توهم دولت سايه با سرمايهگذاری 7 ميليارد دلاری
رئيس شوراي عالي حفظ امنيت و منافع ملي دولت سايه آمريكا!!! مي گويد: يك دستورالعمل 50 مادهاي مطرح بود از جمله ترور ... كه آتش اغتشاشات خياباني نخوابد و شعلهورتر شود و مجموعا 7 ميليارد دلار براي اقدامات اوليه براندازي تعيين شد. "
فارس: طي روزهاي اخير مستندي با عنوان "الماسي براي فريب " با موضوع نفوذ نيروهاي امنيتي كشورمان در قلب اپوزيسيون و ناكام گذاشتن يك پروژه عظيم براندازي جمهوري اسلامي توسط غرب و در رأس آن آمريكا و رژيم صهيونيستي پخش شد. افراد اصلي كه در اين پروژه براندازي از آنها نام برده شده، عبارت بودند از هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا، داگان رئيس سابق سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي(موساد)، جو بايدن معاون رئيسجمهور آمريكا، دنيس راس رئيس ميز ايران در وزارت خارجه آمريكا، سعود الفيصل وزير خارجه عربستان، معاون سفير فرانسه، مسئول ميز ايران در سازمان اطلاعات فرانسه، سفراي انگليس در بانكوك و فرانسه، مايكل لدين و تام جايكلن كارشناسان روابط خارجي آمريكا، عليرضا نوريزاده از اعضاي M16 و عامل سابق ساواك شاهنشاهي، محسن مخملباف عضو ستاد فتنه و رابط ستاد قيطريه، اميرحسين جهانشاهي عضو سازمان تروريستي موساد، حسن شرفي سخنگو و جانشين دبيركل حزب منحله دموكرات، عبدالله مهتدي دبيركل حزب منحله كوموله، مهرداد خوانساري وابسته به سازمان M16، رضا حسين بر نماينده يكي از گروههاي تجزيهطلب، موسي شريفي نماينده حزب منحله همبستگي اهواز و علاوه بر اين افراد نمايندگان سازمان منافقين، سلطنتطلبها، تجزيهطلبهاي تودهاي، جريانات ضدفرهنگي و اخلاقي فاسدو... آنچه در ذيل ميآيد، گزارش اختصاصي خبرگزاري فارس از اين مستند است: در ابتداي اين مستند تصاويري از بنياد موسوم به دفاع از دموكراسي در واشنگتن آمريكا پخش شد. مايكل لدين نومحافظهكار تندرويي است كه در شوراي مديريت بنياد دفاع از دموكراسي يا همان FDD در كنار افرادي چون استيو فروست مدير پيشين FBI، جيمز وسي رئيس پيشين سيا و چند سناتور كنگره به تصميمسازي درباره خرابكاري در ايران مشغولند. جمله اي از اين افراد پخش شد: چه چيزي مؤثر خواهد بود؟ آيا راه حل بهتر يك جنگ سايبري است كه شامل ويروسهاي پيچيدهاي مانند استاكسنت ميشود؟ مايكللدين كارشناس روابط خارجي آمريكا ميگويد: سرويسهاي جاسوسي در ايران هستند و آنقدر كه من ميتوانم بگويم از دهه 70 ميلادي در آنجا بودهاند اما هميشه اشتباه كردهاند. تام جايكلن كارشناس ديگر روابط خارجي آمريكا نيز ميگويد: قصد ندارم در اين مورد بحث كنم كه حمايت از اپوزسيون دموكراتيك و با سران اپوزسيون ايران كار آساني است و يا اينكه همه مشكلات ما را حل ميكنند. آنها در اين جلسه 3 ساعته مصوب ميكنند كه طرحي به نام "دولت در تبعيد " را كليد بزنند. مايكل لدين مدعي ميشود كه اين طرح نظرات مردم را تغيير خواهد داد. بر اساس اين طرح دولت در تبعيد بايد توسط يك فرد با سوابق اجتماعي و مذهبي پياده سازي شود تا بعد تبليغاتي آن مضاعف گردد. اين طرح براي اجرا به معادن امور خاورميانه و مشاور اوباما يعني دنيس راس محول ميشود؛ البته دنيس راس كه نامش با اسراييل عجين شده است در جلسهاي در لابي صهيونيستي آيپك از آنها هم مشاور ميگيرد و در شهريور ماه 88 پروژه وارد فاز اجرايي ميشود. سرويس جاسوسي آمريكا دنيس راس را از وجود فردي ايراني با مشخصات مورد نياز طرح دولت در تبعيد مطلع ميكند كه به نظر مأموران ميتواند نقش اول طرح نامبرده باشد اين فرد كه در دادوستد الماسهاي كم ياب تخصص دارد، در كارنامه خود سوابق و سنوات امنيتي و انقلابي هم دارد. سفارت آمريكا در بانكوك مذاكرات مقدماتي را براي مجاب كردن اين فرد آغاز ميكند. در بخش ديگري از اين فيلم تصويري از محمدرضا مدحي عامل وزارت اطلاعات كه بين اپوزيسيون جمهوري اسلامي نفوذ كرده است پخش ميشود. وي در اين تصاوير ميگويد: "خانمي از سفارت آمريكا به من مراجعه و تقاضاي ملاقات كرد. ما رفتيم و با اين خانم ملاقات كرديم و او به من گفت از سفارت آمريكا آمدهام و شروع كردند ابتدا علت ورود من را سؤال كردند بعد به گذشته اشارهاي كردند و ما هم گفتيم گذشته ما هر چه بوده الان اينجا آمديم فقط براي تجارت. " دستگاه اطلاعاتي كشور كه اين تحركات را به دقت زير نظر دارد، به ويژه بعد از تصويب طرح "دولت در تبعيد " حركات آمريكاييها را دنبال ميكند و مدحي را كه وارد اين بازي شده با ظرافت و پيچيدگي تمام سعي ميكند در حلقه فريب دستگاه امنيتي براي طرح دولت در تبعيد آمريكايي ها هدايت كند. در شرايطي كه غبار فتنه فضاي كشور را گرفته بود و اين توطئه با اغتشاشات خياباني در فضاي دروني كشور كليد خورده بود، وي جنبشي را به نام "جنبش جمع ياران " تأسيس ميكند و مدعي ميشود كه هزاران نفر از نيروهاي نظامي و امنيتي داخل كشور در آن عضويت دارند و با او و اهدافش همراهي ميكنند. مدحي در گفتوگويي با راديو زمانه اظهار ميكند كه همچنان 20 هزار نفر در سپاه پاسداران ايران با شما عضو جنبش جمع ياران هستند. در تصاوير ديگري كه در اين مستند پخش ميشود، مدحي را پس از بازگشت به تهران نشان ميدهد. وي در اين فيلم ميگويد: "اين خانم اصرار داشتند كه رابطهاي بين ما و سفارت آمريكا براي ادامه همكاري برقرار شود. گفت كه ما سفارت آمريكا را براي شما تدارك ديدهايم و مسئولين آن جا هستند و ميخواهند با شما صحبت كنند. ما با آنها رفتيم سفارت آمريكا. چند نفري نشسته بودند از جمله يكي از ژنرالهاي پنتاگون نشسته بود علاوه بر ديپلمات ها و صحبتهايي را شروع كردند و مواردي مطرح شد در ارتباط با نوع همكاري در نهايت جواب نه را از من شنيدند. " اما سفر نابهنگام اين فرد به عربستان سعودي مانع از ادامه مذاكرات در بانكوك ميشود. مدحي ادامه ميدهد: "اينها خيلي اصرار داشتند كه با من ارتباط برقرار كنند مصاحبههاي را ميگذاشتيم افراد مختلفي را واسطه گذاشتند تا ما بالاخره رفتيم سعودي. " مدحي در بدو ورودش به عربستان به اصرار سفير آمريكا با وي در يك هتل ملاقات ميكند و در آن جا سفير آمريكا مصرانه از او ميخواهد تا از فتنه به وجود آمده در ايران حمايت كند. در بخش ديگري از اين فيلم مدحي خاطرنشان ميكند: "صحبتها، مذاكرات و گفت و گوهايي شد. او ميگفت روي تمام كمكهاي ما حساب كنيد. ايالات متحده به شما و همراه شماست من به شما خوش آمد ميگويم و چندين با اين جمله را تكرار كرد. گفتند ميخواهند شما را با يك شخص مهم آشنا كنند كه براي من سؤال شد اين شخص مهم كيست؟ و ما را به خانم هيلاري كلينتون آشنا كردند. سعود الفيصل وزير خارجه عربستان بود. خانم هيلاري كلينتون بود و من و يك مترجم كه نشتيم جلسه گذاشتيم و صحبت كرديم. بعد خانم كلينتون گفتند من ميخواهم با ايشان تنها صحبت كنم. ايشان بسيار مشتاق شدند كه ما را در آمريكا ببينند. قرار شد ما همكاري مشترك را با ايالات متحده آمريكا و جنبش جمع ياران كه دبير كلش بنده باشم در جهت ادامه قضيه فتنه با اينها داشته باشيم. از آن جا جريان فتنه داخل كشور و براندازي را هدايت و كمك كنيم. " در اين سفر علاوه بر سفير آمريكا، سفير انگليس و معاون سفير فرانسه نيز از جمله رايزنهايي بودند كه طي مدت 3 روز در چندين نوبت پياپي با مدحي به گفت و گو پرداختند تا وي به يكي از كشورهاي غربي پناهنده شود. پس از چند ديدار و تطميع نامبرده، بالاخره چراغ سبز وي ديدارهاي بعدي را مهيا ميسازد. مدحي ميگويد: "ما با يك هواپيماي تقريبا اختصاصي عازم آمريكا شديم. " زمينههاي انتقال مدحي به آمريكا و مشخصا واشنگتن فراهم ميشود. مدحي پس از توقف كوتاه در لسآنجلس و پرواز به واشنگتن با اسكورت ديپلماتيك و خودرويي به پلاك 85 به ويلايي در حومه واشنگتن ميرود. در بخش ديگري از فيلم مدحي خاطرنشان ميكند: "با هواپيماي اختصاصي به واشنگتن سفر كرديم و آقاي دنيس راس با ماشين تشريفاتي ليموزين براي استقبال من آمده بود. سوار ماشين شديم و در يك ويلايي مستقر شديم. اولين كسي كه در آنجا ديديم آقاي جوبايدن معاون رئيس جمهور آمريكا بود. بسيار خوشحال و مسرور بود. خب جريان فتنه شعلهور است. از طرفي هم يك گروه پيدا شده مخالف نظام و ايشان گفتند روي تمام كمكهاي ايالات متحده ميتوانيد حساب كنيد ما همه رقم شما را حمايت و پشتيباني ميكنيم. " دنيس راس در آنجا به تفصيل با مدحي گفتوگو ميكند و وظيفه مدحي را در اجرايي شدن پروژه به او گوشزد ميكند. مدحي: "ارتباط ما ديگر بيشتر با دنيس راس ادامه پيدا كرد. " در حالي كه جريان فتنه در كشور دست و پا ميزند و آمريكاييها قصد دارند از اين جريان به عنوان كاتاليزور در پروژه براندازي خود استفاده كنند، توافقات اوليه حاصل ميشود. مدحي(پس از بازگشت در تهران): "بحث دولت در تبعيد از تقريبا يك سال گذشته مطرح بود و به عنوان حكومت مخفي مطرح بود. همه پازلهايشان تكميل بود يك گروهي به نام نظامي امنيتي از داخل را كم داشتند و اين هم كه پيوست، ديگر جاي ضعف نداشتند و ديگر عجله كردند براي اعلام دولت در تبعيد براي سرنگوني سريع و بدون فوت وقت نظام جمهوري اسلامي ايران. " آمريكا براي انحراف افكار عمومي از نقشه از پيش طراحي شده خود، بليط پاريس را به او ميدهد. مدحي: "مدتي از اين ماجرا گذشت مكاتبات نامهاي ميشد براي دولت در تبعيد كه من نامهاي برايشان نوشته بودم و دعوت شد از ما كه برويم فرانسه. " ورود محمدرضا مدحي به پاريس با ديدارهايي با دست اندركاران چند سايت ضدانقلاب همراه ميشود. مدحي گفت: "آقاي دنيس راس گفتند كه يك جلسه به نام گوآدالوپ در فرانسه قرار است برگزار شود. شما به عنوان نماينده تامالاختيار ما ميرويد به در آن جلسه شركت ميكنيد. گوآدالوپ1 براي باقي ماندن حكومت طاغوت بود و گوآدالوپ2 براي براندازي جمهوري اسلامي. " از اين جا به بعد بيشتر كارها را دو عنصر ضدانقلاب يعني اميرحسين جهانشاهي و مهرداد خوانساري به عهده ميگيرند. مدحي: "وقتي ما به آن جا رسيديم با آقاي مهرداد خوانساري و آقاي اميرحسين جهانشاهي نشست گذاشتيم و قرار ملاقات گذاشتيم در جايي. شروع كرديم به مذاكره كردن كه شما چه داريد و ما چه داريم. " جهانشاهي، ايرانيتبار ثروتمندي است با تابعيت اسرائيلي-فرانسوي كه سرمايههاي شبههناك زيادي در تلآويو دارد. پدر او نيز از فعالان جريانهاي فاسد نزديك به اشرف پهلوي و از رابطين سرويس اطلاعاتي فرانسه بود. مدحي: "اميرحسين جهانشاهي 9 سال در اسرائيل براي چنين روزي دوره ميبيند. دقيقا 9 سال اسرائيليها او را پرورش دوره و آموزش ميدهند. به او سياست و فارسي نوشتن و فارسي صحبت كردن ياد ميدهند. " البته نبايد به راحتي از كنار اين توهم القا شده در جهانشاهي گذشت. در ادامه اين فيلم صوت گفتوگوي جهانشاهي با يكي از راديوهاي خارجي درباره مدحي پخش ميشود : "ما وارد حكومت شديم. آنها هنوز وارد ما نشدهاند و نخواهند شد. " مهرداد خوانساري نيز ليدر يكي از شاخصههاي ضدانقلاب در لندن و رئيس يك دفتر به اصطلاح مطالعاتي است كه تمام هزينههاي اين دفتر توسط سرويس جاسوس MI6 تامين ميشود. همچنين در ادامه فيلم سخنراني مهرداد خوانساري در تجمع ضدانقلاب در پاريس در سال 88 پخش ميشود. وي در اين سخنراني ميگويد: "اين مهم نيست كه چه گروهي يا چه كسي پيش قدم است مهم اين است كه به هدف خودمان برسيم. " مدحي: "خوانساري يكهتاز سلطنتطلبها و مغز متفكر جهانشاهي است. " (در اين قسمت تصاويري پخش ميشود كه مدحي در كنار جهانشاهي در پاريس نشسته است.) اين ويدئويي است از جلسه خصوصي مدحي با يكي از رابطين آمريكا يعني جهانشاهي. جالب اينكه نفر سوم كه پشت دوربين قرار دارد كسي نيست جز مهرداد خوانساري كه او هم در جلسهاي محرمانه براي توافق اوليه در راستاي تشكيل دولت در تبعيد حضور داشته است. مدحي با اشاره به اين فيلم ميگويد: "اينجا پاريس است. 9 دسامبر 2010 يك ربع بعد از شب به وقت محلي در دفتر كار اميرحسين جهانشاهي. در اين فيلم در كنار من، اميرحسين جهانشاهي و پشت دوربين مهرداد خوانساري قرار گرفته است. " در اين ويدئو كه يك جلسه محرمانه است، مدحي به جهانشاهي و خوانساري دست ميدهد و ميگويد در اين جا شروع اتحاد دو كار داخل و خارج را اعلام ميكنيم. ما سه نفر متحديم و شما هم با ماييد و ما هم با شماييم و فقط خواهش ميكنم ما را پيش دوستان بدقول نكنيد و ميدانم نميكنيد و ازدوستان هم خواهش ميكنم ما را پيش شما بدقول نكنند و ميدانم نميكنند. در پايان اين ويدئو جهانشاهي و مدحي تاكيد ميكنند كه اين فيلم نبايد پخش شود. پس از اين توافق، مدحي به سوژه پروپاگانداي رسانههاي غربي تبديل شده و صدها خبر از او منعكس ميشود. در ادامه اين مستند به گزارش صداي آمريكا، تلويزيون اسرائيل و اظهارات نوريزاده درباره مدحي اشاره شده است. در بخش ديگري از اين مستند گفتگوي جهانشاهي با يكي از راديوهاي خارج كشور درباره مدحي پخش ميشود: "تمام كساني كه با ما متحد ميشوند تمام كارهايي كه كردهاند را ما چك ميكنيم و تمام شبكههايي كه دارند را بررسي و كنترل ميكنيم و وقتي به من رسند با آنها صحبت كنم كه همه چيز مطمئن شده باشد. بنابراين سردار كه اينجا بودند همه گذشتهشان و همه كارهايي كه كردهاند و همه امكاناتشان بررسي شده و صددرصد مطمئن است. ما وارد حكومت شدهايم. آنها وارد ما نشدهاند هنوز و نخواهند شد! " در ادامه اين مستند، تصاويري از نوريزاده ضدانقلاب معروف پخش ميشود. وي در اين ويدئو ميگويد: "هر تحليلگري و هر برنامهسازي منبع دارد. بسياري از آدمهاي منابع من در درون دستگاهند. بدون آنها ما كاري نميتوانيم بكنيم. تكيه بر اطلاعات آنها كردهايم و شما را روشن كرديم. محقق يك ايميل برايم ميفرستاد از وسط و قلب امنيت خانه و فاش ميكرد براي من. محقق الان با ماست. اون فرد محمدرضا مدحي است. " اما از فخرفروشي همه اين رسانهها به خاطر مصاحبه با مدحي كه بگذريم، از ذوقزدگي تلويزيون اسرائيل نميتوان گذشت كه مصاحبه او را بيش از 10 بار در يك روز نشان ميدهد و وي را به تيتر يك خبر رسمي اين رژيم مبدل ميكند. مدحي: "ما تصميم گرفتيم با جريان سياسي اقتصادي جهانشاني كه عقبهاش اسرائيليها و فرانسويها و انگليسيها بودند و جريان نظامي امنيتي كه ما باشيم اتحاد و ائتلافمان را از طريق رسانههاي تصويري اعلام كنيم و اين را پخش كنيم كه اين امر در هتل آتلانتيك در پاريس در محل كار آقاي اميرحسين جهانشاهي صورت گرفت در طبقه پنجم در اتاق 5-7، 506 و 510 تا مقدمهاي باشد براي كنفرانس. " در بخش ديگري از مستند الماسي براي فريب، تصاويري از گزارش صداي آمريكا پخش ميشود. گوينده اين گزارش ميگويد: "در يك كنفرانس مطبوعاتي در پاريس امير جهانشاهي، مهرداد خوانساري و محمدرضا مدحي وضعيت امروز ايران را براي روزنامهنگاران توضيح ميدهند. از آنجا كه اين كنفرانس بيشتر به معرفي و گفتههاي آقاي مدحي اختصاص يافته دوربين و ميكروفون را به سمت او ميبريم. " مدحي با اشاره به فيلم اين كنفرانس مطبوعاتي: "اينجا كنفرانس مطبوعاتي است كه اعلام رسمي و عمومي اتحاد و همكاري مشترك بين جنبش جمع ياران و حركت موج سبز كه تمام اپوزسيونها به دستور سرويسهاي بيگانه زيرمجموعه اين اپوزسيون يا همان موج سبز قرار گرفته بودند به تمام دنيا صورت ميگيرد. 3 نفر از نمايندگان دولت فرانسه در آن كنفرانس حضور داشتند كه چهره دو نفرشان مشهود است. يكي آقاي سگال است مسئول يكي از بزرگترين شركتهاي هواپيماهاي جنگي كه از جمله هواپيماي ميراژ 2000 را توليد ميكند و در كنارش آقاي منوآل است كه سازنده يكي از شركتهاي تسليحاتي فرانسه است و نفر ديگري هم كه در تصوير نيست، نماينده آقاي ساركوزي در جلسه است. " نوبت گوادولوپ فرا رسيده است. گوادولوپ نام جزيرهاي است كه در سال 1979 اولين كنفرانس ضد ايراني براي نجات محمدرضا پهلوي با حضور برخي از سران كشورهاي غربي و سرويسهاي اطلاعاتيشان در آن برگزار شد. حالا آخرين مقدمات كنفرانس گوادولوپ در حال فراهم شدن است آن هم با حضور همه اعوان و انصار ضد انقلاب. كنفرانسي كه از نمايندگان موساد تا عروسكهاي خيمهشببازي اين نمايش ضد ايراني در آن حضور دارند. در اين قسمت مستند، تصاويري از نشست بزرگ ضد انقلاب در پاريس چند روز قبل از كنفرانس گوادالوپ2 پخش ميشود كه عليرضا نوريزاده از اعضاي M16 و عامل سابق ساواك شاهنشاهي، محسن مخملباف عضو ستاد فتنه و رابط ستاد قيطريه، اميرحسين جهانشاهي عضو سازمان تروريستي موساد، حسن شرفي سخنگو و جانشين دبيركل حزب منحله دموكرات، عبدالله مهتدي دبيركل حزب منحله كوموله، مهرداد خوانساري وابسه به سازمان M16، رضا حسينبر نماينده يكي از گروههاي تجزيهطلب، موسي شريفي نماينده حزب منحله همبستگي اهواز و علاوه بر اين افراد نمايندگان سازمان منافقين، سلطنتطلبها، تجزيهطلبهاي تودهاي، جريانات ضدفرهنگي و اخلاقي فاسد نيز حضور دارند. در اين نشست همچنين فردي به نام همل، مسئول ميز ايران در سازمان اطلاعات فرانسه و نماينده ساركوزي كه هماهنگي كنفرانس را نيز برعهده دارد، حضور داشت. مدحي درباره اين گردهمايي بزرگ ضدانقلاب ميگويد: "صبح روز دوشنبه بود كه جلسه گوادالوپ شروع شد و كميته آزادي كار خود را شروع كرد و معرفيها انجام شد. نمايندگاني از كشور آمريكا علاوه بر من كه نماينده تامالاختيار بودم آمده بودند. نمايندگاني از اسرائيل، آلمان و يازده كشور ديگر در اين جلسه حضور داشتند. " هيچ ضد انقلابي حاضر نميشود براحتي از چنين سوژه داغي بگذرد. سازگارا و نوريزاده تنها چند تن از كساني هستند كه با او همپيمان مي شوند. در ادامه تصاويري از محسن مخملباف در نشست بزرگ ضد انقلاب در پاريس پخش ميشود. وي در اين كنفرانس ميگويد: "اين پروژه تحقيقاتي ملي پس از يك سال به يك ديگرآگاهي از سوي مردم جهان منجر شده است. " سازگارا هم كه در اين جلسه حضور ندارد و در ماموريت ديگري به سر ميبرد پيامي را ارسال ميكند كه توسط فردي خوانده ميشود. همچنين در بخش ديگري از مستند تصاويري از جهانشاهي در حاشيه نشست بزرگ ضد انقلاب در پاريس پخش ميشود كه در اين تصاوير ميگويد: "امروز براي اولين بار در اين 30 سال، شخصيتها و مسؤلان اوليه اپوزسيون در خارج و داخل در يك جا جمع شدهاند براي اولين بار همهمان در يك جا به يك زبان گفتيم مبارزه خواهيم كرد و مهمترين چيز اين است كه از امروز اپوزسيون خارج و داخل وجود ندارد. اپوزسيون خارج و داخل يك چيز را ميخواهند. " آري، ضد انقلاب خارج و داخل از تجزيهطلب تا خواننده كابارهاي و باقيمانده پهلوي يك هدف داشتند و آن براندازي نظام جمهوري اسلامي با پياده سازي طرح آمريكايي صهيونيستي دولت در تبعيد بود. اما ويژگيهاي دولت در تبعيد چه بود و از چه ساختارهاي سياسي، اهرمهاي عملياتي و سرمايهاي برخوردار بود؟ مدحي در اين باره ميگويد: "دولت در تبعيد يك مانيفست و يك گذشته و قانون اساسي داشت. متشكل شده بود از دولت موقت و شوراي حفظ امنيت و منافع ملي. بنده به عنوان رئيس شوراي عالي حفظ امنيت و منافع ملي منصوب شدم و اميرحسين جهانشاني به عنوان جانشين من بود. قرار بود ما 15 نفر از اعضاي جنبش جمع ياران از داخل سيستم اسم بدهيم و 15 نفر هم آنها براي تشكيل شوراي حفظ امنيت و منافع ملي اسم بياورند و دولت موقت كه زير مجموعه آن قرار ميگرفت، افرادي بودند از چهرههاي مختلف در داخل و خارج كه براي سمتهاي مختلف در نظر گرفته شده بودند. تقريبا همه چيز تكميل شده بود و چيزي نبود الا اقدام عملي براي براندازي. " اما اين طرح يك شاخه ديگر با عنوان فريب ديپلماتهاي ايراني هم داشت كه بر اساس آن در برخي ديپلماتهاي سطح پايين نفوذ ميشد تا آنها را فريب دهند كه در جز به يك مورد كه ديپلمات مذكور خواهرزاده يكي از سران فتنه بود و 2 مورد ديگر، اين شاخه از طرح در بقيه موارد ناكام و عقيم ماند. حالا ديگر اين طرح به تصويب اسپانسر اسرائيلي يعني رئيس موساد، داگان هم رسيده بود و وقت اجرا فرا رسيده است. مدحي ميگويد: "با تصويب اعضاي گوادالوپ و تاكيد داگان و دبيري سعيدعون از اعضاي سياسي رژيم اشغالگر قدس مصوب شد كه دولت در تبعيد اعلام شود. " اما در گوادالوپ 2 چه گذشت و چه برنامهريزيهايي صورت گرفت؟ مدحي: "يك دستورالعمل 50 مادهاي بود از جمله ترور ... (صداي بوق براي مشخص نشدن نام فرد مورد نظر براي ترور) كه آتش اغتشاشات خياباني نخوابد و شعلهورتر شود و مجموعا 7 ميليارد دلار براي اقدامات اوليه براندازي تعيين شد. " آري. دلارهاي كثيف در كنار هم انباشته ميشود تا جرياني را مديريت كند كه فتنه و اغتشاش در كشور خاموش نشود و به سرانجامي تلخ براي ملت تبديل شود و اين هم با همنوايي ضد انقلاب در يك صف براي مقابله با ملت آن هم با سوء استفاده از نمادهاي ملي همراه بود. نكته قابل توجه اين است كه مدحي شايد تنها كسي از شركتكنندگان در اين كنفرانس نباشد كه در تهران مصاحبه كرده و از پشت پردهها گفته، به زودي اسناد و شواهدي ديگر از پشت پردههاي ضد انقلاب بازگو خواهد شد. مقارن با اين جلسات فتنه در كشور كماكان در حال دست و پا زدن بود و دستگاه امنيتي با وجود اطفاي اين فتنه، همه اين كنفرانسها را هم كنترل و خنثي ميكند. دستگاه امنيتي كشورمان كه از ابتدا اين پروژه آمريكايي را رصد ميكرد وارد عمل ميشود و باتلاشهاي بسيار الماس فريب را از حلقه فريبي كه براي ضد انقلاب طراحي شده بود نجات ميدهد. مدحي در اين باره ميگويد: "قرار بر اين شده بود كه ما در منطقه يا محله يا پادگاني به نام سكلين در اسرائيل مستقر شويم و همچنين افرادي كه در خارج از كشور بودند در آنجا مستقر شوند و فرماندهي آن گروه در اختيار ما باشد و آن را هدايت كنيم براي ضربه زدن، ايجاد ناامني، اغتشاش و آشوب وبمبگذاري، ترور، حذف فيزيكي و مسائل مختلف تا كودتا. در اين جا بود كه ما وقتي اين مسئله را به داخل انتقال داديم، داخل اقدام نجات را انجام داد و ما را به داخل كشور برگرداند. " جهانشاهي كه به دوستان صهيونيستي نويد كامل شدن اين پروژه را همزمان با ورود مدحي به تلآويو داده بود حالا احتمالا در عين ناباوري در حال مشاهده اين مستند است. جهانشاهي در مصاحبه با صداي آمريكا: "وظيفه ما و موج سبز و جناب سردار و افرادي كه با او هستند و به ما وصل شدهاند بوجود آوردن شرايط به زانو كشيدن جمهوري اسلامي است. " شايان ذكر است مدحي در بين ضد انقلاب با عنوان سردار مشهور بوده است. مدحي با اشاره به مصاحبه جهانشاهي با صداي آمريكا: "جهانشاهي در مصاحبه با صداي آمريكا اعلام ميكند كه قول ميدهيم ظرف يك سال براندازي جمهوري اسلامي صورت پذيرد و اشاره ميكند كه با قدرت نيروهاي مدحي اين امر صورت ميگيرد. " در پايان چند نكته در پروژه الماسي براي فريب از اهميتي خاص برخوردار است كه ضرورت ورود دستگاه امنيتي براي طراحي عمليات فريب را بيشتر نمايان ميكند. مدحي: "30 سال سرويسهاي غربي آمريكايي، انگليسي، فرانسوي و غيره آمدند روي اپوزيسيونهاي سخت و نرم سرمايهگذاري كردند و آنها را پرورش دادند و بزرگشان كردند. " دستگاه امنيتي به محض آنكه از تشكيل جنبش جمع ياران مطلع ميشود، سعي ميكند تا اين حركت را كه توسط مدحي كليد خورده به نفع خود تصاحب كند و آن را در جهت مديريت طرح دولت در تبعيد به كار گيرد. مدحي: "بنده نماد جنبش جمع ياران بودم. " اين پاتك هوشمندانه به توطئه بزرگ دولت در تبعيد كه همه سرويسهاي جاسوسي دشمن و ضد انقلاب در لواي آن پنهان بودند با يك اقدام استراتژيك به تاخير افتاد و فرسايشي شدن آن موجب شد تا نتايج اين طرح به حداقل كاهش يابد و سپس با نجات الماسي كه براي فريب انديشيده شده بود نقشهاي را كه آنان الماس خود ميخواندند با الماس ديگر منهدم شد.