جمهوری اسلامی: اهداف آمريكا از كمكهای مشروط به مصر
تاريخ به ياد دارد كه در توجيه امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد مطرح ميشد كه مصر از طريق صلح با رژيم صهيونيستي به عزت و افتخار و اقتدار بيشتري دست مييابد و به ويژه اقتصادي - صنعتي نيز توسعه خواهد يافت.
عصام شرف، نخستوزير دولت نظامي مصر از طرحهاي واشنگتن براي اعطاي كمكهاي مشروط به قاهره استقبال كرد و ضمن تقدير از اين كمكها، از آمريكا به عنوان "دوست مصر" ستايش نمود. به طور همزمان وزير دارائي مصر از طرحهائي براي اعطاي وام 2/2 ميليارد دلاري بانك جهاني و موافقت اصولي صندوق بينالمللي پول براي يك وام 10 تا 12 ميليارد دلاري سخن به ميان آورد. در همين حال، كه به موازات اين موافقتها، برخي از كشورهاي اروپائي نيز وعده كمكهاي فوري و البته مشروط را به قاهره دادهاند و مذاكرات طرفين در اين مقوله در جريان است. از موضوعات جالب و حساس در اين زمينه آنكه حتي عربستان و امارات هم براي اعطاي وامهاي فوري به مصر چراغ سبز دادهاند و احتمال ميرود حتي زودتر از وامهاي غربي، وجوه حاصله از وامهاي عربي به اقتصاد مصر تزريق گردد. آنچه در اين ميان اهميت دارد، اهداف و شرايط مشترك و تقريباً يكسان در مورد اعطاي تمامي اين قبيل وام هاست كه قيد فوريت در مورد تمامي آنها تكرار شده است. روزنامه نيويورك تايمز تصريح كرده است كه تصميم واشنگتن براي وامها مشروط به كنار زدن اسلام گرايان در اين كشور و جلوگيري از به قدرت رسيدن اخوان المسلمين بوده است. لكن منابع خبري ديگر از شروط محكم تري سخن به ميان آوردهاند كه مشخصاً ادامه همكاري رژيم قاهره با صهيونيستها را به عنوان "شرط اصلي" مطرح ميسازد. به عبارت بهتر، با اعمال فشار لابي صهيونيستي در اروپا و آمريكا و حتي اثرگذاري آن بر روي مناسبات ويژه ميان عربستان و امارات از يكطرف و مراكز تصميم گيرنده در غرب، سعي بر اينست كه با تزريق دلارهاي مشروط به اقتصاد نابسامان مصر، مانع از روي كار آمدن اسلام گرايان و فاصله گرفتن مصر از رژيم صهيونيستي و احياناً تقابل اين دو با يكديگر شوند. آنچه به طرح اخير اهميت مضاعفي بخشيده، اوج گيري احساسات ضد صهيونيستي در مصر، اردن و سرزمينهاي اشغالي فلسطين در هفتههاي اخير است كه گرايش آشكار به سمت آرمان فلسطين را به "فصل مشترك بهار عربي" تبديل نموده است. برپائي تظاهرات ميليوني در حمايت از فلسطينيها در اكثر كشورهاي عربي و شصت و سومين سالگرد تشكيل رژيم صهيونيستي كه به "روز نكبت" مشهور گرديده، به همراه بازگشائي دائمي "گذرگاه رفح" توسط مصر، تقريباً تمامي آرزوهاي رژيم تل آويو و حاميانش درخصوص "ماهيت قيامهاي عربي" را يكسره برباد داد و به خوبي ثابت كرد كه اگر ملتهاي عرب تحت فشار ديكتاتورهاي وابسته به غرب نباشند، قطعاً به سمت فلسطينيها گرايش دارند و قصد ارتباط و حفظ مناسبات با رژيم تل آويو را ندارند. اصرار ميليونها تظاهر كننده مصري براي لغو قرارداد كمپ ديويد، قطع صادرات گاز به اسرائيل و تعطيل كردن سفارت رژيم صهيونيستي در قاهره، به اندازه كافي نشانگر جهت گيري "مصر جديد" نيز هست. دقيقاً به همين دليل است كه واشنگتن و متحدان اروپائي آمريكا براي تأثيرگذاري در اين فرايند غيرمنتظره درصدد اعطاي وامهاي مشروط بر آمدهاند و براي تحقق اهداف و آرزوهاي خود اصرار ميورزند. اينكه آمريكا و اروپا درصدد جلب نظر مصر به سمت رژيم صهيونيستي و تأثيرگذاري به سود رژيم تل آويو هستند، اگرچه نمود عيني براي اثبات دخالت بيگانگان در امور داخلي مصر محسوب ميشود، ولي تازگي ندارد. ولي سؤال اينست كه عربستان و امارات، چه منافعي از تحقق اين شروط غرب انتظار دارند كه با آنها در اين ماجرا هم صدا شده اند؟ پاسخ اين سؤال هم روشن است. در جريان تحولات سالهاي اخير به ويژه در خلال جنگ عليه لبنان و غزه، نقش سعوديها كاملاً آشكار شد و "ايهود اولمرت" نخستوزير وقت رژيم صهيونيستي به تصريح يادآور شد كه اصرار عربستان براي ريشه كن ساختن حزبالله لبنان و حماس، اگر بيشتر از تمايلات رژيم صهيونيستي نباشد، قطعاً كمتر نيست. بعلاوه در مقطع كنوني، عربستان و امارات از آن بيم دارند كه تداوم و گسترش امواج بهار عربي، سرنوشت آنها را نيز رقم بزند و در نهايت، چيزي از رژيم آل سعود در منطقه باقي نماند. با اينهمه، همداستاني ارتجاع عرب و رژيم صهيونيستي در ماههاي اخير، به مراتب بيشتر و البته وقيحانهتر از گذشته به نمايش درآمده است كه ننگ بزرگي بر پيشاني ارتجاع منفور و مفلوك عرب محسوب ميگردد. تاريخ به ياد دارد كه در توجيه امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد مطرح ميشد كه مصر از طريق صلح با رژيم صهيونيستي به عزت و افتخار و اقتدار بيشتري دست مييابد و به ويژه اقتصادي - صنعتي نيز توسعه خواهد يافت و به يكي از قطبهاي اقتصادي منطقه تبديل خواهد گرديد اما در پرتو اسارت در چنگال صهيونيستها به درجهاي از فلاكت اقتصادي و سياسي رسيده كه نيازمند وامهاي كم بهره به منظور عبور از شرايط بحراني اخير است و درعين حال، بيگانگان از همين شرايط براي تحميل ديدگاهها و نقطه نظرات رژيم صهيونيستي، بيشترين سوءاستفادههاي ممكن را به عمل ميآورند. اين پديده و پيامدهايش يكبار ديگر نشان داد كه اصرار ملت بزرگ مصر براي پايان دادن به اسارت در چنگال صهيونيسم تا چه اندازه حساب شده و داراي آثار و تبعات حياتي و معادل آزادي مصر است.