خاطرات دوست قدیمی امام موسی صدر
وقتی اسرائیل به یکی از روستاها حمله کرد، ما زیر بمباران هواپیماهای اسرائیلی رفتیم و در مسجدش که ویران شده بود، وسط ویرانهها نماز خواندیم و او امام جماعت ما بود. این کار به خاطر این بود که به ملت و ساکنان آنجا تأکید کند و بخواهد که مهاجرت نکنند
حوزه نیوز: دیدار با شیخ احمد الزین از روحانیون اهل سنت و دوستان قدیمی امام موسی صدر که هم اکنون ریاست هیات امنای تجمع علمای مسلمین را عهده دار است و مدتی قاضی شرع صیدا بوده است، فرصتی فراهم آورد تا با او درباره امام موسی صدر به گفتوگو بنشینیم. احمد الزین در این مصاحبه از سویی با شوق به خاطرات خود با امام موسی صدر اشاره میکرد و از سویی دیگر با حسرت از ربوده شدن ایشان سخن میگفت. * بدون مقدمه میخواهیم برای ما از امام موسی صدر بگویید. دوست عزیز من! دوست عزیزتر از خودم را از دست دادم و لبنان رهبری بزرگ و در عرصه اسلام و تمدن یک اسلام شناس و روشن فکر را از دست دادیم. او. ناپدید شد و ربوده شد و این نقشه شومی بود که ما شاهد آن بودیم
* مهمترین اقدام امام موسی صدر را چه میدانید؟ امام موسی صدر آمد و مسلمانان شیعه را یکپارچه کرد و مؤسساتی را برایشان ساخت و آنها را از تبعیت کورکورانه و تسلط مناطق دیگر بر آنها رهانید و عملش منحصر در شیعه و مسلمانان شیعه نبود، او فراتر از این هم رفت تا بین شیعه و سنی وحدت ایجاد کند، سپس از این دعوت هم فراتر رفت تا همه را به وحدت ملی بین مسلمین و مسیحیان در لبنان دعوت کند و توانست با ذکاوت و بینشش تأثیر بزرگی بر لبنانیها بگذارد که میبینیم او در مساجد و مدارس و دانشگاهها سخنرانی میکرد وحتی وارد کلیساها شد و در کلیسا سخنرانی میکرد که درآنجا هم با عشق و علاقه به سخنانش گوش فرا میدادند. و به خاطر تقویت وحدت ملی میبینیم که هیأتی را در جنوب تشکیل میدهد که شامل سران طوائف اسلامی و مسیحی در جنوب لبنان میشود ودر آن افرادی چون مفتی اهل سنت، قاضی مذهب دروزی و اسقف اعظم کاتولیک و شخصیتهای ارشد مسیحی از ارتدکس حضور دارند. امام موسی صدر آنها را در این هیأت جمع کرد، تا به آنها بگوید که اسلام دین عدل و انسانیت است که بر اساس محبت و عدالت، بین تمامی قبایل مردمی جمع میکند. * خاطرهای از جلسات این هیأت به یاد دارید؟ وقتی عضو این هیأت در جنوب بودم، روزی به دیدار رئیس جمهور رفتیم همان روز خطاب به اسقفها و بزرگان با همین تعبیر گفت که " من از شما استقبال میکنم و خوش آمد میگویم و به شما افتخار میکنم و دوست دارم بواسطه شما به همه عالم نشان دهم و ثابت کنم که لبنان همان شهر فرهنگی و متمدن است که تمامی طوایف و ادیان را در بر میگیرد"، او این دعوت به وحدت اسلامی و ملی را گامی اساسی و مهم در مواجهه با اسرائیل و آروزوهایش میدانست چون صحیح نیست که ما فقط با سلاح به جنگ اسرائیل برویم، نیاز است که از سیاست وحدت استفاده کنیم، باید با هم تفاهم داشته باشیم و مانند یک هموطن در مقابل اسرائیل وحدت ملی داشته باشیم و در همین راستا مقاومت را تشکیل داد. اولین کسی که مقاومت را تأسیس کرد- قبل از مقاومت حزب الله- سید موسی صدر بود و او بود که گفت " اسرائیل عین شر است " و تعامل با او جایز نیست و حرام است. و همین چیزها بود که باعث شد برای ربودن موسی صدر توطئه کنند و فلسطین و لبنان و عربها وامت اسلامی او را، با آن شخصیت خاص، اندیشه ناب والتزامی که به اسلام و مقابله با اسراییل داشت از دست دادند.
وقتی اسرائیل به یکی از روستاها حمله کرد، ما زیر بمباران هواپیماهای اسرائیلی رفتیم و در مسجدش که ویران شده بود، وسط ویرانهها نماز خواندیم و او امام جماعت ما بود. این کار به خاطر این بود که به ملت و ساکنان آنجا تأکید کند و بخواهد که مهاجرت نکنند و به شهر خود باز گردند، هر چند که خانهها شان ویران شده باشد، چون هدف اسرائیل بیرون راندن لبنانیها از مرزها بود. امام موسی این را میدانست و به همین خاطر خودش رفت و فریاد زد : ای اهل جنوب بر گردید به روستا و شهرتان، تا اسرائیل نتواند با مهاجرت دادن شما، توطئه هایش را عملی کند. * آیا خاطرهای از حالات معنوی امام موسی صدر به یاد دارید؟ همچنین یادم میآید یکبار به همراه هیأتی از علماء به عربستان رفته بودیم و بارگاه پیامبر اکرم (ص) را در مدینه منوره زیارت کردیم، بعد هم به مکه مکرمه رفتیم و مشغول عمره شدیم، و از آنجا صحنهای در ذهن دارم که هرگز فراموش نمیکنم، در حال طواف خانه کعبه بودیم که دیدم، سید موسی پرده کعبه را گرفته است و گریه میکند، سه ـ چهار دور طواف کردیم و او در حالی که پرده را گرفته بود همچنان ایستاده بود و گریه میکرد، همچنین دیدیم که در مقابل پنجرههای مقام الرسول گریه میکرد. این صحنههای روحانی و وجدانی از سید موسی صدر را هرگز فراموش نمیکنم، مرد بزرگی بود.
* مهمترین ویژگی امام موسی صدر را چه میدانید؟ سید موسی صدر اولّاً عالم بی نظیری بود، آن هم عالم عامل، از علمش هم فقط به برای تحصیل و تحقیق و اندیشه استفاده نمیکرد، بلکه با عمل به علمش در حوزه فرهنگی، مدارس و مؤسساتی را افتتاح میکرد و در حوزه مسائل اجتماعی و مشاوره و پزشکی مؤسسات را تأسیس میکرد. پس او با این علمش در اجتماع زندگی میکرد. از نظر فرهنگی شخصی با فرهنگ و دارای بینشی وسیع بود به شکلی که تعجب بسیاری از شخصیتهای بزرگ چه مسیحی یا مسلمان یا سیاسیون را بر انگیخته بود. شخصیتی بسیار تأثیر گذار داشت. کسی که با او مینشست حتماً به حرفهایش خوب گوش میداد و او را بسیار مورد محبت قرار میداد. در شخصیت او جاذبهای سحر آمیز بود که خیلی کم در سایر مردم میبینی، از نظر اخلاقی هم بسیار ملتزم بود. ما را ترک کرد و حال آنکه پولی برای خانواده اش به جا نگذاشت. از خودش خانهای نداشت، با اینکه پولهای میلیونی به سویش میآمد اما در برنامههای عمومی و در خدمت به مسلمانان انفاق میکرد. ولی خودش در ساختمانی با خانواده اش زندگی میکرد و خانه شخصی نداشت. وقتی ناپدید شد همسر و خانواده اش پولی نداشتند تا جایی که برخی از خانوادههای پولدار مجبور میشدند هزینههای زندگی و تعلیم فرزندان سید موسی صدر را تأمین کنند. با اینکه اموالی را به دست میآورد، همه آنها را در برنامههای فرهنگی و خیریه و امور اجتماعی مصرف میکرد، این امام موسی صدر است.