مدیر کل ناظر یا مجری صرف و چندین پرسش دیگر
از دیگر مشکلاتی که تاثیر آن به طور مستقیم گریبانگیر هنرمندان است چندشغله بودن مدیران منصوب شده در این معاونت است. به جرات میتواند ادعا کرد که در هیچ دورهای تا این حد اصرار بر به کار گیری مدیران چند شغله مرسوم نبوده است.
با وجود تاکید شاه آبادی بر اینکه اوضاع معاونت هنری به قدری مناسب است که خبرنگاران به جز دو مورد، سوژهای برای پرسش از او ندارند؛ عملکردی که این معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیش گرفته سوالات متعدد دیگری را هم به وجود است که به برخی از آنها اشاره میشود. به گزارش «فردا»؛ در حالی که شنیدهها حاکی از آن است که دامنه دخالتهای معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور مربوط به ادارت کل زیر مجموعه آن معاونت هر روز بیش از پیش شدت میگیرد، با این حال به نظر میرسد این مشکل در اداره کل هنرهای نمایشی به نحوی بسیار شدیدتر اعمال میشود تا جایی که انجمن هنرهای نمایشی پرداخت مبلغی بسیار ناچیز و البته متداول، برای امور جاری دفتر مدیر کل هنرهای نمایشی را به کسب اجازه از شاه آبادی منوط کردهاند. بر این اساس باید پرسید که حسین مسافر آستانه حتی برای تهیه تنخواه دفتر مدیر کل هنرهای نمایشی نیاز به تایید معاون هنری ارشاد دارد؟ در پی پرسش یاد شده، باید اضافه کرد که آیا این نوع نظارتها ناشی از نبود اعتماد و اطمینان به مدیران یا کارکنان زیر مجموعه است؟ و اینکه، در هر حال، چرا اقدامی برای بهبود آن انجام نمیشود، چون بسیار دور از ذهن است که مسئولان مربوطه گمان داشته باشند که در چنین جوی به هیچ وجه امکان باروری و بروزخلاقیت و... هنرمندان ایجاد شود. به عبارت دیگر، طبق قانون، اگر چه نظارت از وظایف مهم وزارت ارشاد است اما بر حمایت از هنرمدان نیز تاکید ویژهای شده است. آیا ارزیابی از تاثیر این نوع شیوهها و در پی آن اعمال نظرات غیر کارشناسی، بر هنرمندان در اختیار دارند و مطلع هستند که بسیاری از هنرمندان دچار بلاتکلیفی شده و از سوی دیگر نارضایتیهای بسیاری را به دنبال داشته است؟ از مهمترین مداخلههای معاون هنری در امور اداره کل هنرهای نمایشی کسر دستمزدهای هنرمندان توسط معاونت هنری بوده است. در این مورد لازم به توضیح است که مطابق روالی که در آن مجموعه بوده و در دولت نهم و اوایل دولت دهم نیز مرسوم است، برای اجرای هر اثر، شورای ساخت اداره کل هنرهای نمایشی، که متشکل از چندین مرجع مهم تئاتری از جمله نمایندهای از اداره نظارت ارزشیابی، نمایندهای از انجمن هنرهای نمایشی، نمایندهای از خانه تئاتر و.... است، مطابق سوابق و توانمندیهای کارگردان و دیگر عوامل مبالغی را تصویب میکردند و سپس برای تنظیم قرارداد در اختیار امور اداری و مالی اداه کل هنرهای نمایشی قرار میگرفت و گروه که به وضوح از وضعیت مالی خود مطلع بود، به تدارک اجرای مطلوب میپرداخت، اما چندی است که مصوبه شورای ساخت باید در اختیار معاونت هنری قرار گیرد و مطابق بررسیها مشخص شده که در آنجا بدون هر گونه تبادل نظر با گروه و یا اعضای شورای ساخت، به هر میزان که مایل باشند (در اغلب موارد ۲۰ درصد) از مصوبه شورای ساخت کسر شده و میشود و به هیچ وجه نیز حاضر به مذاکره با معترضان به این کسری کاملا غیر کارشناسی و بر علیه هنرمندان نمیشوند. بر این اساس و نیز مبتنی بر ابهامات فراوان دیگر در آن معاونت ارشاد باید از مسوولان مربوطه پرسید:
- با وجود تاکید مقام معظم رهبری در زمینه جذب حداکثری و دفع حداقلی توسط مسئولان، متوجه ریزشی که این رفتارها در پی داشته نیستند؟ در حال حاضر به جز افراد معدودی (که به عنوان مثال با وجود اینکه سابقه روشنی هم در هنر تئاتر نداشته و ضعفهای بسیار محرزی هم داشتند، برای ۱۰ اجرا ۴۰۰ میلیون تومان دریافت میکنند) اما افراد متعددی به دلیل بلاتکلیفیهای مالی و تصمیم گیریهای یک جانبه و آمرانه که در تضاد با روح خلاق جامعه هنری است، یا از این عرصه کوچ کردهاند و یا حاضر به همکاری با بسیاری از نمایشها نیستند و با وجود مصائب بسیار طاقت فرسای مالی عطای تئاتر را به لقایش بخشیدهاند.
- بیمیلی و تفرقی که در اغلب اهالی تئاتر به وجود آمده، علاوه بر مغایرت صریح با فرمان لارم الاجرای مقام معظم رهبری، از سوی دیگر در حالی به یک رویه در آن مجموعه بدل شده که که طبق تاکیدات چندین و چند باره دولتمردان و شخص رییس جمهور، قرار بر آن بوده و هست که فرهنگ و هنر موضوع اساسی و رویکرد اصلی دولت دهم باشد، اما تقریبا در هیچ دورهای تا به این حد دلسردی و تشویش در تتئاتر منتشر نشده است.
- از دیگر مشکلاتی که تاثیر آن به طور مستقیم گریبانگیر هنرمندان است چندشغله بودن مدیران منصوب شده در این معاونت است. به جرات میتواند ادعا کرد که در هیچ دورهای تا این حد اصرار بر به کار گیری مدیران چند شغله مرسوم نبوده است.به عنوان مثال این معاونت در حالی بر جدی گرفتن تئاتر در شهرستانها اصرار دارد که مسئول و برخی از کارشناسان امور استانهای اداره کل هنرهای نمایشی در اغلب اوقات در محل کار خود حاضر نمیشوند و به مشاغل دیگری که دارند میپردازند. به طور واضح مسئول این قسمت فقط در دو روز در هفته؛ آن هم به صورت نیمه وقت، امور استانها را مدیربت میکند و یا یکی دیگر از دهها چند شغله مسئول روابط عمومی این معاونت است که مسئولیت دفتر نمایشهای خیابانی را هم برعهده دارد و......
- درباره آموزش و امور مربوط به آموزشگاههای هنری نیز کافیست بررسی اجمالی و مختصری انجام شود، در این صورت به طرز غیر قابل تکذیبی مشخص میشود که اوضاع به همین منوال، آشفته است و به عنوان مشتی نمونه خروار میتوان گفت که همه امور فقط مختص به کسانی است که به مدیر مربوطه نزدییک باشند؛ بنابراین باید پرسید آیا از این عرصهٔ مشوش هنرجویی نخبه به جرگه هنرمندان خلافق و توانمند افزوده خواهد شد و یا خانودهها رغبت میکنند که فرزندانشان را به این نوع مراکز راهی کنند و... چرا؟
علاوه بر آن حتما دو پرسش دیگر که به زعم معاون هنری، تکراری هستند بار دیگر هم مطرح میشود. در واقع معاون هنری ارشاد در گفتوگو با خبرگزاری مهر این دو سوال را تنها سوالات خبرنگاران از معاون هنری دانست: ۱- چرا مطالبات معوق هنرمندان پرداخت نمیشود؟، ۲- چرا هنوز رئیس دفتر موسیقی انتخاب و منصوب نشده است؟ طرح این دو سوال ضروری است، چون:
- در حالیکه با دخالتهای فراوان، حتی جزییترین امور مربوط به زیر مجموعه، تحت مدیریت است و تقریبا روند اغلب امور را نامناسب دانسته و برای بهبود! آنها تغییراتی اعمال شده، پس چرا در روند پرداخت بدهیهای دولت به هنرمندان، هیچ تغییری حاصل نشده و تاثیری برجای نگذاردهاند؟ اما از سوی دیگری، به راحتی حقوق و مزایای گروهها، بدون کوچکترین ضابطه کارشناسی و قابل قبول، کسر شده و میشود؟
- با وجودی که مسوولان مربوطه به خوبی میدانند که باید جوابگوی رسانهها و در نتیجه مردم باشند، چرا مهمترین متولی موسیقی کشور بدون مسوول تثبیت شده است و ماه هاست که با سرپرست مدیرریت میشود؟ آیا مسوولان مربوطه در معاونت هنری وزارت ارشاد به دلیل کم تجربگی و نداشتن شناخت از مسئولان و هنرمندان این عرصه نتوانستهاند برای تصدی دفتر موسیقی کسی رابیابند؟ این تاخیر قریب به یک ساله، و دلایل استمرار این تعویق چیست؟