شكايت ؛ آشی كه ميراث فرهنگی برای رسانه های منتقد می پزد!
بررسي جوابيه هاي سازمان به رسانه ها طي دو سال اخير نشان مي دهد كه هر چه فضاي اطلاع ساني در اين حوزه كمتر شده در عوض تعداد جوابيه ها افزايش داشته به نحوي كه در اين مدت هر دو هفته حداقل يك رسانه مورد نوازش قرار مي گرفت!
؛ چند سالي مي شود كه ميراث فرهنگي در رسانه ها و در ميان همه اخبار حوزه هاي مختلف داخلي و خارجي، جايي براي خود باز كرده است حالا ديگر همه به آثار تاريخي يا همان خانه ها و ابنيه و اشيايي كه شكل و شمايل زيبايي داشته باشند مي گويند ميراث فرهنگي است ! يعني از نياكانمان به ارث رسيده و بايد نسبت به آن ها بي تفاوت نبود. به گزارش «فردا»، اين تعلق خاطر به ميراث گذشتگانمان اگر چه حاصل فرهنگ سازي و تلاش خبرنگاران و رسانه هاي فعال در اين حوزه بود اما به نظر مي رسد ر شرایط فعلی حساسيت رسانه ها نسبت به وضعيت میراث فرهنگی به نظر خيلي ها از جمله مسئولان سازمان عريض طويل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري عجیب است و غیر قابل درک . چند سال پيش مديران اين سازمان به اين نتيجه رسيدند كه براي فرهنگ سازي و معرفي ميراث نياكان به مردم ضروري است رسانه ها بخشي از اخبار خود را به اين حوزه اختصاص دهند، به همین منظور میزها و رسانه های تخصصي ميراث فرهنگي ايجاد شد و با این اقدامات عملا حوزه خبري ميراث فرهنگي در رسانه هاي كشور شكل گرفت اخبار این حوزه هم معمولا حول معرفي و هشدارهاي تخريبي ميراث فرهنگي بود. هر خبري كه توسط رسانه ها كار مي شد، يا از سوي سازمان ميراث فرهنگي پيگيري مي شد و يا در دستور كار قرار مي گرفت. تا اينكه خبرنگاران با افرادي در اين حوزه مصاحبه كردند و اخباري را منتشر ساختند كه خوشايند مديران سازمان ميراث فرهنگي وقت نبود. با روي كار آمدن اسفنديار رحيم مشايي در سازمان ميراث فرهنگي كه از او به عنوان حاشيه ساز ترين دولتمرد ايران ياد مي شود، فضاي كار براي خبرنگاران اين حوزه تنگ تر شد. رحيم مشايي در سخنراني هاي خود با اينكه در مقام يك مسئول در سازمان ميراث فرهنگي سخنراني مي كرد اما صحبتهاي طولاني او اندکی از ميراث شروع و به مسائل سياسي و مذهبي ختم مي شد تا جايي كه حجم بيشتر سخنراني هاي وي مطالبي خارج از حوزه كاريش بود. در اين ميان اظهارات وي درباره دوستي با مردم اسرائيل و پافشاري او در اين موضوع ، سرها را به سوي سازماني چرخاند كه مسئولانش حرفهاي عجيبي مي زدند. خبرنگاران اين حوزه بنا به رسم معمول سخنراني هاي وي را منتشر كردند اما انعكاس وسيع صحبت هاي بي ربط مسئولان ميراث فرهنگي باعث شد كه آنها به اظهار نظرهاي مختلف ديگران درباره صحبتهايشان پاسخ دهند. از سوي ديگر مديران استاني سازمان ميراث فرهنگي و برخي از كارشناسان نيز در دوره مشايي تا دوره بقايي - مدير بعدي و دوست و همكار مشايي - ، مصاحبه هايي انجام دادند كه به ضرر مديران سازمان تمام مي شد. به عنوان مثال مدير استاني خبري را به خبرنگاران مي داد كه به مذاق مديران سازمان كل خوش نمي آمد و يا برخي از كارشناسان مسائلي را براي وضعيت بهتر ميراث فرهنگي بيان مي كردند كه يا انجام آن براي مديران سازمان هزينه بر بود و يا آنها تخصص لازم را نداشتند . حتی در این میان بودند مدیرانی که به واسطه ارائه اخباری که نشان دهنده وضعیت بد میراث فرهنگی کشور بود، از کار برکنار شدند. به همين منظور روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي كه تحت نظر مستقيم روساي سازمان فعاليت مي كرد ، در صدد اصلاح آن اخبار بر می آمد اما زماني كه تعداد اين مصاحبه ها بيشتر شد ، كارشناسان، مديران و تمامي پرسنل سازمان را طي بخشنامه اي ممنوع المصاحبه و تهديد كردند كه در صورت تخلف، با خاطيان برخورد مي شود. آن هم به اين بهانه كه بايد همه راه ها به روابط عمومي ختم شود و چه بسا اگر با اين بخش از سازمان هماهنگي لازم انجام شود ، خبرها دقيق تر منتشر خواهد شد چون شايد برخي از مديران و كارشناسان در جريان موضوع نباشند! همين موضوع باعث شد تا به قول معروف درهاي مصاحبه با خبرنگاران بسته شود، هيچ كس در اين سازمان جرات نكرد با خبرنگاران مصاحبه كند حتي برخي از افراد که زماني رابطه خوبي با خبرنگاران داشتند از سوي مديريت روابط عمومي سازمان كه در دوره مشايي ، رضا موسوي مسئوليت آن را بر عهده داشت،مورد مواخذه قرار مي گرفتند در اين دوره يكي از كارشناسان ميراث فرهنگي یکی از استان ها نيز از سازمان به دليل مصاحبه بدون هماهنگي با خبرنگاران اخراج شد! از سوي ديگر جلوگيري از انتشار هر خبري از سازمان ميراث فرهنگي تنها به ممنوع المصاحبه كردن مديران اين سازمان ختم نشد. سازمان در واكنش به گزارش هاي انتقادي رسانه ها اقدامات عجيبي انجام مي داد كه نه در شان فعاليت رسانه ها بود و نه در شان مديران يك سازمان فرهنگي دولتي. نخستين واكنش ها در برابر اخبار انتقادي رسانه ها ارسال جوابيه بود اما نه جوابيه هایي كه در پاسخ به موضوع مطرح شده باشد بلكه در اين جوابيه ها يا عملكرد آن رسانه توسط مديران روابط عمومي سازمان مورد بررسي قرار مي گرفت و يا مدير آن سايت يا روزنامه هدف فحش و ناسزای روابط عمومی میراث قرار می گرفتند . در این میان روزنامه ها ، خبرگزاري ها و سایت های خبری بسیاری متهم به دروغگويي و حاشيه سازي مي شدند و از خبرنگاران آنها نيز به عنوان مواجب بگیر ياد مي شد. در نمونه اي از اين مطالب خطاب به نماينده مردم تهران در مجلس آمده است: جناب آقاي دکتر ! واقعا که! گلي به گوشه جمالتان چه ادب و تربيت و نزاکتي! در مطالبي ديگر به برخي از رسانه ها که درباره ارتباط بقايي با خريدار پژوي احمدينژاد مطالبي نوشته بودند مهلت 24 ساعته براي ارائه مدرک داده شده است هر چند که مشخص نيست از چه موضعي اينگونه با رسانه ها صحبت مي شود اما بعد از اتمام اين مهلت در مطلب ديگري پيشنهاد داده شد: "مسئولان چند رسانه که به بيماري هاي خطرناکي مبتلا هستند به پزشک متخصص مراجعه کنند و البته گاهي معالجه گياهي و رجوع به دکتر علفي نيز چارهساز خواهد بود!" اما واكنش به گزارشهاي انتقادي خبرنگاران تنها به ارسال جوابيه، فحشنامه، شكايت از رسانه تمام نمي شد بلكه شكايت شخصي از خبرنگاران نيز چاشني آن بود . فحشنامه هاي مندرج در خبرگزاري غيرقانوني سازمان با اين حال زماني كه انتشار اخبار ناخوشايند از وضعيت ميراث فرهنگي كشور و نگراني باستان شناسان از مديريت غير تخصصي در سازمان ميراث فرهنگي بازتاب منفي براي مديران اين سازمان ايجاد كرد ، اين سازمان ترجيح داد سايتي داشته باشد كه حداقل بتواند اخبار مثبتي از عملكرد خود را در يك رسانه منتشر كند و در مواقع لزوم هم جوابیه های خود را در آن منتشر کند به همين دليل پايگاه اطلاع رساني ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي با عنوان ميراث آريا را راه اندازي كرد. نکته قابل توجه این است که فعاليت اين سايت به عنوان خبرگزاري ممنوع است و سازمانهاي دولتي نبايد خبرگزاري داشته باشند اما اين سايت كه با هدف اطلاع رساني در سه حوزه كاري سازمان تشكيل شده بود، اكنون مدتي است که با عنوان خبرگزاري اجتماعي و فرهنگي (ميراث آريا ) تغيير نام داده و به فعالیت خود ادامه می دهد. در این سایت از هر سه خبر يكي در انتقاد به شهرداري و يا پاسخ به خبر رسانه ها تعلق دارد گاهي حتي سه خبر اصلي اين سايت به فحشنامه هاي روابط عمومي سازمان اختصاص دارد. بررسي جوابيه هاي سازمان به رسانه ها طي دو سال اخير نشان مي دهد كه هر چه فضاي اطلاع ساني در اين حوزه كمتر شده در عوض تعداد جوابيه ها افزايش داشته به نحوي كه در اين مدت هر دو هفته حداقل يك رسانه مورد نوازش قرار مي گرفت! بقايي مدعي تاثيرگذاري رسانه ها در حوزه ميراث فرهنگي در همين دوره سازمان از تصويب طرحهاي «تشکيل صندوق حمايت از فعالان رسانهاي ميراث و گردشگري» و «صدور کارت تسهيلاتي ويژه» براي خبرنگاران اين حوزه با نام ديده بان خبر داد و بقايي رئیس وقت سازمان در جشنواره اي كه براي پاسداشت خبرنگاران 'صنايع دستي و رسانه'، 'گردشگري و رسانه' و 'ميراث فرهنگي و رسانه' برگزار شده بود، گفت: رسانه ها در حوزه ميراث فرهنگي و حفظ آثار تاريخي بسيار موثر و تاثيرگذارند و مي توانند زمينه رفع بسياري از مشكلات اين بخش را فراهم كنند. او حتي مدعي بود كه ارتباط مثبت سازمان ميراث فرهنگي با رسانهها از دستاوردهاي وي بوده است! البته وي اين عملكرد را در صدور 160 جوابيه براي رسانههاي مختلف از سوي روابط عمومي اين سازمان دانسته و گفته بود كه نمره عملکرد روابط عمومي سازمان در اين زمينه 20 است! سياسي شدن اخبار ميراث فرهنگي توسط مديران محدود كردن خبرنگاران در حوزه كاري ميراث فرهنگي؛ صنايع دستي و گردشگري درحالي بود كه مشايي و بقايي با سخنراني هاي خود اين سازمان و تمامي فعاليت هاي آن را با سخنراني هاي بي ربط خود سياسي كردند و البته گناه آن را به گردن خبرنگاران انداختنند. با اين حال بقايي رئيس پيشين سازمان ميراث فرهنگي در حالي مدعي بي حاشيه بودن اين سازمان و تلاشش براي سياسي نشدن بود كه طي دو سال اخير سازمان متبوعش همواره به رسانه ها تاخته و حضور و حاشيهسازيهاي وي در عرصه سياست پررنگتر از عرصه ميراث فرهنگي بوده است. وي در نشستي گفته بود، در دو سال گذشته حواشي اين سازمان را کم کرديم. اما بر خلاف عقيده بقايي، سازمان ميراث فرهنگي در سالهاي اخير بيش از پيش به حواشي کشيده شد و بسياري از مسائل فرهنگي مرتبط با آن رنگ سياست به خود گرفت. بعد از مشايي، حميد بقايي هم با برخي از صحبتها و اظهاراتش در مسائل سياسي کشور وارد شد تا جايي که اظهارات معاون رئيس جمهور در کنفرانس "ايران پل پيروزي" که در هفتادمين سالگرد حمله متحدين به ايران بعد از جنگ جهاني دوم برگزار شده بود موجب شد تا وزير خارجه ترکيه در تماسي تلفني با منوچهر متکي خواستار توضيح ايران شود. هر چند بقايي اين اظهارات را تکذيب کرد. بقايي مدتي پيش هم در گفتگو با وب سايت " ايتوريو نيوز" وابسته به شوراي آمريکايي انجمن توريسم ايران و آمريکا، طي اظهاراتي کنار گذاشتن اختلافات سياسي ميان ايران و آمريکا را براي توسعه گردشگري ميان دو کشور ضروري دانست. با اينکه بقايي اين مصاحبه را تکذيب کرد اما اين موضوع نيز بار ديگر باعث شد تا حساسيت ها پيرامون سازمان ميراث فرهنگي بيشتر شود. در اين باره ستار هدايت خواه با تاکيد بر اينکه اظهارنظرها از سوي مقامي که در اين زمينه مسئوليت و اختياري ندارد، غيرمسئولانه و توجيه ناپذير است واکنش نشان داد و گفت: اظهارنظر درباره اختلافات ايران و آمريکا در حوزه وظايف رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيست. ضروري است که رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در حيطه وظايف خود اظهارنظر کند و از ايجاد حاشيه و شبهه در فعاليتهاي خود و وظايف ساير مسئولان بپرهيزد. خبرنگاران كذاب و دزد مسئولان سازمان ميراث فرهنگي كه انتشار چنين اخباري خون آنها را به جوش آورده بود هر كدام به طريقي سعي در خدشه وارد كردن هويت خبرنگاران مي كردند به گونه اي كه مسعود علويان صدر معاون اين سازمان در جلسه اي كه امسال به مناسبت پنجمين روز از هفته ميراث فرهنگي با حضور خبرنگاران و فعالان ميراث فرهنگي در كاخ گلستان برگزار شده بود وقتي نتوانست به سوالات خبرنگاران درباره تخريب بافت تاريخي شيراز پاسخ مناسبي بدهد خبرنگاران را از جلسه بيرون كرد و به فعالان ميراث فرهنگي گفت: تا به حال نمي دانستيم كه مشكل ما با شما در چيست اما اكنون متوجه شديم كه خبرنگاران عامل ايجاد نفاق در ميان ما و فعالان ميراث فرهنگي هستند. اگر شما قبل از آنكه خبري را به خبرنگاران بدهيد ما را در جريان بگذاريد بهتر مي توانيد به نتيجه برسيد. در همين حين، يكي از فعالان ميراث فرهنگي جواب داد ما اين اقدام را در كردستان انجام داديم و طبق خواسته مسئولان موضوع را رسانه اي نكرديم اما آن تپه تاريخي با خاك يكسان شد وخبرنگاران هيچ وقت پاسخ مناسبي نگرفتند! حمید بقایی هم در آخرین نشست خبری خود با خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در محل موزه ملی ایران با بیان اینکه آبروی افراد را در این سازمان نمیبریم گفت: اخیرا چند خبرنگار را در نیاوران یافتیم که دزدی میکردند. وي زماني كه با اصرار خبرنگاران برای اینکه اگر چنين موضوعي صحت داشته باشد بايد حداقل از سوي شما معرفی شوند گفت: صلاح نیست منتشر شود آن طرف مرزها این موضوعات را مسخره میکنند! مديريت جديد پيشرو راه مديران قبلي اگر چه اين آخرين نشست خبري بقايي بود و محسني مدير روابط عمومي دوره رياست بقايي هم استعفا داد اما همچنان سايه آنها در سازمان ميراث فرهنگي هست و به نظر مي رسد روح الله احمدزاده، رئيس جدید سازمان ميراث فرهنگي كه از دوستان بقايي و مشايي است و مدير روابط عمومي جديد كه معاون محسني بوده است، جايگزين شده اند اما رويه همان رويه قبل است و همان گروهي كه براي ارسال جوابيه در روابط عمومي سازمان تشكيل شده بود، همچنان از همان ادبيات در جوابيه ها استفاده مي كنند و درها براي اطلاع رساني در حوزه ميراث فرهنگي باز نشده است. چرا كه بازهم خبرنگاران اين حوزه همچنان از مطالب آرشيوي 6 سال پيش براي تكميل اطلاعات خود در اين حوزه ها استفاده مي كنند. بنابراين اكنون اين سوال مطرح مي شود كه به واقع نگراني سه رئيس سالهاي اخير سازمان ميراث فرهنگي از درج اخبار انتقادي و خبرنگاران و رسانه ها منتقد چيست كه چنين واكنشهايي را رويه كار خود قرار داده اند؟