جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته
چند كشور اروپايي، ازجمله اسپانيا، يونان و فرانسه شاهد تظاهرات سرتاسري در اعتراض به سياستهاي دولتهاي اين كشور و تشديد وخامت اقتصادي و معيشتي بود كه اوج اين اعتراضات در اسپانيا بوده است كه بنابه اعلام خبرگزاريها دهها نفر در اين تظاهرات دردرگيري با پليس زخمي شدند.
بسمالله الرحمن الرحيم در اين هفته حال و هواي جمهوري اسلامي ايران به سمت لحظات حزن آوري كشيده ميشود. ماه خرداد كه به نيمه نزديك ميشود، تداعي كننده روزهاي سخت از دست دادن مرجعي بزرگ و رهبري شجاع است كه در دل يكايك اين ملت جاي داشت و 22 سال پيش با ارتحال جانسوز خود از ميان اين ملت به ملكوت اعلي پركشيد و همه را داغدار كرد. اين مرد بينظير تاريخ معاصر ايران نه تنها حق بزرگي بر ملت ايران بلكه بر ملتهاي آزاده و مسلمان جهان دارد و با نهضت خود، اراده و جسارت حق جويي دوباره را به ملتهاي ستم ديده و سلطه زده بخشيد و دست آنها را براي استيفاي مظلومين گرفت. به همين دليل همه دوستداران امام در سراسر جهان در اين روزها كه يادآور روزهاي سخت عروج ملكوتي آن احياءگر بزرگ ملتهاست، با راه و آرمانهاي بلندش تجديد ميثاق ميكنند و از روح بزرگ او براي ادامه راه و مقابله با رويدادهاي سخت ياري ميطلبند. هر چند از لحظات غمبار جدايي ملت از پير فرزانه انقلاب، 22 سال ميگذرد ولي گويي همين ديروز بود كه مردم بر سرزنان و شيونكنان به خيابانها ريختند و باشكوهترين جلوه پيوند ملت و رهبري را به نمايش گذاشتند. از نكات برجسته و حيرت انگيز اين نهضت اينكه رهبري آن توانسته بود بر قلبها حكومت كند و طيفهاي گوناگون مردم را كه نه 15 خرداد 42 را و نه 22 بهمن 57 را از نزديك شاهد نبودند، پيرامون مشعل هدايتبخش و آگاهي آفرين انقلاب اسلامي گردهم آورد و فرياد لبيك طيف عظيم دليرمردان و شيرزنان را از سراسر ايران و اقصي نقاط جهان جلب كرد. او پيام روشن و روحبخش خود را به گوش جهانيان رساند و جبههاي گسترده از ملتهاي آزاده را عليه سلطه گران برانگيخت. و چه زيبا امروز پس از 22 سال از ارتحال آن رهبر عزيزي كه بر قلبها حكومت ميكرد، شاهد اوجگيري نهضتهاي مردمي در جهان عرب و شمال افريقا و سقوط پياپي ديكتاتورها و نوكران منطقهاي آمريكا هستيم، همان ديكتاتورهايي كه خميني كبير در آن روزها، وعده پيروزي ملتها و سقوط آنان را به جهانيان ميداد. از مناسبتهاي اين هفته بايد به سالگرد تأسيس مجلس شوراي اسلامي اشاره كرد كه عصاره فضيلت خواهي، آزادگي، قانونگذاري، عدالتخواهي، اسلامخواهي، استكبارستيزي و ارزش گرايي انقلاب اسلامي ملت ايران و نظارت ملي بر ساير قواست. گرچه عملكرد مجالس پس از انقلاب هر يك از زاويه ويژهاي قابل تقدير و تحسين است ولي انتقاداتي نيز به عملكرد نمايندگان دوره كنوني مجلس وارد بوده كه نتوانستهاند وظايف خود را در زمينه قانونگذاري همه جانبه و دقيق و نظارت قاطع بر دستگاههاي اجرايي انجام دهند و شايد اگر بخواهيم از اين لحاظ نمرهاي را براي مجلس هشتم در نظر بگيريم، امتياز قابل قبولي از آن بدست نيايد ولي حداقل انتظاري كه مردم در اين يكسال باقيمانده از عمر مجلس هشتم، از نمايندگان خود دارند اينست كه همه توان و ظرفيت خويش را براي قانونمند شدن كشور بكار بگيرند و نظارت خود را بر همه دستگاهها اعمال كنند تا از خودكامگي برخي مديران كه امروز به آفتي براي انقلاب تبديل شده جلوگيري شود. در اين هفته به مناسبت سالگرد تأسيس مجلس شوراي اسلامي، نمايندگان مردم به ملاقات رهبر معظم انقلاب رفتند. حضرت آيتالله خامنهاي در اين ديدار استمرار مواضع مستحكم مجلس را در مقابل دشمنان اسلام و ايران ضروري خوانده و افزودند: چالش ميان انقلاب اسلامي و استكبار، تا هنگام نااميد شدن مستكبران از ضربه زدن به انقلاب ادامه خواهد داشت كه البته به حول و قوه الهي و در پرتو ايستادگي ملت و نظام، موقعيت جمهوري اسلامي در اين رويارويي در طول زمان، تقويت و موقعيت دشمن ضعيفتر شده است. ايشان با تشريح سناريوي سلطه گران براي تضعيف اقتصاد ايران، ايجاد اختلاف ميان مسؤولان و كمرنگ كردن اعتقادات و احساسات اسلامي را ازجمله آنها برشمرده و بر ضرورت هم افزايي ملي و فصل الخطاب بودن قانون تأكيد كردند. حضرت آيتالله خامنه اي، پرهيز از غفلت و غرور را نيز دو نكته ضروري براي پيروزي در مقابله هجوم برنامه ريزي شده دشمنان خواندند و افزودند: اگر با غفلت از كارهاي اصلي به مسائل حاشيهاي سرگرم شويم و يا مغرورانه، دشمن را كوچك و بيچاره فرض كنيم، شكست در مقابل دشمن، خطري واقعي است. رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به اينكه امسال سال آخر نمايندگي نمايندگان مجلس هشتم است تأكيد كردند: مراقب باشيد فعاليت نمايندگان مجلس به خاطر انتخابات اسفند سال جاري دچار ركود و وقفه نشود و تلاش براي ادامه حضور در مجلس بعدي، اجراي وظايف نمايندگان را مورد خدشه قرار ندهد. ايشان در همين زمينه نزديك شدن نمايندگان مجلس به صاحبان قدرت و ثروت را خطري بسيار بزرگ دانستند و افزودند: اگر كسي بخاطر تأمين نمايندگي در مجلس بعدي، به صاحبان ثروت و قدرت نزديك شود، خدا از اين كار بسيار زشت نميگذرد و انتقام الهي، حتماً بر سرنوشت او اثر خواهد گذاشت، ضمن اينكه اين گونه كارها بر جامعه هم اثر منفي ميگذارد. رهبر انقلاب اسلامي در مهمترين فراز سخنانشان، قانون را فصل الخطاب دانستند و تأكيد كردند هنگامي كه در اين كشور قانون به تصويب ميرسد، دولت بايد با همه توان و بدون بهانه گيري، براساس آن عمل كند. در موضوعات خارجي نيز، هفته پرخبري را پشت سر گذاشتيم. بازگشايي گذرگاه رفح، گسترش حملات طالبان در افغانستان، ادامه انقلابهاي عربي و اعتراضات سراسري در چند كشور اروپايي، از جمله رخدادهاي يك هفته گذشته بود. در مصر، همزمان با سير تحولات سياسي، گذرگاه مرزي رفح به غزه توسط حكومت جديد اين كشور بازگشايي شد. اين اقدام دولت جديد مصر بسيار حائز اهميت است و بيانگر اين نكته مهم است كه برخلاف فشارها و خواستههاي آمريكا و رژيم صهيونيستي، دولت جديد مجبور است در مسير خواست ملت مصر به پيش برود. تصميم حاكمان جديد مصر در بازگشايي گذرگاه رفح درحالي صورت ميگيرد كه فشارهاي فراواني از سوي آمريكا بر اين دولت وارد ميشد تا از اين كار خودداري كند زيرا اين حركت برخلاف سياستهاي آمريكا، رژيم صهيونيستي و رژيم سابق ديكتاتوري مصر است. واقعيت اين است كه رژيم سابق لكه ننگي براي مصريها بود زيرا كاملاً سرسپرده صهيونيستها و آمريكا بود به گونهاي كه هم صهيونيستها و هم آمريكا، وجود مبارك را براي خود غنيمت بزرگ و باارزش ميدانستند و بسيار آرزو داشتند رژيم مبارك سقوط نكند ولي با همه تلاشهاي پنهان و آشكار به نتيجه مورد نظر دست نيافتند.اكنون با بازگشايي گذرگاه رفح، غزه تا حدود زيادي از حالت زندان و حصر نجات پيدا كرده است و همين مسئله ضربه بزرگي به رژيم صهيونيستي و حاميان بينالمللي آن محسوب ميشود. اين هفته، بحران افغانستان بار ديگر اوج گرفت. شورشيان طالبان با حمله انتحاري به فرمانداري شهر تخار در شمال افغانستان شمار زيادي از حاضرين در اين محل از جمله دو فرمانده ارشد نظامي افغانستان و همچنين سه مشاور نظامي آلماني را به قتل رساندند. بلافاصله پس از اين حمله، سخنگوي طالبان مسئوليت حمله را به عهده گرفت و آنرا در ادامه عمليات انتقامي در پاسخ به قتل بن لادن عنوان كرد. در پي كشته شدن بن لادن، سركرده گروه القاعده در پاكستان توسط كماندوهاي آمريكايي، گروه طالبان تهديد كرد انتقام اين اقدام آمريكا را با تشديد حملات در پاكستان و افغانستان خواهد گرفت. دولت افغانستان اعلام كرده است زندانيهايي كه چندي قبل با كندن تونل از يك زندان در قندهار فرار كردند متهم اصلي حمله به فرمانداري تخار ميباشند. در آن جريان، حدود 500 زنداني طالبان توانستند با حفر تونلي طولاني از زندان فرار كنند. روند حوادث بيانگر اين مسئله است كه اوضاع در افغانستان رو به وخامت ميرود و افزايش تلفات نيروهاي دولتي افغانستان و نظاميان خارج مستقر در اين كشور مويد قدرت گرفتن شورشيان و دور شدن افغانستان از ثبات ميباشد و همين موضوع، عقب نشيني نيروهاي آمريكايي از افغانستان را تحت الشعاع قرار داده است. دولت اوباما از چندي قبل با اعلام عقب نشيني از افغانستان در سال جاري، تلاش ميكند چنين وانمود سازد كه توانسته است به اهدافش در افغانستان، از جمله باز گرداندن آرامش برسد ولي موج حملات گروههاي شورشي و افزايش آمار تلفات نظاميان غربي در افغانستان، اين تبليغات دولت آمريكا را خنثي ميسازد. اين هفته، قيام مردمي در كشورهاي عربي همچنان ادامه يافت و اكثر اين كشورها شاهد تظاهرات و درگيري بودند كه اوج آن در كشورهاي ليبي، يمن، بحرين و سوريه بود. در ليبي، ديكتاتور اين كشور روز به روز از داخل و خارج تحت فشارهاي بيشتري قرار ميگيرد ولي از آنجائي كه مكاني براي فرار ندارد و هيچ كشوري تاكنون حاضر نشده است به قذافي پناه بدهد به نظر ميرسد ديكتاتور ليبي ترجيح داده است به جنگ ادامه دهد تا شايد راهي براي نجات يافته شود. تغيير سياست روسيه در حمايت از قذافي و تصريح مقامات كرملين مبني بر اينكه قذافي بايد برود، آخرين روزنههاي اميد را بر قذافي بست و وي را به شدت سرخورده ساخت. نزديكان قذافي اين هفته خبر دادند كه ديكتاتور اعلام آمادگي كرده است درصورتيكه تضمين جاني براي خود و خانوادهاش داده شود قدرت را ترك كند. در داخل نيز گزارشها حاكي از مستحكمتر شدن مواضع انقلابيون و پيشروي آنهاست و نيروهاي قذافي روز به روز از مواضع شان عقب رانده ميشوند. بهرحال مجموعه اين اتفاقات حاكي از آن است كه سقوط يكي ديگر از ديكتاتورهاي منطقه نزديك است و قذافي مدت زيادي نخواهد توانست دوام بياورد. در يمن، حال و روز علي عبدالله صالح از همتاي ليبيايياش بهتر نيست و پس از گذشت چهار ماه، مردم يمن همچنان در خيابانها هستند و فشار را بر ديكتاتور يمن براي خروج از قدرت ادامه ميدهند. دولت علي عبدالله صالح، اين هفته اعلام كرد كه شهر زنگبار را القاعده تصرف كرده است. در واكنش به اين خبر، مخالفان يمن آنرا خدعه و نيرنگ علي عبدالله صالح براي منحرف ساختن انقلاب آزاديخواهانه خود عنوان كردند و اعلام نمودند، اين موضوع واقعيت ندارد. ديكتاتور يمن كه از سه دهه قبل بر يمن حكمراني ميكند همواره تهديد كرده است كه اگر وي سقوط كند افراطيون و القاعده بر يمن مسلط خواهند شد و با اين ترفند، سياستهاي سركوبگرانه خود را توجيه كرده است. اين هفته كشور بحرين نيز شاهد ادامه قيام مردم اين كشور بود و مردم، با وجود سياستهاي سركوبگرانه و اقدامات وحشيانه دولت آل خليفه و همدستش آل سعود، به مبارزات آزادي خواهانه و حق طلبانه خود ادامه دادند. گزارشهايي كه با وجود اعمال سانسور شديد از اين كشور كوچك ميرسد حاكي از ادامه خفقان و سياست سركوب و شكنجه است كه يك نمونه از آن را پزشكان و پرستاراني كه خود، به دليل همراهي با مخالفان و افشاي جنايات آل خليفه متحمل شده اند، فاش ساختند. در همين حال، رهبران مخالفان بار ديگر از حكومت آل خليفه خواستند به خواست مخالفان كه اكثريت قاطع مردم را تشكيل ميدهند گوش فرا دهد و گوشزد كردند كه سياستهاي قلع و قمع و اتكا به دولتهاي بيگانه براي سركوب ملت، مدت طولاني نميتواند پاسخگو باشد. اين هفته سوريه نيز همچنان شاهد ادامه ناآراميها بود و براساس گزارش خبرگزاريها، شمار ديگري از مردم معترض در شهرهاي مختلف در تظاهرات روز جمعه و همچنين يكشنبه كشته شدند. دولت سوريه نيز در مقابل اعلام كرده است شماري از نيروهاي امنيتي توسط افراد مسلح كشته شدهاند. آنچنانكه گفته ميشود در ناآراميهاي سه ماه گذشته سوريه حدود 900 نفر كشته شدهاند. در اين حال بشار اسد روز سهشنبه دستور عفو زندانيان سياسي را صادر كرد كه اين اقدام در چارچوب اصلاحات وعده داده شده دولت بشار اسد ميباشد. اكنون بايد ديد آيا اين اقدامات ميتواند اعتماد مردم خشمگين سوريه را جلب كند و اوضاع را به حالت آرامش و ثبات باز گرداند؟ اين هفته چند كشور اروپايي، ازجمله اسپانيا، يونان و فرانسه شاهد تظاهرات سرتاسري در اعتراض به سياستهاي دولتهاي اين كشور و تشديد وخامت اقتصادي و معيشتي بود كه اوج اين اعتراضات در اسپانيا بوده است كه بنابه اعلام خبرگزاريها دهها نفر در اين تظاهرات دردرگيري با پليس زخمي شدند. ريشه اين اعتراضات كه همچنان ادامه دارد، بيكاري، مشكلات اقتصادي، تبعيض و بيعدالتي حاكم بر اين جوامع ميباشد و معترضين خواستار تغييرات بنيادي، تغيير قانون انتخابات موجود، و بهبود وضعيت نابهنجار حاكم بر اين جوامع ميباشند. برخي ناظران از اعتراضات اخير به عنوان "بيداري اروپايي" ياد كردهاند.