خطر در مرز
مهدی قمصريان*/مشكل اصلي "اعتياد" به شبكه هاي اجتماعي است. معضلي كه يافتن راهكاري براي آن ضروري تر از موضوعات ديگر است...
رسانه هاي آنلاين امروز توانسته اند با خلق دنيايي جديد بويژه در حوزه روابط اجتماعي انسان ها، دگرگوني هاي قابل ملاحظه اي در ارتباطات انساني ايجاد كنند. اين ابزارهاي تحول كه از آنها با نام " شبكه هاي اجتماعي"(Social networking) ياد مي شود با اشتراك گذاري دنياي شخصي كاربران خود و به حداقل رساندن فاصله بين آنها، امكان تاثيرگذاري بيشتر و آسان تر را فراهم مي كنند. نزديك شدن مخاطبان به يكديگر يكي از پيچيده ترين روش هايي است كه كارشناسان رسانه براي تسريع در برقراري ارتباط ميان منبع پيام و مخاطب دنبال مي كنند. در رسانه هاي اجتماعي همه كاربران علي الظاهر در يك سطح هستند و با بهره گيري از ظرفيت هاي اين ابزار قادر خواهند بود ارتباطات گسترده انساني فارغ از مرزهاي سياسي و جغرافيايي را تجربه كنند. در عين حال كه اين شبكه ها خلأهاي ارتباطي انسان امروزي را پر كرده و تعاملات متقابل بين آنها ايجاد مي كنند، گاهي نيز تعاملات شكل تهاجمي به خود مي گيرند. اكثر شبكه هاي اجتماعي ساختار پلت فرم دارند. بازي هاي آنلاين، نرم افزارهاي جانبي خاص و دوستيابي از جمله تمايزات شبكه هاي اجتماعي نسبت به ساير وب سايت هاست. اشتراك گذاري علايق، پيشنهادات و انتقادات ديگر موضوع مورد علاقه كاربران فعال اين شبكه ها است. اقبال كاربران به شبكه هاي اجتماعي روزبه روز بيشتر مي شود و به نظر مي رسد كه دنياي مجازي به تسخير اين شبكه ها درآمده است. نفوذ بالاي اين شبكه ها باعث شده سايت هايي كه كاركردهاي متفاوتي با اين شبكه ها دارند نيز در ساختارشان تجديدنظر كرده و به نوعي از امكانات مشابه شبكه هاي اجتماعي مانند سايت هاي سرويس بلاگ، اشتراك گذاري متن، لينك،عكس، ويدئو و موارد مشابه مجهز شوند. اين روند تمايل به سمت شبكه هاي اجتماعي بويژه در سايت هاي خبري و اطلاع رساني به وضوح قابل مشاهده و ارزيابي است. با وجود نكات مثبت ياد شده، ملاحظات جدي نيز درباره شبكه هاي اجتماعي وجود دارد كه مرور اختصاري آنها ضروري است: 1-امكان ارتباط گيري مستمر انسان ها از راه دور و همدلي و همزباني پديدآمده در بسياري از حوزه هاي مورد علاقه مخاطبان ارتباط، باعث تضعيف "مرزهاي فرهنگي" شده است. مرزهاي فرهنگي در حقيقت تضمين كننده اراده يك ملت براي متمايز ساختن خويش و به كار گرفتن برخي ويژگي هاي فرهنگي بعنوان مشخص كننده هويت آن ملت است. هرچند ادعاي پذيرش تعريفي ثابت و پايدار از هر هويت چندان پذيرفته نيست اما بايد توجه داشت كه "هويت مضاعف" پديده اي غير از پديده چندبعدي است. شبكه هاي اجتماعي با افزايش فوق العاده مبادلات اجتماعي، سياسي و اقتصادي در يك فرد دو يا چند قطب قدرتمند هويتي ايجاد مي كند كه محصول مشاركت فرد در فرهنگ هاي متفاوت است و اين مشكل آفرين است. 2-سوء تفاهمات در جريان ارتباطات و مبادلات در اين شبكه ها از جمله آفات آنهاست. اين موضوع مي تواند منبعث از كدگشايي در گيرنده و تفاوت هنجارها، ارزشها و تجربه ها باشد. نمونه عيني اين تفاوت ها در ارتباطات پيامكي با تلفن همراه قابل مشاهده است. البته آثار بدفهمي ها در تعاملات بين فرهنگي بسيار گسترده و عميق تر از موار مشابه آن در ارتباطات پيامكي است. 3-يكي ديگر از مخاطرات شبكه هاي اجتماعي كه توجه كاربران عام به آن كمتر جلب مي شود، حضور فعال و مستمر هكرها و ويروس هاي هوشمندي است كه با نفوذ به اين شبكه ها، اطلاعات محرمانه و پسوردهاي كاربران را سرقت كنند. سوءاستفاده از اطلاعات و حتي وجهه كاربران به امري متداول و مرسوم در شبكه هاي اجتماعي تبديل شده است. 4-يكي ديگر از ملاحظات دربهره برداري شبكه هاي اجتماعي استفاده سرويس هاي امنيتي و حكام جوامع نظام سلطه از شبكه هاي اجتماعي براي ارائه برنامه ها و اعمال نفوذ خود در ديگر كشورهاست. اين مهم از طريق رفتارشناسي كاربران شبكه هاي اجتماعي محقق مي شود. نمونه آشكار اين بند اظهارنظر قابل تامل هيلاري كلينتون وزيرخارجه ايالات متحده است كه تاكيد مي كند: " صفحات فيس بوك متقاضيان ويزا به آمريكا به شكل ويژه اي مورد بررسي قرار مي گيرد." 5-نكته جالب ديگر اين است كه بر اساس تحقيقات انجام شده ورود كاربران بالاي 35سال به شبكه هاي اجتماعي افزايش چشمگيري يافته و در مقابل ميل كاربران نوجوان و جوان به استفاده از اين شبكه ها روند نزولي پيدا كرده است. قطعاً شناخت اين تغييرات در تركيب جمعيتي شبكه هاي اجتماعي به برنامه ريزان فرهنگي براي تحليل و بازتعريف روابط ميان كاربران در اين شبكه ها كمك شاياني خواهد كرد. 6-شايد بسياري از موارد اشاره شده قابل حل و يا قابل جلوگيري باشد اما مشكل اصلي "اعتياد" به شبكه هاي اجتماعي است. معضلي كه يافتن راهكاري براي آن ضروري تر از موضوعات ديگر است. به هرحال بايد دانست كه به كمك فناوري هاي نوين، ارتباطات وسيع ميان فرهنگي و بين المللي در بستر شبكه هاي اجتماعي بوجود آمده است. اين ارتباطات گسترده مي تواند به كمرنگ شدن مرزهاي فرهنگي، تهاجم نرم و حتي سخت فرهنگي و ايجاد هويت هاي چندگانه و بعضا مضاعف براي انسان هايي شده است كه اثري از افتخار به هويت فرهنگي خودي درآنها ديده نمي شود. اين ملاحظات لزوم عزم جدي تر و برنامه ريزي دقيقتر سازمان هاي فرهنگي درنحوه برخورد با شبكه هاي اجتماعي به جاي صرفا فيلتر كردن آنها را طلب مي كند. همچنين نبايد از ايده ايجاد شبكه هاي اجتماعي ايراني - اسلامي كه مشابه آن توسط چيني ها طراحي و اجرا شده است غافل ماند. *اين يادداشت يك برداشت آزاد از برخي مقالات درباره شبكه هاي اجتماعي در اينترنت است.