دولت معیاری برای انتخاب شایسته مدیران ندارد
اگر ما می خواهیم اطمینان مردم به عنوان ولی نعمتان انقلاب را جلب کنیم، باید در عزل و نصب ها دقت بیشتری کنیم و از آزمون و خطا در امور بپرهیزیم تا مردم بفهمند که اجازه نخواهیم داد منابع و منافع ملی دستخوش گروه های سیاسی قرار بگیرد.
الف: شایسته سالاری در انتخابت مدیران همیشه یکی از مهمترین دغدغه های امام و رهبری و یکی از جدی ترین مطالبات مردمی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بوده است که متاسفانه تا به امروز نتوانسته ایم به سطح مطلوبی از آن دست پیدا کنیم. به اعتراف کارشناسان، تغییرات یکباره مدیران که از آن به تغییرات اتوبوسی تعبیر می شود یکی از بزرگترین معضلات ما در عرصه مدیریت کلان کشور است. تجربه نشان داده که گروه های سیاسی بدون پشتوانه و سابق مشخص، بیشترین فسادهای اقتصادی و سیاسی را به بار آورده اند. امروز به وضوح دیده می شود که بعضی افراد که به صورت هماهنگ با هم فعالیت می کنند در دل دولت رخنه کرده و روندی چاپلوسی محورانه، به پست های کلیدی و مهم کشور دست می یابند. محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 84، با شعار عدالت در انتخابات شرکت کرد و یکی از جدی ترین اهداف خود را شکستن حلقه های مدیریتی عنوان کرد. البته به نظر می رسد با تسلط روز افزون بعضی اطرافیان رئیس جمهور و حذف نیروهای دلسوز توسط آنان، این شعار دولت نهم و دهم با نزدیک به شدن به سالهای انتهایی هشت سال احمدی نژاد کمرنگ تر شده و اصالت خود را از دست داده است. برای بررسی این موضوع همراه با موسی الرضا ثروتی و جعفر قادری نمایندگان مردم محترم بجنورد و شیراز در مجلس شورای اسلامی شدیم و از آنها خواستیم تا با تشریح معیارهای اصلی در مقوله شایسته سالاری مدیران، تحلیل خود از وضعیت فعلی را بیان کرده و راه های رسیدن به شاخصه های ایده آل تر را بیان کنند: تعهد، تخصص ، تجربه موسی الرضا ثروتی نماینده مردم بجنورد در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال خبرنگار الف، درباره معیارهای شایسته سالاری، با ضعیف ارزیابی کردن دولت در رعایت معیارهای اسلامی شایسته سالاری، گفت: « ما در آیات متعددی شاخص های مهمی از تجمله تعهد، تدین، ساده زیستی، کاردانی، توانمندی، علم، تجربه و پارامترهای دیگری که در قران به آنها اشاره شده است. ما این پارامترها را که براساس قران و روایات به دستمان رسیده باید به عنوان مولفه های شایسته سالاری در کل سیستم اداری جامعه کشور نهادینه کنیم. ولی متاسفانه ما سالهاست که در حال آزمون و خطا هستیم و بحث شایسته سالاری را مورد توجه قرار نمی دهیم. ما الان می بینیم افرادی با مدراک تحصیلی نامربوط و نامنباسب و بدون داشتن شایستگی و تجربه مناسب در بعضی مشاغل حساس دولتی جای گرفته اند. اگر گروهی مسلط بر قدرت می شود، گویی که نظام عوض شده باشد؛ تمامی افراد خود را از سطح وزیری گرفته تا پایین ترین مراتب تغییر می دهند. بدون آنکه شایستگی این ها در نظر گرفته شود.» جعفر قادری نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی نیز، تخصص، تعهد و تجربه را مهمترین ملاک ها برای شایسته سالاری دانست و گفت: «تعهد مهمترین شاحصه برای مدیران است. چرا که حتی اگر در شرایطی قرار گرفتیم که مدیری تخصص و تجربه کافی را نداشت با توجه به آنکه نسبت به کار خود تهد دارد سعی خواهد کرد از مشورت صاحب نظران و دلسوزان استفاده کند. علاوه بر این سه معیار اصلی بحث هایی همچون تعامل، ارتباطات مردمی و فن بیان نیز بسیار حائز اهمیت است. علاوه بر این رفتار مدیران باید به صورتی باشد که با داشتن دید سیاسی، از سیاسی کاری پرهیز کنند. از زبان دیگر باید گفت که مدیران باید در جایگاه خود و به فراخور شرایط دید سیاسی داشته باشند ولی این سیاسی کاری و نگاه گروهی را وارد مسائل مدیریتی نکند. » ضعف احزاب دلیلی اصلی ضعف در شایسته سالاری موسیالرضا ثروتی، درباره راهکارهای برون رفت از شرایط فعلی و رسیدن به شرایطی مطلوب تر می گوید: «متاسفانه در جامعه ما احزاب نهادینه نشده است. هر دولتی که می آید، خودش حزب جدید درست می کند. یعنی به جای آنکه دولت ها از دل احزاب بیرون بیایند، احزاب دولت ساخته داریم. فرهنگ جامعه ما هنوز نبوغ و رشد کافی را تجربه نکرده، به همین دلیل هر گروهی که مسلط می شود، سعی می کند بقیه گروه ها را قلع و قمع کند! به همین دلیل همگرایی، همدلی و اتحاد که این همه مورد تاکید رهبری است، نادیده گرفته می شود. معتقدم که ابتدا باید فرهنگ جامعه ارتقا پیدا کند. ارتقای فرهنگ هم در گروه این است که فهم و آگاهی ما نسبت به اسلام و معرفت دینی افزایش پیدا کند، به طوریکه بتوانیم نظرات و آرای مخالفین خود را تحمل کنیم. این روحیه عدم همگرایی و اتحاد ما در همه شئون زندگی قابل بررسی است به طور مثال در حوزه ورزش، ما در رشته های انفرادی موفق هستیم ولی در رشته های تیمی موفقیت ورزشهای انفرادی را نداریم. این نشان دهنده آن است که ما با هم کار کردن را یاد نگرفته ایم. برای حل مشکل باید فرهنگ جامعه را خیلی ارتقا بدهیم. و بعد دیانت و اعتقادات و اخلاق و ایمان را در جامعه به نوعی نهادینه کنیم و در چارچوب این قیود مراحل تکامل سیاسی را طی کنیم.» قادری نیز با تاکید بر نقش مردم در انتخاب افراد شایسته تر، به خبرنگار الف گفت: « وظیفه مردم در چرخه بهبود وضعیت شایسته سالاری در کشور این است که باید توجه کنیم که برای انتخاب افراد در جایگاه های مختلف از جمله شوراها، نمایندگی مجلس و ... به گونه ای برخورد کنیم که افراد شایسته تر در این پست ها قرار بگیرند. واقعیت این است که هر گروه سیاسی که شایسته سالاری را رعایت نکرده زودتر دچار انحراف شده و از صحنه سیاسی کشور حذف شده است. به همین دلیل است که در کشورهای پیشرفته به سمت فعالیت حزبی رفته اند و مدیران به مثابه آبروی احزاب هستند؛ یعنی اگر مدیری که متعلق به حزبی خاص است ضعیف باشد، آبرو و اعتبار آن حزب زیر سوال می رود. بنابراین احزاب رو به شایسته سالاری می آورند. اما در کشور ما این چنین نیست؛ به جای آنکه احزاب دولت ها را بسازند، دولت ها حزب می سازند. به طور مثال احزاب مشارکت و کارگزاران را در تاریخ داریم که به یک باره به جای آنکه در هرم قدرت از پایین به بالا حرکت کند، از پایین به بالا حرکت کردند. البته ما می توانیم با بسترسازی مناسب برای شفاف سازی مالی احزاب و ایجاد عدالت برای عدم ارائه رانت های سیاسی و اقتصادی به احزاب بستری سالم را برای رقابت های سیاسی فراهم کنیم تا مانند غرب دچار کاستی های سیستم تحزب نشویم و جنبه های منفی نظام حزبی را حذف کنیم.» لزوم تدوین سازوکاری برای انتخاب و انتصاب مدیران شایسته تر ثروتی در ادامه بر لزوم تدوین قانون مشخص تاکید کرد و گفت: «این آفت عدم در نظر گرفتن شایسته سالاری برای مدیران به همراه خودمحوری ها، تنگ نظری ها و بی برنامگی های مسئولین دولتی، موجب شده که ما روند پیشرفت مان کند شود. به همین دلیل از 13، 14 سال قبل طرحی تهیه شد به نام "طرح سوابق مدیریتی مسئولین". فرم های آماده و تکمیل شد و قرار بر این شد در انتصابات افراد در پست های مختلف، این اطلاعات در نظر گرفته شود که البته متاسفانه هیچ وقت این طرح اجرایی نشد و روند آزمون و خطا ادامه پیدا کرد. با اینکه ما ادعا داریم که همه چیز را داریم اسلامی می کنیم اما شرایط به گونه ای است که هنوز در سیستم شایسته سالاری، ما دچار نابسامانی هستند. به نظر من یکی از دلایلی که مقام معظم رهبری امسال را سال جهادی اقتصادی نامگذاری کردند، همین است که ما بتوانیم با اینگونه نابسامانی ها که در زمینه اداری در حال انجام است، مقابله کنیم. به طور مثال چند سالی است که رشد هفت درصدی ما تبدیل به رشد یک درصد شده در حالیکه دولت از اعلام آمار و ارقام رشد اقتصادی سر باز می زند. ما باید تدبیری بیاندیشیم تا اینگونه نابسامانی ها و خودمحوری ها از سطح ریاست جمهوری تا مدیران ارشد و میانی جامعه رخت بربندد.» قادری نیز در این باره به خبرنگار الف گفت: «اگر ما می خواهیم اطمینان مردم به عنوان ولی نعمتان انقلاب را جلب کنیم، باید در عزل و نصب ها دقت بیشتری کنیم و از آزمون و خطا در امور بپرهیزیم تا مردم بفهمند که اجازه نخواهیم داد منابع و منافع ملی دستخوش گروه های سیاسی قرار بگیرد. مجلس نیز باید تلاش کند تا در امر نظارتی نقش پررنگ تری را بازی کند. به نظر می رسد تدوین قانونی که بتواند این اطمینان را به مردم بدهد که مدیران بر اساس بعضی شاخصه های حداقلی متناسب، انتخاب می شوند، بسیار ضروری است. مردم ما نیز هرگاه احساس کنند که کارهای مسئولان توجیه قابل قبول دارد از آن مسئول حمایت می کنند. به طور مثال وقتی اقای احمدی نژاد با آن حجم بالای خدمتگزاری در دولت نهم پای به عرصه انتخابات دهم گذاشت با اقبال بیشتری مواجه شد؛ چرا که در دولت نهم نگاه جناحی و گروهی به امور به مراتب کمتر بود و به معیارهای شایسته سالاری توجه ویژه می شد. اما امروز با قاطیعت می توان گفت که با توجه به انتفاقات اخیر در عزل و نصب ها، اقبال عمومی نسبت به دولت تاحدودی کمتر شده است. » احمدی نژاد در بحث شایسته سالاری موفق نبوده است ثروتی در ادامه با انتقاد از شرایط موجود درباره میزان موفقیت دولت فعلی در شکستن حلقه های مدیریتی و استفاده از معیارهای شایسته سالاری در انتخاب مدیران گفت: «در حقیقت می شود این چنین گفت که آقای احمدی نژاد روش معینی نداشته است. متاسفانه ایشان اصولا روش مشخصی برای عزل و نصب مدیران که بر پایه اسلام و اخلاق باشد را سرلوحه کار خود قرار نداده است. لذا نوعا بعضی افراد بدون آنکه شایستگی آنها مورد توجه قرار بگیرد، از روی ارتباط و نفوذ در گروه های خاص به بعضی پست ها رسیده اند. ما خیلی امید داشتیم که این دولت که نام اصولگرایی را بر خود نهاده بود از معیارهای کاملا اسلامی استفاده کند اما عملا می بینیم که رفاقت و دوستی و ارتباطات فردی و گروهی بر عزل و نصب های دولت حاکم شد. دولت به جای اینکه از ظرفیت های سیاسی اصولگرایان استفاده کند و در کارها مشورت بگیرد، بیشتر رو به فرد محوری و تصمیم های یکنفره آورده است که این روش مشکلات متعددی در مباث کلان مدیریتی در زمینه های مخلفت اعم از سیاسی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، ورزشی و ... به وجود آورده است. به نظر با این روش فردمحورانه ای که در دولت اجرا می گردد، اگر سکانداری مقام معظم رهبری و تذکرات ایشان نبود، ما اکنون دچار چالش های اساسی بودیم.» قادری نیز با ضعیف ارزیابی کردن دولت های گذشته در این زمینه به خبرنگار الف گفت: « علیرغم ادعای آقای احمدی نژاد در ابتدای راه مبنی بر شکاندن حلقه های مدیریتی متاسفانه ما شاهد هستیم که این دولت نیز همچون دولت های گذشته فقط رو به تعویض افراد حلقه آورده است. با نگاهی به حلقه مدیریتی دولت های گذشته می بینیم که با جابه جایی دولت ها، شاهد آن بودیم که حلقه مدیریتی شکسته نمی شود بلکه دامنه پوشش آن تغییر می کند و طیف های جدیدی را پوشش می دهد. متاسفانه ما در تمام این دوران شاهد آن هستیم که مدیران بالادستی به دنبال این هستند که مدیران پایین دست خود را از میان کسانی انتخاب کنند که مطیع محض باشند. به نظر می رسد ادامه دادن به این روش های مدیریتی مشکلات جدی را در جامعه ما ایجاد خواهد کرد.»