صندلی مشاور رئیس جمهور در امور روحانیون تا کی خالی می‌ماند؟

چرائی نگاه خاص رئیس جمهور به مراجع تقلید و علما هنوز به صورت کامل مشخص نشده است، اما براساس گفته‌های احمدی‌نژاد، تبعیت از نظر رهبری در امور کشورداری است که باعث می‌شود وی به نظرات و توصیه‌های مراجع بی‌اعتنا باشد. توجیهی که گزاره‌های صغری و کبرایش در ماه‌های گذشته از جمله جریان وزیر اطلاعات نادرست از آب درآمده است!

کد خبر : 151842

گروه مشاوران رئیس جمهور در ماه‌های گذشته دچار تحول جدی شد و با قرارگرفتن داماد احمدی‌نژاد در سمت دبیر گروه مشاوران، این گروه در محافل خبری مورد توجه جدی قرار گرفت. اما در بین عناوین موجود میان گروه مشاوران، یک مشاور وجود دارد که در تحولات اخیر هیچ نامی از آن برده نشد و معلوم نیست در فرایند جدید تغییر مشاوران چه وضعیتی خواهد داشت. به گزارش «فردا»؛ «مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت» فرا‌تر از نام خود، دارای جایگاه خاصی است که اگرچه در دوره‌های مختلف ریاست جمهوری فراز و نشیب هائی داشته، اما همیشه مورد توجه جدی روسای جمهوری اسلامی ایران بوده است. تنظیم ارتباط نزدیک بین رئیس جمهور با مراجع عظام تقلید، علما و روحانیون از جمله وظایف مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت بیان شده است. وظایفی که با توجه به جایگاه حساس و ویژه طرفین، مسئولیت سنگینی را به دوش جناب مشاور می‌گذارد. آقای مشاور، از دوران هاشمی تا احمدی‌نژاد هاشمی رفسنجانی ترجیح داد در هشت سال ریاست جمهوری خود از مرحوم حجت الاسلام ادب که از جمله منبری‌های خوب تهران بود در اینجایگاه استفاده کند. مرحوم ادب ارتباط خوبی با مراجع تقلید و علما داشت و سبک سنتی و حوزوی او به گونه‌ای بود که روحانیون و علما می‌توانستند ارتباط خوبی با نهاد ریاست جمهوری بگیرند. در زمان خاتمی، وی نیز از حجت الاسلام ادب در اینجایگاه استفاده کرد، اما گروهی از جمله حجت الاسلام امام جمارانی را هم به نهاد ریاست جمهوری دعوت کرد تا آن‌ها هم از کانال‌های دیگری ارتباط بین ریاست جمهوری و علما و روحانیون را توسعه دهند. اگرچه خاتمی در زمان هشت سال ریاست جمهوری خود چالش‌های جدی با مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه داشت و به خاطر مواضع سیاسی و تفکرات خاص فرهنگی‌اش همواره از سوی حوزه‌های علمیه به شدت مورد انتقاد قرار می‌گرفت، اما در عین حال اهمیت و حساسیت این پل ارتباطی را درک کرده بود. با روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ و شعار‌ها و دیدگاه‌های سیاسی و دینی او انتظار می‌رفت که اینجایگاه پیش از گذشته تقویت شود. به هرحال احمدی‌نژاد برآمده از جریان اصولگرایی با طرح تحقق شعارهای اصیل انقلاب و درواقع‌‌ همان خواسته علما، مراجع و روحانیت بود. چه آنکه بخش مورد توجهی از حوزویان نیز از کاندیداتوری احمدی‌نژاد حمایت کرده و برخی همچون اعضای موسسه امام خمینی (ره) در قم تمام قد در تبلیغ او به میدان آمده بودند. دسته دیگری از علما که در این دوره از اشخاص دیگری حمایت کرده بودند، بهانه جوئی‌های سیاسی و انتخاباتی را کنار گذاشته و بار‌ها از کابنیه و جهت گیری احمدی نزاد حمایت کردند. احمدی‌نژاد در نخستین سفر رسمی خود به قم انتظارات علما و روحانیون را به بهترین شکل پاسخ داد و به صورت رسمی گفت: «... امروز حوزه و دولت در کنار یکدیگر هستند و من بین حوزه، دولت و نظام فاصله‌ای نمی‌بینم و این‌ها را جدای از یکدیگر نمی‌دانم...» (۱۵ دی ۱۳۸۴، قم) اما احمدی نزاد با انتخاب نخستین گزینه خود در سمت مشاور در امور روحانیون نشان داد که هنوز روش ارتباط با علما و حوزه‌های علمیه را درک نکرده است. حیدر مصلحی که از ابتدای فعالیت سیاسی خود در سپاه و بسیج حضور داشت، علیرغم شایستگی‌های فردی خود نمی‌توانست گرینه خوبی برای این پست باشد. چرا که مراجع، علما و حوزویان هیچ‌شناختی از او نداشتند و او را نماینده خود در ساختار دولت نمی‌دانستند. چند ماه از این انتصاب نگذشته بود که احمدی‌نژاد ترجیح داد مصلحی را به سازمان اوقاف و امور خیریه در خیابان نوفل لوشاتو اعزام کند تا گزینه دیگری برای ارتباط با روحانیون انتخاب شود. بلافاصله پس از رفتن مصلحی از ساختمان مشاوران، نامی دیگر از سوی احمدی‌نژاد مطرح شد که همگان را شگفت زده کرد. درحالی که علما و مراجع منتظر بودند فردی به عنوان رابط بین آن‌ها و رئیس جمهور معرفی شود که حداقل حضوری پررنگ در حوزه داشته باشد، اما به ناگاه «سقای بی‌ریا» از دانش آموختگان موسسه امام خمینی (ره) به عنوان مشاور و رابط رئیس جمهور معرفی شد. وی در حالی که سال‌ها در آمریکا بود و پیش از عزیمت به آمریکا نیز تنها در «موسسه امام خمینی (ره)» حضور داشت برای این مسئولیت معرفی گردید. فردی که تا به آن روز مراجع، علما و اغلب روحانیون حوزه حتی نام او را هم نشنیده بودند. رابط یا مدافع آقای رئیس جمهور؟ علیرغم اشتباه جدی در انتخاب بی‌ریا به عنوان مشاور در امور علما و روحانیون، انتظار می‌رفت او با بهره گیری از روش‌های مرسوم در بین بیوت مراجع و ارتباط نزدیک با علما و روحانیون، اشتباه در انتخاب خود را اصلاح کند و نشان دهد حوزه و مناسبات موجود بین حوزویان با دولتمردان را می‌شناسد. اما گذر زمان نشان داد آقای مشاور نه تنها تصمیم به برقراری ارتباط نزدیک بین دولت و حوزه را ندارد، بلکه در قامت مدافع آقای رئیس جمهور در حال فاصله گرفتن بیشتر با بدنه علما و مراجع است. در همین ایام بود که دیگر مراجع تقلید ترجیح دادند پیام‌های خاص خود را از طریق برخی روحانیون اصولگرا همچون سید احمد خاتمی و یا آیت الله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین به گوش رئیس جمهور برسانند و عملا مشاور رئیس جمهور همچون سایر اعضای دولت تنها دولتی باقی ماند! نکته جالب توجه در مورد آقای بی‌ریا عدم اعتقاد او به روش ارتباط سنتی با حوزویان و مراجع بود. حتی اگر او به چنین رویه‌ای معتقد هم می‌بود، در عمل نشان داد که هنوز روش ارتباط با مراجع و علما را نمی‌داند و در صورت اطلاع هم تا کنون بدان عمل نکرده است. غیبت او در بیوت مراجع تقلید و حضور در تنها چند دیدار کاملا رسمی و تشریفاتی نشان داد که سقای بی‌ریا مرد این میدان نبود. اگرچه با آغاز دولت دهم زمزمه‌هایی در خصوص تغییر بی‌ریا از سمت مشاور رئیس جمهور در امور علما به گوش می‌رسید اما او در دولت دهم نیز باقی ماند و تا بهمن سال ۸۹ همچنان عضوی از دولت بود. در این ایام بود که با انتصاب حجت الاسلام جمشیدی به عنوان مدیرحوزه‌های علمیه خواهران، سمت رئیس دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از سوی آیت الله یزدی به بی‌ریا پیشنهاد شد و او از بهمن سال ۸۹ از پست مشاور رئیس جمهور کناره گیری کرد. درحالی که بی‌ریا درزمان حضور خود در دولت به صورت کامل از مواضع آن دفاع می‌کرد و هیچگاه انتقادی از دیدگاه‌های خاص آن نمی‌کرد، پس از کناره گیری از دولت در یک سخنرانی اقدام به افشای پشت پرده تفکرات خاص حاکم بر دولت نمود! وی در همایش مناسبات حوزه و نظام اسلامی با افشای برخی از انحرافات موجود در دولت گفت: «آنهایی که از جریان انحراف حمایت کردند باید جبران کنند، نه اینکه بتازند و جلو بروند و به کار خود ادامه دهند. راس جریان انحرافی گفته بود شش سال اول، زمان مدارا با نظام اسلامی است و دو سال آخر، زمان ساختار شکنی است. این‌ها قصدشان این بود که نظام را با چالش مواجه کنند. اگر این گونه باشد آن‌ها یک روزی هم در برابر مقام معظم رهبری می‌ایستند از این رو باید در این خصوص هوشیار، مراقب و مواظب باشیم. حوزه‌های علمیه و روحانیت باید در این شرایط چشم بیدار و ذهن هوشیار نظام باشند، تحولات را رصد کنند و ساده از کنار آن نگذرند و نقش خود را در روشنگری و هدایت مردم و جامعه به درستی ایفا کنند.» چالش با علما یا اعتقاد خاص آقای رئیس جمهور! تنها چندماه از آغاز دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نگذشته بود که دستور وی مبنی بر رفع ممنوعیت ورود بانوان به استادیوم‌های فوتبال چالشی جدی بین مراجع و دولت آغاز کرد. ابتدا چندتن از مراجع عظام تقلید از جمله آیات عظام فاضل لنکرانی و می‌زراجواد تبریزی به صورت رسمی با این دستور مخالفت کردند و سپس اغلب حوزویان از جمله آیت الله مصباح یزدی نیز به احمدی‌نژاد توصیه کردند در این تصمیم تجدید نظر کند. پس از این ماجرا و در طی سالهای گذشته موضوعات مختلف دیگری نیز این چالش را به مرحله بحران رسانید، تاجائی که مراجع تقلید به صورت رسمی از قبول ملاقات با اعضای هیات دولت امتناع کردند. این مسائل از انتخاب وزیران زن گرفته تا نظرات یا اقدامات مشائی بود. در همین ایام بود که بار‌ها از سوی رئیس جمهور عنوان شد که خود را ملزم به تبعیت از نظرات رهبری در مسائل مختلف کشور می‌داند و نظر مراجع تقلید در جای خود محترم است! این موضوع آغاز نشانه‌هایی بود از عدم اعتقاد رئیس جمهور به روحانیت که در سالهای گذشته بار‌ها از سوی رقبای سیاسی‌اش مطرح می‌شد و اینک به طرق مختلف و به صورت عملی از سوی رئیس جمهور به نمایش در می‌آمد. در این بین دفاع سقای بی‌ریا از این موضع احمدی‌نژاد بر شگفتی‌ها افزود و او نیز از اعتقاد رئیس جمهور در این مورد دفاع کرد و در واقع نشان داد یک دولتی در قامت لباس روحانیت است! وی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری مهر اعتقاد رئیس جمهور را با ادبیات حوزوی بیان کرد و گفت: «حکومت اسلامی بعد از تشکیل خبرگان رهبری که در آن علمای سطح بالا حضور دارند مجتهد جامع الشرایطی را به عنوان ولی فقیه که‌‌ همان رهبری است انتخاب می‌کند که این فرد مجتهد جامع الشرایط است. مراجع در سطح عالی خودشان حق دارند به عنوان تصمیمات با ولی فقیه بحث و تبادل نظر کنند و بعد از اینکه ولی فقیه مسائل را بررسی کرد تصمیم می‌گیرد. حال ممکن است آن تصمیم تعدیل شده باشد یا عوض کند یا فتوای خود را عمل کنند. ولی با این حال مراجع ما صاحب نظر هستند و در همه امور نظر خود را ابراز می‌کنند چون صاحب نظر هستند پس زیباست که به آنان به عنوان مراجع و صاحبان نظام احترام گذاشته شود در همین ایام بود که آیت الله استادی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز با هشدار نسبت به نگاه حاکم در دولت نسبت به روحانیت گفت: «این اشتباه بزرگی است که مراجع و علما را از دخالت در امور نظام جدا بدانیم... دولتی‌ها باید بدانند که با علما چطور ارتباط وتعامل داشته باشند، بی‌تفاوتی نسبت به حوزه‌های علمیه از یک طرف و اظهار کمک به مدارس یا حوزه‌های علمیه از طرف دیگر امر پسندیده‌ای نیست.» اما حساسیت موضوع به گونه‌ای بود که رهبر معظم انقلاب ترجیح دادند در یک دیدار رسمی درباره این موضوع اظهار نظر کنند. ایشان در دیدار با اعضای هیات دولت به صراحت تاکید کردند: «نصیحت علمای دینی را قدر بدانید، مغتم بشمارید. گاهی علمای دین، بزرگان دین و مراجع حتی، گاهی نصایحی می‌کنند. درباره مسائلی توصیه‌هایی می‌کنند؛ این را مغتنم بشمارید، این را حمل بر محبت و علاقمندی بکنید… وقتی توصیه‌ای می‌کنند از سر دلسوزی است و از سر علاقه‌مندی است این‌ها را قدر بدانید.» چرائی نگاه خاص رئیس جمهور به مراجع تقلید و علما هنوز به صورت کامل مشخص نشده است، اما براساس گفته‌های احمدی‌نژاد، تبعیت از نظر رهبری در امور کشورداری است که باعث می‌شود وی به نظرات و توصیه‌های مراجع بی‌اعتنا باشد. توجیهی که گزاره‌های صغری و کبرایش در ماه‌های گذشته از جمله جریان وزیر اطلاعات نادرست از آب درآمده است! رئیس جمهوری بدون رابط با علما از بهمن سال گذشته که سقای بی‌ریا عملا از پست مشاور رئیس جمهور در امور علما خداحافظی کرد تا به امروز که نزدیک به چهارماه می‌گذرد، این پست بلاتکلیف مانده است. به عبارتی دیگر در هیات دولت فردی حضور ندارد که رابط آن‌ها با علما و مراجع باشد و حضور او در جلسات هیات دولت به رئیس جمهور و وزرا یادآوری کند که نیم نگاهی هم به حوزه‌های علمیه داشته باشند. برای رئیس جمهوری که برآمده از جریان اصولگرائی است و در ابتدای روی کارآمدن خود تحقق آرمان‌های انقلاب و عدالت اسلامی را فریاد می‌زد، برازنده نیست که صندلی مشاور در امور علما و روحانیون خود را خالی بگذارد. اگرچه آنانی که در دولت نهم و دهم براین صندلی تکیه زده بودند توفیقی به دست نیاورده باشند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: