ویتامینهای روح
اکنون محققان در تحقیقاتی که در زمینه خوشبختی صورت میگیرد از سپاسگزاری بهعنوان عاملی فراموش شده صحبت میکنند. و در آخر، پاسخ به این سؤال مطرح میشود: بابت چه چیزهایی در زندگیام سپاسگزار هستم؟
همشهری آنلاین: از دهها سال پیش تاکنون، با اثر ترکیباتی به نام ویتامینها در بدن آشنا هستیم، همچنین میتوانیم از پدیدههای روانیای نام ببریم که تأثیر آنها برسلامتیمان بیش از پیش مشخص شده است؛ افکاری که هر روز و هر هفته در ذهنمان نگه میداریم. در بدن انسان، مواد غذایی بعد از ورود به بدن هضم شده و بخش مفید آن به قسمتهای مختلف بدن فرستاده میشود، به درون تکتک سلولها نفوذ میکند، بر سلامت آنها تأثیر میگذارد و در نتیجه سلامت کل بدن از جمله سلامت ذهن را در پی دارد. همین مسئله در مورد افکاری که با آن خود را تغذیه میکنیم نیز صدق میکند. این افکار در ما هیجاناتی بهوجود میآورند که به نوبهخود، روی بدن ما تأثیر میگذارند. تنها کافی است تغییرات فیزیکیای که هنگام تصور اتفاقی نگرانکننده در ذهن یا با بهخاطر آوردن خاطرهای خوشایند یا ناخوشایند در بدنتان بهوجود میآید را به یاد آورید. همانگونه که خوراکیهایی که میخوریم روی بدن و ذهنمان تأثیر میگذارند، مواد غذایی روحی یا روانی نیز روی ذهن و بدن تأثیرگذار هستند. پس به راحتی میتوان فهمید وقتی هر روز همان افکار همیشگی نگرانکننده و منفی را وارد ذهنمان کنیم، چه بر سر بدنمان میآید. چه بخواهیم، چه نخواهیم، در نهایت ذهن و تکتک سلولهای بدنمان را از این افکار اشباع میکنیم. زمانی که این احساسات و هیجانات همچنان ادامه داشته باشند، در نهایت روی بدن عواقب و اثراتی به همراه خواهند داشت؛ روی مواد شیمیایی بدن، فشار خون، سوختوساز و سیستم ایمنی تأثیر میگذارند. هرگونه عدمعزت نفس، هرگونه نگرانی طولانی مدت، احساس سرخوردگی، دل نگرانیهایی از هر دست و رنج و عذابهای مداوم میتوانند سلامتی ما را تحلیل ببرند و مستقیما ما را به سمت بیماری بکشانند؛ از اینرو هیچ تعجبی ندارد که افراد زیادی را ببینید که از فشار خون بالا، بیماریهای قلبی، زخممعده، ناراحتیهای گوارشی، عروقی، میگرن، اختلالات بینایی و دیگر علائم جسمانی ناشی از استرس، رنج میبرند. بجاست خاطر نشان کنیم که هر عضو آسیبپذیر و مستعدی ممکن است نخستین عضوی از بدن باشد که در برابر یک فشار شدید روحی تاب نیاورد. همین امربه روشنی رابطه مسلم بین جسم و روان را نشان میدهد. امروزه اینگونه بیماریها را تحت عنوان «بیماریهای روانتنی» مورد مطالعه قرار میدهند و آنها را بخشی از روانشناختی میشناسند. شاید بعد از گذشت چندین سال، زمانیکه طبیبان روح، علاوه بر یک رژیم غذایی مناسب، برای مقابله با آنژین مقدار بیشتری از عشق، برای جلوگیری از پیشروی سرطان دوز مناسبی از شادی، برای رویارویی با فشارخون بالا چند عدد قرص صبر و شکیبایی، برای درمان ناراحتیهای گوارشی، ذرهای سخاوت و دست و دلبازی و چند گرم لطف و مهربانی برای بیرون آمدن از افسردگی تجویز کنند، جدی گرفته شوند...، تا روزی که دنیا دنیایی شود که این احساسات والای روح را ارتقا دهند و حقیقتا جسم را تغذیه کنند. شکرگزاری؛ ویتامین قویای که هر روز باید مصرف شود در همین راستا، نتایج به دست آمده از تحقیقات روانشناسان بسیار جالب است. آنها 2 گروه را با یکدیگر مقایسه کردهاند؛ افراد گروه اول، آخر هر هفته در یک دفتر یاداشت تمامی نعمتهایی را که بابت آنان در زندگی سپاسگزار بودهاند یادداشت میکردند. این گروه را گروه سپاسگزار مینامیم. گروه دوم افرادی بودند که فکر و خیالها و اتفاقات عادی زندگیشان را یادداشت میکردند (گروه کنترل). و حالا به نتایج به دست آمده از این تحقیق توجه کنید. در مقایسه با گروه کنترل، افرادی که گروه سپاسگزار را تشکیل میدادند از نظر جسمانی احساس بهتری داشتند و قبل از شروع هفته جدید مثبت اندیشتر بودند. آنها همچنین نشان دادند که طی 2ماه در جهت اهداف مهم شخصیشان چه از نظر تحصیلی، ارتباطی یا دیگر فعالیتها پیشرفت بیشتری داشتهاند. بزرگسالان جوانی که در تمرینهای روزانه سپاسگزاری شرکت میکردند از وضعیت روحی مثبتی چون شور و هیجان و اراده برخوردار بودند. آنها همچنین سطح بالاتری از دقت و انرژی را نشان دادند. این افراد برای کمک و حمایت عاطفی از دیگران نیز آمادگی بیشتری داشتند. تحقیق دیگری در این زمینه حاکی از آن است که نوجوانانی که سپاسگزاری را به جا میآورند در خانه و مدرسه رفتار مثبتتری دارند. اکنون محققان در تحقیقاتی که در زمینه خوشبختی صورت میگیرد از سپاسگزاری بهعنوان عاملی فراموش شده صحبت میکنند. و در آخر، پاسخ به این سؤال مطرح میشود: بابت چه چیزهایی در زندگیام سپاسگزار هستم؟ ویتامینهای دیگر روح ویتامینهای دیگری هم هستند که باید روزانه مصرف شوند و به ما این امکان را میدهند تا بهخود بازگردیم و به ما کمک میکنند تا خود را از شر وسوسههای بیامان تبلیغات که ما را بمباران میکنند، اطلاعاتی که ترسهای ما را تغذیه میکنند و سرگرمیهای متنوعی که به ما عرضه میشوند، رها کنیم. بازگشت بهخود میتواند از طریق خواندن یک کتاب، گذراندن لحظاتی در سکوت، گوش دادن به قطعهای زیبا از یک موسیقی، بخشش و یاری رساندن به دیگران بدون هیچگونه چشمداشتی و لحظهای تفکر میسر شود و هر عمل نیکی که روح ما را تغذیه میکند و به آن جان میبخشد. شما چطور؟ ویتامینهای مخصوصی که با آنها روح و ذهن خود را تغذیه میکنید چه هستند؟