بمبی كه پس از فرود گل كرد
در سال 64 روزهاى سخت و پر خاطرهاى را در بانه پشت سر مىگذاشتيم. در آن سال، هواپيماهاى رژيم بعث عراق، شهر بانه و مردم بىدفاع آن را به طور وحشيانه زير آماج حملات بمبها، راكتها و موشكهاى خود قرار مىدادند.
فارس: جنگنده بمبافكنهاى دشمن چند بار بانه را بمباران كردند كه در اين بمباران، دو بمب عمل نكرده بود؛ يكى از اين بمبهاى عملنكرده يا به اصطلاح تخريبچيان " گل كرده " پس از فرود بر بام تير چوبي منزلي واقع در تپه وسط شهر از سقف منزل عبور و تا نيمه بر زمين فرو رفته بود. رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس شجاعانه در مقابل هر خطري ايستادند و دست تجاوز دشمن بعثي را از سر ملت ايران كوتاه كردند. خاطره زير گواهي است بر اين مدعا. در سال 64 روزهاى سخت و پر خاطرهاى را در بانه پشت سر مىگذاشتيم. در آن سال، هواپيماهاى رژيم بعث عراق، شهر بانه و مردم بىدفاع آن را به طور وحشيانه زير آماج حملات بمبها، راكتها و موشكهاى خود قرار مىدادند. آن موقع من از نيروهاى واحد مهندسى و تخريب بانه بودم. كاشت و برداشت مينها و خنثى سازى بستهها و تلههاى انفجارى و ... به عهدهى نيروهاى مهندسى و تخريب بود. ما بواسطهى تجربياتى كه كسب كرده بوديم تا حدودى در خنثى نمودن بعضى از مينها و تلهها مهارت كافى و لازم را داشتيم ولى مسؤوليت و تخصصمان در حد خنثى ساختن بمبهاى عمل نكردهى هواپيماهاى دشمن نبود. در عين حال، برخى مواقع شرايط اقتضاء مىكرد كه به كارهاى خطر آفرين عجيب و غريبى مثل خنثى كردن بمبهايى كه هرگز با مكانيزم آنها آشنا نبوديم دست بزنيم. يك روز، جنگنده بمب افكنهاى دشمن چند بار بانه را بمباران كردند كه در اين بمباران، دو بمب عمل نكرده بود؛ يكى از اين بمبهاى عمل نكرده و يا به اصطلاح تخريب چيان " گل كرده " پس از فرود بر بام تير چوبي منزلي واقع در تپهي وسط شهر، از سقف منزل عبور و تا نيمه بر زمين فرو رفته بود. اهل فن خوب مىدانند كه در چنين مواقعى، خنثى ساختن بمبهاى گل كرده براى فرد يا افراد خنثى ساز، كار بسيار دشوار و ريسك بزرگ و خطرناكى محسوب مىشود و به قول تخريبچيان " اولين اشتباه ، آخرين اشتباه است " ولى به خاطر پيشگيرى از انفجار احتمالى بمب و حفظ جان اهالى محل، مجبور بوديم هر چه سريعتر بمبهاى عمل نكرده را خنثى كنيم. براى خنثي سازى و بيرون كشيدن بمب، تصميم گرفتيم از خودروى تويوتا وانت صاحب منزل كه از اكراد بانه بود استفاده كنيم. اين برادر اهل تسنن ما، به خاطر احساس خطرى كه از انفجار احتمالى بمب مىكرد در ابتدا اصلا حاضر نبرد خودرو و خودش را درگير ماجرا كند ولى بعد از اينكه او را نسبت به بىخطر بودن بمب قانع كرديم بالاخره تقاضاى ما را پذيرفت و كار را شرع كرديم، بدين صورت كه بمب فرو رفته را به وسيلهى طنابى بوكسل كرده و سپس با حركت دادن ماشين، آنرا را به آرامى از داخل زمين بيرون كشيديم. بچهها ديدند اين بمب به علت حجم و وزن زيادى كه دارد اصلا قابل حمل با تويوتا وانت نيست، لذا آنرا از بالاى تپه به سمت پايين غلتانده ولى ناگهان ديديم با سرعت به طرف منازل مسكونى نزديك مىشود. با مشاهدهى اين صحنه، وحشت عجيبى وجود همه را فرا گرفت، ليكن به لطف خدا، بمب در نقطهاى از حركت ايستاد و بلافاصله به كمك همديگر، آنرا بر روى آمبولانسى قرار داده و بالاخره از شهر خارج كرديم. وقتى مىخواستيم بمب را در بيرون شهر منفجر كنيم نظر شهيد نصرالهى (فرمانده سپاه بانه) بر آن شد كه به دليل آتش سوزى احتمالى محصولات كشاورزى وگندمهاى كشاورزان، تا يك ماه انفجار آن را به تعويق بيندازيم. حسب اين دستور، يك ماه بعد با اطلاع رسانى قبلى در سطح شهر، اين بمب را به همراه بمب ديگرى منفجر كرديم.