كيهان: عمليات تازه كارها

هدف آمريكايي ها ايجاد دردسر براي ايران است اما معلوم است ايده كارآمدي براي محقق كردن اين هدف ندارند.

کد خبر : 148955

تازه ترين گزارش يوكيا آمانو درباره برنامه هسته اي ايران حاوي هيچ اطلاعات ويژه اي نيست اما رويكرد يوكيا آمانو مدير كل ژاپني الاصل و در واقع آمريكايي اين نهاد بين المللي را كاملا آشكار مي كند. آمانو پيش از انتشار اين گزارش هم درباره برنامه هسته اي ايران و هم درباره برنامه هسته اي سوريه ماموريتي از جانب آمريكا دريافت كرده بود كه مي توان ديد مانند يك شاگرد خوب (همانطور كه در اسناد ويكي ليكس به آمريكايي ها قول داده بود) سعي كرده در اين گزارش آن ماموريت ها را انجام بدهد اما اولا به دليل عدم مهارت فاحش (كه در مقايسه با البرادعي كاملا آزاردهنده است) و ثانيا به اين دليل كه واقعيت هاي عيني كاملا در تعارض با ماموريت هاي واگذار شده قرار دارد، كار خود را با حداكثر بي سليقگي انجام داده است. درباره ايران، ماموريت آمانو همانطور كه « جرج جان » خبرنگار محبوب آقاي آمانو دو هفته پيش از وين گزارش داد ماموريت او اين بود كه پرونده را تا حداكثر مقدار ممكن «ويژه نمايي» كند. آمريكايي ها اكنون و پس از 6 ماه از تحولات منطقه كاملا دريافته اند كه بازنده بزرگ اين تحولات خواهند بود و ايران در راس فهرست بازيگراني است كه از تغييرات ژئوپلتيكي ايجاد شده سود مي برد. اين در زمره بديهيات است كه آمريكايي ها در فكر تدوين پروژه هايي باشند كه يا ايران را به طور كامل از تحولات منطقه غافل كند و يا اينكه لااقل آن را ولو اندكي از تمركز روي اين تحولات بازدارد. ظرف 4 ماه گذشته 5 مورد از اين پروژه ها اجرا شده و همه ناكام مانده است. مورد اول در 25 بهمن 1389 اجرا شد زماني كه آمريكايي ها تصور مي كردند با راه اندازي يك ناآرامي خياباني در تهران مي توانند به تعبير خودشان سياهچاله اي ايجاد كنند كه كل تحولات منطقه را ببلعد. نه فقط اين سياهچاله ايجاد نشد بلكه خبط روز 25 بهمن باعث شد آمريكايي ها بزرگترين سرمايه هاي خود در ايران را كه 20 سال براي پرورش آنها زحمت كشيده بودند به يكباره از دست بدهند. مورد دوم، در 14 مارس رخ داد زماني كه آمريكايي ها تلاش كردند با ايجاد بحران در لبنان و در تنگنا قرار دادن حزب الله از صرف انرژي محور مقاومت براي اثرگذاري در تحولات منطقه جلوگيري كنند. اين پروژه هم به دليل قدرت سياسي و نظامي بلامعارض حزب الله در لبنان ناكام ماند و سقوط دولت حريري به عنوان تنها سرمايه آمريكا در لبنان ضربه اي چنان كاري به راهبرد منطقه اي آمريكا وارد آورد كه هنوز هم اثرات آن باقي است. مورد سوم در سوريه رخ داد. آمريكايي ها با اين تحليل كه به هم ريختن سوريه انسجام ذهني ايران در كنترل تحولات منطقه را زايل خواهند كرد به كمك دولت سعودي همه سعي خود را كردند تا يك ناآرامي وسيع و حتي المقدور خشن در اين كشور ايجاد كنند. علاوه بر اين، تحليل مشترك سيا و موساد كه كدهاي روشني براي آن وجود دارد اين بود كه سوريه تنها كشوري است كه ناآرامي ها در آن اگر موفق شود مي تواند به ايران هم سرايت كند. اگرچه سوريه در اين مسير متحمل سختي هاي زيادي شد اما اكنون همه ناظران به اين باور رسيده اند كه دولت اسد به پشتوانه اكثريتي كه همچنان از آن حمايت مي كنند قادر به كنترل اين توطئه پيچيده خواهد بود و تنها نتيجه اي كه آمريكايي از توطئه عليه سوريه خواهند گرفت اين است كه دمشق از اين به بعد يك عضو پاي كارتر و مصمم تر در محور مقاومت خواهد بودكه يك بار ديگر در عرصه اي دشوار آزمون پس داده و دوست و دشمن خود را شناخته است. پروژه چهارم در ايران كليد خورد زماني كه تحركاتي مشكوك مبني بر آمريكايي جلوه دادن تحولات منطقه يا ايجاد بحران هاي سياست داخلي آغاز شد. اين تحركات هم كه با اطمينان مي توان گفت مهم ترين هدف آن منفعل كردن ايران در قبال خيزش هاي منطقه بود اكنون كم و بيش كنترل شده است. مورد پنج گزارش آمانوست و تلاش واضحي كه مي توان در آن ديد براي تبديل كردن برخي از بخش هاي تمام شده اين پرونده به مسئله اي جديد به اين اميد كه ايران در قبال تحولات منطقه لااقل اندكي محافظه كارانه تر رفتار كند. پس تا آنجا كه به ايران مربوط است گزارش ماه مه 2011 آمانو را بايد در چنين بستري تحليل كرد. اما در مورد سوريه ماموريتي كه بر عهده آمانو گذاشته شده بود اين بود كه با فراهم آوردن مقدمات ارجاع پرونده اين كشور به شوراي امنيت زمينه اعمال فشار بيشتر به اين كشور فراهم شود. راهبرد آمريكا در قبال سوريه از ابتدا اين بود كه با ضعيف كردن دولت اسد درباره تحولات منطقه بويژه همكاري با ايران در محور مقاومت از آن امتياز بگيرند. دقيقا به همين دليل بود كه رژيم سعودي ظرف 3 ماه گذشته بيش از يك ميليارد دلار براي تقويت درگيري ها در دمشق هزينه كرده است. پس از 3 ماه اكنون آمريكايي ها به اين نتيجه رسيده اند كه احتمال از مسير ناآرامي هاي خياباني قادر به تضعيف اسد به آن ميزان كه لازم مي دانند نخواهند بود و لذا تصميم گرفته اند مسير شوراي امنيت را هم به مسير ناآرامي و اغتشاش اضافه كنند. همين هفته پيش بود كه وال استريت ژورنال گزارش داد آمريكايي ها با اين تحليل به آمانو ماموريت داده اند بدون اينكه اطلاعات جديد در اختيار داشته باشد در گزارش ماه مه خود درباره برنامه هسته اي سوريه اعلام كند كه تاسيسات ديرالزور كه اسراييل آن را در سال 2008 بمباران كرد يك راكتور هسته اي در حال ساخت بوده است و اين اتفاقي است كه در گزارش امروز آمانو در باره سوريه رخ داده است. به عبارت بهتر، فقط به اين دليل كه آمريكايي ها اكنون در منطقه گرفتار تنگنا شده اند و به تضعيف بيشتر سوريه نياز دارند آمانو موظف شده رسما ارزيابي هاي قبلي خود را تغيير بدهد و درباره ماهيت تاسيسات ديرالزور دروغ بگويد. در گزارش هاي قبلي آمانو آمده بود ساختماني كه توسط اسراييل بمباران شده ظاهري شبيه يك راكتور دارد اما آژانس هرگز ادعا نكرده بود كه اين تاسيسات واقعا يك راكتور هسته اي اعلام نشده بوده است؛ اما در گزارش امروز آمانو نوشته است كه اين تاسيسات يك راكتور بوده است. سوال اين است: در حالي كه آژانس خود به صراحت مي گويد از سال 2008 به اين سو هيچ دسترسي به تاسيسات ديرالزور (الكبار) نداشته و اطلاعات تازه اي هم درباره آن دريافت نكرده چطور به يكباره ارزيابي خود را تغيير داده و ادعا مي كند كه ديرالزور يك راكتور هسته اي بوده است؟! آيا اين معنايي جز اين دارد كه آمانو آژانس را به شعبه وزارت خارجه آمريكا تبديل كرده و ارزيابي هاي فني وحقوقي خود را به جاي آنكه به كار بازرسان مستند كند (همانطور كه اساسنامه آژانس او را موظف كرده) بر اساس سياست ها و نيازهاي منطقه اي و بين المللي آمريكا تنظيم مي نمايد؟! با در نظر داشتن آنچه تا اينجا گفته شد، تذكر يك نكته درباره گزارش مه 2011 ضروري است: وظيفه مدير كل اين است كه در گزارش هاي نوبه اي خود واقعيت هاي جديد را كه در فاصله گزارش قبلي تا اين گزارش رخ داده گزارش كند. يك نظر اجمالي به گزارش ماه مه كافي است تا آشكار شود كه اين گزارش حاوي هيچ واقعيت جديدي درباره برنامه هسته اي ايران نيست. مدير كل در بخش هايي از گزارش كه به مسائل فني اختصاص دارد يا مشخصات فني كلي برنامه ايران را ذكر مي كند كه پيش از اين هم بارها دقيقا به همين شكل گفته شده و يا اينكه استمرار روند توليد مواد 5/3 و 20 درصد در ايران را گزارش مي كند كه آن هم جز اينكه نشان دهد مجموعه عمليات اطلاعاتي (ترور، عمليات سايبري و تحريم) آمريكا براي كند كردن روند غني سازي در ايران هيچ تاثيري نداشته و غني سازي ايران با آهنگ مستمر و با ثبات در حال پيش روي است واجد نكته جديدي نيست. در بخش حقوقي آقاي آمانو چشم بسته غيب گفته است يعني اينكه دائما سعي كرده ثابت كند ايران قطعنامه هاي شوراي امنيت را اجرا نمي كند در حالي كه اين چيزي نيست كه براي اثبات آن نياز به اين همه تشريفات باشد چرا كه ايران خود قبلا و با صداي بلند بارها گفته است كه قطعنامه هاي شوراي امنيت را غير قانوني مي داند و آنها را اجرا نخواهد كرد. حتي در مورد مطالعات ادعايي هم آمانو ادعا مي كند از 25 فوريه به اين طرف (زمان انتشار گزارش قبلي) اطلاعات جديدي درباره آن دريافت كرده باز هم وقتي در گزارش دقيق مي شويم روشن است كه آمانو هيچ حرف جديدي نزده و مجموعه پاراگرف هايي كه درباره اين موضوع نوشته عينا همان چيزهايي است كه در سال 2007 هم نوشته بود. اگر اطلاعات جديدي وجود دارد چرا در گزارش نيامده است؟ به ياد بياوريد كه در ماجراي شهرام اميري تكنسين ربوده شده ايراني همه تلاش ها اين بود كه آمريكايي ها مي خواستند يك لپ تاپ جعلي را به او تحميل كنند كه آن را از ايران با خود به آمريكا برده است. آمانو در گزارش خود در اين باره هيچ نگفته است كه آيا اطلاعات جديدي كه مي گويد در اختيار دارد از جنس همان چيزهايي است كه مي خواستند به اميري تحميل كنند؟ آمانو كه كاملا روشن است ماموريت دارد دائما تكرار كند خواهان بحث با ايران درباره مطالعات ادعايي است و حتي نامه اي هم در اين باره به دكتر عباسي رييس سازمان انرژي اتمي نوشته در گزارش خود -بر خلاف گزارش قبلي!- ذكري از مداليته توافق شده بين ايران و آژانس در اوت 2007 هم نمي كند. در آن زمان البرادعي نتوانست اجراي مداليته باايران را كامل كند به اين دليل كه آمريكايي ها به او اجازه ندادند جعلياتي را كه نامش را سند گذاشته بودند به ايران نشان بدهد. حالا آقاي آمانو هم نگفته است كه وقتي دم از مذاكره با ايران درباره مطالعات ادعايي مي زند آيا از بزرگترهاي خود درباره ارائه مستندات به ايران اجازه گرفته است يا اينكه بناست او را هم مانند البرادعي سكه يك پول كنند؟! درباره گزارش مه 2011 اهداف از محتوا مهم تر است. هدف آمريكايي ها ايجاد دردسر براي ايران است اما معلوم است ايده كارآمدي براي محقق كردن اين هدف ندارند. بايد صبر كرد و منتظر ماه هاي آينده ماند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: