سرنوشت نامعلوم مبالغ دریافتی ازمتقاضیان تدریس درآموزشگاههای هنری
مسئولان دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای هنری وزرات ارشاد از قریب به ۵ هزار متقاضی تدریس در آموزشگاههای هنری مبلغ ۵۰ تا ۷۰ هزارتومان دریافت کرده و به حسابی که فاقد حسابرسی است واریز کردهاند.
مسئولان دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای هنری وزرات ارشاد از قریب به ۵ هزار متقاضی تدریس در آموزشگاههای هنری مبلغ ۵۰ تا ۷۰ هزارتومان دریافت کرده و به حسابی که فاقد حسابرسی است واریز کردهاند. به گزارش «فردا»، دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای هنری معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اسفند سال گذشته و با صدور دفترچه ویژه این آزمون (!)، از کسانی که متقاضی تدریس در آموزشگاههای آزاد هنری هستند خواسته تا مبلغ ۵۰۰هزار ریال بابت شرکت در آزمون و مبلغ ۲۰۰ هزار ریال بابت شرکت در مرحله مصاحبه حضوری (مرحله بعد از آزمون)، به حساب موسسهای غیردولتی که از شمول شرکتهای تحت نظر ذیحسابان مالی خارج است، واریز کنند. بررسیهای بیشتر حاکی از آن است که به دلیل شرایط سهل الوصولی که برای مدرسان آموزشگاههای هنری اعلام کردهاند، قریب به ۵ هزارنفر در این آزمون شرکت کردهاند و نکته تعجب برانگیز اینکه تمامی شرکت کنندگان در مرحله اول پذیرش شده و همگی باید مبلغ ۲۰ هزار تومان را نیز به حساب یاد شده واریز کنند. در بدو مواجهه با این گزارش ممکن است برای برخی این نکته به نظر برسد که با وجود صدها فارغ التحصیل دانشگاههای هنری کشور، این آزمون و فراهم کردن زمینه تدریس برای تحصیل کردگان دانشگاهی لازم و ضروری است، اما بررسی شرایطی که برگزارکنندگان این آزمون تعیین کردهاند، این نظریه را نقض میکند؛ چرا که شرایط شرکت در این آزمون عبارتست از: - داشتن توانایی و مهارت لازم متناسب با رشته هنری مورد تقاضا - داشتن حداقل ۲۰ سال سن - داشتن حداقل مدرک تحصیلی دیپلم بر این اساس نکات ذیل قابل بررسی است: ۱- دور نیست روزی که کسانی با حداقل آگاهی هنری مدرس انواع آموزشگاههای هنری شوند. دراین صورت وزارت ارشاد که طبق قانون، باید موجب رشد و ارتقای هنر شود، به وضوح آن را به پایینترین سطح ممکن، تنزل داده است. ۲- باید پرسید این چند هزار نفر باید در کدام آموزشگاهها تدریس کنند؟ در واقع بررسی آماری تعداد اموزشگاهای هنری در اغلب شهرستانهای کشور به وضوح نشان میدهد که این نوع مراکز در اغلب شهرستانها به تعدادی بسیار اندک وجود دارند؛ همچنین در بسیاری دیگر نیز اصلا وجود ندارند. افزون بر اینکه همان معدود اموزشگاهها موجود نیز یا مدرس دارند و یا به هر کسی امکان تدریس نمیدهند. ۳- اگر این پذیرفته شدهها از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضای اشتغال کنند، آن وزراتخانه با تمام ادارات کل استانها و ادارههای شهرستانها، چگونه میتواند توقعی که به هر دلیل، برای این مدرسان جدید (با داشتن حداقل سن ۲۰ سال)، به وجود اورده جوابگو باشد؟ در ادامه این پرسش نیز باید اضافه کرد که آیا وزرات ارشاد با تمام زیر مجموعههایش در کشور، به این نحو ناچار نمیشوند ساعتها وقت کارکنان خود را صرف پاسخگویی به این مدرسان جدید و متوقع کرده و از امور باز مانند؟ مخلص کلام اینکه در نهایت برگزرارکنندگان این آزمون، به جز دریافت پول از متقاضیان، به هزینههای متعددی که ممکن است برای نظام در پی داشته باشد اندیشیدهاند و برای آن راه حلی در نظر گرفتهاند؟ ۴- از چه زمانی وزارت ارشاد متولی برگزاری آزمون شده است؟ در این مورد ذکر این نکات ضروری است: · تاکنون و در سی و سه سال گذشته با برگزاری آزمونی گرانقیمت (!) مدرسان آموزشگاههای آزاد هنری انتخاب و تایید صلاحیت میشدهاند؟ پاسخ به این سوال، به حسب تحقیق در این زمینه، منفی است، چرا که همواره آموزشگاههای آزاد که اغلب خصوصی هستند، برای تامین مدرسان مورد نیازشان با صرف هزینههای مترتب با این موضوع و به حسب تجارب حرفهای که دارند، مدرسان مورد نظر خود را انتخاب کرده و برای تایید نهایی به ادارت ارشاد محل فعالیتشان معرفی میکردهاند و آن ادارهها نیز با شناخت جامعی که از هنرمندان و افراد توانمند دراین عرصه دارند، نسبت به تایید مدرسان اقدام میکردهاند و در مواردی که ابهام داشتند از ادارات کل و در مواردی از معاونت هنری استعلام میشده است. · این اقدام به وضوح به مثابه حجیم کردن دولت نیست؟ آیا این نوع فعالیتها با تاکید مستمر مقامات عالی رتبه نظام، که همواره خواهان واگذاری امور به مردم و بخشهای غیر دولتی بوده و هستند، مغایرت ندارد؟ ۵- مبالغی که از هزاران متقاضی دریافت شده است بر چه اساسی و با کدام معیارها تعیین شده است؟ با محاسبهای ساده به راحتی میتوان گفت مبالغ هنگفتی از چندصدمیلیون دریافتی از مردم برای برگزارکنندگان باقی میماند، بنابراین چون حساب اعلام شده از شمول حسابرسی خارج است، چگونه میتوان شبهه هدر رفتن بیت المال برطرف شود؟ در واقع وزارت ارشاد به حسب کدام معیارهای کارشناسی و مفاد قانونی، برای اشاعه و گسترش هنر اجازه دارد از متقاضیان پول دریافت کند؟ و دیگر اینکه آیا بودجه سالانه وزارت ارشاد در این زمینه دچار کمبود است؟ در این صورت، چرا باید این کوتاهی بودجه نویسان وزارت ارشاد را علاقه مندان به تدریس هنر جبران کنند؟ ۶- چرا مسوولان برگزاری این آزمون خواستار واریز مبالغ یاد شده به حساب موسسه توسعه هنرهای معاصر شدهاند که غیر دولتی است، و حسابرسی نمیشود؟ اگر این موضوع مرتبط با مشارکت آن موسسه در برگزاری آزمون است، چرا امکان مشارکت سایر موسسات غیردولتی فراهم نشده و با ترک تشریفات مرتبط با مزایده این نوع فعالیتها، شرکت یاد شده برای دریافت پول از مردم تعیین شده است؟ ۷- چرا چنین اقداماتی بدون رعایت اطلاع رسانی عمومی توسط رسانههای جمعی و فقط در شکلی خاص برای اگاهی معدودی برگزار شده و مسوولان مربوطه از روند و حاصل مادی و معنوی آن به مردم گزارش نمیدهند تا ابهامات و شبهههایی از این دست نیز برطرف شود؟ امید که این گزارش با پرسشهایی که مطرح کرد و بابی که گشود موجب آگاهی بیشتر مردم و مسئولان شود.