نامه فریدون عباسی به آمانو
ایسنا: رييس سازمان انرژي اتمي كشورمان در نامهاي به مديركل آژانس با بيان اين كه آژانس ملزم است رسما اعلام كند كه برنامه كار به طور كامل اجرا شده است و بنابراين اجراي پادمانها در ايران بايد به شكلي معمول انجام گيرد، خاطرنشان كرد: پس از اعلام اين موضوع از سوي آژانس، ايران آماده خواهد بود پرسشهاي مربوط به فعاليتهاي هستهيياش را دريافت كند و اگر ابهامي باشد درصدد رفع آن برآيد. متن نامهي فريدون عباسي به يوكيا آمانو ـ مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي ـ به شرح زير است: « عاليجناب، در پاسخ به نامهي شما مورخ 6 مي 2011 افتخار دارم تا آنچه در پي ميآيد را به اطلاعتان برسانم: 1 ـ جمهوري اسلامي ايران همواره پايبندي كامل و احترام به همهي تعهدات بينالمللي، از جمله تعهداتي كه تحت معاهده منع اشاعه تسليحات هستهيي (NPT) به آن منتسب است را نشان داده است. به اين دليل آژانس بينالمللي انرژي اتمي بارها نبود انحراف جمهوري اسلامي در تمامي فعاليتهاي مرتبط با مواد هستهيي را در گزارشات سالانهاش به شوراي حكام و نيز گزارشات اجراي پادمانها كه در آن همواره بر ماهيت صلحآميز همهي فعاليتهاي هستهيي جمهوري اسلامي ايران تاكيد شده است، روشن كرده است. 2 ـ در بسياري موارد جمهوري اسلامي ايران دلايلي را روشن كرده است كه بر اساس آن قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران، غيرقانوني و غير قابل پذيرش است و مغرضانه مفاد اساسي انپيتي، توافقنامه پادمان و قواعد غيرقابل بحث حقوق بينالملل را نقض ميكند. شما كاملا آگاهيد كه چطور پرونده فعاليتهاي هستهيي صلحآميز جمهوري اسلامي ايران، تحت فشار سياسي برخي دولتهاي غربي و با بياعتباري كامل مفاد انپيتي، توافقنامه پادمان و ماده 122 اساسنامه آژانس، دستكاري شد تا به شوراي امنيت سازمان ملل منتقل شود؛ شوراي امنيت به ناحق و به صورت غيرقانوني و در تضاد آشكار با منشور سازمان ملل و با اقدامات سياسي زيانبار در قطعنامههايي را عليه جمهوري اسلامي ايران تصويب كرد. 3 ـ با نهايت تاسف براي شوراي امنيت كه درظاهر نگهبان صلح و امنيت بينالملل است ـ به غير از محدوديت نامحسوس براي فعاليتهاي هستهيي صلحآميز جمهوري اسلامي ناشي از تصميمات نابرابر، غيرمنصفانه و خصمانه منبعث از آن ـ واقعيت شرمآور قطعنامههايي معروف را مهيا كرد كه راه را براي ترور و شهادت دانشمندان، عالمان و محققان ايراني توسط تروريستهايي كه تحت حمايت كامل برخي دولتها و يا رژيمها فعاليت ميكنند، گشود. از طرف ديگر آژانس از مفاد اساسنامه منحرف شده و همچنان ميشود و براي كارشناسان و تكنسينهاي هستهيي ايراني در سمينارها، كنفرانسها و نشستهاي ويژه ايمني هستهيي محدوديتهايي ايجاد ميكند. مساله اين است كه شوراي امنيت و آژانس كجا ملزم ميشود كه در تناقض با اختيارات حقوقياش رفتار كند كه به حقوق لاينفك يك دولت عضو منجر و باعث محدوديتهاي نامنظم و محدوديتها ميشود. 4 ـ جمهوري اسلامي ايران همواره بر پايبندي كامل خود به تعهدات بينالمللي تاكيد كرده و چنين واقعيتي را در عمل ثابت كرده است كه نمونهي بارز آن پايبندي كامل كنونياش به برنامهي كار (INFCIRC/711) است، در اينجا ترديدهايي وجود دارد كه آيا آژانس به تعهدش تحت برنامه كار متعهد بوده است يا خير. همانطور كه در بيانيهها و اعلاميههاي بسياري از دولتهاي عضو بهويژه جنبش غيرمتعهدها (نم) تاكيد شده است، آژانس ملزم است مطابق مداليتههاي پذيرفته شده كار كند و رسما پايان برنامه كار را اعلام كند. 5 ـ نكتهي بسيار تاسفبار ديگر ضعف آژانس در تامين امنيت و جلوگيري از نشت اطلاعات محرمانه و سري كه در مذاكرات و بازرسيها در اختيار بازرسان و مقامات آژانس قرار ميگيرد، است. نم به طور رسمي نارضايتي از اين مساله را به اطلاع شما رسانده و اتخاذ تدابير صحيح براي امنيت اطلاعات محرمانه دولتهاي عضو را خواستار شده است. بدون ترديد اين منجر به نهايت بياعتمادي بسيار ايران در برابر آژانس شده است. نمونهي بسيار واضح اين نقص سيستماتيك در داخل آژانس، ترور دانشمندان ايراني است كه در قطعنامههاي شوراي امنيت مبتني بر اطلاعات در دسترس آژانس از آنها نام برده شده است. ما عميقا نگرانيم كه مسووليت محول شده توسط دولتهاي عضو به آژانس، دست كم در راستاي امنيت اطلاعات دولتهاي عضو، به شكل قابل توجهي تحليل ميرود. انتظار بالاي دولتهاي عضو از محضر شما رفع اين بياعتمادي و احياي محيطي سرشار از اعتماد به آژانس است. 6 ـ همانطور كه در نامهي 6 مه 2011 شما به توافق ميان جمهوري اسلامي ايران و آژانس براي اعمال پادمانها در رابطه با انپيتي (INFCIRC/214) اشاره كردهايد كه مبناي همكاري ميان ايران و آژانس است، ايران همواره به آن توافق به طور كامل متعهد بوده و خواهد بود و به همكاري با آژانس منحصرا مطابق با اين توافقنامه ادامه خواهد داد. آژانس در عوض هيچ حقي براي درخواست ابزارها و تدابيري بيش از دامنهي توافق جامع پادمان ندارد و نخواهد داشت. 7 ـ طبق قطعنامه "تقويت پادمانها" كه توسط پنجاه و سومين مجمع عمومي آژانس تصويب شد (GC(53)/RES/14) آژانس ملزم است «گزارشات فني و مبتني بر واقعيات بيطرفانه را به شوراي حكام و مجمع عمومي دربارهي اجراي پادمانها با ارجاع مناسب به مفاد مربوط توافقنامه پادمان» ارايه دهد. بنابراين اين قطعنامه به دبيرخانه آژانس اختيار آماده كردن گزارشاتش و نه اتخاذ تدابيري مغاير با اختياراتش بر اساس اساسنامه را ميدهد. 8 ـ در رابطه با درخواست شما دربارهي «مطالعات ادعايي و ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران» يادداشتهاي ايران در گزارشات فصلي شما به شوراي حكام تحت سند INFCIRC و همچنين اسناد INFCIRC/805 و INFCRC/810 و INFCIRC/817 بار ديگر مورد اشاره قرار گرفته است. براي اطلاع بيشتر شما بايد عنوان شود كه: 1/8 . ايران طبق موافقت با مداليته، براي حل مسائل باقيمانده يعني برنامه كار گام بزرگي به سمت جلو برداشت. برنامه كار پس از مذاكرات بسيار مفصل و سنجيده در تاريخ 27 اوت 2007 با آژانس منعقد شد. 2/8 . طبق بخش III برنامه كار و تحت عنوان «مطالعات ادعايي»: «ايران بار ديگر تاكيد كرد كه اين مطالعات ادعايي را اتهاماتي بياساس و داراي انگيزه سياسي در نظر ميگيرد. آژانس در هر حال دسترسي به اسنادي كه در رابطه با پروژه نمك سبز آزمايش انفجاري با قدرت بالا و وسيله ورود مجدد موشك به جو در اختيار دارد را براي ايران فراهم كرد». همچنين عنوان ميكند: «ايران به عنوان نشاني از حسن نيت و همكاري با آژانس، به محض دريافت همهي اسناد مرتبط، به بررسي خواهد پرداخت و ارزيابياش را به اطلاع آژانس خواهد رساند.» طبق اين بخش از برنامه كار، آژانس ملزم است تمامي اسناد را در اختيار ايران قرار دهد و انتظار ميرود سپس ارزيابياش را به اطلاع آژانس برساند». لازم به ذكر است كه هيچ بازرسي، ملاقات، مصاحبهاي با افراد يا هيچگونه نمونهبرداري پيشبيني نشده است. 4/8 . در اين راستا، چارهاي نيست جز اينكه يادآوري كنم كه: الف) آژانس، در پي اتهامات و موانع اعمال شده از سوي آمريكا، در اجراي كامل تعهداتش طبق برنامه كار براي ارايه اسناد مرتبط با جمهوري اسلامي ايران ناتوان بوده است. ب) ايران به تمامي تعهداتش طبق برنامه كار عمل كرده است و با پايبندي كامل به صورت شفاهي ارزيابيهايش را به بازرسان آژانس ارايه كرده است (در بيش از 100 ساعت نشست) و همچنين پاسخي مستند و 117 صفحهاي را به آژانس ارايه كرده است كه در آن تاكيد و اثبات ميكند كه همه اتهامات ساختگي و جعلي است. پاسخ ايران هم محتوايي و هم شكلي بوده است. 9 ـ طبق بخش IV برنامه كار، تحت عنوان «برداشت كلي»: «اين مداليتهها مسائل باقيمانده را پوشش ميدهد و آژانس تاييد كرد كه هيچ مساله باقيمانده و ابهام ديگري در رابطه با برنامه و فعاليتهاي هستهيي گذشته ايران وجود ندارد». همچنين عنوان ميكند: «آژانس طبق برنامه كار توافق كرد كه همهي پرسشهاي باقيمانده را در اختيار ايران قرار دهد. اين يعني پس از دريافت پرسشها، هيچ پرسش ديگر باقي نميماند. ايران توضيحات و اطلاعات مورد نياز را به آژانس ارايه خواهد داد». بنابراين هيچ توجيهي براي آنكه آژانس هرگونه مسالهي ديگري را پس از توافق نهايي مشترك، برنامه كار، ميان ايران و آژانس كه مورد حمايت شوراي حكام واقع شد و پس از آنكه توسط ايران به اجرا درآمد، مطرح كند، وجود ندارد. 10 ـ همچنين بايد يادآوري شود كه برنامه كار اينگونه تجويز ميكند: «هيات آژانس بر اين نظر است كه توافق درباره مسائل فوقالذكر به ارتقاي بيشتر كارآيي اجراي پادمانها در ايران و توانايي آن براي رسيدن به نتيجه دربارهي ماهيت منحصرا صلحآميز فعاليتهاي هستهيي ايران ميانجامد». همچنين بيان ميكند كه: «آژانس قادر بوده است منع انحراف مواد هستهيي اعلام شده در تاسيسات غنيسازي در ايران را راستيآزمايي كند و بنابراين به اين نتيجه برسد كه همچنان داراي كاربرد صلحآميز است». 11- متعاقبا و طبق بخش V برنامه كار: «آژانس و ايران توافق كردند كه پس از اجراي برنامه كار فوقالذكر و مداليتههاي مورد توافق براي حل مسائل باقيمانده، اجراي پادمانها در ايران به شكلي معمول انجام خواهد گرفت». نتيجه: در راستاي واقعيات و آناليز بيطرفانه برنامه كار معتبر و در حال اجرا ميان جمهوري اسلامي ايران و آژانس كه در بالا اشاره شد، آژانس ملزم است رسما اعلام كند كه برنامه كار به طور كامل اجرا شده است و بنابراين اجراي پادمانها در ايران بايد به شكلي معمول انجام گيرد. پس از اعلام اين موضوع از سوي آژانس، جمهوري اسلامي ايران آماده خواهد بود مانند هر دولت عضو ديگري پرسشهاي مربوط به فعاليتهاي هستهيياش را دريافت كند و اگر ابهامي باشد درصدد رفع آن برآيد.»