زبان تلخهای فوتبال ايران چه کسانی هستند؟
در اين ميان شايد معروفترين لفظ جنجالي قلعهنويي همان يك كلمهاي بود كه در كنفرانس خبري پايان بازي استقلال و پرسپوليس به زبان آورد؛ "علي ". او به جاي پاسخ دادن به سوال يكي از خبرنگاران، دوستش را صدا زد تا سوالكننده را از سالن كنفرانس بيرون كند!
روزنامه جام جم: در ورزش ايران و بويژه فوتبال كم نيستند آدمهايي كه زباني سرخ و گزنده دارند و تهاجم را بهترين حربه براي به چالش كشيدن وضعيت موجود ميدانند. در ورزش ايران و بويژه فوتبال كم نيستند آدمهايي كه زباني سرخ و گزنده دارند و تهاجم را بهترين حربه براي به چالش كشيدن وضعيت موجود ميدانند. از محمد مايليكهن گرفته تا علي دايي، امير قلعهنويي، محمد دادكان، خداداد عزيزي و... كه صدالبته سرآمد همه اين زبانسرخها كسي نيست جز محمد مايليكهن؛ مربي فوتبالي كه در همه حال معترض است و ابايي نيز از اين ندارد كه جلوي دوربينهاي تلويزيوني، حملات كلامي تندي را متوجه طرف مقابلش سازد. مايليكهن كه در سابقه مربيگري خود سرمربيگري تيم ملي بزرگسالان و اميد را دارد و در عين حال نيز هدايت تيمهايي چون فولاد خوزستان، پيكان و سايپا را عهدهدار بوده است، در حال حاضر به عنوان مدير فني پرسپوليس مشغول به كار است. گويا اين مربي هميشه سرش براي جنجال در فوتبال ناپاك ايران درد ميكند و براي همين خود را جلو انداخته است تا بلكه جلوي جريانات ناسالم را بگيرد. هر چند كه او در اين راه بعضي وقتها از خط اعتدال و اخلاق عبور ميكند تا صحبتهايش خيليها را آزردهخاطر كند. نمونه آخر اين صحبتها همين قضيه درگيري محمد مايليكهن با علي فتحاللهزاده سرپرست باشگاه استقلال در برنامه ورزش و مردم بود كه تاسف بسياري از چهرههاي فوتبالي را بر انگيخت. عبور از اخلاق؛ ممنوع قاسم پناهگر، مربي و كارشناس فوتبال ايران با ابراز تاسف از درگيري لفظي ايجاد شده بين 2 مدير فوتبال كشورمان به "جامجم " گفت: در اينكه محمد مايليكهن فردي استخوان خرد كرده در فوتبال و ورزش كشور بوده و صادق و داراي سلامت نفس است، هيچ شك و شبههاي وجود ندارد، اما متاسفانه ادبياتي كه او در اين برنامه به كار برد، اصلا زيبنده شخصيت او نبود و وي بايد با خويشتنداري بيشتري مواضع خود را بيان كند. به طور طبيعي در هر جامعهاي ناهنجاريهايي وجود دارد، ولي اين دليل بر آن نيست كه هميشه اين ناهنجاريها از سوي يك نفر گفته شود. بيترديد هر حوزه مسوولاني دارد كه آنها ميتوانند به آن رسيدگي كنند. وي با تاكيد بر اينكه مديران و مسوولان فوتبال بايد در همه حال اخلاق را پاس بدارند، افزود: توهين و عبور از مرزهاي اخلاقي آن هم در يك برنامه زنده تلويزيوني كه ميليونها بيننده در سنين و در قشرهاي مختلف دارد، ميتواند تسري يافته و به مربيان، بازيكنان و هواداران تيمها نيز گسترش يابد كه به هيچ وجه در شان ورزش ما نيست. پناهگر تصريح كرد: البته من مخالف اين نيستم كه نبايد ضعفها، كمبودها و ناهنجاريهاي فوتبال گفته شود، اما قائل به اين هستم كه بيان چنين مسائلي بايد با ادبيات مناسب و توام با سعهصدر باشد تا حرمتها حفظ شود. ديگر كارشناسي كه سراغش رفتيم حميدرضا صدر بود؛ كسي كه علاوه بر فوتبال در سينما هم دستي بر آتش دارد. صدر كه در ابتدا به دليل ناراحتي از برخوردهاي زننده و غير فرهنگي برخي اهالي فوتبال عليه يكديگر، دوست نداشت حرفي به زبان بياورد، صرفا به اين خاطر كه خود را شخصي رسانهاي ميداند، در مقام پاسخگويي برآمد و گفت: سوالي كه در ذهن من ايجاد ميشود اين است كه چرا تلويزيون چنين بحثهايي را روي آنتن ميبرد و براي ميليونها بيننده تلويزيوني پخش ميكند؟ واقعيت اين است كه رسانهها به همين افراد اختصاص پيدا كرده و عرصه براي كساني كه صحبتهاي فرهنگي مطرح ميكنند، تنگ شده است. آيا قابل پيشبيني نيست كه محمد مايليكهن وقتي روي آنتن ميرود چنين حرفهايي ميزند يا خداداد عزيزي يا ديگر دوستان. شنيدن چنين ادبياتي از برخي چهرههاي فوتبالي ما ديگر به امري بديهي تبديل شده و جالب آنكه مردم هم اين ادبيات گفتاري را دوست دارند و چيزي كه بيشتر از هرچيز مرا آزار ميدهد، همين است. صدر با بيان اينكه صحبت كردن در مورد چنين مسائلي مثل آب در هاون كوبيدن است، خاطرنشان كرد: به نظر من اسم چنين برخوردهاي توهين آميزي را نبايد فرهنگ گريزي گذاشت، چراكه اينها فرهنگستيزي است. زماني هست كه شما ميگوييد من حوصله حرف فرهنگي زدن ندارم، اما زماني هست كه با نوع ادبياتتان و كارهايي كه انجام ميدهيد عملا چاقو ميكشيد عليه فرهنگ. هشدار جدي به جامعه ورزش وي در پاسخ به اين سوال كه تا چه اندازه، ساري بودن چنين ادبياتي را در فرهنگ فوتبالي ما محكوم ميكند، گفت: "من چيزي را محكوم نميكنم، ولي وقتي چنين برنامههايي مخاطب دارد و رسانهها هم از آن استقبال ميكنند، خود بيانگر اين است كه ما در چه فضا و حال و هوايي به سر ميبريم و مشتاق شنيدن چه جور مكالمههايي هستيم ". وي ادامه داد: " در حقيقت ما قبل از هرچيز بايد خودمان را به عنوان كساني كه در رسانه هستيم و مخاطب چنين برنامههايي، سرزنش كنيم. ما برنامه موفق را برنامهاي ميدانيم كه كسي در آن شكم طرف مقابلش را بدرد. ما برنامهاي را موفق ميدانيم كه به سبك و سياق گلادياتورهاي رومي اجرا شود و در جريان آن يكي، شخصيت ديگري را خرد كند و از بين ببرد تا ما به عنوان بينندههاي اين جنگ گلادياتوري هورا بكشيم و بگوييم اين برنامه يك برنامه موفق و جذاب بوده است. اگر 2 نفر آرام و با كلام و واژههاي سنجيده سخن بگويند، ما صحبتهاي آنها را ملالآور ميدانيم و محكومشان ميكنيم كه چرا وقت ما را گرفتند اينها نشان ميدهد كه ما با يك بحران فرهنگي جدي روبهرو هستيم؛ بحراني كه براي عبور از آن نيازمند مطالعات جدي هستيم. " صدر با بيان اينكه اتفاقي كه در برنامه ورزش و مردم اين هفته رخ داد يك هشدار جدي براي جامعه ورزش و فوتبال ما بود، افزود: "البته ما از اين هشدارها زياد داشتهايم و حالا بايد منتظر باشيم و ببينم چه زمان بايد حساب پس دهيم. فقط اميدوارم روزي فرا برسد كه گامي به جلو برداريم و بتوانيم اين فرهنگ ستيزي را برطرف كنيم. " اين كارشناس فوتبال كشورمان گفت: "اگر بخواهم جمعبندي كنم، بايد بگويم خود ما به عنوان افراد رسانهاي به اين فرهنگ درندهخويي اقتدا ميكنيم و سعي نميكنيم آن را از بين ببريم. ما اگر در فوتبال گل زيبايي زده شود آن را نشان نميدهيم اما اگر زد و خوردي صورت بگيرد و متلكي ردوبدل شود، بارها آن را به تصوير ميكشيم و نكته اينجاست كه مخاطب و مردم هم همين را ميخواهند. " منطق بر جامعه فوتبال حاكم نيست مهدي تارتار، سرمربي سابق راهآهن نيز با اشاره به اينكه درگيريهاي لفظي بين مديران و پيشكسوتان روي هواداران تاثير ميگذارد، تصريح كرد: مربيان و مديران بايد احترام يكديگر را نگاه دارند، چون در غير اين صورت ديگر نميشود از هوادار انتظار احترام داشت. وي افزود: كوچكترها بايد احترام بزرگترها را نگه دارند و بزرگترها هم بايد حد خود را بدانند. من براي همه پيشكسوتان احترام قائل هستم، اما جبههگيري يك مدير و يك پيشكسوت در يك برنامه زنده تلويزيوني اصلا كار درستي نبود، متاسفانه مديران و مربيان ما هم احساسي هستند و منطق در جامعه فوتبال ما حكمفرما نيست. سرمربي سابق تيم فوتبال راهآهن از الگوبرداري كشورهاي صاحب فوتبال به عنوان يك راهكار براي بهبود وضع فرهنگ در فوتبال كشور نام برد و اضافه كرد: آيا در كشورهاي ديگر درگير ميشوند؟ ما بايد از آنها الگوبرداري كنيم و اطلاعات خودمان را بالا ببريم. پرونده مايليكهن و فتحاللهزاده در دست بررسي محمد مايليكهن كه پيش از اين و به دليل زبان سرخش در حملات كلامي به علي دايي و امير قلعهنويي، يك سال از حرف زدن راجع به مسائل فوتبال منع شده بود، اين بار هم خود را در معرض محروميتي سنگين قرار داده است، مگر آنكه بتواند با ادله لازم براي صحبتهاي خود مستندات محكمهپسند عرضه كند. با اينكه حجتالاسلام عليپور اعلام كرده پرونده درگيري لفظي مايليكهن و فتحاللهزاده در هيات تخلفات حرفهاي فوتبال بررسي ميشود و اين اقدامات در ماه مبارك رمضان جريمه دو برابري دارد، اما سرپرست باشگاه استقلال به اين موضوع معترض است. وي عنوان كرد: "هر چيزي مجاري قانوني خود را دارد. ما شاكي هستيم، چون اين همه توهين شنيديم. اگر بحق باشيم، قانون به ما راي ميدهد و اگر نباشيم تكليفمان روشن است. وقتي راه چنين موضوعي مشخص است، ديگر اينقدر بالا و پايين پريدن ندارد. " 4 چهره جنجالي ديگر فوتبال امير قلعهنويي يكي از زبانسرخهاي اين فوتبال امير قلعهنويي است؛ كسي كه معمولا هيچ انتقادي را بيپاسخ نميگذارد. امير قلعهنويي حتي آن روزي كه به عنوان مقصر ناكامي تيم ملي در برنامه 90 حاضر شد با اين جمله سوالي كه "شما صرفا يك مجري هستيد و حق كارشناسي نداريد! " اجازه نداد فردوسيپور او را مورد بازخواست قرار دهد. قلعهنويي در همين برنامه 90 چند درگيري لفظي جانانه ديگر هم داشت كه از مهمترين آنها ميتوان به دعوا با واعظي آشتياني مديرعامل وقت استقلال و محمد مايلي كهن اشاره كرد كه اين دومي همواره، معروف است. در اين ميان شايد معروفترين لفظ جنجالي قلعهنويي همان يك كلمهاي بود كه در كنفرانس خبري پايان بازي استقلال و پرسپوليس به زبان آورد؛ "علي ". او به جاي پاسخ دادن به سوال يكي از خبرنگاران، دوستش را صدا زد تا سوالكننده را از سالن كنفرانس بيرون كند! خداداد عزيزي يكي ديگر از اهالي فوتبال كه همواره اظهارنظرهاي جنجالي دارد، خداداد عزيزي است. نكتهاي كه خود او بارها بر آن تاكيد داشته و از اين صراحت بيان به عنوان نقطه قوت خود ياد ميكند. خداداد عزيزي كه به دليل صعود تيم ملي به جامجهاني 98 و گل زيبايي كه وارد دروازه استراليا كرد از محوبيت خاصي نزد اهالي فوتبال برخوردار شد در اين سالها و حتي زماني كه پيش از جام ملتهاي 92 از سوي علي پروين به اردوي تيم ملي دعوت شد تا همين اواخر همواره به دليل همين زبان سرخش يا از تيم ملي دور ميماند يا در دوران مربيگرياش از سوي كميته انضباطي فدراسيون فوتبال با محروميت مواجه ميشد. مايليكهن، برانكو، دادكان، قطبي، كفاشيان و خيليهاي ديگر مورد انتقاد عزيزي قرار گرفتهاند. عزيزي اخيرا در گفتوگو با يكي از نشريات هفتگي گوشههايي از فساد در فوتبال را فاش كرد و خواستار دخالت رئيسجمهور براي پايان دادن به اين وضعيت شد. محمد دادكان 5 سال پيش بود كه محمد عليآبادي، رئيس وقت سازمان تربيت بدني پس از حذف تيم ملي از جامجهاني 2006 راي به بركناري محمد دادكان داد، اقدامي كه در نهايت منجر به تعليق فوتبال ايران از سوي فيفا شد. محمد دادكان با وجود مديريت موفقش در راس فدراسيون فوتبال هميشه با يك نقطه ضعف عمده مواجه بود اينكه او انتقادات را بر نميتافت و البته رمز و راز موفقيتش را هم در همين سماجتش ميدانست. دادكان به دنبال اين بركناري بارها و بارها از خجالت عليآبادي و همكارانش در سازمان ورزش درآمد و در اين پنجساله هرچه فوتبال ملي ما در هر رده سني با شكست مواجه ميشد دادكان به قول خودش به جاي عليآبادي از مردم عذرخواهي ميكرد. دادكان هنوز هم هرجا آفتابي شود بشدت از عليآبادي انتقاد ميكند. البته دادكان در زمان رياستش بر فدراسيون فوتبال هم صراحت بيان داشت و بدون هيچگونه تعارفي حرفش را ميزد كه البته اين موضوع باعث رنجش خاطر خيلي از اهالي فوتبال از او شد. علي دايي علي دايي يكي ديگر از زبانسرخهاي فوتبال ايران است او هر چند به قول خودش بلد نيست سياسي حرف بزند اما هر وقت دست به اظهار نظر مي زند فوتبال را به هم مي ريزد. علي دايي كه محمد مايليكهن از او به عنوان آقا قلدره ياد كرد، در دوران بازيگري بندرت وارد مسائل حاشيهاي ميشد، اما وقتي هدايت تيم ملي را بر عهده گرفت و با انتقادات گزندهاي مواجه شد بارها و بارها از كوره در رفت. دايي وقتي از سرمربيگري تيم ملي بركنار شد 5 ماه دور از فوتبال زندگي كرد، اما در كسوت سرمربي پرسپوليس به فوتبال بازگشت و بارها سر مطالبات از فدراسيون فوتبال اظهارنظرهاي تند و تيزي داشت و كار به جايي رسيد كه فدراسيون به دليل آنچه اعتراض دايي به داوري بود در اقدامي بينظير او را ممنوعالمصاحبه در حوزه فوتبال كرد! اما اين پايان كار فصل جنجالي او نبودتا او در پايان فصل قبل حسابي با حبيب كاشاني سرپرست پرسپوليس گرد گيري كند.