سردار همدانی: ورود سپاه به سياست ممنوع نيست

كار ما اين است كه همه گروه‌ها را براي مردم معرفي و روشن كنيم. يعني مبلغين، روحانيت، سپاه، نخبگان و دانشگاهيان ما بايد كاري كنند كه مردم احزاب و كانديداها را بشناسند. سپاه به عنوان دستگاهي كه در بخش امنيت نقش دارد بايد اين‌ها را به مردم معرفي كند. مگر مي‌توان انتظار داشت كه سپاه در اين زمينه بيكار باشد؟!

کد خبر : 154475

تهران امروز: سر بر آوردن «جريان انحرافي» و تلاش جريان اصلاحات براي ورود جدي به عرصه سياسي كشور باعث شد برخي چهره‌هاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از جمله فرمانده سپاه اظهاراتي داشته باشند كه از آن تعبير ورود نظاميان به سياست شود. اوج اين موضوع هنگامي رخ داد كه سردار محمدعلي جعفري در گفت و گويي كه به مناسبت روز پاسدار داشت شرايطي براي ورود سيدمحمدخاتمي به عرصه سياست مطرح كرد. اين اظهارات باعث به پا شدن جنجال وسيع شد و يك بار ديگر موضوع مرز ورود نظاميان به عرصه سياست را بر سر زبان‌ها انداخت. طرح مجدد اين بحث بهانه‌اي شد تا در حاشيه «همايش روحانيون شهيد سپاه تهران» گپ و گفتي با فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص)داشته باشيم. سردار حسين همداني از جمله چهره‌هايي است كه معتقد است نظاميان مي‌توانند وارد سياست شوند ولي نه در قالب يك حزب و تشكل سياسي. وي ضمن دفاع از اظهارات سردار جعفري تاكيد مي‌كند كه نه تنها سپاه بلكه ارتش جمهوري اسلامي ايران نيز بايد براي كسب بينش سياسي وارد سياست شود. به عقيده فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) اصلاح طلبان دو بخش‌اند. بخشي كه نظام و ولايت فقيه را قبول دارند و بخشي كه فريب خورده‌اند. از نظر وي برخي اصلاح طلبان هنوز جزو كاروان انقلاب اسلامي بوده و شركت شان در انتخابات منعي ندارد. گفت و گو با فرمانده سپاه تهران بزرگ را در ادامه مي‌خوانيد: سردار همداني! مقام معظم رهبري در ديداري كه به مناسبت روز پاسدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي داشتند براي ادامه حركت رو به رشد سپاه توصيه‌ها و سفارش‌هايي كردند. سپاه براي عمل به اين توصيه‌ها چه برنامه‌هايي و در چه حوزه‌هايي دارد؟ فرمايشات رهبر معظم انقلاب در دوم شعبان المعظم و به مناسبت روز پاسدار كاملا گويا و جامع بود. حضرت آقا در فراز‌هاي مختلف نقش سپاه را در پاسداري و دفاع از اين كشور و حفظ ارزش‌هاي انقلاب بيان فرمودند. آقا در فرمايشات خود افق را ترسيم مي‌كنند. همان طور كه از نام سپاه بر مي‌آيد سپاه،‌ پاسدار انقلابي است كه آن انقلاب در حال حركت است، انقلابي رونده‌اي است. انقلابي است كه دستاوردهاي فراواني دارد و هر دوره‌اي كه مي‌گذرد ما شاهد دستاورد فراواني از اين حركت بزرگ ملت ايران هستيم. بنابراين سپاه بايد خود را براي افق اين انقلاب آماده كند. لذا مقام معظم رهبري در فرازهاي مختلفي از قبل و امروز و آينده دائم به اين نهادي كه از تفكر و انديشه امام عزيز و فرزند ملت است تاكيد مي‌كند كه سپاه بايد مرتبه‌هاي رشد و تعالي را طي كند. نبايد حالت ايستايي داشته باشد. در سال‌هاي گذشته نيز شاهد اين تذكر آقا بوديم. چون مقام معظم رهبري براي حفظ اين نظام و حركت توفنده انقلاب اسلامي مي‌خواهد سپاه دائم در حال تحرك و پويايي باشد. يكي از سفارش‌هاي مقام معظم رهبري اين بود كه سپاه وارد بگو و مگوهاي سياسي نشود. به نظر مي‌رسد اين سفارش بي‌سابقه بود. به نظر حضرت عالي چه شد كه رهبري اين سفارش را به سپاه مي‌كند؟ البته نبايد به اين مسئله به صورت جدا از مباحث ديگر نگاه كرد. آقا كه اين مطلب را مطرح فرمودند در جاي ديگر نيز فرمودند من به روشنگري قائل هستم. لذا اين دو با هم است. سپاه بر اساس وظيفه و رسالتي كه دارد هر گاه احساس كند لازم است وارد ميدان شده و به وظيفه‌اش عمل مي‌كند و هر گاه لازم باشد مقام معظم رهبري به سپاه تذكر مي‌دهد و ما هم به جان و دل تذكرات آقا را مي‌پذيريم. در اتفاقات اخيري كه در كشور رخ داد و جريان انحرافي كه به وجود آمد سپاه بر اساس تدبيري كه حضرت آقا داشتند كه سپاه بايد خود تشخيص داده و عمل كند، سپاه تشخيص داد و عمل كرد؟ در فرمايشات اخير نيز حضرت آقا حركت و نهضت روشنگري را تاييد كردند اما تذكر دادند كه ما خيلي در دعواهاي سياسي ورود پيدا نكنيم. سردار،‌چطور مي‌توان براي مردم روشنگري كرد و از سوي ديگر وارد بگو و مگوهاي سياسي نشد و به اختلافات دامن نزد. منظورم اين است كه سپاه بايد در چه مواردي وارد شده و روشنگري كند و در چه مواردي سكوت؟ هنگامي كه قصد داريم روشنگري و آگاه‌سازي كنيم اگر وارد جريان‌هاي سياسي شويم قطع و يقين حركت و نهضت ما بي‌اثر خواهد بود. لذا نبايد نام اشخاص، احزاب و گروه‌ها را ببريم و نبايد جريان انحرافي را به گروه‌ها و جريان‌هاي داخلي وصل كنيم. همان طور كه آقا اين كار را انجام مي‌دهند. بايد جريان انحرافي را به آن سوي مرزها وصل كنيم و بايد نهضت روشنگري خود را به سمت اردوگاه شيطان بزرگ ببريم كه آن‌ها هستند اين نقشه‌ها را طراحي كرده و برخي در داخل در حال بازي گرداني آن نقشه‌ها هستند. ما برخي در داخل را فريب خورده و برخي را هم از جاسوسان و خودفروخته‌هايي مي‌دانيم كه با دشمنان ما در يك كاسه و پيمانه غذا مي‌خورند. در طول تاريخ هم نمونه‌هاي اين افراد را داشتيم مانند منافقين، كساني كه آمدند براي دفاع از اين ملت و مردم ايران نام سازمان شان را مجاهدين خلق گذاشتند،‌امروز آگاهانه خيانت مي‌كنند. اين‌ها فريب خورده نيستند. اين‌ها آگاهانه وارد اردوگاه دشمن شدند. سپاه و بسيج تا كجا مي‌تواند وارد سياست شود؟ وقتي ما مي‌گوييم همه مردم ما بسيجي‌اند و اگر قرار باشد اين بسيج وارد فعاليت‌هاي سياسي نشود پس چه كسي بايد فعاليت سياسي كند؟! در خصوص سپاه چطور؟ مگر مي‌شود سپاه از بسيج جدا باشد. سپاه دارد بسيج را مديريت مي‌كند. لذا حتما تدبير را مورد توجه قرار مي‌دهيم. براي خود آسيب مي‌دانيم كه وارد جناح‌ها و گروه‌ها شويم. ما خود را به عنوان يك جريان اصولگرا مي‌دانيم. نه به عنوان احزاب اصولگرا بلكه يك فكر اصولگرا كه برگرفته از فكر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري است. بنابراين سازمان و ساختاري كه در سپاه درست شده اجازه نمي‌دهد نظاميان وارد احزاب و گروه‌هاي سياسي شود. دليل طرح اين سوال اظهارات اخير سردار جعفري فرمانده سپاه است. بعد از اينكه فرمانده سپاه گفت وگويي با يكي از خبرگزاري‌ها داشت و راجع به ورود يكي از سران اصلاحات سخناني گفت سوالي ايجاد و اين اظهارنظر به ورود نظاميان در سياست تعبير شد. تحليل شما از اظهارات فرمانده سپاه راجع به شروط ورود سيد محمد خاتمي به سياست چيست؟ خاتمي؟ ايشان مشخصا به آقاي خاتمي اشاره كردند و شرط‌هايي براي ورود وي به سياست مطرح كردند؟ متاسفانه حركت‌هاي دشمنان برخي اوقات اثر مي‌گذارد.به دليل اينكه ما خوب مسائل را تبيين و بيان نمي‌كنيم طبيعي هم است كه در يك جنگ رسانه‌اي تلاش دشمن اثر گذار باشد. تاريخ اين گونه براي ما بيان مي‌كند كه فرماندهان و سربازان لشكر امام حسن مجتبي(ع) در اثر عدم بينش سياسي به سمت اردوگاه معاويه رفتند. اگر امروز سپاه،‌ارتش و نيروي انتظامي ما بينش سياسي نداشته باشد قطع و يقين نمي‌تواند از انقلاب و نظام دفاع و پاسداري كند. نه تنها سپاه بلكه همه نظاميان ما مانند ارتش جمهوري اسلامي هم حتما بايد ديد و بينش سياسي داشته باشند. منظور امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اين است كه ما نبايد وارد احزاب سياسي شويم، مانند دوران جنگ كه تمام احزاب و جناح‌هاي سياسي در جنگ مشاركت داده شدند. مثال ساده‌اي بزنم. اگر بر فرض سپاه بيايد طرفدار تيم استقلال شود، طبيعي است كه غلط و اشتباه است. هيچ گاه نبايد سپاه طرفدار تيم استقلال شود. سپاه طرفدار هر دو تيم پايتخت و به‌عبارتي طرفدار همه تيم‌ها و باشگاه‌هاي فوتبال است. سردار! اگر از شما بپرسم آيا ضرورت دارد اصلاح طلبان وارد انتخابات شوند يا خير چه پاسخي مي‌دهيد؟ ملت ما تصميم مي‌گيرند. كار ما اين است كه همه گروه‌ها را براي مردم معرفي و روشن كنيم. يعني مبلغين، روحانيت، سپاه، نخبگان و دانشگاهيان ما بايد كاري كنند كه مردم احزاب و كانديداها را بشناسند. سپاه به عنوان دستگاهي كه در بخش امنيت نقش دارد بايد اين‌ها را به مردم معرفي كند. مگر مي‌توان انتظار داشت كه سپاه در اين زمينه بيكار باشد؟! مگر سپاه يا نيروي انتظامي مي‌تواند كسي را كه مي‌داند روزي دزدي مي‌كند را به مردم معرفي نكند؟! حتما اين كار را انجام مي‌دهد. بايد به مردم تذكر دهد كه ممكن است اين فرد روزي به شما دستبرد بزند لذا ما الان نظري نمي‌دهيم. تنها معرفي و روشنگري مي‌كنيم. مردم هستند كه درصحنه انتخاب مي‌كنند. مثلا در انتخابات رياست‌جمهوري دوم‌خرداد76 مردم يك اصلاح طلب را انتخاب كردند. بعد از انتخاب مردم نيز ما از دولت و كابينه و مجموعه دولت حمايت كرديم. در انتخابات بعدي نيز وضع همين طور بود. فرقي كه بين روشنگري و ورود در اريكه سياسي براي سپاه مي‌دانيم همان فراجناحي بودن است. ما معتقديم بايد فراجناحي عمل كنيم. اگر ما اين طور عمل كنيم وارد احزاب نشديم ولي اگر بخواهيم از يك حزب و گروه حمايت كنيم آنجاست كه مورد اتهام واقع مي‌شويم. تاكيد شما اين است كه مردم راجع به گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي قضاوت مي‌كنند. با اين وجود اساسا شما ضرورت مي‌بينيد اصلاح طلبان در سياست حضور داشته باشند؟ عرض كردم. اصلاح طلبان دو بخشند. وضعيت بخشي از جريان اصلاحات مانند كارگزاران، سازمان مجاهدين، مشاركت و... با بخش ديگر متفاوت است. نمي‌توان به صورت كلي سخن گفت. اگر بخواهيم اين جريان سياسي را تفكيك كنيم برخي شان آدم‌هاي خوبي بوده ولي داراي يك تفكر و انديشه خاص هستند. ما عين حرف‌هاي آقا را مي‌زنيم. اين‌ها در كاروان انقلاب اسلامي حضور دارند و ما به اين‌ها حمله نمي‌كنيم. حتي اعضاي احزابي كه منحل شده اند؟ فرقي نمي‌كند. اينجا بحث احزاب نيست. بحث احزابي كه منحل شده‌اند جداست. تصميم گيري راجع به انحلال احزاب متولي و مرجع قانوني خود را دارد و ممكن است به دليل تخلف و خروج از اساسنامه منحل شده باشد. ممكن است يك حزب بسيار اسلامي نيز از آيين نامه تخلف كرده و مراجع قانوني تصميم به انحلال آن را بگيرد. عناصري كه هنوز در كاروان انقلاب اسلامي حضور دارند چنانچه نامزد شوند هيچ گاه ما مخالفتي نمي‌كنيم. شوراي نگهبان قانون اساسي و مراجع قانوني ديگري كه مسئول بررسي صلاحيت‌ها هستند كار خود را كرده و ما مداخله‌اي نمي‌كنيم. ما دوستاني از جريان دوم خرداد داريم كه در حال همكاري با سپاه هستند، اين‌ها به اصل نظام و ولايت فقيه و دفاع از ملت معتقدند. ما اين چهره‌ها را جزو كاروان انقلاب اسلامي مي‌دانيم. اما كساني هستند كه يا فريب خورده‌اند يا آگاهانه و ناآگاهانه به انقلاب و نظام ضربه زدند. ما نبايد اجازه دهيم اين‌ها مردم و بخشي از جامعه كه اطلاع ندارند را فريب دهند. بايد اين‌ها را معرفي كنيم. اگر اين‌ها يك بار ديگر به سياست بيايند ضربه خود را مي‌زنند. مردم هم خسارت آن را مي‌بينند. ما پاسدار انقلاب هستيم. ما وظيفه داريم تا از مردم دفاع كنيم. ما چشم بيدار اين مردم هستيم. ملت به ما حقوق مي‌دهد و ما را در اين مسئوليت گمارده است تا از اين انقلاب پاسداري كنيم. بخشي از مثلا نمايندگان فعلي مجلس از فرماندهان سابق سپاه هستند. حضور اين افراد در عرصه سياست را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا ضرورت دارد چهره‌هاي نظامي اينقدر وسيع وارد سياست شوند؟ اين مسئله تصميم فردي است. تصميم تشكيلاتي نيست. هر فردي مي‌تواند تصميم بگيرد در سپاه باشد و نيز روزي از سپاه برود. برادري كه سي سال در سپاه خدمت كرده است داراي سي سال تجربه است. اگر بخواهد وارد بخش‌هاي دولتي، مجلس يا شوراي شهر شود هيچ گاه نبايد مانع وي شويم. اين امر در دنيا نيز مرسوم است. نظام از كساني كه در يك دوره مديريتي تجربه دارند و در تشكيلاتي كار كرده‌اند استفاده مي‌كند. تصميم فردي است و ربطي به سپاه ندارد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: