جمهوری اسلامی: آرمان بزرگ امام خمينی(ره)
وصيت نامه امام خميني، دستورالعمل جامعي است كه اسلام را به درستي به مخاطبان ميشناساند، نشيب و فرازهاي تاريخ معاصر را مينماياند، از چهره خائن استعمارگران خارجي و استبداديان داخلي و تزويرگران و قدرت پرستان پرده بر ميدارد.
هر سال، به 14 خرداد كه نزديك ميشويم، همه علاقمندان به انقلاب و وفاداران به نظام جمهوري اسلامي، براي معرفي ابعاد وجودي امام خميني به تكاپو ميافتند. مراجعه به سخنان، پيامها و سيره بنيانگذار جمهوري اسلامي، راههائي هستند كه معمولاً توسط كساني كه درصدد معرفي اين مرد بينظير تاريخ معاصر ايران و جهان هستند طي ميشوند. اينها روشهاي درستي هستند، ولي از اينها بهتر مراجعه به وصيت نامه امام خميني است كه در واقع "منشور انقلاب" و "نقشه راه نظام جمهوي اسلامي" است. وصيت نامه امام خميني، دستورالعمل جامعي است كه اسلام را به درستي به مخاطبان ميشناساند، نشيب و فرازهاي تاريخ معاصر را مينماياند، از چهره خائن استعمارگران خارجي و استبداديان داخلي و تزويرگران و قدرت پرستان پرده بر ميدارد و در نهايت به مردم مظلوم كه در طول تاريخ تحت ستمهاي گوناگون همين خائنان قرار داشتند ميفهماند كه براي آزاد زيستن و مستقل ماندن بايد چه راهي را طي كنند. در اين وصيت نامه، علاوه بر ملت ايران، ديگر ملتهاي مسلمان و حتي ملتهاي غيرمسلمان مورد خطاب قرار گرفتهاند و راه با سعادت زيستن به آنها نمايانده شده است. از آنجا كه بيست و دومين سالگرد ارتحال امام خميني همزمان است با اوج گيري قيامهاي مردمي در جهان عرب و شمال آفريقا و سقوط پياپي ديكتاتورهائي كه زوال آنها را اين مرد بزرگ پيشبيني كرده و به ملتها وعده داده بود، توجه به اين بخش از وصيت نامه، اقدام مناسبي در شرايط كنوني است. امام خميني در اين زمينه در وصيت نامه خود نوشته اند: "وصيت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان اينست كه شماها نبايد بنشينيد و منتظر آن باشيد كه حكام و دستاندركاران كشورتان يا قدرتهاي خارجي بيايند و براي شما استقلال و آزادي را تحفه بياورند. ما و شماها لااقل در اين صد سال اخير كه به تدريج پاي قدرتهاي بزرگ جهان خوار به همه كشورهاي اسلامي و ساير كشورهاي كوچك باز شده است مشاهده كرديم يا تاريخهاي صحيح براي ما بازگو كردند كه هيچيك از دول حاكم بر اين كشورها در فكر آزادي و استقلال و رفاه ملتهاي خود نبوده و نيستند، بلكه اكثريت قريب به اتفاق آنان يا خود به ستمگري و اختناق ملت خود پرداخته و هرچه كردهاند براي منافع شخصي يا گروهي نموده يا براي رفاه قشر مرفه و بالانشين بوده و طبقات مظلوم كوخ و كپرنشين از همه مواهب زندگي حتي مثل آب و نان و قوت لايموت محروم بوده و آن بدبختان را براي منافع قشر مرفه و عياش بكار گرفتهاند و يا آنكه دست نشاندگان قدرتهاي بزرگ بودهاند كه براي وابسته كردن كشورها و ملتها هرچه توان داشتهاند بكار گرفته و با حيلههاي مختلف كشورها را بازاري براي شرق و غرب درست كرده و منافع آنان را تأمين نمودهاند و ملتها را عقب مانده و مصرفي بار آوردهاند و اكنون نيز با اين نقشه در حركتند." امام خميني بعد از توصيف غمبار اوضاع ملتهاي تحت ستم و افشاي رفتار و عملكرد استعمارگران و مهرههاي داخلي و منطقهاي آنان، راه رهائي را به ملتها نشان ميدهند و چنين مينويسند: "و شمااي مستضعفان جهان واي كشورهاي اسلامي و مسلمان جهان بپاخيزيد و حق را با چنگ و دندان بگيريد و از هياهوي تبليغاتي ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسيد و حكام جنايتكار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزيز تسليم ميكنند از كشورهاي خود برانيد و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را به دست گيريد و همه در زير پرچم پرافتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخيزيد و به سوي يك دولت اسلامي با جمهوريهاي آزاد و مستقل به پيش رويد كه با تحقق آن، همه مستكبران جهان را به جاي خود(شان) خواهيد نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهيد رساند. به اميد آن روز كه خداوند تعالي وعده فرموده است." (بند ف وصيت نامه امام خميني) اين، آرمان بلند امام خميني بود كه مسلمانان با تشكيل يك دولت اسلامي با جمهوريهاي آزاد و مستقل، به قدرت اول جهان تبديل شوند و با استفاده از آن موقعيت ممتاز براي استقرار عدالت در جهان گام بردارند. شايد در نگاه اول، رسيدن به اين آرمان بلند تا حدودي غيرممكن به نظر برسد ولي همانطور كه به پيروزي رساندن انقلاب اسلامي در ايران براي بسياري از خود انقلابيون لااقل به اين زوديها ممكن به نظر نميرسيد ولي عملي شد، رسيدن به اين هدف عالي و بلند نيز قطعاً ميسر است. امام خميني، تحقق اين هدف را در پايان اين بخش از وصيت خود با وعده الهي همراه كردند و نوشتند "به اميد آن روز كه خداوند تعالي وعده فرموده است". اين، همان تضمين الهي است كه انقلاب اسلامي نيز با تكيه بر آن پيروز شد و همين نمونه كه در عصر حاضر و در ميان شگفتي جهانيان رخ داده كافي است كه مسلمانان را به قطعي بودن اين وعده الهي مطمئن نمايد. از نكات تأمل برانگيز و اميدوار كننده اينست كه با گذشت فقط دو دهه از رحلت امام خميني، بسياري از پيش بينيهاي ايشان تحقق يافته و شرايط جهاني آشكارا متحول شده است. اين سير تحول، با شتاب فراوان در جريان است و همه چيز حكايت از عدم توقف آن و حتي تحولات دامنهدار و بيسابقه دارد. در اين ميان، ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي به عنوان پايگاه جهاني نهضت اسلامي، وظيفه خطيري برعهده دارند. معرفي صحيح چهره نوراني نظام جمهوري اسلامي به عنوان نمونه روشن و عملي حاكميت اسلام و جمهوري آزاد و مستقل، ميتواند كمك بزرگي به پيشرفت آرمان بلند امام خميني در جهان اسلام و در ميان ملتهاي مستضعف باشد. اين معرفي فقط در عمل ميسر است نه در شعار. قطعاً شعار نيز به عنوان ابزار تبليغ جايگاه مناسبي دارد، لكن در جا زدن در عالم الفاظ و اسير تبليغات و شعارهاي بدون عمل شدن نه تنها مشكلي را حل نميكند بلكه مردم و ملتهاي ديگر را دلسرد و نااميد ميكند. اين، از ويژگيهاي ممتاز امام خميني بود كه اسير شعار نميشد و اهل عمل بود. مردم نيز با مشاهده عملكردها و انطباق گفتار و عمل در كارنامه امام خميني، شيفته آن نادره دوران شدند و به او دل باختند و با او به ميدان آمدند و در هيچ صحنهاي او را تنها نگذاشتند. امروز نيز امام خميني بر قلبها حكومت ميكند و صدها ميليون مردم در سراسر جهان به اين عبد صالح خدا عشق ميورزند و آماده فداكاري در راه تحقق آرمانهاي بزرگ او هستند. اين آمادگي مردمي بينظير، مسئوليت ملت و مسئولان ايراني را مضاعف ميكند و اين واقعيت را به آنان گوشزد مينمايد كه فقط با هوشياري در برابر توطئهها، تلاش براي تحكيم پايههاي وحدت و بهرهبرداري كامل و مدبرانه از ظرفيتها ميتوان به اين مسئوليت خطير عمل كرد.