جریان انحرافی در روابط با نامحرم و رجوع به جنگير و رمال آزادند
متاسفانه عقيده اينها اينگونه است که در روابط با نامحرم آزادند، در تماس با روشنفکران سکولار و گاه ملحد و پريدن با آنها آزاد هستند، در رجوع به جنگير و رمال آزادند، با دراويش آزادند. آيا اين است حدود الهي؟ اين است حرمات الهي؟
رييس قوه قضاييه هوشياري عموم ملت مسلمان و خصوصا حوزههاي علميه و دانشگاهها را در مقابل جريانهاي انحرافي معتقد به «اسلام منهاي روحانيت» ضروري خواند و گفت: جريانات انحرافي در طول تاريخ تلاش بسياري كردهاند تا عرفانهاي کاذب و مليتگرايي را در مقابل اسلام واقعي ترويج کنند و امروز نيز شاهد تلاش جرياني انحرافي در کمرنگ کردن نقش عالمان ديني هستيم. به گزارش «فردا» به نقل از ایسنا، آيتالله صادق آملي لاريجاني در جلسه روز چهارشنبه مسئولان عالي قضايي به تلاشهاي صورت گرفته در رژيم گذشته براي دور کردن مردم از اسلام و روحانيت اشاره و تصريح كرد: همه ما ميدانيم که در اواخر دوره طاغوت، رژيم به ترويج مليتگرايي و ايرانيگرايي افراطي و برپا ساختن جشنهاي آنچناني پرداخته بودکه هدفي جز کمرنگ کردن نقش اسلام و نقش عالمان دين نداشت. وي تاکيد کرد: در جامعهاي که بر اساس دين شکل پذيرفته و آحاد مردم، مسلمان هستند و بناست بر اساس توحيد، کتاب، سنت و وحي پيامبر زندگي کنند، مسلما بايد «تفقه در دين» داشته باشند. تفقه در دين يعني درک عالمانه و صحيح از دين و درکي که بر اساس اجتهاد روشمند و مضبوط از دين حاصل شده باشد. رييس دستگاه قضايي افزود: البته به نظر ميرسد از ميان همه اين اصطلاحات مثل معرفت ديني و درک صحيح يا درک عالمانه، تعبير قرآني «تفقه در دين» از همه پر معناتر و پر بارتر باشد. از اقتضائات چنين جامعهاي طبيعتا و عقلا اين است که بايد تفقه در دين داشته باشد و عالماني باشند که دين را بفهمند و اين فهم را در اختيار مردم قرار بدهند و زندگيها بر اساس فهم عالمانه و مجتهدانه از کتاب و سنت شکل گيرد. آملي لاريجاني به تاکيد قانون اساسي بر اين مساله اشاره کرد و گفت: در اصول متعددي از قانون اساسي به صورت مستقيم و غير مستقيم بر اين مساله تاکيد شده است؛ از جمله در اصل دوم قانون اساسي تصريح شده است که نظام جمهوري اسلامي، نظامي است بر اساس توحيد (لااله الا الله) و اينکه از طريق اموري از جمله اجتهاد مستمر فقهاي جامعالشرايط بر اساس کتاب و سنت معصومين سلام الله عليهم ، قسط و عدل و استقلال سياسي و اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و همبستگي ملي را تامين ميکند و يا در اصل چهارم قانون اساسي تصريح شده است که تمام مقررات و قوانين بايد بر اساس موازين اسلامي باشد و البته طريق تشخيصش را هم نظر فقهاي شوراي نگهبان قرار داده است. وي همچنين به آيه 122 سوره توبه اشاره کرد و ادامه داد: صدر اين آيه اين است که «و ما کان المومنون لينفروا کافه»، يعني نهي ميکند که مومنين همه «نفر» يعني کوچ و حرکت داشته باشند و به ميدان جهاد بروند. نهي ميکند که همه مومنين بروند جهاد. مي گويد عدهاي باقي باشند و اين عده بروند تفقه در دين کنند و اينطور نباشد که همه جهاد بروند و تفقه در دين زمين بماند. رييس قوه قضاييه با بيان اينکه در تفسير اين آيه اختلافاتي ميان علما هست، اظهار كرد: در اين مساله نميتوان ترديد کرد که اين آيه، تحريض و تحريک مومنان و الزام به بقاي عدهاي براي تفقه در دين است. مرحوم شيخ انصاري در کتاب گرانسنگ رسائل بعد از اينکه در استدلال اين آيه بر حجيت خبر واحد، تشکيک و اشکالات متعدد وارد ميکند، ميفرمايد در اصل اينکه اين آيه ظهور در لزوم و وجوب تفقه و انذار در دين دارد نميتوان ترديد کرد. آملي لاريجاني گفت: مسلما بحث از حلال و حرام، قدر متيقن اين تفقه است؛ يعني بايد کساني باشند که دين را عالمانه بفهمند و يا اقلا حلال و حرام آن را بدانند. منتها بعيد نيست بر حسب پارهاي قرائن بگوييم که اصلا معناي آيه اين است که در همه معارف بايد تفقه داشته باشند و نه فقط در حلال و حرام. مرحوم علامه طباطبايي نيز در ذيل اين آيه شريفه ميفرمايد که از تعبير انذار در اين آيه شريفه استفاده ميشود که بايد در همه معارف تفقه کرد، چون بدون تفقه در مبداء و معاد، انذار در حلال و حرام پيدا نميشود. وي در ادامه به تلاش برخي از جريانهاي انحرافي در طول تاريخ براي دور کردن امت اسلام از تفقه در دين و از عالمان راستين اشاره کرد و ايده «اسلام منهاي روحانيت» را زاييده اين تلاش دانست و خاطرنشان كرد: از قرنها پيش پارهاي جريانات انحرافي در مقابل نقش عالمان در دين وجود داشته است و همه ما ميدانيم که در برهههاي متعددي در همين جامعه اسلامي ما دراويش و صوفيه را در مقابل علماي ما قرار ميدادند و بهانه آنان رجوع به باطن و باطنگرايي و اهميت عالم معنا و معنويت بود اما در واقع نقش علماي دين را ميخواستند تضعيف کنند. ما يادمان نميرود که در زمان طاغوت، دراويش را تاييد و کمکشان ميکردند، خانقاههايشان را آباد ميکردند، مساجد را اگر نگوييم خراب ميکردند ولي هيچ کمکي نميکردند و مراسم ديني را در خانقاهها ميگذاشتند. اين همراهي با جريانهاي انحرافي براي کمرنگ کردن نقش عالمان ديني بود. رييس دستگاه قضا يادآور شد: عالمان حقيقي دين توجه اصليشان به عالم واقعيت و معنا بوده، منتها به خوبي دريافته بودند که اگر ميخواهيم توجه به باطن پيدا کنيم و به عالم معنا بپردازيم، مسير همين است و نميشود انسان حلال و حرام خدا را نداند، بعد بگويد من دارم به عالم معنا ميپردازم و نيز نمي شود حدود الهي را نداند و حرام و حلال الهي را پاس ندارد بعد بگويد من به عالم باطن ميپردازم. اين سخن نادرستي است. آملي لاريجاني ظهور روشنفکران سکولار را ادامه اين جريانهاي انحرافي دانست و تصريح كرد: جريان سکولاريسم و روشنفکران سکولار را در کشورهاي اسلامي تقويت ميکردند تا باز در مقابل علما و متخصصان فهم ديني جهتگيري کنند. در همين کشور ما آرام آرام پر و بال دادند به اينها تا جايي که اسلام منهاي روحانيت تز اصلي برخيها شد. وي افزود: البته روحاني کسي نيست که فقط عمامهاي بر سر و ردايي بر تن دارد. آنچه که مهم است فهم عالمانه دين و تقواست. آيا از علماي راستين دين از قرون اوليه مثل شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ مرتضي، شيخ طوسي، علامه حلي حتي تا زمان حال عالمي را ديدهايدکه بيايد ادعا کند که به لباس، کسي مي شود روحاني؟ اينها خودشان در فهم دين و فهم معارف ديني مجاهد في سبيلالله بودند و چه زحمات طاقتفرسايي براي بقاي دين کشيدند. واضح است که روحانيتي که ميگوييم تفقه در دين دارد همين روحانيت حقيقي است و اتفاقا مخالفان نيز وقتي ميگويند تز اسلام منهاي روحانيت، همين روحانيت حقيقي را مدنظر دارند که فهم آنان از دين عالمانه است. رييس قوه قضاييه ادامه داد: واقعا تاسفآور است که در زماني که البته بيشتر به زمان دولت اصلاحات بر ميگردد، کتابهاي متعددي در عرفانهاي کاذب وارداتي در همين کشور مجوز از وزارت ارشاد گرفته است. وقتي انسان کتابهاي آنها را ميخواند ميبيند که عدهاي جاهل و شياد و زنباره مدعي باطن و معنويت و عرفان شدهاند. اين چه عرفاني است که با همه دنياپرستي ميسازد؟ عرفان سرخپوستي که با مواد مخدر و امثال آن هم هيچ منافاتي ندارد. عرفان بودايي هم جور ديگري. بايد تاسف خورد که اين کتابها در اين کشور نشر شد و صدايي هم برنخاست. کشوري که اساسش اسلام و تشيع است و نظامش نظامي است بر اساس توحيد و کتاب و سنت، چگونه ميتواند اين امور را تحمل کند؟ آملي لاريجاني تاکيد کرد: متاسفانه بايد گفت در زمان ما هم جرياني انحرافي که گويا تمام نکات انحرافات گذشته را با هم در يک جا جمع دارد، در کمرنگ کردن نقش علما و در ترويج ايرانيگري و قوميتگرايي بسيار تلاش ميکند و مردم را ارجاع ميدهد به کوروش و هخامنش و ديگران و بعد از آن طرف در ترويج عرفانهاي کاذب، در جنگيري و رمالي هم تلاش ميکند که مشخص نيست اينها چه نسبتي با دين دارد؛ در حاليکه اينها هم دم از روشنفکري ميزنند و با سکولارها خيلي راحت جمع ميشوند و همراهي ميکنند و هم با عدهاي از هنرمندان لاابالي دمخور هستند و عرفانهاي کاذب را ترويج ميکنند و البته از اينکه با اجانب هم پنهاني ارتباط بگيرند خيلي ابايي ندارند. وي ملت ايران را به هوشياري در برابر اين جريان انحرافي دعوت کرد و افزود: بايد به هوش باشيم. نظامي که بر اساس اسلام و بر اساس کتاب و سنت تشکيل شده بايد مراقب اين جريان انحرافي و امثال آن باشد و بايد بدانيم که ما مسلمانيم، مسلماني که با حقتعالي عهد بسته که راه او را طي کند و کتاب و سنت را تبعيت كند. اينچنين مسلماني حتما اولين کارش فهم کتاب و سنت است و در اولين قدم نياز به متخصص و عالم فهمنده دين دارد اما شما در خصايص اين گروه انحرافي ميبينيد که دين را به گوشهاي در زندگي ميبرند و ميگويند قلبت صاف باشد. رييس قوه قضاييه اظهار كرد: متاسفانه عقيده اينها اينگونه است که در روابط با نامحرم آزادند، در تماس با روشنفکران سکولار و گاه ملحد و پريدن با آنها آزاد هستند، در رجوع به جنگير و رمال آزادند، با دراويش آزادند. آيا اين است حدود الهي؟ اين است حرمات الهي؟ آملي لاريجاني تاکيد کرد: اين جريان اتفاقا در مفاسد اقتصادي هم غوطهورند و بيامان جلو ميروند. وقتي که انسان تقوا را از دست داد، در همه مجاري و در همه مجال مشکل پيدا ميکند. وي تصريح كرد: وظيفه همه عالمان دين است که در مقابل اين انحرافات بايستند و مردم ما نيز به هوش باشند. ملت مسلمان و انقلابي ما به ياد دارند که حضرت امام (ره) چگونه با تمام وجود مقابل تز انحرافي اسلام منهاي روحانيت ايستاد و هيچگاه از خاطرم نميرود که امام (ره) چگونه به آنها خطاب ميکرد که شما با روحانيون مخالف نيستيد، بلکه با اسلام مخالفيد. رييس قوه قضاييه اصافه كرد: حالا هم همين است. اين جريان انحرافي در حاليکه جنگيري و رمالي را روشنفکري جا ميزنند، در کمرنگ کردن نقش عالمان ديني و متخصصان علوم حقه تلاش ميکنند. مسلما مقصود ما نفي عوالم باطن و عوالم معنا نيست اما يقين داريم اکثر قريب به اتفاق اينها شيادند. مگر هر چيزي در عالم امکان دارد وقوعش در مورد شخص خاص هم ثابت است؟ ممکن است کسي بتواند قدرتهاي مافوق طبيعي هم داشته باشد اما هر کسي که دکاني باز کند و بگويد من چنين قدرتي دارم آيا قدرت دارد؟ وانگهي هر قدرت شيطاني هم مورد تاييد کتاب و سنت است؟ آملي لاريجاني به روايتي در اين زمينه اشاره کرد و گفت: از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودهاند «آيه الکذّاب أن يُخبِرَک خَبَر السماء و الارض و المشرقِ و المغربِ فاذا سألته عن حرام الله و حلاله لم يکن عنده شي». اين روايت عجيبي است. اين روايت در کافي (جلد دوم صفحه 340 )آمده است و ميفرمايد نشانه آدم دروغگو اين است، از آسمان و زمين و از مشرق و مغرب به شما خبر ميدهد اما وقتي از او راجع به حلال و حرام خدا ميپرسي هيچ چيز در کفش نيست. وي تاکيد کرد: اين رمالها و جنگيرهايي که قوه قضاييه با آنها برخورد کرده، مصداق همين روايتند. رييس قوه قضاييه در پايان با اشاره به نقش علما و هوشياري مردم در شناسايي جريانهاي انحرافي گفت: البته اين رافع مسئوليت قوه قضاييه نيست و طبيعتا هر شخصي بايد مسئوليت خودش را انجام دهد و دستگاههاي اجرايي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد وظايف خودشان را بدانند و نگذارند که کتابها و نشريات ضلال چاپ شوند. بر اساس گزارش اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه، در ادامه جلسه مسئولان عالي قضايي مقرر شد كه اقتضائات حقوقي و قضايي برنامه پنجم توسعه بررسي شود. همچنين مقرر شد برنامه سوم توسعه قضايي نيز از سوي مسئولان قضايي بررسي و پس از ارائه پيشنهادات جديد و اصلاحات به منظور تصويب و ابلاغ به جلسه مسئولان ارائه شود.