درباره سفرهای پروژهای ـ تبليغاتی ریيس جمهور
از آنجا كه سفرهاي پروژهاي-تبليغاتي پس از حضور آقاي غضنفري به عنوان سرپرست وزارت صنايع شدت گرفت، به نظر ميرسد نقش ايشان را نيز نبايد فراموش كرد. شايد آقاي غضنفري ميپندارد افتتاح پرشمار پروژههاي صنعتي تا پيش از جلسه راي اعتماد براي وزارتخانه جديد، بر راي نمايندگان اثرگذار باشد. بنابراين توصيههاي بالا را بايد به سرپرست وزارت صنايع نيز گوشزد كرد.
مجتبی فتاحی در الف نوشت: دكتر احمدينژاد در بابي جديد از سفرهاي استاني، اخيرا به سفرهاي كوتاه به استانهاي مختلف كشور براي افتتاح پروژههاي عمراني و صنعتي، روي آورده است. هرچند تحليلهاي سياسي درباره علت تغيير رويكرد دولت به سفرهاي استاني (از ديدار عمومي با مردم تا سفرهاي كوتاه پروژهاي) به ويژه پس از ماجراي عزل وزير اطلاعات، عمدتا متمركز بر گزاره تلاش دولت براي از آب افتادن آسيابها است، اما از جنبه اقتصادي، نميتوان ذات اين سفرهاي نوع جديد را كاملا زير سوال برد. روالي كه اخيرا آقاي احمدينژاد در سفرهاي كوتاه به مناطق مختلف كشور براي افتتاح پروژههاي عمراني و صنعتي در پيش گرفته، اقدام بديعي نيست و دو رئيسجمهور پيشين (هاشمي و خاتمي) نيز در ماهها و سالهاي پاياني زعامت خود براي نشان دادن خدمات دولت، چنين سفرهايي را در دستور كار قرار ميدادند. البته مشخص است كه آقاي احمدينژاد خيلي زودتر از پيشينيان به اين سفرها روي آورده است كه علت آن نيز كاملا مشخص است: پس از ماجراهاي اخير درباره جريان نفوذي در دولت، رئيسجمهور بارها تاكيد كرده كه دولت به فشارها براي رسيدگي به اتهامات اين جريان توجه ندارد و به دنبال «كار و كار و كار» است. بنابراين واضح است كه سفرهاي پروژهاي-تبليغاتي اخير در راستاي اثبات همان گزاره «تلاش دولت براي خدمت به مردم» است. به هر حال، در اين سفرها نواقصي به چشم ميخورد كه مطمئنا در صورت توجه به موارد ذيل، سفرهاي پروژهاي رئيسجمهور از بازدهي بيشتري برخوردار خواهد شد. 1- برخي پروژههايي كه آقاي احمدينژاد افتتاح كرده و رسانههاي دولت با بزرگنمايي به انعكاس آن پرداختهاند، حقا و انصافا آنقدر عظيم و بزرگ نبوده كه شخص رئيسجمهور مملكت براي افتتاح آنها زحمت سفر را تقبل كنند. برخي از پروژههاي صنعتي اخير در حد افتتاح توسط مقامات محلي مثلا رئيس شوراي شهرها بوده است، نه رئيسجمهور. به نظر ميرسد جرياني كه اين برنامهها را در دستور كار سفر رئيسجمهور قرار ميدهد، بايد شأن ايشان را نيز در نظر بگيرد. هرچند كه شايد در پاسخ گفته شود كه از نظر آقاي رئيسجمهور، پروژههاي عمراني و صنعتي، كوچك و بزرگ ندارد و رئيس دولت خود را مقيد به ابراز تشكر از مجريان هر نوع طرح خدمترساني به مردم ميداند، اما باز هم بايد تاكيد كرد كه شأن رئيسجمهور بايد حفظ شود و ضمنا مسائل مهمتري در كشور وجود دارد كه رسيدگي به آنها در اولويت قرار دارد. 2- تعداد اندكي از پروژههايي كه با حضور آقاي رئيسجمهور افتتاح شدهاند، پيش از اين با حضور خود ايشان راهاندازي شده بودند. نمونه آشكار آن سد كارون 4 است. در ايام عيد سال گذشته آبگيري اين سد عظيم و نيروگاه آن با حضور احمدينژاد آغاز شد، اما رئيسجمهور پانزدهم تيرماه امسال دوباره به استان چهارمحال و بختياري سفر كرد و اين بار خبر «افتتاح سد كارون 4» در رسانههاي دولت منتشر شد. شايد به اين انتقاد نيز اينگونه پاسخ داده شود كه سال گذشته آبگيري سد كارون 4 آغاز شد و امسال بهرهبرداري كامل آن؛ در اين صورت هم اين ابهام ايجاد ميشود كه چرا اينگونه افتتاحهاي دو مرحلهاي در مورد ديگر سدها رخ نداده است؟ شايد هم افتتاح سال گذشته، صوري و نمايشي بوده است؟ 3- در جريان سفرهاي پروژهاي، در مورد برخي طرحها و كارخانجات، اغراقها و بزرگنماييهاي نادرستي صورت ميگيرد. مثلا درباره طرح توسعه كارخانه كنستانتره سنگ آهن گل گهر سيرجان اينگونه خبررساني شد كه تمام مراحل طراحي، اجرا و نصب اين طرح به همت متخصصان داخلي انجام شده است. اين در حالي است كه در كاتالوگ مربوط به اين طرح نيز بر استفاده از فناوريهاي شركتهاي آلماني، سوئدي، چيني، آفريقاي جنوبي و انگليسي و مشاركت با اين شركتها تاكيد شده است. (البته ما خود را مكلف ميدانيم كه به تمامي دستاندركاران اين طرح خستهنباشيد عرض كنيم و اين نوشته به معناي زير سوال بردن خدمات متخصصان داخلي نيست، ولي در هر صورت اغراقهاي نادرست موجب تصميمگيريهاي نادرست در آينده خواهد شد.) 4- در جريان اين سفرهاي چندساعته، معمولا بعد از بازديد و افتتاح پروژهها، آقاي رئيسجمهور سخنراني كرده و سفر خاتمه مييابد. اين در حالي است كه ميشود با اختصاص وقت به متخصصان، توليدكنندگان و پيمانكاران ذيربط، آنان نيز چند دقيقهاي سخنراني كنند تا آقاي رئيسجمهور مستقيما از مشكلات بخش توليد كشور بويژه پس از اجراي قانون هدفمندي يارانهها و همينطور اوضاع ركود اقتصادي مطلع شوند تا ديگر شاهد ادعاهاي خام همچون رشد بالاي 10درصدي اقتصادي از زبان مقام عالي دولت نباشيم. 5- برخي از پروژههايي كه رئيسجمهور افتتاح ميكنند، چند هفته يا چند ماه قبل از سفر ايشان به بهرهبرداري رسيدهاند و اعلام عمومي درباره افتتاح آنها توسط احمدينژاد تاثير رواني مثبتي بر شهروندان مناطق محلي به دنبال ندارد. در اين باره نيز دستاندركاران برنامهريز براي آقاي رئيسجمهور بايد رعايت شأن ايشان را بكنند. 6- از آنجا كه سفرهاي پروژهاي-تبليغاتي پس از حضور آقاي غضنفري به عنوان سرپرست وزارت صنايع شدت گرفت، به نظر ميرسد نقش ايشان را نيز نبايد فراموش كرد. شايد آقاي غضنفري ميپندارد افتتاح پرشمار پروژههاي صنعتي تا پيش از جلسه راي اعتماد براي وزارتخانه جديد، بر راي نمايندگان اثرگذار باشد. بنابراين توصيههاي بالا را بايد به سرپرست وزارت صنايع نيز گوشزد كرد. 7- به نظر ميرسد تمامي نقاط ضعف ذكرشده، از نواقص موجود در نهاد رياست جمهوري كه مسئول برنامهريزي سفرهاي احمدينژاد است، شكل ميگيرد. هرچند مسئولان نهاد رياست جمهور از اين سفرها به دنبال مقاصد خود هستند، اما توجه به توصيههاي ذكر شده خالي از فايده نخواهد بود. 8- رسانههاي دولتي افتتاح پروژههاي اخير را با رنگ و لعاب «سال جهاد اقتصادي» منعكس ميكنند. اين در حالي است كه احداث بسياري از پروژهها چند سال پيش آغاز شده و منتهي شدن بهرهبرداري از آنها در سال جاري نبايد مورد فرصتطلبي دولتمردان براي جا زدن آنها به عنوان خدمات دولت در سال جهاداقتصادي شود. دولت براي جهاداقتصادي بايد براي حل مشكلات اقتصادي كشور آستين همت بالا بزند و نه در خواب افتتاحيههاي مكرر و بعضا ناقص بخوابد.