آخرین توصیه صدام به پادشاه عربستان
صدام در نامهاي براي پادشاه عربستان اذعان ميدارد كه بازيچه دست آمريكاييها بوده است.
ايسنا: صدام، ديكتاتور عراق در اين نامه اذعان ميكند كه آمريكاييها با وي اعلام ائتلاف كرده و وي تبديل به ابزاري در دست آنها براي اجراي طرحهايشان شده بود. صدام در اين نامه ميافزايد: در بيست و پنجم ژوئيهي سال ۱۹۹۰ با سفير آمريكا در عراق ديدار كردم و آمريكا از طريق اين سفير براي اشغال كويت به من چراغ سبز نشان داد. سفير لبخندي زد و به من گفت: ما هيچ نظري درباره اختلافات تو با اعراب مانند مشكلت با كويت نداريم و من دريافتم كه منافع ما با منافع آمريكا يكي است. در ادامه نامه ديكتاتور سابق عراق آمده است: من گمان كردم آنها همپيمانان من هستند و يك هفته بعد از آن من كويت را اشغال كردم. اما اين "حرامزادهها" نظرشان را تغيير دادند و حملهاي وحشيانه عليه من صورت دادند كه در طول تاريخ تكرار نشده بود و بغداد را تبديل به جهنم كردند. آنها پناهگاه العماره را هدف قرار دادند و زنان و كودكاني را كه در آنجا بودند، به آتش كشيدند. زيرساختهاي ما را به طور كامل نابود كردند. سپس عراق را تحريم اقتصادي كردند و صدها هزار كودك را در عراق كشتند و بعد از آن عراق را در سال ۲۰۰۳ اشغال كردند و مرا به اسارات درآوردند. عراق را به طور كامل به دشمنان من دادند. صدام ميافزايد: من اين نامه را براي تو نوشتم چون تو تنها فرد از حاكمان عرب هستي كه استحقاق اين نامه را داري چون ديگر حاكمان عرب يا در گلولاي دشمني با اسلام غوطهورند يا عروسكي در دست آمريكا هستند. عبد العزيز من تو را نسبت به آمريكا هشدار ميدهم چرا كه تو ديدي كه آنها بدترين خيانت را به من كردند و به رغم حمايتشان از من در جنگ با ايران در يك چشم به هم زدن من را از دوست تبديل به دشمنشان كردند. امروز تو با آنها در يك ائتلاف هستي كه هيچ ارزشي براي آن قائل نيستند و هر موقع كه بخواهند تو را نيز تبديل به دشمن ميكنند و همان كار را با تو خواهند كرد كه با من كردند. همانطور كه مرا ميكشند تو را نيز خواهند كشت، مردم تو را نيز خواهند كشت، نفت تو را نيز به غارت ميبرند و آبروي زنانت را خواهند برد. علت اين كه اين نامه را براي تو نوشتم اين است تو جوانان عربستاني را در اختيار داري. پس اين جوانان را جذب كن تا اگر دشمن به سراغت آمد آنها آماده باشند. به فساد نپرداز اين جوانان امانتي بر دوش تو هستند و آنها گنجي هستند كه ديگر حكام عرب چنين گنجي ندارند.