یک وزیر اخراجی دیگر به حرف آمد!
وزيري كه از هردوطرف تحت فشاراست حداقل بايد در انتخاب مديران مجموعه خود آزاد باشد. دراين سيستم وقتي وزيري درچارچوب محدوديت هاي مشخص قرار مي گيرد و نمي تواند وظايف خودش را انجام دهد بهتر است استعفا بدهد.بنده طي ۲ سال تلاش كردم ضمن دريافت راهنمايي هاي ریاست جمهوری جوابگويي خودم راحفظ كنم اما براي ادامه فعاليت مشكل داشتیم چون كه مديران زیردست مداوم از محل ديگري مثل مشاوران رييس جمهور پیشنهاد می شدند.
باشگاه خبرنگاران: عليرضا طهماسبي در مصاحبه اي كه آن را سياسي ترين مصاحبه اش دانسته است درباره مشكلاتش در دوران تصدي وزارت صنايع سخن گفت. جزئيات نشستهاي كنوني وزراي سابق دولت احمدي نژاد را تشريح كرد و علت معرفي نشدن اصلي ترين همراهان احمدي نژاد در ابتداي كابينه نهم را توضيح داد. وزير اسبق صنايع: اخراجي هاي دولت به 3 گروه تقسيم شده اند عليرضا طهماسبي از چهره هاي به طور خاص اقتصادي و فعال در اين حوزه است. حضور وي در مراکز تحقیق و توسعه ، مشاوره در وزارتخانه های صنعتی و کار در مركز پژوهش هاي مجلس در سالهای قبل از 84حاشيه چنداني نداشت تا آنكه در آن سال براي تصدي وزارت صنايع و معادن به احمدي نژاد معرفي شد. پس از دو سال طهماسبي كه اولين وزير صنايع ومعادن احمدي نژاد بود اولين وزير مستعفي دولت وي نيز شد. مقایسه وضعیت فعلی شاخصهای کلان بخش صنعت با دستاوردهای زمان وزارت او بیشتر خود را نشان می دهد ،به گفتگو نشستيم تا از چند و چون فعاليت هايش در گذشته و حال بپرسيم. شنيده بوديم كه طهماسبي را " مردشاكي رسانه ها" مي دانند اما هرچند بسياري از پرسشهاي ما را پاسخ نگفت ، يا برخي را به اصطلاح تنها براي خودمان گفت و تمایل نمایانی داشت تا بیشتر اقتصادی سخن بگوید تا سیاسی، اما ما در چهره اش شكايتي نديديم. آنچه مي خوانيد حاصل بيش از 2ساعت گفتگو خبرنگاران باشگاه خبرنگاران با دكتر طهماسبي است. * آقاي دكتر، بعد از جابجا شدن چند وزير، هنوز هم از دستاوردهاي دوراني كه خودتان وزير صنايع بوديد، چيزي به ياد داريد؟ من به داشتن يك برنامه كامل و مشخص و پرهيز از اتخاذ روش هاي تاكتيكي و نوسان گونه در بخش صنعت و معدن اعتقاد داشتم، به همين دليل در سال 84 برنامه اي را به مجلس ارائه دادم و سعي كردم در طول دوران وزارت بر اساس آن برنامه و یک استراتژی مشخص عمل كنم. تهيه و تدوين مبانی نظری، تدوین سلسله سياست هاي كلان، خرد، محیطی و بخشی صنعت و معدن در قالب تدوین استراتژی توسعه صنعتی مبنای کار بود که انجام شد. در قالب آن برنامه و آن استراتژی مهمترین اقداماتی که پیگیری می شد عبارت بود از: تدوین و پياده سازي قانون سياست هاي کلی اصل 44 در بخش صنعت و معدن، حمايت از سرمايه گذاري بخش خصوصي با آسان کردن قوانین و دستورالعمل ها و حفاظت از سهم سرمایه گذاران این بخش از تسهیلات بانکی ، توانمند سازي و افزايش سرمايه بانك هاي تخصصي در بخش صنعت و معدن و صادرات، تسهيل در قوانين و زمان بندي مشخص ارائه تسهيلات به بخش غير دولتي، حمايت ويژه از تحقيق و توسعه صنعتي، حمايت از سرمايه گذاري در صنايع پيشرفته ، تعيين نظام تعرفه اي ثابت ،نظام مند، وطولانی مدت برای صیانت از تولید داخلی با استاندارهای جهانی، حمايت از مالكيت معنوي ، حمايت از ايجاد و گسترش برندها و نشان هاي تجاري و فعالیت مداوم ،نظام مند برای اخذ وتخصیص سهمی مشخص از بازارهای منطفه ای وجهانی برای کالا ها و خدمات صنعتی ایرانی . بعضا این ا قدامات که به وسیله قوانین ، لوایح ،بخشنامه ها ودستور العملهای مختلف پشتیبانی می گردید بعداز دوره وزارت من و در میانه اجرا ،پی گیری نگردید. در خصوص دستاوردها ی ان دوره هم باید بگویم که بطور کلی برای برآورد اثرات ودستاوردهای هر گونه برنامه واقدام سیاسی ، اجتماعی واقتصادی با توجه به عمق و مدت زمان اجرای آنها باید به تناسب مدتی صبر کرد تا بعد از تبیین تمام نتایج ،بتوان قضاوت درستی را داشت. لذا با توجه به این نکته می توان در خصوص بعضی از دستاوردها و نتایج ان دوره که توسط مراجع دیربط (گزارشهای دوره ای و گزارشات 55 ،56 ،57 و58 بانک مرکزی،گزارش کمیسيون صنایع و معادن در خصوص عملکرد چهار ساله اول بر نامه چهارم در بخش صنعت و معدن گزارشات سالیانه وزارت صنایع ومعادن و...) اعلام گردیده است ، اظهار نظر کرد که بصورت خیلی مختصر به بعضی از انها اشاره می گردد.رشد افزوده بخش صنعت ومعدن در سال 84 معادل 6/13 و در سال 85 معادل 9/10 درصد (يعني بسيار نزديك به رقم 2/11 هدف برنامه) ودر سه ماهه اول سال 86 حدود 5/ 13 درصد (3/2 درصد بیشتر از هدف برنامه) محقق گردید. از شهريور 84 تا شهريور 86، نسبت به دوره زمانی قبل از آن ،تعداد جوازهاي صادره تاسيس صنعتي 61 درصد و از نظر سرمايه پيشبيني شده 4/85 درصد افزايش داشت. همچنين رشد 5/36 دصدي پروانههاي بهرهبرداري از نظر تعداد و رشد 3/82 درصد از نظر سرمايه واحدهاي صنعتي را شاهد بودیم.در این دوره با پیگیریها واقداماتی که انجام گردید رشد حدود 500درصدی در سرمایه بانکهای تخصصی در حوزه صنعت وصادرات ورشد فراتر از 120 درصدی در حوزه صادرات محصولات صنعتی ومعدنی را داشتیم.بالاتر از 15 میلیلرد دلار قرارداد صدور خدمات فنی ومهندسی به بازارهای جهانی ومنطقه ای منعقد گردید.و در این دوره زمانی اشاره شده 400 درصد رشد اخذ مجوز سرمايهگذاري مصوب خارجي د محقق گردید.همجنین هدف برنامه جهارم در خصوص تخصیص فراتر از 30 دصد کل تسهیلات بانکی به بخش وصنعت ومعدن در این دوره اجرایی گردید . البته همه این دست اوردها در حالتی بدست امد که متاسفانه در ان دوران وهنوز نیز ،وفاقی برای اینکه مبنا واستراتژی اصلی توسعه اقتصادی کشور چیست مشاهده نگردید. * در واقع اعتقاد شما بر اين است كه بخش صنعت بايد مبنا و پايه توسعه اقتصادي كشور قرار گيرد؟هر كشوري به تناسب زيرساختها و قابليتهاي بالقوه و بالفعلاش، برنامهريزي و استراتژي متفاوتي ميتواند براي رسيدن به توسعه اقتصادي ارائه كند. يك كشور ممكن است مبناي توسعه اقتصادياش را تجارت و بانكداري قرار دهد، كشوري توريسم و كشاورزي ویا صنعت را پایه قراردهد، مهم اين است كه اولويت و مبناي اصلي در توسعه اقتصادي مشخص شده و معلوم شود كه اين كشور قرار است از چه طريق به توسعه اقتصادي برسد.تقسيمبنديهايي که نيز در مورد استراتژيهاي توسعه اقتصادي وجود دارد. مانند استراتژي پولي، استراتژي اقتصاد بازار، استراتژي صنعتي شدن، استراتژي انقلاب سبز يا توسعه كشاورزي، استراتژي توزيع مجدد. همه انعكاسي از تعيين اولويتهايي است كه اشاره گردید يعني كدام بخش اقتصاد قرار است پايه و مبناي اصلي براي رسيدن به توسعه اقتصادي قرار بگيرد.در مقطعي كه بنده تصدي وزارت صنايع را به دست گرفتم وهمین حالا هم . معتقد بوده وهستم که بخش صنعت بايد مبنا و پايه توسعه اقتصادي كشور قرار بگيرد. در هر كشوري اگر 5 ويژگي وجود داشته باشد صنعت مي تواند مبناي توسعه اقتصادي آن كشور قرار گيرد.اول : زيرساخت هاي علمي و نيروي انساني تحصيل كرده. دوم: بازاري با اندازه حداقلي در كشور . سوم: مواد اوليه و حامل هاي انرژي در دسترس. چهارم : زيرساخت هاي فيزيكي شامل آب ، برق ، جاده و پنجم: داشتن اراده سياسي، وفاق جمعی و واستراتژی مشخص * به نظر مي آيد در كشور ما 4 ويژگي اول وجود دارد آيا اراده سياسي هم براي تحقق آن هست؟ كشورهايي كه توسعه صنعتي را مبناي توسعه اقتصادي خود قرار داده اند معمولا تركيبي یا بعضی از 4 ويژگي اول را داشته ولي تاكيد بيشتر بر ويژگي پنجم بوده كه آنها را موفق كرده است. دركشور ما همانگونه كه اشاره كرديد 4 ويژگي اول را داريم و مشكل ما عدم وجود ويژگي پنجم است. * چه زماني مطلع شديد كه نامزد تصدي وزارت صنايع هستيد؟تيرماه سال 84 پس از اينكه دكتر احمدينژاد به عنوان رئيسجمهور انتخاب شدند، تيمي را تعيين كرده بودند كه آقايان دكتر رهبر، دكتر دانش جعفري و مهندس زريبافان عضواش بودند و در ساختمان قديم مجلس مستقر شده و روي گزينههاي احتمالي براي عضويت در كابينه بحث و بررسي ميكردند. يك روز با من تماس گرفتند و گفتند كه يكي از گزينهها هستم و دعوت كردند براي گفتوگو به ساختمان قديم مجلس بروم.بنده هم رفتم. آنجا سوالاتي در مورد مسائل بخش صنعت پرسيدند و من هم راهكارها و ايدههايي كه در ذهن داشتم را بيان كردم. بعد یک برنامه اولیه خواستند واگر اشتباه نكنم . دو- سه هفته بعد بود كه از دفتر دكتر احمدينژاد تماس گرفتند و برنامه تكميلي خواستند.بعد هم یک جلسه با خود دکتر در دفتر ایشان در زمینه مباحث بخش صنعت ومعدن داشتيم و برنامه های ارائه شد، نهایتا یکی دو روز قبل از موعد معرفی به مجلس به من اعلام گردید که به عنوان وزیر صنایع ومعادن به مجلس شورای اسالامی معرفی خواهم شد . * و چه شد كه استعفا داديد؟ من اين عقيده را دارم كه يك مدير بايد به برنامه هاي خود وفادار بماند. وزیر در چارچوب اختیارات قانونی خود ،برنامه ای که به رئیس جمهور و مجلس داده است و خط مشی و اهداف کلان دولت باید اختیارات نسبی برای پاسخگویی به مسئولیت ها وتعهدات خود داشته باشد. حال این موضوع چون نسبی است یک نفر ممکن است فضای موجود را برای این پاسخگویی کافی ببیند ولی دیگری نه. بنابراین مدیری که میبیند با توجه به فضا، وبا توجه به شرایطی که گفتم ادامه کار برای او مناسب نیست باید استعفا دهد.ازطرف دیگر يك مدير بالاتر نیز حق دارد وقتي تشخیص میدهد که مدير زير دست مطابق دستورالعمل های او عمل نمی کند اورا راتعویض ویا مستعفی كند. سيستم مديريتي كشور بين نباید عدم تطابق مديران بايكديگر معطل بماند شما آن زمان استعفا نامه اي نوشتيد و طي آن نامه دلايل استعفايتان را توضيح داديد. درآن نامه برخي عزل ونصب ها و اعمال فشارها را دلايل استعفا دانسته ايد. به هر حال مسائلی موجود بوده است كه در استعفا نامه به همراه دلايل و مشكلات، مكتوب و منتشر گردید که با توجه به گذشت چهار سال فکر نمی کنم ذکر چند باره انها زیاد مناسب باشد . * به صورت خاص از ستاد تبصره 13 اسم برده بوديد. دراين رابطه توضيح مي دهيد؟ باز شما اصراردارید وارد جزئیات گردید به هر حال موضوع به دخالتهای ان ستاد در زمينه هاي مختلف تدوین واجرای سیاستهای صنعت خودرو می گردید مثل نوع و تعداد توليد خودروها يا نحوه شماره گذاري خودروها .درصورتي كه اين مسايل به سياست ها و وظایف وزارت صنعت مربوط مي شد .البته غلط بودن و یا غیر عملی بودن عمده ان برنامه هایی که از طرف ستاد پیگیری می گردید بعدا اثبات گردیدبه عنوان مثال از سوي ستاد تبصره 13 اعلام مي شد كه شماره گذاري خودرويي كه كپسول گاز ندارد متوقف شود كه اين موضوع اصلا منطقی وامكانپذير نبود.از يک طرف این سیاست را که همه خودروها گاز سوز گردند را به صلاح نمی دیدیم.و از طرف دیگر اصلا امکانپذیر نبود. درآن زمان توليد خودرو فراتر از 1 ميليون دستگاه بود و براي اين تعداد، در بازار داخلی و جهاني به هیچ وجه امکان تامین كپسول وجود نداشت. درحال حاضر نيز پس از گذشت 4 سال از آن تاريخ فکر نمی کنم به توليد بيش از 400 هزار كپسول رسیده باشیم. همچنین اصلا شبکه کافی پمپ های تزریق گاز مناسب با تو جه به شرایط اب وهوایی وجغرافیایی کشور وجود نداشت. البته پس از آن كه خود دوستان وارد وزارتخانه شدند و از نزديك با مسايل روبرو شدند، اين نظريات اصلاح شد. * از چه زماني به اين نتيجه رسيديد كه ديگر نمي توانيد در وزارت صنايع كار كنيد و بايد استعفا بدهيد؟///حتي اگر استعفا نمي دادم ، بركنار مي شدم/// البته قبل از استعفای اصلی ،بدلایل خاص یکی دوبار متن استعفای خودرا نوشتم ولی توسط یکی دونفر از وزرا قبل از ارائه پاره شد. درمرتبه آخر هم اگر به من به طور خاص تصميم به استعفا نگرفته بودم مجموعه اعمال فشارها و فضای موجود ما را مجبور به استعفا و یا بر کناری می كرد. نوعي استعفاي نيمه اجباري بود. * دقيقا از چه زماني؟از يك ماه آخر شايد هم دو هفته آخر ... *يعني اراده اي در دولت بود كه مي خواست شما نباشيد؟ بله احتمالا وجود داشت. اين موضوع در بعضی از اطرافیان و مشاوران رييس جمهور مطرح بود كه اگر مسئولي به نظرات،سفارشها و سیاستهای آنها توجه نمی کند بهتر است جاي خود را به فردي بدهد كه حرف گوش كن تر باشد. *هم مشاوران جوان و هم مشاوران غيرجوان؟ وارد جزئیات بیشتر نشويم ( خنده)... *آقاي دكتر طهماسبي، باتوجه به اينكه شما را مي شناختند و برنامه هاي شما را هم مي دانستند چرا حاضر به همكاري نبودند؟همانطور که گفتم بعضی از آقایان می خواستند افراد مرتبط با خود را در سمت ها بگمارند واگر کسی کمترین مخالفتی می کرد ،می بایست میرفت از طرف دیگر نظري در بین اطرافیات رئیس جمهور مطرح بود كه افراد بايد همسو با سياست هاي آنها باشند. البته مخالفتهايي كه با دكتر توكلي داشتند نیز مزيد بر علت بود و مرا یک شخص نزذیک به ایشان می دیدند. فکر می کنم اگر حمايت هاي شخص رييس جمهور نبود با نظر آن گروه مشاوران خيلي پیشتر مجبور به استعفا شده بودم. /// وزراي احمدي نژاد در عزل و نصب ها بايد از مشاوران هم دستور مي گرفتند///بعد استعفاي شما موجي از استعفاها و بركناري ها آغاز شد حتي عده اي به شوخي مي گفتند دست طهماسبي در نوشتن استعفانامه سبك بود ... من مطالبي را مطرح كردم كه مشكلات كار بود. بايد مشكلات دراين سيستم مشخص باشد.من قبلا هم گفته ام كه نظام دولتي كشور قبل ازسالهاي اصلاح قانون اساسي تاسال 68 نظام پارلماني بود. پس از اصلاح قانون اساسي نخست وزيري حذف شد و نظام رياستي حاكم شد. اما همچنان اثرات عمده ای از نظام پارلمانی در قوانین اساسی و بالادستی کشور موجود است. من فکر میکنم خیلی از اختلافاتی که هم اکنون بین دولت و مجلس در اجرای قوانین پیش می آید و همچنین ابهامات و فشار دوطرفه ای که به یک وزیر از طرف ریاست جمهور و دولت پیش می اید ناشی از این است که ما بین این دو نظام حکومتی در نوسان هستیم. دركشور ما وزير از هردو طرف مورد سوال قرار مي گيرد ، به دليل اينكه عزل و نصب وزير در دست رييس جمهور است بايد به رييس جمهورهم پاسخگو باشد ازطرف ديگر به همان شدت با توجه به رای اعتماد بايد در برابر مجلس جوابگو باشد. وزيري كه از هردوطرف تحت فشاراست حداقل بايد در انتخاب مديران مجموعه خود آزاد باشد. دراين سيستم وقتي وزيري درچارچوب محدوديت هاي مشخص قرار مي گيرد و نمي تواند وظايف خودش را انجام دهد بهتر است استعفا بدهد.بنده طي 2 سال تلاش كردم ضمن دريافت راهنمايي هاي ریاست جمهوری جوابگويي خودم راحفظ كنم اما براي ادامه فعاليت مشكل داشتیم چون كه مديران زیردست مداوم از محل ديگري مثل مشاوران رييس جمهور پیشنهاد می شدند. *امكان نام بردن از اين مشاوران وجود دارد؟نه ... الان ترجيح مي دهم در اينباره صحبت نكنم شايد بعد از پايان دولت آقاي دکتر احمدي نژاد براي آسيب شناسي مسائل موجود در دولت ، در اينباره بيشتر صحبت كنم ، اما در مقطع كنوني بيان اين مطلب را به صلاح نمي دانم . /// ناگفته هايم را گذاشتم براي بعد از پايان دولت احمدي نژاد ///آسيب شناسي موقعي مناسب است كه از اين اظهارات استفاده جناحي نشود مثلا عمر دولت تمام شده باشد. چون بعد از اين اظهارات برخي رسانه ها و جناح ها دولت را به ناروا زيرسوال مي برند،بعضی از گروه ها وجناح ها در هیچ موقع و در هیچ جا به کوچکترین موفقیت دولت در هیچ زمینه ای اشاره نمی کنند اگر مثلا در یک گزارش بانک جهانی و يا صندوق بین المللی پول به چند مورد اشاره شده باشد فقط نکات منفی را مطرح می کنند.هرچند ممكن است انتقاداتي به دولت وارد باشد، خود من هم انتقاداتي دارم ولي هميشه انتقادات را باید مصلحانه و دوستانه با درنظر گرفتن مصالح نظام و بدور از مسايل حاشيه اي مطرح كرد. گذشته از این سیاست ما طبق سیره امام و رهبری باید حمایت از دولت مستقر باشد مگر اینکه رهبری صلاح دیگری ببینند. *آيا در زمان وزير بودن خود تلاشي براي تدوین سیاستها مي كرديد؟///اطرافيان رئيس جمهور نقش وزراء را همچون نقش يك سرباز گوش به خدمت مي دانند///حتما تلاش کردیم ولی اشکال کار این بود که اصولا بعضی از اطرافیان و مشاوران ریاست جمهور اصولا نقشی را برای وزرا در تدوین سیاستها قائل نبودند .حتی يکی از آنها در مصاحبه اي اعلام كرد که نقش وزرا مثل یک سرباز است باید مستقیما دستورات را اجرا کنند ،میبینید این مشکل کار است. *اما گويا اين موضوعي است كه اكثر وزرا با آن درگير بوده يا هستند! بله همینطور است ومن تا انجا که امکان داشت با این تفکر خاص برخورد کردم.وزارت صنايع يكي ازمهمترين وزارتخانه هاي دولت بوده و است . اعمال فشار در اتخاذ برخي سياستها يا عزل و نصب ها موجبات ايجاد يا تشديد اختلافات را فراهم مي كرد. *به نظر مي آيد شما بر اين عقيده بوديد كه جدايي بخش بازرگاني از صنعت و معدن باعث بروز برخی از اين مشكلات شده حالا كه ادغام صورت گرفته است ، اين مشكل برطرف مي شود؟/// موفقيت يا عدم موفقيت وزارت صنايع و بازرگاني به نحوه پياده سازي آن بستگي دارد///مساله اصلي در ادغام خود صرف ادغام نیست بلکه نحوه ادغام ، نحوه پياده سازي و تعيين اولويت ها ي ادغام و روشهاي اتخاذ تصميمات و تعيين استراتژي ها براي رسيدن به اهداف كلان است،که اینحا باید حتما دولت ومجلس مواظب باشند اگرنحوه و روش اجرا مناسب باشد و پيش فرضها و اولويت هاي مناسبي وجود داشته باشد اين ادغام براي بخش تجارت و صنعت مفيد خواهد بود اما اگر در اجرا درست عمل نشود نه تنها مفيد نيست بلكه به ضرر بخش صنعت كشور خواهد بود. نظر من فعلا راجع به بحث ادغام مثبت است حتي اگر درصدي از اهداف و محورهاي پيش بيني شده مبنا قرارگيرد و محقق شود نتيجه مثبتي خواهد داشت. *وقتي وزارت صنايع را تحويل گرفتيد با عقبه دولت گذشته چگونه برخورد كرديد؟/// به دليل استفاده از برخي بازمانده هاي دولت گذشته در وزارت صنايع مورد انتقاد قرار گرفتم ///بنده با اينكه از لحاظ سياسي ، فكري و عملي متعلق به يك جناح خاص هستم ولي هيچوقت نخواستم در بخش صنعت كه يك بخش تخصصي است عقيده سياسي افراد را ملاك فعاليت قراردهم.اين نكته هم در بسياري محافل گفته مي شد كه بنده به همكاري با خيلي از مديران دوره قبل ادامه دادم . اما اگر مديري بود كه آشكار يا پنهان با اهداف دولت و يا اهداف اعلام شده وزارت صنايع مخالف بود حتما تغيير پيدا مي كرد. يادم هست زماني كه مي خواستم از مجلس راي اعتماد بگيرم اعضاي كميسيون صنايع به من گفتند كه شما ميخواهي با اتوبوس به وزارتخانه بروي و افراد را عوض كني من اين مساله را رد کردم عمل من بعدها هم اين موضوع را ثابت كرد. تقریبا به تمام مديراني كه صرف نظر از عقيده سياسي خود مي خواستند با بنده همكاري كنند اجازه فعاليت دادم و حتي من به همين دليل مورد انتقاد قرار گرفتم. *با سنگ اندازي هایي هم از طرف بازماند ه هاي دولت قبل روبرو شدید؟ چگونه برخورد كرديد؟/// برخي از دولتي هاي گذشته بخش صنعت و معدن را پاتوق خود مي دانند /// حتما اینچنین بود. می توانید به نشریات آن گروه های سیاسی در آن سالها مراجعه کنید تا متوجه شوید که چقدر وبه چه حجمی درجهت تخطئه تلاشهای دولت به صورت عام و وزارت صنایع ومعادن به صورت خاص عمل می کردند به مطالب نادرستی كه در بحث ارزش افزوده بخش صنعت و معدن ، صنعت فولاد و يا خودرو مطرح مي شد ، توجه بکنید این ها تنها به اين جهت بود كه نميخواستند يك دولت اصولگرا در بخش های اقتصادي و از جمله در بخش صنعت و معدن موفق شود. و در هیچ جا به کوچکترین موفقیت دولت در هیچ زمینه ای اشاره نمی کردند و نمی کنند. همانطور که قبلا گفتم اگر مثلا در یک گزارش بانک جهانی ويا صندوق بین المللی پول ویا هر منبع اقنصادی دیگر به چند مورد اشاره شده باشد فقط نکات منفی را مطرح میکردند و می کنند. متاسفانه برخي گروه هاي سياسي بخش صنعت و معدن را پاتوق و پايگاه خاص خودشان مي دانند. اسم مي بريد...؟ اين موضوع كاملا مشخص است! * كارگزاران؟لطفا سوال بعدي را بپرسيد ( با خنده) *بزرگترين نقطه ضعف وزارت صنايع دولت خاتمي چه بود؟عدم ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه بخش صنعت ومعدن توسط بخش خصوصی مانند عدم افزایش سرمایه بانکهای تخصصی ، عدم اجرای کافی سیاستهای خصوصی سازی واحدهای صنعتی ومعدنی، عدم تدوین مباني نظري توسعه صنعتی كه با اهداف وسياستهای كلان نظام مطابقت داشته باشد.عدم تطابق لازم در احكام برنامه چهارم با زيرساخت ها و جداول كمي آن برنامه و سياسي شدن بخش صنعت هم يكي از بزرگترين نقاط ضعف آن دولت بود. *بزرگترين نقطه ضعف وزارت صنايع بعد از شما؟حرکت نكردن بر اساس یک استراتژی مشخص و در عین حال پی گیری نكردن استراتژي برنامه ها ولوایح واحکامی كه قبلا تدوين شده بود ، مانند عدم افزايش سرمايه بانك هاي تخصصي که اضافه بر سال 85 می بایستی در سالهای 86و87 هم ادامه پیدا می کرد، عدم نهادينه کردن نظام پايدار تعرفه اي برای حمایت از تولید داخلی ، عدم تخصیص سهم مناسب بخش صنعت ومعدن از تسهیلات بانکی ... * و نقطه ضعف اصلي دوران تصدي خود شما؟/// اگر مي دانستم زمانم براي وزارت اينقدر كوتاه است سريعتر عمل مي كردم ///مشغول شدن به بعضي از حاشیه ها ، دير عملياتي شدن برخي برنامه ها وشايد برخي برنامه ها را مي شد بهتر اجرا كرد. البته شايد اگر مي دانستم فرصت اجراي برنامه هایم اينقدر كوتاه است سريعتر عمل مي كردم. *نظر ديگران راجع به شما چه بود؟نمیدانم نظرات را باید از افراد مختلف پرسید .طبیعتا نظرات گروهها و اشخاص مختلف با توجه به میزان صداقت ،انصاف و حضورشان در گروه ها وجریانات مختلف می تواند متفاوت باشد .من فکر میکنم در اشخاص و افرادی که در سمت های اینچنینی قرار می گیرند ،بايستی بر مبنای دستاوردها ،آمارها ومیزان دستیابی به اهداف وبرنامه های ارائه شده ،بدور از هرگونه بی انصافی وحب وبغض های گروهی باشد . ///با اخراجي هاي سابق گعده هاي دوستانه داريم///* حال و هواي سوالات را عوض كنيم... ،شما باجبهه پايداري هم ارتباط داريد؟ از لحاظ سیاسی نه ولی من با دوستان وزرای سابق عضو این جبهه ارتباط دوستانه و سلام و عليك دارم. *با دیگر وزرای سابق هم ارتباط دارید؟بله، با دیگر دوستان هم کم وبیش ارتباط دارم. در بعضي جلسات شركت مي كنیم اما اين جلسات ، یک جمع دوستانه است در حد چاي و شام و افطاري. ///اخراجي هاي دولت به دو ، سه گروه تقسيم شدند و من تقريبا با همه ارتباط دارم ///*خب درباره اين گروهها توضيح بدهيد...تعدادي در قالب جبهه پايداري فعالیت می کنند كه همچنان حامي سیاستهای کلان دولت هستند ، عده اي هم به دليل مشغول شدن در نهادهاي نظامي ویا اشتغال در سازمانهای وابسته به دولت، کمتر در جلسات شرکت می کنند ، گروه سوم هم هستند که شايد در قالب گروهای دیگر فعاليتهای سیاسی خود را داشته باشند ولی در جلسات دوستانه هم ، دور هم جمع می شوند. *جلساتی که در رسانه ها گفته میشود ،آقای پورمحمدی پایه گذار آن هست کدام جلسات هست؟همان گروه سوم است که گفتم. *جاي دكتر طهماسبي دراين تقسيم بندي كجاست؟من با همه دوستم، تا آنجا که بتوانم در گعده دوستانه کلیه وزراي اخراجي دولت شركت مي كنم . جبهه پايداري بيشتر درجهت اهداف سياسي گردهم آمده اند ولي بقيه گروه ها تصميم خاصي براي كار سياسي ندارند.. اين سه گروه هركدام ويژگي خاص خودشان را دارند و شايد قابل مقايسه هم نباشند. همانطور كه مي دانيد جبهه پايداري فقط از وزراي اخراجي يا مستعفي دولت تشكيل نشده و قسمت عمده اي از آن را نمايندگان مجلس تشكيل مي دهند.گروه های ديگر هم تنها يك جمع دوستانه هستند. *گفتم كه دقيقا همان گروه سوم درحال حاضر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است!/// گروه سوم برنامه اي براي شركت در انتخابات مجلس ندارد /// خب این نظر شما هست...اين گروه تعداد زيادي وزير هستند كه هركدام قابليت نقد كردن همه اركان دولت رادارند و به نوعي يك كابينه در سايه را تشكيل داده اند. آيا اين گروه برنامه خاصي براي انتخابات دارد؟ تا آنجا که من میدانم ،اين گروه اصلا برنامه اي براي انتخابات ندارند و فقط يك گروه دوستانه هستند. هركدام از دوستان نقد و نظريات كارشناسي خود رادارند و نظريات خود را به دولت و ارگان هاي ذي ربط منتقل مي كنند. اما موضوع برنامه ريزي اين گروه براي شركت در انتخابات را تكذيب مي كنم. * شما عضو هيچ حزبي نيستيد ، اما آيا به حزبي وابستگي هم نداريد ؟خير ///به دليل آنكه از نقدهايم تعبير سياسي نشود ، عضو هيچ حزبي نمي شوم///* از نظر سياسي به كدام جريان نزديكتريد؟من خودم را در قالب جريان كلان اصولگرايي مي بينم ، اين جريان شامل طيفهاي مختلف مي شود . همانطور که گروه 7+8 نشان دهنده تکثر طیف های مختلف جبهه اصولگرایان می باشد.البته ممكن است من به يك طيف خاص این جریان سياسي نزديكتر باشم ... اما شما به اين كه نزديك به طيف آقاي توكلي هستيد شناخته شده ايد!اتفاقا بنده اين روزها به دليل مشغله زياد آقاي توكلي را كمتر مي بينم هرچند کلا نظرات و تفكرات ايشان را تاييد مي كنم ولی همانطور که گفتم وابستگی سیاسی به طیف خاصی ندارم. گفته مي شود كه شما از نظر فكري شايد نزديك به ايثارگران يا رهپويان هستيد... اگر وابسته به حزب ویا جریان خاصی بودم در آن عضو مي شدم در این زمینه قبلا پیشنهاداتی هم شده بود ، ولی من ترجیح دادم وابسته به جبهه و حریان کلان اضولگرایان باشم تا عضو طیف خاصی. من الان نقدهايم را در غالب نظرات كارشناسی ارائه مي دهم اما اگر فردا عضو حزب ، جریان وطیف خاصی باشم ممكن است نقدهايم مغرضانه تلقي شود .