غلامحسین الهام: همسرم فاطمه رجبی همچون "ابوذر" است
غلامحسین الهام در مصاحبهای در توصیف همسرش فاطمه رجبی، وی را ابوذر نامید. دولت دهم را محل تأمل دانست. مشائي را منشا تفرق و معجزه هزاره سوم(احمدی نژاد) را حرفی درست...
غلامحسين الهام كه از اعضاي شاخص جبهه پايداري انقلاب اسلامي است، مواضع خود درباره اين جبهه، فعاليت هاشمي، بازگشت خاتمي، گروه هاي اصولگرايان و برخي موضوعات ديگر را با باشگاه خبرنگاران مطرح كرد. به گزارش «فردا»، غلامحسين الهام در طول سالهاي متمادي همواره از چهره هاي مطرح نظام بوده كه گاهي در قوه قضائيه و گاهي در قوه مجريه حضور چشمگيري داشته است. اما حضور او بيشتر از زماني جنجالي شد كه در كنار احمدي نژاد قرار گرفت و علاوه بر رئيس دفتري، سخنگويي دولت را نيز در اختيار داشت و البته عضو حقوقدان شوراي نگهبان نيز بود. همزمان مواضع فاطمه رجبي همسر دكتر الهام نيز بر حواشي رسانه اي سخنگوي دولت افزود اما احمدي نژاد به همكاري خود با الهام در ابتداي دولت دهم پايان داد و صرفا به صدور حكمي مبني بر مشاوره حقوقي وي براي رئيس جمهور بسنده كرد. اكنون الهام در كنار برخي از همقطران دولتي و برخي از همفكران سوم تيري اش، جبهه پايداري را تاسيس كرده اند اما درباره جزئيات اين جبهه هنوز اطلاعات زيادي منتشر نشده است. در حالي كه هنوز جوهر قلم رسانه ها براي انتشار خبر اعلام موجوديت جبهه پايداري خشك نشده بود، خبرنگاران باشگاه خبرنگاران با غلامحسين الهام به گفتگو نشستند تا جزئيات حركت اين جبهه و نحوه مواجهه آن با جبهه اصولگرايان را از زبان او جويا شوند. آقاي دكتر، اين روزها تعداد سخنراني ها و موضع گيري هاي سياسي شما بيشتر شده بخصوص اينكه در شهرستان ها نيز جلساتي داشتند آيا افزايش تعداد سخنراني هاي شما علت خاصي دارد؟ نه علت خاصي ندارد؛ يك قرارهايي با دوستان شهرستاني داشتيم كه به تاخير افتاده بود لذا با توجه به دعوت دوستان كه تصادفا با هم جمع شده جلسات مان زياد شده است. شما به عنوان يكي از اعضاي اصلي جبهه پايداري بفرماييد به چه علت اين جبهه تشكيل شد و آيا فضاي غالب آن وزراي سابق دولت احمدي نژاد هستند و يا ممكن است افراد ديگري از جبهه وزاري فعلي دولت نيز، به آن اضافه شوند؟ جبهه پايداري يك جريان فكري است كه از 3 تير 84 شكل گرفت و ظهور پيدا كرد. لذا اين جبهه يك تشكيلات جديد نيست. جبهه پايداري يك گفتماني است كه تفكرش برگرفته از مكتب امام است و عدالت در مديريت كشور نيز يكي از شاخص هاي اصلي آن است كه افراد با چنين نگرشي را در دايره خود جاي مي دهد و من نيز خود را در اين جريان فكري مي بينم. شاخص هاي اصلي و دلايل شكل گيري اين جبهه همان دلايل پيدايش سوم تير 84 است، يعني عدالت خواهي، مبارزه با فساد، فقر، اشرافيت و ايستادگي در برابر استكبار و ظلم. هنوز نيز تفكر سوم تير، تفكر غالب در كشور است و تصور من اين است اكثريت جامعه نيز چنين نگرش و مطالبه اي را از حكومت دارند كه اين موارد از جمله برجستگي هاي موجود در جبهه پايداري است. جبهه پايداري تاكيدي است بر وجود يك چنين جريان موثر كارآمد در كشور كه بعضي ها مي خواهند اين جريان را متوقف و يا آن را استحاله كنند اما بايد بدانند كه اين جريان برگشت پذير و توقف پذير نيست و انحراف را هم برنمي تابد و با شتاب در مسير خود حركت خواهد كرد. با توجه به اينكه اين گفتمان تازه اعلام موجوديت كرده چه چشم انداز و اهدافي را در دستور كارش دارد، اعضايش را هم نام ببريد؟ اين اعلام موجوديت نيست بلكه تبيين هويت است چرا كه جبهه پايداري يك مكتب فكري است و اعضاي آن شامل افرادي است كه زماني در سطوح مختلف و عرصه هاي متعدد ديني، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، مطبوعاتي و تبليغي و حوزه هاي ديگر براي نهادينه كردن اين تفكر تلاش كردند. همه اين افراد حاملان گفتمان 3 تير هستند و به هيچ كسي تعلق ندارند. شاخص اين جريان ولايت است كه تلاش آن در جهت تحقق مطالبات و منويات رهبري است كه مبتني بر مكتب امام مي باشد. آيا جبهه پايداري يك شوراي مركزي براي كاراهاي اجرايي اش پيش بيني كرده است؟ جبهه پايداري كاركرد و اهداف حزبي ندارد. اعلام موجوديت جبهه پايدراي در آستانه انتخابات شائبه اهداف انتخاباتي اين حزب را در اذهان عمومي به وجود آورده است، آيا در اين زمينه جبهه فعاليتي خواهد داشت؟ بله راهبرد انتخاباتي دارد؛ جبهه پايداري از گفتمان امام و انقلاب اسلامي هويت يافته و حامل اين تفكر است؛ اين جبهه و حاملان آن در سال 88 در برابر جريان فتنه ايستادگي كرد و پس از آن نيز مخالفت هاي خود را با انحراف هايي كه در گفتمان 3 تير ايجاد شد اعلام كرد و تمايز خود را از نظر مباني معرفتي با انحرافاتي كه در گفتمان سوم تير ايجاد شد، صريحا مشخص كرده است. عملكرد اين جريان فكري در برابر جرياناتي كه در قالب سازندگي و اصلاحات در مسير منحرف از ارزش هاي امام و انقلاب بودند، در مواضع افرادي كه در اين جبهه هستند نيز كاملا آشكار بوده است. برخي افراد فعاليت جبهه پايداري را به نوعي وحدت شكني در ميان اصولگرايان تلقي مي كنند، نحوه مواجهه اين جريان با موضوع وحدت اصولگرايان كه تاكيد زيادي بر آن نيز هست چگونه خواهد بود؟ وحدت در كشور تنها حول مكتب امام صورت خواهد گرفت، ديدگاه ها و مباني ما همان مباني انقلاب است كه بارها رهبر انقلاب آن را تبيين كرده است. وحدت در عمل يعني تبعيت از رهبري. اين نظام و ولايت و رهبري واحدي دارد و بجز اين چارچوب ديگري براي وحدت قابل تصور نيست و جبهه پايداري اساسا پرچم دار اين تفكر است و ولايت را اساس وحدت مي داند، بنابراين ما پرچم دار وحدت هستيم؛ وحدت حول اصول است و نه منافع سياسي و حزبي. من نمي دانم كه با چه استدلالي گفته مي شود كه ما وحدت شكن هستيم اين جريان گفتمان غالب جامعه است و بروز رفتاري اش بر حمايت از حركت سوم تير 84 و موج عدالت خواهي كه در آن زمان به وجود آمده بوده چرا كه به علت فاصله رفتاري برخي از مسئولين از گفتمان امام و انقلاب اين تلقي را در جامعه به وجود آورده بود كه ديگر حكومت ديني كارآمدي ندارد و حرکت سوم تير ياس مردم را به اميد تبديل و کارآمدي حکومت ديني يعني نظام ولايت فقيه و عدالت اسلامي را اثبات کرد. جبهه پايداري نويد بخش حفظ گفتمان حکومت ديني کارآمد است و وحدت آن با کسانيکه موضع شفافي در برابر فتنه88 نگرفته اند و با توجه به روشن بودن حق و باطل از منافع خويش دست نکشيده و حق را کتمان کرده اند اتصال پذير نخواهد بود چنانچه وحدت با آنان نفي مردم و انقلاب و رهبري است. نوع ارتباط جبهه پايداري با کميته 7+8 هنوز چندان شفاف نشده است، آيا تعامل و رايزني براي پيوستن نمايندگان اين جبهه به هيئت وحدت اصولگرايان صورت گرفته است؟ کميته 7+8 يک مسئله فرعي و مربوط به شيوه اجرائي در انتخابات است و بيانگر وحدت اصولگرايان نيست که در گفتمان امام اصالت دارد، اين است که هرکس در مسئوليت هاي سياسي و اجتماعي خود مسير را گم نکند. همچنين، از آن مسير حمايت شود يعني حفظ اسلام ناب و انقلاب، لذا اگر فرمول انتخاباتي در اين چارچوب باشد کاملا موفق مي شود و اگر در اين چارچوب نباشد ناکام خواهد بود. بحث وحدت تنها با تبعيت از رهبري در چارچوب اصول امکان پذير خواهد بود و به اعتقاد ما وجود دارد، اگر مشکل، ترديد و شبهه اي وجود داشته باشد با اصالت دادن به اصول و صرفنظر از فروع و منافع، رفع خواهد شد اتصال و با ايشان مي شود وحدت را حفظ کرد، لذا کسانيکه از رهبري در ماجراي فتنه 88 تبعيت نکرده اند و موضع درست و شفافي نسبت به اين جريان نگرفتند، ما آنان را نمي توانيم اصولگرا بدانيم. جريان فتنه هزينه سنگيني را بر کشور تحميل کرد که عوارض ناشي از آن هنوز در جامعه آشکار است و برخي ترورها و حوادثي که اخيرا در جامعه اتفاق مي افتد ريشه اش در فتنه 88 است، چرا که فضاي کشور را به نقطه اي رساندند که دشمن را براي مقابله با نظام اسلامي دلگرم و تحريک کرد. جبهه پايداري تبلور ملت است و مواضع و ديدگاه هاي کاملا روشن و آشکاري دارد، بر مباني عقيدتي و معرفتي اش حساسيت دارد و در مقابل انحراف از اصول انقلاب، پايداري کرده و همچون ملت در سياست خارجي ضداستکبار است و عدالت و مبارزه با فساد را اولويت در امور مملكتي و اجرايي مي داند. جبهه پايداري بر اصول خود پايدار است؛ پايداري بر اصول لازمه وحدت است. جبهه پايداري بر اصول خود به قيمت هزينه ايجاد انشقاق و از بين رفتن وحدت اصولگرايان اصرار دارد و يا وحدت را بر اصول خود ترجيح مي دهد؟ اسم اين جبهه پايداري است، يعني پايداري بر مکتب امام و اصول انقلاب و اين تفکر را به هيچ چيز نخواهد فروخت. وظيفه جبهه پايداري، جهاد براي تفکر ناب امام و انقلاب است و وحدت را در پايداري بر اصول و ارزش ها مي داند وحدت بايد حول مکتب ايجاد شود و نه حول قدرت، که اين صورت اين انحراف است. رابطه جبهه با علماي عظام چگونه است و چرا از ميان فقهاي موجود فقط با آيت الله يزدي، آيت الله مصباح و آيت الله خوشوقت ارتباط دارد؟ اسلام ناب منهاي فقاهت ميسر نيست و خاستگاه فقاهت، حوزه علميه و روحانيت متفکر و اصيل و منزه است. بنابراين هر حرکتي اگر بخواهد در مسير خودش تداوم و سلامت فکري اسلامي داشته باشد، البته نيازمند اتصال به روحانيت اصيل و حاملان فقه اصيل و ناب محمدي است، چرا که هر تفکر اسلامي منهاي روحانيت غالبا دچار انحراف و يا التقاط خواهد شد، از اين رو جبهه نيز به اين امر اعتقاد داشته و براي استفاده از ظرفيت علمي، اخلاقي و عملي فقهاي اسلام اين فقها وعلما را که اين ويژگي ها در آنان شاخص و برجسته است و خود مشوق اين جريان بوده اند را به نيابت از جامعه علما و روحانيون برگزيده است و اين به معناي اين نيست که با ديگر علما ارتباطي نداشته باشد. اشتراکات اين جبهه با احمدي نژاد بيشتر است يا انتقاداتش؟ اين جبهه موافق احمدي نژاد است و يا منتقد او؟ آقاي احمدي نژاد يک هويت شخصي دارد و يک هويت حقوقي، که در هويت حقيقي اش مولود اين مکتب و جريان فكري است، لذا مادامي که احمدي نژاد در اين تفکر (گفتمان سوم تير كه عامل انتخاب او در جايگاه حقوقي اش بوده) پويا و فعال باشد و در مسير حرکت کند هويتش باقي است و هرجا که از اين تفکر فاصله بگيرد ديگر آن احمدي نژاد (در هويت حقيقي اش) نخواهد بود. اين يک واقعيتي است که در همه مکتب هاي فکري حاکم است تا زمانيکه هر شخصيت فكري برجسته يک مکتب در مسير اهداف جريانش قدم بردارد هويت دارد، اما زمانيکه تجديد نظر طلب شود و از ارزش هاي فکري اش فاصله بگيرد بي هويت شده و در آن مکتب فکري ريزش به وجود خواهد آمد. اما احمدي نژاد در جايگاه حقوقي رئيس جمهور است و بايد در اين جايگاه مورد حمايت قرار گيرد. و او را در انجام وظايف خطير رياست جمهوري طبق قانون ياري كرد. پيش بيني شما در اين خصوص چيست؟ ما اميدواريم آقاي احمدي نژاد ارزش و نگرش مکتبي اش را حفاظت کند. بعضي از حاميان كنوني رييس جمهور، فقط احمدي نژاد را شاخص گفتمان 3 تير مي دانند، نظر شما چيست؟ اين نوع تفكر، خودش انحراف است، چرا كه ملاك هاي حق و باطل، افراد و چهره ها نيستند بلكه اعمال و كردار و تفكر است. احمدي نژاد با تلاش و فداكاري بخاطر گفتمان عدالت روي كار آمد و از اينكه توانست اين گفتمان را با اراده ملت حاكم كند، ارزش و اعتبار والايي را به نام خود ثبت كرد اما اين گفتمان چارچوب مشخصي دارد كه با تغيير افراد اين ملاك ها و چارچوب ها عوض نمي شود و آن مكتب فكري پابرجاست. احمدي نژاد تبلور اراده ملي است، عليرغم اينكه مشكلاتي در درون دولت دهم وجود دارد، هنوز شاخص هاي گفتمان 3 تير در اين دولت ديده مي شود و بايد مورد حمايت قرار بگيرد، اما اين موضوع كه يك عده به او اصالت بدهند و هر چه كه او گفت را حق بدانند ما اين جايگاه را نيز براي او قائل نيستم. آيا نمايندگان جبهه پايداري در شوراي اصولگرايان (كميته 7+8) مشخص شده اند؟ براي اطمينان از اينكه فرآيند شورا به استمرار گفتمان امام بيانجامد، در حال مذاكره هستيم. آيا اين افراد به عنوان نمايندگان احمدي نژاد شناخته شده اند يا ممكن است رييس جمهور جدا از اين جبهه در اين كميته نماينده داشته باشد؟ تا به حال سياست اين بوده كه دولت و يا نهادهاي اجرايي در انتخابات مداخله سياسي نداشته باشند چرا كه مجري انتخابات هستند. مقام معظم رهبري نيز دستگاه هاي اجرايي را از دخالت در انتخابات نهي كرده اند. به هر حال اگر تلقي نماينده دولت در اين كميته وجود داشته باشد به عنوان يك تفكر و گفتمان خواهد بود و نه جايگاه دولتي و هر كسي مي تواند در اين انتخابات حامل اين گفتمان باشد. اما حضور دولت و ديگر نهادهاي حكومتي به عنوان يك ضلعي از حركت هاي سياسي انتخابات مورد تاييد جبهه پايداري نيست. با توجه به اينكه خيلي از وزرايي كه از دولت رفتند ديگر هيچ ارتباطي با آقاي احمدي نژاد دارند، اما شما هنوز در كنار وي ديده مي شويد و همچنان حكم مشاور حقوقي رئيس جمهور را داريد؟ دولت احمدي نژاد آسان و ارزان بدست نيامد چرا كه مطالبات رهبري به ويژه در زمينه عدالت كه 16 سال بعد از رحلت امام(ره) بر زمين مانده بود اين جريان سوم تير پاسخي بود به اين مطالبات، لذا اين جريان كه در يك پروسه زماني و فرايند طولاني بدست آمده متكي به يك شخص نيست و مطالبه ريشه دار در اعماق جامعه است. مهم اين است كه كسي بتواند به اين مطالبه پاسخ عملي و اجرايي بدهد. چنانكه دولت نهم با اراده معجزه آساي ملت كه اين مطالبه را تحقق بخشيد. بنابراين در جريان سوم تير فرق ندارد كه در چه جايگاهي وزير، معاون و يا مشاور ايفاي نقش كني چرا كه اين دولت يك جهاد عقيدتي بود و همين كه اشخاص بر تفكر و ارزش هاي شاخص حركت سوم تير پاي بند و استوار باشند و خود را خادم ملت بدانند، جداي از دولت نيستند. حركت اين جبهه رقابت سياسي براي قدرت و اختلاف و انتقام نيست و اين جبهه محدود به اين افراد هم نيست. در مورد خودم هم قبلا گفته بودم كه نسبت من با رئيس جمهور، نسبت گفتماني است، چه در دولت و چه بيرون از دولت حامي اين گفتمان خواهم بود. كم شدن رابطه شما با دولت بخاطر هشدار خانم رجبي بود؟ نه؛ من از باب تاثيرگذاري عرض كردم، عنوان مشاور در سيستم اجرايي ما غالبا صوري است و به قول معروف عنوان سركاري است و با واقعيت مشورت متفاوت است. در عين حال در مورد مسائل حقوقي گاهي طرف مشورت قرار ميگيرم. شما مشاور حقوقي رييس جمهور هستيد اما در بسياري از مواقع جريان انحرافي را مورد انتقاد قرار مي دهيد، آيا آقاي احمدي نژاد از شما ناراحت نمي شود؟ آقاي احمدي نژاد من را مي شناسد و توقع چنين چيزي را ندارد. اگر ما جايي دولت را در تعارض جدي با گفتمان سوم تير ببينيم قطعا انتقاد خواهيم كرد و برسر مواضع و ديدگاه هاي مكتب فكري خود پابرجا خواهيم ماند. آقاي احمدي نژاد مي داند كه با اعضاي دولتش چنين ميثاقي داشته است كه آنچه را حق مي دانند بيان كنند. گفتيد كه جبهه پايداري يك مكتب فكري است، حالا براي اينكه گفتمان خودش كه گفتمان امام و انقلاب است را بخواهد در جامعه پياده سازد احتياج به قدرت دارد، فكر مي كنيد چقدر اين جبهه در رقابت هاي پيش رو وزن سياسي خواهد داشت؟ چهره هاي راي آور اين جبهه چه كساني هستند؟ چهره هاي سياسي كه شانس راي داشته باشند در اين جبهه زياد و فراوان است، چرا كه جامعه را حامي اين گفتمان مي دانيم، بنابراين گفتمان جبهه پايداري گروه هاي زيادي از جامعه را در همه قشرها و سطوح بخصوص توده هاي مردم در بر مي گيرد. مانع اين جريان تنگ نظري هاي حزبي است، اما ما آمديم اين قالب هاي محدود را بشكنيم تا فرصتي براي معرفي شخصيت هايي كه حامل اين گفتمان باشند، فراهم شود و آنان را مورد حمايت قرار دهيم، از هر حزب و گروهي باشند يا از هيچ حزب و گروهي نباشند. بنابراين پرداختن به انتخابات يكي از وظايف جبهه پايداري است، چرا كه امام(ره) فرمودند: بي توجهي به انتخابات مسامحه در امور مسلمين است و اين مسامحه از گناهان بزرگ است. آیا جبهه پایداری به صورت جداگانه در انتخابات شرکت می کند؟ طبعا هر جریانی کار جمعی را بر کار انفرادی ترجیح می دهد، ولي اصول را نبايد فدا كرد. چرا در حاشيه دولت احمدی نژاد که مبتنی بر مکتب اصیل امام و انقلاب است یک جریان انحرافی شکل گرفت و و اجازه داد که چنین عقاید منحرف که در تضاد با گفتمانش بود ظهور پیدا کند؟ متاسفانه کسانیکه اشکال در مبنای فکری شان وجود داشت دور احمدی نژاد گرد آمدند و به صورت پنهان و نه شفاف شروع به ترویج اعتقادات انحرافی خود کردند که آرام آرام این مبانی منحرف به صورت تاکتیک اجرا شد و در نهایت منجر به تغییر استراتژي دولت شد. در واقع زمانی جریان انحرافی توانست تاثیر گذار باشد که به طور پنهان دولت را از وجود نیروهای خالص تصفيه کرد، نیروهایی که اصالت گفتمانی بیشتری داشتند از دولت حذف شدند. در این میان در کنار تغییر و تحولات در دولت رفتار نادرست برخی ديگر از اصولگرایان خارج از دولت نیز به این قضایا دامن زده و رفتار آنان با دولت بستر ساز تقویت و رشد این جریان منحرف در درون دولت شد، لذا آسیب شناسی این جریان ممکن است موجب تلخی دائقه بعضی ها شود؛ فعلا بگذاريم و بگذريم. چرا این پالایش عکسش انجام نشد و نیروهای منحرف از دولت کنار گذاشته نشدند؟ به هر حال جریان انحرافی در دولت نفوذ کرده و این موضوع قابل انکار نیست، اما اینکه گفتمان 3 تیر فاسد باشد و يا مرده، اینطور نیست و هنوز زنده و پویا است چون اصالت انقلاب را دارد. آیا جبهه پایداری برای مقابله با جریان انحرافی حاشیه دولت شکل گرفته است؟ بله، این وظیفه را دارد؛ اما ابتدا سیاست ما نفی و حذف نیست بلکه نگاه ما اصلاح است و به نظرم با نگاه خالصانه و توکل به خداوند می توان به اهداف والا رسید. البته جریانی که در دولت به این انحراف دچار شده باید شفاف نقد شود و طبعا هویت دولت نیز به این است که از آنان عبور کرده و به اصالت هايش برگردد. اعضای جبهه پایداری همانطور که از فتنه و فتنه گران زاویه گرفته و مقابله کرده اند، با جریاناتی که با گفتمان دولت در سال 84 نیز هماهنگ نباشد موضع لازم و مناسب خواهد گرفت و به وظيفه خود عمل خواهد كرد. با توجه به اینکه فضای سیاسی کشور به سمت انتخابات در حرکت است، جایگاه اصلاح طلبان را در این رقابت سیاسی چطور ارزیابی می کنید؟ جریان اصلاحات برای رسیدن به قدرت از هر روشی استفاده می کند، درست بر خلاف جبهه پایداری که استفاده از هر روش و تاکتیكی را برای رسیدن به قدرت بر نمی تابد. جريان اصلاحات یک وصله ناهمگون در نظام اسلامی است، چرا که مبانی فکری آنان با انقلاب نمی خواند، بنابراین تبدیل و تقسیم شدن آنان به طیف معتدل، کندرو و تندرو نمی تواند مشکلی را از این جریان حل کند. پرچم و اندیشه التقاطی نمی تواند در متن جریان خالص فکری جاي گیرد و جریان اصلاحات زاویه دار بودنش با مکتب انقلاب کاملا آشکار و مشخص است. نظرتان در مورد آقای هاشمی به عنوان حامی جریان اصلاحات چیست؟ به طوریکه شاهد هستيم وی نیز تحرکاتی را برای انتخابات پیش رو، داشته است این فعالیت های انتخاباتی را چطور ارزیابی می کنید؟ و طيف هاي منتسب به هاشمی چه گروه هایی هستند؟ هاشمی تکیه گاه فتنه گران است چرا که با استفاده از قدرتی که دارد به صورت آشکار و پنهان سعی می کند روی طیف هایی از اصولگرایانی که اصولشان را فراموش کردند و یا در زمان حرکت نکرده و از قطار انقلاب جا مانده اند و همچنین کسانی که از اصولگرایی فقط نامش را یدک می کشند را گرد خود بیاورد. همچنان که هاشمی در فتنه 88 نیز از فتنه گران حمایت کرد و حتی جریان انحرافی را نیز می تواند مدیریت کند چرا که هاشمی یک سیاسی کار توانمند است و به خاطر اینکه قدرت برای او اصالت دارد و نه مکتب، از گروه های مختلف استفاده ابزاری می کند حتی اگر منحرف و فتنه گر باشند. شکل گیری جریان سوم همیشه در محافل سیاسی مطرح بود، آیا با توجه به شرایط سیاسی جامعه فکر می كنيد در این مقطع جریان سوم ظهور پیدا کند و اینکه چه گروهی را جریان سوم می دانید؟ آیا هاشمی با گروه های مردمی و منحرف که دور خود جمع کرده می تواند جریان سوم باشد؟ قطعا هاشمی جریان سوم نیست، هاشمی یک جریان سوخته است، چون اصالت فکری ندارد و هر بار رنگ عوض می کند .هاشمی را در جایگاه چپ گرایی افراطی تا راست گرایی دیده ایم و این تغییر ديدگاه و دوگانگی در سیاست هاشمی را ساقط کرد و نه حفاظت. همچنین، جریان انحرافی که رای مردم به دولت را مال خود مي داند و فراموش كرده كه اين راي به گفتمان 3 تير بوده و نه به شخص خاص، نيز نمي تواند جريان سوم باشد. قطعاً جريان سوم اگر شكل بگيرد جرياني است مبتني بر گفتمان انقلاب و نظام كه همچنان بر سر ارزش هاي خود پا برجامانده و دچار استحاله نشده و اشكالات موجود را هم نداشته باشد، نسخه جديدتر دولت سوم تير باشد البته رهبري آن نيز به دست ولايت فقيه خواهد بود. آيا استراتژي تطهير چهره خاتمي و سياست بازگشت او به نظام امكان پذير خواهدبود؟ خاتمي با برگشت (درصورت اعلام برائت از جريان فتنه) ممكن است خودش را حفظ كند و نه جريانش را، چرا كه خاتمي اصالتش را به عنوان ليدر جريان اصلاحات از دست داده است و مردم نيز به چهره هاي مصرف شده و سوخته بر نمي گردند و در مورد آقاي هاشمي نيز اين قضيه صدق مي كند. پس شما به ورود اصلاح طلبان به رقابت هاي انتخاباتي اعتقادي نداريد؟ اگر مقصود اين است كه تنور انتخابات را به قيمت سوختن ارزش ها گرم كنيم و كسانيكه انتخابات و نظام را قبول ندارند و براي حضورشان شرط مي گذارند را لازمه انتخابات بشمريم، اين را قبول نداريم؛ بهتر است كساني در انتخابات شركت كنند كه نظام را قبول داشته و رعايت قوانين و اصولش را بر خود واجب بدانند. نبايد حكومت را بازي تلقي كرد كه هر كسي براي گرم شدن بازي وارد رقابت هاي سياسي شود و بايد تنها كسانيكه آمادگي خدمت رساني به مردم را براساس گفتمان انقلاب و ارزش هاي نظام دارند به ميدان عمل بيايند. البته در واقعيت، اصلاح طلبان حتما شيوه اي براي حضور خود تداريك خواهند كرد و سيستم انتخاباتي كشور هم اين قابليت را دارد و اين امكان حضور وجود دارد؛ در هر حال مردم هوشيار هستند. آيا آقاي احمدي نژاد پست جدي به شما پيشنهاد نداده است؟ نه. يكي از انتقادهاي مخالفان تعداد مشاغل شما در دولت نهم بوده است، نظرتان درمورد تعداد مشاغل مشائي و عناويني كه در دولت دارد و حدود 18 تا 20 عنوان است، چيست؟ تنها مشائي نيست كسان ديگري هم در كشور هستند كه اين مشكل را دارند. مانند چه كسي؟ لزومي ندارد اسم ببريم. درواقع آنچه كه حساسيت سياسيون را برانگيخت ظاهراً فقط پست هاي من بود و بعد از كنارگيري بنده از دولت اين موضوع فراموش شد و افراد با پست هاي متعدد دولتي در دستگاه هاي مختلف مشغول بكار هستند. يعني شما مخالف مشاغل مشائي هستيد؟ من شخصاً با سياسي كردن مباحث حقوقي به خصوص اين موضوع كه مربوط به اصل 141 قانون اساسي است مخالفم و اگر تعدد مشاغل در قانون ممنوع شده است، بايد با ديد حقوقي به اين قضيه نگاه شود و نه سياسي. موضع گيري هاي سياسي خانم رجبي نسبت به گذشته كمتر شده، آيا شما از ايشان خواستيد كه موضوع گيري كمتري داشته باشند و اينكه آيا در جبهه پايداري به شما كمك مي كنند؟ جبهه پايداري يك جريان فكري است و من تفكر خانم رجبي را در اين گفتمان مي بينم. خانم رجبي از دوران سازندگي و اصلاحات هميشه دغدغه مكتب امام را در مباني خود داشته و در اين زمينه صحبت هاي زيادي نيز داشته است، اما فعاليت سياسي وي ارتباطي به من ندارد. كاهش موضع گيري هاي سياسي خانم رجبي را تأئيد مي كنيد؟ بله، كاهش داشته است چون تريبون ندارد او آدم مستقلي است و معمولاً گروه هاي سياسي افراد مستقل را بر نمي تابند. از دولت نهم تمام سايت هاي مجوزدار خانم رجبي بسته شده و تريبون ندارد، اما اگر لازم باشد در حد ضرورت صحبت مي كند. او نسبت به دين و اعتقاداتش احساس مسئوليت ميكند و هرجا لازم ببيند به وظيفه شرعي خود عمل ميكند. آقاي باهنر چندي پيش گفته اند كه احمدي نژاد تغيير نكرده بلكه شناخت ما از او بيشتر شده، نظر شما در اين رابطه چيست؟ آقاي باهنر مثل بسياري از اظهارنظرهايش اين جا هم اشتباه كرده است. بيشتر سياستمدار هستند يا حقوقدان؟ من خودم را سياست مدار نمي دانم. فرق رئيس دفتري شما با رئيس دفتري مشائي چيست؟ ما 2 آدم متفاوت در عموم جهات هستيم. از نظر اختيارات هم شرايط ما كاملا متفاوت است. اگر دوباره رئيس دفتر رئيس جمهور بشويد؟ خدا كند كه هرگز ضرورتي براي كار اجرايي پيش نيايد. خانه داري خانم رجبي بهتر است با مواضع سياسي اش؟ هر دو. اگر رئيس جمهور درباره بازداشت شدگان جريان انحرافي از شما مشاوره حقوقي بخواهد! من در مورد بازداشت و حبس حرف هاي سياسي نخواهم زد و اين مورد بحث حقوقي است. هر كس در مباحث حقوقي چه رئيس جمهور، چه دستگاه هاي قضائي و چه دستگاه امنيتي از من مشورت بخواهند، آنچه را حق بدانم خواهم گفت. اما اگر منظورتان اين است كه من وكيل جريان انحرافي شوم نه جنين چيزي را قبول نمي كنم. * آقاي دكتر، چند كلمه مي گوييم، ممنون مي شويم نظرتان را در قالب يك كلمه درباره اين موضوعات بيان كنيد: * سخنگوي دولت:شاق ترين كار. * رئيس دفتري:موج گير و سپر بلا. * وزارت دادگستري: خيلي شيك، آنقدر مهم كه قانون اساسي بر بي اهميتي آن تاكيد كرده است. * دانشكده حقوق دانشگاه تهران: كار ارزشمند، پايدار و روبه آينده. * جاسبي:آينه آقاي هاشمي. * مجلس هشتم: پرچالش. * دولت نهم: اميدبخش. * دولت دهم: محل تأمل. * آقاي مشائي:منشا تفرق *معجزه هزاره سوم: حرف درست. * فاطمه رجبي: صريح و تنها همچون ابوذر * مهندس فتاح:دوست خوب من. * محصولي: دوست ارزشي. * لنكراني: مومن، متخصص و تيزبين. * حزب موتلفه: حزب باستاني ايران اسلامي. * آيت الله مهدوي كني: شخصيت دين مدار، محبوب و دلسوز. * الماسي براي فريب پيچيدگي انسان ها...