به ازای هر آمريكايی 17 پاكستانی كشته شدهاند
پاكستان همچنان از عواقب غير قابل تصور در زمينه انساني، اقتصادي و اجتماعي بخاطر همراهي در جنگ به رهبري آمريكا رنج ميبرد.
فارس: در مقابل 3000 شهروند بيگناه آمريكايي كه در حادثه 11 سپتامبر كشته شدند، 52000 پاكستاني بيگناه جان خود را از دست داده و بيش از 100 هزار تن ديگر نيز زخمي شدهاند. "مبلغان جنگ " عنوان مقالهاي است كه در روزنامه "نيوز " چاپ اسلامآباد انتشار يافته است. نويسنده اين مقاله در نوشتار خود به زيانها و پيامدهاي همراهي پاكستان با جنگ ضد ترور آمريكا پرداخته و در بخشي از مقاله خود آماري تكان دهنده از نتايج اسفبار مشاركت پاكستان در اين جنگ را بيان كرده است. "اكبر بابر " نويسنده اين مقاله در بخشي از نوشتار خود آورده است: پاكستان همچنان از عواقب غير قابل تصور در زمينه انساني، اقتصادي و اجتماعي بخاطر همراهي در جنگ به رهبري آمريكا رنج ميبرد. نويسنده با اشاره به اوضاع پاكستان از 11 سپتامبر و با تمركز بر روي مسئله مناطق قبيلهاي (FATA)، افزوده است: حملات انتحاري، كه تا قبل از ماجراي 11 سپتامبر يك پديده ناشناخته بود، اكنون تقريبا به يك امر معمول و روزانه تبديل شده است. تمام نواحي هفتگانه مناطق قبيلهاي و شش منطقه مرزي مجاور آن غير قابل كنترل شدهاند. صدها مدرسه و درمانگاه در مناطق قبيلهاي و ايالت "خيبر پختونخواه " تخريب شده و زيرساختهاي اجتماعي آنها از بين رفته است و از حكومت سياسي تنها نامي باقي مانده و ارتش بطور مستقيم FATA و سوات را كنترل ميكند. وي افزوده است: با نابودي دهها مالك در مناطق قبيلهاي، نظام مالكين نيز در اين مناطق از بين رفته است. در مجموع حدود چهار ميليون نفر آواره شده و حدود يك ميليون نفر از شهروندان نيز هنوز به زندگي سخت خود در اردوگاههاي آوارگان ادامه ميدهند. بابر در ادامه مطلب خود نوشته است: بهرغم كمكهاي آمريكا، ميزان كل بدهيهاي خارجي و داخلي ما از پنج تريليون روپيه به 10 تريليون روپيه افزايش پيدا كرده است. عملياتهاي نظامي جزئي از زندگي روزمره ما شده و اين در حالي است كه 140 هزار سرباز تنها در مناطق قبيلهاي مستقر شدهاند و به غير از آن، بايد 20 هزار سرباز ديگر نيز به صورت دائم در دره سوات مستقر شوند. در ادامه اين نوشتار آمده است: از مجموع 6/1 تريليون روپيه بودجه اين كشور، 70 بيليون روپيه صرف پرداخت بدهيها و 550 بيليون روپيه نيز صرف هزينههاي دفاعي شده است و بدين ترتيب بودجه كمي براي توسعه اجتماعي باقي ميماند. نويسنده افزوده است: صنعت توريسم در اين كشور از بين رفته و ديپلماتها و كاركنان نمايندگيهاي سياسي و سازمانهاي توسعهاي بينالمللي تنها به خاطر مزاياي خاص مربوط به سختي كار حاضرند براي يك مدت محدود يك ساله به مناطق مختلف پاكستان بروند. تمام شهرهاي مهم پاكستان، به خصوص پادگانها، تبديل به دژهاي نظامي شده و غير نظاميان مجبورند موانع متعدد بازرسي پليس را تحمل كنند. بابر در ادامه آورده است: طبق برآوردها، 3000 نفر از مردم، كه اغلب آنها افراد بيگناه پاكستاني بودهاند، از سال 2004 تا كنون بر اثر حمله هواپيماهاي بدون سرنشين جان خود را از دست دادهاند. حتي سازمان ملل نيز سلاخيهاي هواپيماهاي بدون سرنشين را كشتارهاي خارج از قانون ناميده است. صدها جاسوس و عامل همچون "ريموند ديويس " آزادانه در پاكستان در حال فعاليت بوده و شايد هزاران تن از مأموران محلي در حال پياده كردن برنامههاي آنها بر ضد منافع ملي ما هستند. جاي تعجب نيست كه مواضع امنيت ملي ما به خطر افتاده و تلاشهايي براي كنترل عوامل سيا كه در حال پرسه زدن در خيابانهاي شهرهاي پاكستان هستند در حال انجام است. نويسنده در ادامه با بيان اينكه در مقابل 3000 شهروند بيگناه آمريكايي كه در حادثه 11 سپتامبر كشته شدند، 52000 پاكستاني بيگناه جان خود را از دست داده و بيش از 100 هزار تن ديگر نيز زخمي شدهاند، ميافزايد: اگر سياست آمريكا حفاظت از شهروندان آمريكا در برابر خطرات شناخته شده و احتمالي است، آيا ما هم سياست مشابهي براي حفاظت از شهروندان خود در پيش گرفتهايم؟ يا اينكه اجازه ميدهيم تا سربازان و شهروندان بيگناه ما، به خاطر اجراي سياستهاي حاكمان خودكامه و نظريه پردازان متعصب، همچنان به گلوله توپ تبديل شوند؟