تقاص آمنه تنها یک بهانه است

چرا مردان در اغلب پرونده‌های اسید پاشی عاملیت دارند و برای خواسته‌های خود اقدام به اسیدپاشی به صورت زنان می‌کنند؟ متاسفانه ۹۸ درصد کسانی که قربانی اسید پاشی شده‌اند زنان هستند. تقاص آمنه حق مسلم او است که نه تنها زیبایی و بینایی و بلکه زندگی‌اش را تحت تأثیر خودخواهی و کینه کور یک مرد می‌بیند.

کد خبر : 147641

نگاهی به حوادث اسید پاشی در ایران نشان می‌دهد که اینگونه حوادث به شکل امروزی در کشور ما قدمتی بیش از ۵۰ سال داشته و در طول این سال‌ها همواره نمونه‌های متعدد و دردناکی از این حوادث را شاهد بوده‌ایم. به گزارش خبرنگار اجتماعی «فردا»، آنچه در حال حاضر موجب نگرانی فزاینده است، روند رو به افزایش حوادث اسید پاشی است که در ابتدا حکایت از یک وضعیت نابسامان اجتماعی در کشور ما دارد که ابعاد مختلف آن قابل بررسی است. پرونده اسیدپاشی به صورت آمنه که در حال حاضر به مرحله اجرای حکم رسیده است یکبار دیگر بحث بر سر موضوع اسید پاشی را داغ کرده است، اینکه برای اولین بار قرار است حکم قصاص در چنین پرونده‌ای اجرا شود یکی از دلایل اصلی گستردگی حواشی و بحث‌هایی است که در این خصوص ایجاد شده است. سال‌ها است که بر لزوم برخورد قوی‌تر با مجرمین پرونده‌های اسیدپاشی تأکید می‌شود، کار‌شناسان لزوم اتخاذ اعمال پیشگیرانه را یادآور می‌شوند و هر بار با وقوع یک اسیدپاشی دیگر افکار عمومی و دستگاه‌های مسئول بر روی موضوع حساس می‌شوند. با این حال پرونده آمنه به لحاظ ویژگی‌های مختلف با توجه رسانه‌های داخلی و خارجی، افکار عمومی، دستگاه قضایی، نیروی انتظامی و کار‌شناسان اجتماعی، قضایی و... روبرو شده و ابعاد گسترده آن بهترین بهانه است برای پرداختن به موضوعی که سال‌ها است چهره زشتی را در جامعه ایجاد کرده است. قوانینی که بوی کهنگی می‌دهند در لابلای قوانین کشور می‌توانید قانونی قدیمی را پیدا کنید که به موضوع اسیدپاشی اشاره دارد، این قانون مربوط به سال ۱۳۳۷ است و برای این جرم، مجازاتی بین ۲ تا ۱۰ سال حبس و پرداخت دیه را در نظر گرفته است. در عین حال بر اساس قوانین کیفری کشور که به موضوع ایراد صدمه عمدی به افراد پرداخته است، قصاص نیز می‌تواند یکی از مجازات‌های درنظر گرفته شده برای مجرمین پرونده‌های اسید پاشی باشد آنهم در شرایطی که ۵ شرط لازم برای قصاص را در دارا باشد. از جمله این ۵ شرط می‌توان به مواردی نظیر تلف شدن جانی یا سرایت آن به عضوی دیگر در قصاص و همچنین بیشتر بودن قصاص نسبت به اندازه جنایت اشاره کرد که در مورد اسید پاشی با توجه به ویژگی‌های خاص مواد اسیدی صادق بوده و موجب شده تابحال قصاص در مورد پرونده‌های اسیدپاشی اجرا نشود. با این همه قانونگذار در بند (الف) ‌ ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری بزه اسیدپاشی را همردیف قتل عمد، محاربه و فسادفی‌الارض برشمرده است؛ ضمن آنکه مجازات‌های سنگین ماده واحده قانون مربوط به اسیدپاشی نیز در این زمینه منسوخ نیست و قضات قادرند آن را اجرا کنند هرچند تا بحال قضات غالبا‌‌ همان مجازات ۲ تا ۱۰ سال و پرداخت دیه برای اسیدپاشی در نظر گرفته‌اند. علیرغم این در پرونده آمنه گفته شده که تدابیر لازم در این زمینه توسط پزشکی قانونی اندیشیده شده و پس از پاسخ مثبت استعلامات مربوطه اجرا حکم بلامانع اعلام شده است، مسئله‌ای که موجب شده بازخوردهای فراوانی ایجاد شده که در ‌‌نهایت موجب شود اجرای آن به تعویق بیفتد. آنچه در این بین مهم جلوه می‌کند نگاه جدید به وضع قوانین و حتی رویکرد جدی‌تر و جسورانه‌تر قضات نسبت به موضوع است که می‌طلبد فارغ از قوانین قدیمی و کهنه موجود، برخورد جدی تری با مجرمین اسیدپاشی انجام شود تا بازدارنگی قوانین و نظام قضایی کشور بیشتر نمایان شود.

خودخواهی مردانه، عشق و عاشقی و ریشه‌های اسیدپاشی

وحشیانه بودن اسیدپاشی و دردناک بودن آثار آن بر هیچ کش پوشیده نیست، آنچه در بررسی حوادث اسیدپاشی در کشورمان نمایان است عاملیت مردان در اغلب این حوادث و ریشه‌های عاطفی و عشقی در بروز آن‌ها است. اینکه چرا مردان در اغلب پرونده‌های اسید پاشی عاملیت دارند و برای خواسته‌های خود اقدام به اسیدپاشی به صورت زنان می‌کنند نکته‌ای است که باید در زمینه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی اعتقادی و مذهبی جامعه توسط کار‌شناسان و صاحبنظران مورد بررسی قرار بگیرد. دکتر مجید ابهری، جامعه‌شناس در سایت اختصاصی خود آورده است؛ افرادی که اسید می‌پاشند معمولا افرادی هستند که در مسائل عاطفی و عشقی یا شکست خورده و یا قصد انتقام دارند یعنی حدود ۹۰ درصد اسید پاش‌ها در رابطه با مسائل عشقی و عاطفی این عمل را انجام داده‌اند و ۱۰ درصد دیگر به قصد انتقام جویی آن هم در مسائل عاطفی دست به این کار وحشیانه زدند. وی تصریح می‌کند: متاسفانه ۹۸ درصد کسانی که قربانی اسید پاشی شده‌اند زنان هستند که از این میزان نیز ۵۰ درصد دچار مشکل بینایی و بقیه آن‌ها دچار جراحت‌های سنگین در زیبایی و پوست صورت و بدن شدند. به اعتقاد این استاد دانشگاه استفاده کنندگان از عمل اسیدپاشی از لحاظ روحی و روانی وضعیت نامتعادل تری نسبت به استفادکنندگان از سلاح سرد و گرم دارند، یعنی کسی که اسید می‌پاشد احتمال گریز خود را بیشتر می‌داند. اینگونه از افراد جامعه جزء افراد ترسو و ضعیف جامعه هستند که جرات مقابله مستقیم ندارند و مهم‌تر از آن قصد ایجاد ضایعه در قربانی را تا پایان زندگی دارند و به قصد کشتن، این کار را انجام نمی‌دهند، این عمل از کشتن بسیار بد‌تر و زشت‌تر است. به این ترتیب در کنار ابعاد گسترده حوادث اسیدپاشی به نظر می‌رسد ریشه‌های وقوع آن در لایه‌های درونی فرهنگ و اجتماع ما نهفته است، آنجایی که قوانین و دستو العمل‌های قضایی و اجتماعی با نگاه مردانه تدوین می‌شود و به نوعی مردان محق می‌شوند تا در جواب هر مخالفت و عقیده غیر همسان با خود به خشونت متوسل شوند. باید از مسئولین قضایی، انتظامی، دستگاه‌های متولی امور اجتماعی و فرهنگی و مذهبی پرسید که بر سر اجتماع ما چه آمده است که خشونت با این حجم گسترده و البته عریان و شدید اشاعه پیدا کرده است و حوادث مختلف آن تبدیل به عادت‌های روزمره می‌شوند؟

ابعاد گسترده یک حادثه و تقاص آمنه

پرونده آمنه پرونده پر سر و صدایی شده است، ابعاد گسترده آن را می‌توان در لابلای اخبار رسانه‌های بزرگ و مهم خارجی، تی‌تر سایت‌ها و و حروف درشت صفحات اول روزنامه‌ها مشاهده کرد، قرار است اولین حکم قصاص در این زمینه اجرا شود و آثار آن محل گمانه زنی‌های متعددی است. تقاص آمنه حق مسلم او است که نه تنها زیبایی و بینایی و بلکه زندگی‌اش را تحت تأثیر خودخواهی و کینه کور یک مرد می‌بیند هرچند زجر‌های او در این شش سال و چند ماه جبران نمی‌شود ولی شاید عبرتی شود برای مردان مشابه مجید که در جواب یک نه به خود اجازه می‌دهند زندگی انسانی را به بازی بگیرند. در این بین گروهی موافق قصاص‌اند و بر این باورند که با اجرای آن جلوی حوادث مشابه گرفته می‌شود، گروهی نگران اشاعه خشونت در جامعه‌اند، عده‌ای این حادثه دردناک را عاملی در جهت منافع سیاسی و شخصی و گروهی خود می‌بینند و عده‌ای هم به دنبال راه حل‌های دیگری برای پایان این ماجرا هستند. هرچه پایان این ماجرا باشد چه مجید را قصاص کنند و یا حبس ابد، چه آزاد شود و یا پرونده با پرداخت دیه‌ای سنگین تمام شود اما پرونده آمنه می‌تواند بهانه‌ای باشد برای نگاهی عمیق به جامعه‌ای که گرفتار روزمرگی در آنیم...

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: