منطق ماشین دودی در سال جهاد اقتصادی!
هرکسی و هرچیزی تا وقتی ساکن است ، مورد احترام است اما همین که به راه می افتد ...
یک سایت خبری اصولگرا در مطلبی مدعی شد که " در افواه عمومی واگویه هایی شکل گرفته مبنی بر اینکه شهرداری تهران به سوی انتخابات خیز برداشته است". آنچه مهم تر از کنکاش در این مطلب و دریافت عمق دیدگاه نویسنده و مسئولان این رسانه خبری است - که متاسفانه همراه با نیش و کنایه های سبک چند هفته ای است از بافتن هر آسمان و ریسمانی برای تخریب مدیریت شهر تهران دریغ نمی کنند - تحلیل روحیه ای است که این روزها در میان برخی سیاسیون و رسانه های وابسته شان به چشم می خورد و آن چیزی نیست جز "قرار گرفتن در مسند قضاوت در مورد سایرین و مبرا دانستن خود از هر گونه خطا و اشتباه "! روحیه ای که در امتداد حس هایی نظیر "خود برتر بینی" ، "خود حق بینی" ، "خود قاضی بینی" و ... شکل می گیرد و نمونه به بلوغ رسیده - و البته خطرناک - آن را می توان این روزها در رفتارهای جریان قانون شکن دولتی دید که تاب هیچ سخنی غیر از حرف خودشان را ندارند و هیچ حد و مرزی هم برای پیاده کردن آنچه فکر می کنند صحیح است ، قائل نیستند . اتهام "انتخاباتی بودن خدمات شهرداری" از سوی این رسانه خبری اصولگرا همزمان با دروغ بافی رسانه وابسته به جریان انحرافی و قانون شکن که در خبری "شهرداری تهران و سپاه پاسداران را به تشکیل ستادهای انتخاباتی " متهم کرده بود (و این خبر با استقبال فراوان سایت های معاند نظام هم روبرو شد!) یک بار دیگر "منطق ماشین دودی استاد شهید مرتضی مطهری" را به یادمان می آورد که « هرکسی و هرچیزی تا وقتی ساکن است ، مورد احترام است . تا ساکت است مورد تعظیم و تجلیل است اما همین که به راه می افتد و یک قدم بر می دارد نه تنها کسی کمکش نمی کند ، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود.»* این دیدگاه استاد شهید که بر اساس خاطرات دوران کودکی ایشان و نحوه مواجهه و سنگ پرانی کودکان به ماشین دودی در حال حرکت شکل گرفته به طرز بسیار دقیقی قابل انطباق با وضعیت کنونی شهر تهران و واکنش سلایق مختلف سیاسی به پیشرفت های پایتخت است . چرا که از وقتی قطار پیشرفت تهران علیرغم بسیاری از محدودیت ها و نا مهربانی ها سرعت گرفته ، شاهد اجرای پروژه های تخریب رسانه ای عملکرد مدیریت شهری هستیم ؛ تخریب هایی که نگاهی به فهرست بلند بالای آن ها نشان از جدیت تخریب کنندگان برای دستیابی به اهدافشان را دارد. این دوستان به هر «بهانه» ای به جای نقد منصفانه کاستی ها که مختص هر کار اجرایی است، اصل را بر تخریب شهردار گذاشته اند. آنجا که احتمالا ضعفی است مدیریت شهری را نا کارامد جلوه می دهند که چرا کار نمی کنید و هنگامی هم که کاری صورت می گیرد و دل بخش زیادی از شهروندان شاد می شود (مانند پروژه بوستان ولایت) آن را اقدامی انتخاباتی و تبلیغاتی ارزیابی می کنند و آگاهانه به سخره می گیرند. ظریفی می گفت شاید تنها راه تامین نظر این دوستان سنگ به دست ! تعطیلی همه فعالیت های شهر برای جلوگیری از ایجاد شائبه کار انتخاباتی در سال جهاد اقتصادی باشد و بهتر است مدیران شهری هم نظیر بسیاری از بخش های مهم کشور که اکنون در رکود کامل به سر می برند به تعطیلات بروند و اگر هم نخواستند این کار را بکنند از روش های استدلالی و انجام سخنرانی های آتشین به جای روش های اثباتی و عملیاتی برای پیشبرد اهداف انقلاب استفاده نمایند! به هر حال همه این موضوعات در حالی است که مردم تهران بیش از سیاسیون و رسانه های وابسته به آن ها نسبت به اقدامات رخ داده در شهرشان اشراف و آگاهی دارند و به طور حتم این پرسش کلیدی را مطرح خواهند کرد که آیا رفتار آنانی از یک سو از وحدت سخن می گویند اما تنها خود را قبول دارند و از طرف دیگر چهره های خدمتگذار جریان اصولگرا را حتی بیشتر و فرایند مدارتر از حلقه انحرافی تخریب می کنند، نشانه سودای قدرت نیست؟ *احیای تفکر اسلامی - استاد شهید مرتضی مطهری