نذر کرده بود حورالعین را ببوسد
وی در این جلسه درباره ترویج برخی از جلسات و عقاید نادرست سخن گفته که یکی از آنها سفرههایی است که با عنوان ختم انعام برپا میشود اما هدف این گونه مجالس مشخص نیست و چه بسا در آنها اصراف نیز مشاهده میشود.
برنا: اینقدر جلسههایی هست که پایش به هیچ جا بند نیست.چند وقت پیش یک کسی گفت: من نذر کردم حورالعین را ببوسم. گفتم: غلط کردی. حورالعین دست تو نیست که ببوسی. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در جلسات درسهایی از قرآن که امشب از تلویزیون پخش میشود درباره اهداف و برنامههای شیطان سخن گفته است. همچنین وی در این جلسه درباره ترویج برخی از جلسات و عقاید نادرست سخن گفته که یکی از آنها سفرههایی است که با عنوان ختم انعام برپا میشود اما هدف این گونه مجالس مشخص نیست و چه بسا در آنها اصراف نیز مشاهده میشود. در ادامه ایشان میگوید: هدف شیطان چیه؟ هدف شیطان، اول که میخواهد شما هدایت نشوید. اگر بداند میزند سین که اصلاً دین را نپذیرید. اگر دین را پذیرفتی میگوید: «ضَلالاً بَعیداً». یک گمراهی خیلی دور که اصلاً راهی برای برگشت نباشد، گاهی هم اگر نتوانست گمراه کند، خوب مسلمان هستی اما کینهای میشوی. ماه رمضان است دو تا هم حاج خانم هستند، هر دو هم مسلمان هستند، چادر مشکی نمیدانم، روضه، حج، عمره، مشهد، زیارت، جمکران، دعا، الغوث، الغوث، همهی عبادتها را میکند. اما با فلانی قهر است. کینه، قلبی که کینه دارد خطرناک است. مثل لیوانی که سوسک در آن است. شما آبش نمیکنی. سعی کنیم، حالا بینندهها ماه رمضان بحث را میبینند. همین الآن تلفن کن، با هرکس قهر هستی زنگ بزن بگو: آقاجان، ما یک مسألهای داشتیم، یک خرده از هم ناراحت شدیم، به احترام ماه رمضان اگر من بد کردم شما من را ببخش. اگر شما هم اشتباه کردی من تو را میبخشم. دیگر حالا حرفها را هم سبز نکن. نقش قبر نکن که تقصیر با چه کسی بوده است. حالا یا تقصیر با من، یا تقصیر با تو، هرچه بوده ببخشید. این قلب شسته میشود. قلبی که کینه در آن نباشد. «یریدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَکُم». نه شیطان میخواهد، ارادهی شیطان این است که بینتان کینه باشد. حدیث داریم مسلمان اگر با هم قهر کرد سه روز بیشتر حق ندارد قهر کند. روز چهارم باید آشتی کند. پیغمبر فرمود: اگر روز چهارم آشتی نکنند، هیچ کدام از این دو را من به عنوان مسلمان خوب قبول ندارم. انسان را به گناه هل میدهد. «یأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاء». به عقاید خرافی هل میدهد. من تعجب میکنم یک افرادی یک کتابهایی میخوانند، کتابهای عرفان، این عارف را میشناسی، نه شنیدم... چند سال درس خوانده؟ کجا درس خوانده؟ چه کسی این را معرفی کرده؟ چه سابقهای دارد؟ به چه دلیل این کتاب را میخوانی؟ به چه دلیل جلسهی ایشان میروی؟ آخر در مملکتی که اینقدر اسلامشناس درجه یک هست تو جلسهی فلانی میروی؟ختم انعام است، ببینم پرسیدی ختم انعام با ختم اعراف چه فرقی دارد؟ سورهی انعام با باقی سورهها هیچ فرقی ندارد. این ختم انعام یک چیزی است در زنها و مردها راه افتاده پایش به هیچ جا بند نیست. سورهی انعام سورهی قرآن است، اما سورهی انعام و سورهی اعراف فرقی ندارد. هیچ فرقی ندارد. من تحقیق کردم. همینطور یک مرتبه، آنوقت چه ختم انعامهایی، چه دیگهای شله زردی، چه آش رشتههایی، میخورند و آروغ میزنند، بعد هم سورهی انعام میخوانند. بعد هم این برنامه پایش به کجا بند است؟ این همه اسلام شناس است. الو سلام علیکم! این ختم انعام پایش به کجا بند است؟ همینطور اینقدر جلسههایی هست که پایش به هیچ جا بند نیست. نذرهایی که پایش به جایی بند نیست. چند وقت پیش یک کسی گفت: من نذر کردم حورالعین را ببوسم. گفتم: غلط کردی. حورالعین دست تو نیست که ببوسی. تو باید نذر کنی چیزهایی که در اختیار تو است. مثل اینکه نذر کنی اسب ابالفضل را نعل بزنی. حالا مثلاً اسب ابالفضل هست که شما نعل بزنی؟ یک نذرهایی میکنند که ... نذر کردند گوسفند بکشند. ببینم خانم با پول کی؟ پول داری نذر کن، با پول شوهرت! شوهرت باید نذر کند. این پول شوهرش را میگیرد، نذر میکند. مثل آقایی که ماه رجب میخواست دعا بخواند، ریش نداشت که چنین کند. ریش بغلی را گرفت و چنین کرد. (خنده حضار) این... شما با پول شوهرت که نمیتوانی نذر کنی. البته حالا زن و شوهر یکی هستند. ولی خوب گاهی هم مرد یک مشکلاتی دارد و آمادگی ندارد که حالا مبلغی برای گوسفند بدهد.