گدایان مدرن در جامعه
کف پیاده رو کنار زن، کودکی است که مگسها دست از سرش بر نمیدارند، مثل یک گلوله قهوهای رنگ در خود پیچیده و به چادر مندرس و رنگ و رو رفته زن چنگ میزند.
مهر: پای دیوار کنار سطل زباله فلزی که از آن دود سیاه و غلیظی بیرون میزند دراز کشیده و با چشمهایی اشک آلود با عبور هر عابری هزاران حاجت روا شده و نشده را آرزو می کند تا دلشان به رحم بیاید و سکه ای حواله اش کنند. کف پیاده رو کنار زن، کودکی است که مگسها دست از سرش بر نمیدارند، مثل یک گلوله قهوهای رنگ در خود پیچیده و به چادر مندرس و رنگ و رو رفته زن چنگ میزند. انعکاس نور، روی شیشه مغازه افتاده و مثل آئینه شده تا دستها و پاهای برهنه کودک، کبره بسته از زخمهای ناسور، توی شیشه کمرنگ پیدا باشد. بدون اغراق اگر فقط نیم ساعت آنجا باشی میتوانی کاسبی بی دغدغه زن را ببینی که زیر چادر رنگ و رو رفتهاش جلوه گری میکند، جلویت را میگیرد، کاسه حلبیاش را دراز میکند و شروع میکند با لهجه غریبی که متعلق به قسمتی از ساکنان مرزی ایران است، دعایت کند. میگوید: "جان بچه هات. خیر امواتت پول نمی دی؟"، دنباله چادر سفید گلدارش، روی سنگ فرش کف پیاده رو میکشد، این سناریوی برخی پیاده روهاست که انگار تمامی ندارد و هر روز تکرار میشود. حالا بسیاری از متکدیان ساعت کار، محل و موقعیت از پیش تعیین شده دارند. به گفته کارشناسان 'تکدی گری' پدیدهای است که اکنون به یکی از ناهنجاریها و معضلات اجتماعی در شهرها به خصوص شهرهای بزرگ، تبدیل شده و امروزه دیگر نمیتوان به راحتی اظهار نظر کرد که واقعاً برای رفع نیاز است یا به حرفهای در میان برخی افراد برای درآوردن پول تبدیل شده است. در این میان البته، تیپهای جدیدی از گداها نیز رونمایی میشوند که شاید اصلاً باورمان نمیشد زمانی برای سکه انداختن کف دست آنها دست در جیب کنیم. شهروندانی بی عیب، چهرههایی عادی و حتی اتو کشیده با لباسهای معمولی و ظاهری که ممکن است آدم در هر کوچه و بازاری با آن روبرو شود، این روزها در خیابانها مشغول گدایی هستند، دیگر نمیشود باور کرد این مرد معقول و کت و شلواری که جلویت را میگیرد و ادعا میکند که پول نسخه پزشک را ندارد، انسانی است که قبلاً در موردش میگفتند محتاج است و مستحق لقمهای نان. به همین علت است که شاید چندین ارگان مختلف دست به کار شدهاند تا دیگر در شهر متکدی دیده نشود چه فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان تکدی گری را زمینه ساز آسیبهای اجتماعی میداند و از جمع آوری 471 متکدی غیر بومی در این شهرستان توسط این فرماندهی خبر میدهد . اما با نگاهی واقعگرایانه به خوبی میتوانی بفهمی که بیشتر متکدیانی که توی پیاده روها با عروسکهای زنده این طرف و آن طرف میروند از استانهای مرزی ایران هستند و ورود متکدیان خارجی که از بخت بدشان در پاکستان و افغانستان به دنیا آمدهاند، میزبانشان پیاده روهای شهر ماست به خوبی آشکار است. آنها هر چند وقت یک بار به صورت غیر قانونی وارد استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و هرمزگان میشوند و بعد از چند ماه گدایی در بندرعباس و جاسک ، خمیر، چابهار، زاهدان و زابل، سر از شهرهای مرکزی ایران مانند تبریز، تهران و اصفهان درمی آورند. درست است که تعداد فراوانی از آنها، در زمانی که مشغول کاسبی در استانهای دور از مرکز هستند، توسط مسئولان مرتبط دستگیر و به کشورهای مبداشان بازگردانده میشوند ولی تعداد زیادی از این گداهای وارداتی موفق میشوند در شهرهایی لانه کنند که این روزها، خیابانهای آن شهرها حتی ظرفیت پذیرش شهروندان ایرانی مهاجر را نیز ندارد. به عبارت واضحتر، کشمکش بین ظرفیت سر ریز کلانشهرهای ایران و برخی از متکدیان خارجی، آن قدر که باید، به چشم نمیآید و تعداد از آنها لابه لای خانهها و کوچههای متروک حاشیه شهرها، بر میخورند و گم میشوند. از طرفی، جامعه شناسان میگویند گونههایی از تکدی که ظاهرا با انواع کلاسیک ترش نزدیکی چندانی ندارد، در کلانشهرهای دنیا به وجود آمدهاند. سهم کشورهای آن سوی کره زمین از این گونههای جدید، رشد قارچ گونه گداهای الکترونیکی است که با انداختن سکهای روی دستمال پهن شدهشان، آهنگی را برای رهگذران به صورت زنده اجرا میکنند و میشوند هنرمندان پیاده رویی ولی در کشور ما، شکلهای جدید گدایی مانند فروش فال و...در پیاده روها، شکل گرفته است. اما آنها که تکدی گری را به عنوان شغلی برای خود پذیرفتهاند، به صورت حرفهای این فعالیت را دنبال میکنند، متکدیان حرفهای بدون آنکه به صورت آکادمیک به یافتن پیامهای ارتباطی و دست یافتن به روشهای ارتباط گیری با مخاطب پرداخته باشند، آنچنان در حرفه خود با رموز بازیگری و رمزگشایی پیامهای ارتباطی و شیوههای اقناعی آشنا شدهاند که گهگاه به تدریس این رموز به شاگردان تازه وارد خود میپردازند. کارشناسان معتقدند با توجه به تغییر بافتهای شهری و تحولات اجتماعی از جمله به وجود آمدن طبقات اقتصادی که محصول دوران گذر از اقتصاد سنتی مبتنی بر کشاورزی به اقتصاد مبتنی بر صنعت مونتاژ در شهرهای بزرگ است، فاصله طبقاتی بین شهرنشینان به قدری زیاد میشود که حضور طبقات فرودست برای تکدی در مناطق مختلف شهر، از جمله محلات اعیان نشین، بسیار عادی خواهد شد. با این وضعیت، آیا باید خود را آماده دیدن گداهایی با لباسهای اتو کشیده و ظاهر شیک باشیم که از عابران درخواست اسکناسهای درشت برای پرداخت قبض موبایلشان میکنند و یا گداهای وارداتی را باید به عنوان پدیدهای عادی بپذیریم و مثل اکنون، بی توجه به این قشر تازه سر از خیابان درآمده، به راهمان ادامه دهیم. حقوقدانان موضوع تکدی گری را یک پدیده اجتماعی میدانند که در قانون به عنوان جرم از آن یاد شده که برابر مادههای جزایی 712 و 713 قانون مجازات اسلامی برای این افراد محکومیت از یک تا سه ماه و از سه ماه تا دو سال و استرداد کلیه اموال تعیین شده است. تکدی گری را میتوان محصول نارساییهای اجتماعی دانست و این معضل هم مصداق آسیب اجتماعی است و هم زمینه ساز گسترش و شیوع آسیبها است. این جمله را سرهنگ بختیاری رئیس پلیس مرکز استان اصفهان میگوید. وی مهمترین عامل گسترش تکدی گری را فقر اجتماعی عنوان کرد و اظهار داشت: در جامعهای که شاهد فقر باشیم به طور حتم نتایج سوء آن را هم در جامعه میبینیم و تکدی گری از نتایج بارز فقر در جامعه است. سرهنگ بختیاری همچنین یاد آمر می شود: کشور ما از لحاظ اقتصاد غنی بوده و به هیچ وجه از این رفتارهای ناپسند استقبال نکرده و با توجه به تأکید قانون مبنی بر مجرم بودن این قبیل افراد باید با سازگاری مناسب با این قبیل از افراد برخورد لازم صورت گیرد سعید صادقی معاون اجتماعی سازمان بهزیستی استان اصفهان نیز با اشاره به اینکه جمعآوری متکدیان یک کار فرا سازمانی است، میگوید: شهرداریها، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، بهزیستی و کمیته امداد در این امر دخیل هستند. وی افزود: میتوان گفت اصفهان به عنوان شهری مطرح است که از این نظر ید طولایی داشته و شما کمتر در سر چهار راهها و مراکز دیگر، کودک خیابانی و متکدی میبینید و اگر هم هستند از حاشیه شهرها میآیند، در این مورد، دستگیری تأثیری ندارد و عوامل پیچیدهای دخیل است. صادقی تأکید میکند: در کنار نیاز به سازماندهی و برنامهریزی نهادهای دولتی برای مقابله با این پدیده، نقش اجتماعی شهروندان را نباید نادیده گرفت، شهروندانی که با شناخت این پدیده و برخورد درست با آن، شاید بتوانند مهمترین نقش را در مقابله با این مسئله ایفا کنند. وی با اعلام اینکه در بحث ساماندهی متکدیان، 16 دستگاه متولی هستند، تصریح میکند: خود مردم میتوانند بهترین یاور ما در این بحث باشند. اما با تمام اینها بهزیستی، نیروی انتظامی، شهرداری و بقیه سازمانها، تنها متکدیانی را جمع آوری میکند که چهرهای نابهنجار داشته باشند و گر نه گدایانی که با بنز و پرادو و ماکسیما میآیند هیچکس فکرش را هم نمیکند که متکدی باشند. به گفته مسئولان امر که یکی از آنها معاون مشارکتهای مردم کمیته امداد است: مردم باید بدانند پولی را که به یک متکدی معتاد میدهند، صدقه نیست و اگر جدی خواهان کمک به این افراد هستند، آن را باید در جای مناسب مانند صندوق صندوقات بیندازند چه بسا همان کمک نکردن دستی، سبب خیری برای تغییر در نحوه زندگی یک متکدی شود. بهرام سوادکوهی خواستار توجه بیشتر مردم به حیلههای جلب ترحم متکدیان حرفهای میشود و میگوید: مردم با کمک نکردن دستی به متکدیان خیابانی، علاوه بر کمک انسانی به زندگی شخصی این افراد، سبب کاهش پدیده تکدی گری در جامعه خواهند شد. اما در این میان اشخاصی که اقدام به تکدی گری میکنند آنقدر باهوش هستند تا اخبار و رسانهها را در مورد اقدامات شهرداری برای جمع آوری متکدیان دنبال کند به همین دلیل شیوههای تکدی گری مرتب در حال تغییر و همراه با بکارگیری ترفندهای جدید است. آنها میدانند تکدی گری جرم است ولی دستفروشی به دلیل خلا قانونی مجازاتی ندارد به همین دلیل گدایی با فروش فال، گل، تمیز کردن شیشه خودرو، بادکنک و... همراه میشود به نحوی که در بسیاری از موارد متکدی شهروند را با وجود عدم نیاز مجبور به خرید کالا میکند. بررسی آماری پدیده تکدی طبق آمارهای پراکنده سازمانهای ذیربط و مراجع ذیصلاح نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق گدایان در سنین بین 31 الی 40 سالگی قرار دارند. برای نمونه از بین 244 گدایی که مورد پرسش قرار گرفتهاند 62 نفرشان بین سنین 31 الی 40 سالگی قرار داشته اند. همچنین از بین 130 نفر متکدی دستگیر شده، 25 نفر آنها نیز هفت سال، 16 درصد آنها نیز بین 30 - 20 سال، 46 درصد بالای 60 سال و بقیه بین گروه سنی 60 - 20 در نوسان بوده است.