حامد حدادی: بازیام در مختارنامه به دلم نچسبيد
هفت سال پيش براي بازي در سريال تاريخي مختارنامه به من پيشنهاد شد كه پذيرفتم. هر چند كه تجربه خوبي برايم بود، ولي مسوولان سريال، جور ديگري ماجرا را برايم تعريف كردند. جمعه شب كه بازيام را ديدم آن طور كه بايد به دلم نچسبيد، ولي در كل براي اولين بار نقش تاريخي بازي كردن تجربه خوبي بود.
ایسنا: حامد حدادي از رسانهها دلخور است و اگر كسي با او تماس بگيرد پاسخ نخواهد داد، اما ميزان اين دلخوري به اندازهاي نيست كه مردم و علاقهمندان به اين بسكتباليست 2 متر و 18 سانتيمتري بيش از پيش در انتظار بگذارد. حامد حدادي حدود ده روز پيش به ايران آمد و با آمدنش تمام خبرنگاران را به سالن بسكتبال آزادي كشاند، ولي وقتي با هيچ خبرنگاري مصاحبه نكرد همه متوجه دلخوري او از رسانههاي ايراني شدند و تلاش كردند با روشهاي مختلف زبان او را باز كنند. حدادي با رفتن تيم ملي به مجارستان عازم اهواز شد تا با خانوادهاش ديدار تازه كند و از تمام مشغلههاي دنياي حرفهاي به دور باشد. نقش "يحيبن زمزم" در سريال مختارنامه دوباه خبرنگاران را به سمت سنتر اول آسيا كشاند، اما در دسترس نبودن او باعث شد تا سكانس حضورش در اين سريال بدون نظرات وي به پايان برسد. در ادامه دلخوريهاي حامد حدادي و مصاحبه نكردنش با رسانهها، عرق اين ملي پوش به خوزستان باعث شد تا خبرگزاري ايسنا در منطقه خوزستان بتواند در گفت و گويي اختصاصي گام بزرگي براي آشتي حامد حدادي با رسانهها بردارد. مشروح گفت و گو را در ادامه مي خوانيد: *آقاي حدادي آنقدر از رسانهها دلخوريد كه مصاحبه نيز نميكنيد؟ - رسانهها در مدتي كه من در NBA بازي كردم انصافا نه به من زنگ ميزدند و نه سراغي از من ميگرفتند. البته اين را قبول دارم كه در سال دوم حضورم با من تماس داشتند، ولي اينكه ميگويند ما شمارهاي از تو نداشتيم اصلا باور كردني نيست، چرا كه همه شمارهي موبايل من را دارند و هر كسي كه به من زنگ ميزد با او مصاحبه ميكردم. فكر ميكنم رسانههاي ما با بسكتبال و يا بهتر بگويم با حامد حدادي مشكل دارند. من نميدانم مشكل رسانهها با من بر سر چه موضوعي است. چرا بازيهاي حامد حدادي پخش نميشود؟ چرا اسمي از حامد حدادي در رسانهها نيست؟ و يا چرا وقتي كه تيم حدادي ميبازد ميگويند حدادي باخت، اما وقتي كه همين حامد حدادي خوب بازي ميكند، چيزي در موردش نمينويسند؟ و خيلي موارد ديگر كه برايم جاي سوال است. به همين دليل بيش از يك سال است كه تصميم گرفتم مصاحبهاي انجام ندهم و اگر هم با شما مصاحبه كردم، فقط و فقط به خاطر عرقي است كه به خوزستان دارم، نه چيز ديگري. *بسكتبالي صحبت كنيم. از تجربههاي سه ساله خود بگوييد. - در هر ورزشي هر فردي كه بخواهد به شرايط جديدي پا بگذارد و خود را با آن شرايط وفق دهد، قطعا در سال اول قدري ضعيف كار ميكند. سال دوم بهتر شده و در سال سوم با كسب تجربه از شرايط بازي در موقعيت جديدش، بهتر از قبل كار ميكند. هر چند كه در سال اول حضورم در NBA بازي نكردم، ولي تلاش كردم تا در كنار بازيكنان تيم به هماهنگي برسم. همين كه بخواهيد تيم و يا شهر محل بازي خود را عوض كنيد، بسيار سخت است؛ حالا چه برسد به اينكه بخواهيد در كشوري ديگر بازي كنيد. متاسفانه مسلط نبودن به زبان انگليسي به من ضرر زد و از تمام برنامهها عقب افتادم. در سال نخست حضورم در NBA بيشتر زبان انگليسيام را تقويت كردم. در سال اول حضورم در ليگ NBA در هفت بازي اول اصلا بازي نكردم، ولي در ادامه توانستم در 20 ديدار آخر فصل در ميدان حاضر شوم و تاحدودي عملكرد راضيكنندهاي داشته باشم و حضورم را در فصل بعد رقابتها در تيم ممفيس قطعي كنم. در سال دوم حضورم در ممفيس، مسوولان اين تيم اميدواري بسياري به من دادند و گفتند چون عملكردم در 20 بازي پاياني فصل گذشته رضايتبخش بوده در اين فصل از من بيشتر استفاده خواهند كرد، ولي متاسفانه با يك بازيكن آفريقايي جديد قرارداد امضا كردند و اين موضوع باعث شد كه نتوانم آنطور كه بايد خودم را نشان دهم. در سال سوم حضورم در ليگ NBA با مشكلات خانوادگي مواجه شدم و نتوانستم پيشرفت خوبي كنم. اين موضوع باعث شد كه دير به شرايط آمادگي برسم و فقط در چند ديدار، بازي كنم و كلا از برنامههاي تيم خارج شدم. درحالي كه تلاش ميكردم تا به شرايط آمادگي خود برگردم و رقيب آفريقاييام را كنار بزنم، او از تيم كنار گذاشته شد و يك بازيكن ديگر با قامت كوچكتر وارد تيم شد. *از ليگ NBA هم بگوييد. در بالاترين سطح بسكتبال دنيا كه آرزوي هر بسكتباليستي است، حاضر بوديد. - قطعا عملكرد و سرعت در اين ليگ خيلي بهتر و بيشتر از جاهاي ديگر است. در NBA همه بازيكنان به خوبي در حمله شركت ميكنند، پاس ميدهند، پرشهاي خوبي دارند و به خوبي همديگر را در زمين پيدا ميكنند. واقعا هر بازيكني كه در NBA بازي ميكند استثنايي است. هر كس كه بخواهد در اين ليگ به ميدان برود بايد خيلي تلاش و تمرين كند. رفتن به ليگ NBA كار سختي، ولي ماندن در آن سختتر است. *از نظر فني همان حامد حدادي هستي؟ - در طول سه سال حضورم در NBA سعي كردم خودم را با بازي در اين ليگ وفق دهم. من در المپيك گذشته تاحدودي نقطه ضعف داشتم، ولي در بازيهاي جامجهاني اخير سعي كردم در امتيازگيري موثرتر باشم و ريباندهاي پيدرپي انجام دهم. قدرت و سرعت پاهايم بعد از چندين سال حضور در NBA واقعا بهتر شده چرا كه تمرينات آنجا با تمرينات ما متفاوت است و همه چيز روي برنامه انجام ميشود. باتوجه به بازيهايي كه در طول اين سه سال در ليگ NBA انجام دادهام تجربهام بيشتر شده است. اكنون ميتوانم در طول بازي نفسگيري بهتري داشته باشم و انرژي خود را به نحو خوبي در تمام 40 دقيقه بازي تقسيم كنم تا در ميدان كم نياورم. قبل از اينكه به ليگ NBA بروم بيشتر شوت ميكردم، ولي در حال حاضر هم ميتوانم شوت كنم و هم ميتوانم پشت حمله بازي كنم و پاسهاي بهتري بدهم. در كل حامد حدادي بعد از حضور در ليگ NBA تفاوت بسياري با حامد حدادي قبل از حضور در ليگ NBA كرده است و هم اكنون شرايط بسيار بهتري دارد. * قصد جدايي از ممفيس را داشتيد؟ - هيچ وقت چنين چيزي را نگفتهام. متاسفانه رسانهها از همان موقع شروع به تخريب من كردند. در يك مصاحبهاي با رسانههاي خارجي متاسفانه به دليل اينكه آنها نتوانستند درست صحبت من را به زبان انگليسي ترجمه كنند، چيز ديگري از قول من نوشتند و اين موضوع باعث شد كه باشگاه برداشت ديگري از حرفهاي من داشته باشد. آنها از قول من نوشتند كه حامد حدادي سوپراستار NBA است و بايد بازي كند. من هيچ وقت چنين حرفي نزدم. وقتي آنها از من سوال كردند كه چرا بازي نميكني؟ پاسخ دادم من فعلا سوپراستار نيمكت هستم يعني فعلا بايد روي نيمكت بنشينم. صحبتي كه به اشتباه از قول من روي سايتها درج شده بود باعث شد كه من مورد تمسخر قرار بگيرم. فقط به دليل اينكه يك كلمه را اشتباه ترجمه كرده بودند. متاسفانه روزنامههاي ايراني هم اين موضوع را بيان كردند كه باعث ناراحتي من شد. صحبتهايي شنيدم كه با من رفتارنژاد پرستانه كردهاند كه اصلا اين طور نبوده است. آنها بهترين رفتار را با من دارند و هر امتيازي كه براي ساير بازيكنان تيم لحاظ ميشود براي من هم در نظر گرفته ميشود. اگر در رسانهها چيزي عكس اين موضوع درج شده است شايعهاي بيش نيست. * در NBA لقب اميدوار كننده داريد؟ - در يك بازي تيم ما عقب بود و وقتي كه من وارد زمين شدم در طول هشت دقيقه كاري كردم كه تيم پيروز ميدان شد. بعد از آن روز روزنامههاي خارجي تيتر زدند كه حامد حدادي اميددهنده ممفيس است. متاسفانه فرداي همان روز وقتي روزنامههاي ايران را ديدم هيچ مطلبي در اين باره ننوشته بودند. اصلا ننوشتند كه من چنين عملكردي داشتم و توانستم بازي باخته را به پيروزي تبديل كنم. *دلت خيلي پر است. - من نميدانم دليل اين رفتار رسانهها چيست. مگر حامد حدادي چه كار كرده است؟ بله حامد حدادي باج و يا پول به كسي نميدهد. من به كسي پول نميدهم كه عكسم را روي جلد بزند. من مثل بقيه كه پول ميدهند و يا خيلي كارهاي ديگر انجام ميدهند، نيستم. حامد حدادي حرفش را درون زمين ميزند. من نميدانم كه آيا شهرستاني بودنم باعث ميشود كه اين همه حرف و حديث و حاشيه برايم ايجاد شود و يا موضوع چيز ديگري است؟ به هر صورت من كار خودم را انجام ميدهم. مصاحبه كنم يا نكنم، عكسم روي جلد برود يا نرود، برايم مهم نيست، چرا كه من عقده عكس ندارم. متاسفانه در كشور ما هيچ كس به غير از بسكتباليها نميداند كه ليگ NBA چيست و كجاست. بيشتر مردم ما نميدانند NBA چه چيزي است، ولي به خوبي از فوتبال دسته سه مالديو آگاهي دارند. اينكه فلان فرد زماني مربي فوتبال ايران بوده و اكنون در ليگ كشور ديگري مشغول مربيگري است، خبرش در رسانهها درج ميشود و يا درمورد اينكه فلان فوتباليست موهايش را كج كرده و يا فلان مدل را زده است، خبر مينويسند. من عقدهاي نيستم و نميخواهم در روزنامهها و يا در ديد مردم باشم و خودم را درگير مسايلي كنم كه بعد همين رسانهها به من بگويند چرا فلان كردي، هر چند كه حاشيهها نميگذارند. هر كس كه به من زنگ بزند و بخواهد با من مصاحبه كند، ميگويم كه مصاحبه نميكنم. فقط همين و بس! البته چون قول رفتن به تلويزيون را دادهام شايد روزي به آنجا بروم و در برنامهاي كه اصلا ورزشي نباشد حضور پيدا كنم. *همين دلخوريها نميگذارد مصاحبه كنيد؟ - دليلي براي مصاحبه كردن نميبينم. آن موقعي كه در آمريكا بودم و نياز به حمايت داشتم اصلا خبري از رسانهها نبود. آيا قبول نداريد آدمي كه در كشوري غريب تنها زندگي ميكند، نياز به حمايت دارد؟ حالا اين حمايت ميتواند عاطفي، ورزشي و يا مطبوعاتي باشد. فوتباليستهاي ما كه در خارج بازي ميكنند شايد اصلا احساس تنهايي نكنند. آنها با خيال راحت به فوتبالشان ميپردازند و مورد حمايت هم قرار ميگيرند، ولي متاسفانه با بازيكنان بسكتبال و ساير رشتهها چنين رفتاري نميشود. * خوب يك مقدار در مورد وضعيت بسكتبال ايران صحبت كنيم. - معتقدم كه بسكتبال ايران در حد خوبي رشد كرده و فراتر از آسيا است و همه ساله حرفهاي بسياري براي گفتن دارد. هماهنگي بين بازيكنان تيمملي بزرگسالان بسيار خوب است، چرا كه چندين سال است كه در كنار هم بازي ميكنند. شايد قبلا قدري خودخواهي بين بسكتباليستهاي ايران بود، ولي اكنون بسكتبال در ايران به صورت گروهي انجام ميشود و بازيكنان به خوبي ميدانند كه بايد در خدمت تيم باشند. * در مورد جام ملتها چه فكر ميكنيد. - بسكتبال ما سه، چهار سال است كه قهرمان آسيا ميشود، ولي هنوز نتوانسته است كه يك ميزباني مسابقات را به صورت مستقل بگيرد. سوال من اين جاست كه بسكتبال ما براي چه تاكنون نتوانسته است ميزباني بگيرد؟ به خاطر اينكه سالن بسكتبال ندارد. تاكنون سه رييس به خودم قول دادند كه سالني براي بسكتبال احداث ميكنند. سال گذشته در مسابقات تركيه به آقاي سعيدلو گفتم اگر يك سالن بسكتبال مثل سالن بسكتبال تركيه درست كنيد ميتوانيم ميزباني رقابتهاي مختلف را قبول كنيم و به جاي اينكه بگوييم ما 100 درصد قهرمان ميشويم 150 درصد قول قهرماني ميدهيم، ولي متاسفانه تاكنون هيچ يك از آن وعدهها عملي نشده است. بايد قبول كرد كه در حال حاضر چيزي براي بسكتبال نيست. چرا بايد آخرين ميزباني ما در رده سني اميد و آن هم در سال 81 باشد. 9 سال است كه تيمهاي بينالمللي وارد ايران نشدهاند. دليل اين موضوع چيست؟ اين مسايل فقط مشكل من نيست بلكه مشكل بسكتبال ايران است. ما بسكتباليستها از مسوولان خيلي گلهمند هستيم، چرا كه هيچ وقت جوابگوي ما نيستند. مسوولان ورزشي ما خيلي بد مديريت ميكنند، چرا كه اكنون همه چيز به سمت فوتبال رفته و از حمايت ديگر رشتهها خبري نيست. فوتبال كه تاكنون نتيجه نگرفته و فقط مانده كه تيم نونهالانمان هم حذف شود تا همه چيز در فوتبال كشور كامل شود. * از مشكلات خانوادگي صحبت مي كنيد؟ - در اين باره حرفي ندارم و دوست ندارم آن را تعريف كنيم. اين موضوع حاشيه نيست، ولي رسانهها هم دروغهاي زيادي نوشتند. رسانههاي ما موضوعي كه ورزشي است را كوچك جلوه ميدهند، اما برعكس مشكل خصوصي و خانوادگي ورزشكاران را بزرگ جلوه ميدهند و درست نبود كه مشكل خانوادگي من در رسانهها درج شود. متاسفانه اتفاقات خانوادگي من در رسانهها درج شده و ديگر نميتوانم جلوي آن را بگيرم ولي من از رسانهها انتظار دارم كه اين قدر بد ننويسند. مواردي كه رسانهها در مورد من و مشكلات خانوادگيام منتشر كردند خيلي بزرگنمايي و اصلا آن طوري نبود كه آنها اعلام كردند. متاسفانه رسانههاي ما بد برداشت كردند و آن را گسترش دادند. *مديريت ورزش را كه خوب نميبينيد، مديريت بسكتبال ايران چگونه است؟ - كارنامه رييس فدراسيون بسيار درخشان است و همان طور كه ميدانيد تمام مقامهاي قهرماني و درخشش تيمهاي ملي در زمان مديريت اين فدراسيون بوده كه اين موضوع نشان از برنامهريزي بسيار خوب فدراسيون است. *از مختارنامه هم بگو... - هفت سال پيش براي بازي در سريال تاريخي مختارنامه به من پيشنهاد شد كه پذيرفتم. هر چند كه تجربه خوبي برايم بود، ولي مسوولان سريال، جور ديگري ماجرا را برايم تعريف كردند. جمعه شب كه بازيام را ديدم آن طور كه بايد به دلم نچسبيد، ولي در كل براي اولين بار نقش تاريخي بازي كردن تجربه خوبي بود. اگرچه با بازيگران و كارگردان بسيار بزرگي كار كردم، ولي معتقدم كه هر كس به حرفهي اصلي خودش بپردازد بهتر است و واقعا فيلم تاريخي بازي كردن براي من كار سختي بود. عكس اين موضوع نيز وجود دارد كه اگر بازيگري بخواهد بسكتبال بازي كند قطعا برايش سخت خواهد بود. به هر حال من تمام سعي خودم را كردم تا در اين نقش خوب بازي كنم. *پس از آن پيشنهاد بازي در فيلمي داشتيد؟ - از چند فيلم كمدي پيشنهاد داشتم، ولي قبول نكردم و چون ديگر كسي با من تماس نگرفت به ورزش چسبيدم و فيلم بازي كردن را كنار گذاشتم. گفت و گو از پيام شاكري، خبرنگار ايسنا، مركز خوزستان