم. سپهبد نخجوان» نامه آیت الله کاشانی یک روز قبل از کودتای 28 مرداد 1332 آیت الله کاشانی علیرغم تمامی بی مهری ها و اذیت هایی که از طرف دکتر مصدق و طرفداران او دیده بود ، در نامه ای خطر وقوع کودتا را به دکتر مصدق گوشزد نموده و به او پیشنهاد همکاری و اتحاد در جلوگیری از توطئه های دشمنان را می دهد، متن نامه به این شرح است: «حضرت نخست وزیر جناب آقای دکتر مصدق (دام اقباله) عرض می شود اگر چه امکانی برای عرایضم نمانده، ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علی رغم غرض ورزی ها و بوق و کرنای تبلیغات، شما خودتان بهتر از هر کس می دانید که هم و غم من در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقای آن مایل نیستید. از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازی های اخیر، بر من مسلم است که می خواهید مانند سی ام تیر کذایی یک بار دیگر، ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف اینجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندم نشنیدید و مرا لکه حیض کردید. خانه ام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد، بستید. و حالا نه مجلس و نه تکیه گاهی برای ملت گذاشته اید. زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل کنترل نگه داشته بودم با لطایف الحیل خارج کردید و حالا همان طور که واضح بود در صدد به اصطلاح کودتا است. اگر نقشه شما نیست که مانند سی ام تیر عقب نشینی کنید و به ظاهر قهرمان زمان بمانید و اگر حدس و نظر من صحیح نیست که همان طور که در آخرین ملاقاتم در «دزاشیب» به شما گفتم و به «هندرسون» هم گوشزد کردم که آمریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیس ها کمک کرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی می خواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد و اگر واقعا با دیپلماسی نمی خواهید کنار بروید این نامه من سندی است در تاریخ ملت ایران که من شما را با وجود همه بدی های خصوصی تان نسبت به خودم، از وقوع حتمی یک کودتا آگاه کردم که فردا جای هیچ گونه عذر موجهی نباشد. اگر به راستی در این فکر اشتباه می کنم، با اظهار تمایل شما سید مصطفی و ناصرخان قشقایی را برای مذاکره خدمت می فرستم. خدا به همه رحم بفرماید، ایام به کام باد. سید ابوالقاسم کاشانی» جواب مصدق پاسخی را که دکتر مصدق در جواب نامه مرقوم داشت این بود:« مرقومه حضرت آقا به وسیله آقای حسن زیارت شد. این جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم. والسلام» پس از این شکست زاهدی زاهدی به سفارت آمریکا میرود و اجرای کودتا با همکاری سفیر و اعضای ستاد کودتا پی گیری می شود. بر اساس برنامه ی تنظیم شده از طرف سیا عده ای از اراذل و اوباش مانند شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ و دار و دسته اش که از قبل سازماندهی شده بودند و با آنها ارتباط داشتند، با پرداخت مبلغی پول به خیابان ها ریخته و علیه مصدق و به حمایت از شاه شعار میدهند. رئیس مجلس در تاریخ 28/5/1332 به محمد مصدق، نخست وزیر نامه ای مبنی بر درخواست صدور دستور و موظف نمودن مامورین انتظامی به جلوگیری از تجمع افراد و دستجات در محوطه مقابل مجلس و میدان بهارستان به جهت ایجاد تشنج و توهین به نمایندگان مجلس به شرح ذیل است: «جناب آقای نخست وزیر ... برای جلوگیری از بروز هر نوع تشنج مقتضی میدانم دستور بفرمایید مأمورین انتظامی از تجمع افراد و دستجات که به نام طرفداری از دولت در محوطه مقابل مجلس و میدان بهارستان موجبات تشنج و توهین به آقایان نمایندگان محترم را فراهم میآورند جلوگیری نمایند چه با تجمع یک دسته و دسته دیگری هم به ظاهر برخاسته و موجبات بی نظمی را فراهم میآورند و انتظار دارم با صدور این دستور موجبات حفظ نظم و آرامش از هر جهت فراهم گردیده و آقایان نمایندگان محترم بتوانند به وطایف ملی و قانونی خود اقدام بفرمایند. رئیس مجلس شورای ملی . سید ابولقاسم کاشانی» سرانجام در ساعت سه و نیم بعد از ظهر رادیو اشغال شد و زاهدی سقوط دولت مصدق و پیروزی کودتا را اعلام و از شاه خواست که به مملکت برگردد. سرلشکر زاهدی در تاریخ 28/5/1332 به فرماندهی گارد سلطنتی چنین مینویسد: «فرمانده گارد سلطنتی لازم است فوراَ دو گروهان از قسمت مستقل گارد برای تقویت نیروهای انتظامی شهر به فرمانداری نظامی اعزام و در اختیار قسمت مزبور گذاشته شود. حامل این دستور سرگرد انصاری خواهد بود. عمل آنها با [گروه] افسران خواهد بود. نخست وزیر- سرلشکر زاهدی» بدین ترتیب با هزینه ای کمتر از سه میلیون دلارآمریکا دوران تازه ای را در تاریخ ایران می گشاید. کودتای صورت گرفته چند هدف را داشت: 1- انتقال سلطه از انگلیس به آمریکا 2- اسلام زدایی و تضعیف روحانیت گروههای اسلامی مبارز 3- توسعه و اقتدار ساواک با پیروزی کودتا، رژیم، این حادثه را رستاخیز ملی 28 مرداد یا قیام ملی 28 مرداد نامگذاری کرد و به همین مناسبت در سالهای مختلف برای چنین روزی مراسم بزرگداشت در شهرهای کشور برگزار کرد.