چه فاجعه ای قرار است بیدارمان کند؟
کودک آزاری، اذیت و آزارهای جسمی و جنسی خانوادگی، رشد فزاینده جرائم خشن و حوادتی که هر روز متأسفانه در رسانهها منتشر میشود نشان دهنده نابسامانی و بحرانی است که گریبان جامعه ما را گرفته است.
کد خبر :
145014
تجاوز پدر سنگدل به دختر ۱۰ سالهاش ایسنا گزارش کرده است؛ زنی که مدعی بود دخترش توسط پدر سنگدل خانواده مورد تجاوز قرار گرفته، درخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده ارائه کرد. این زن پس از حضور در دادگاه به قاضی گفت: حدود ۹ ماه قبل به یک ماموریت کاری رفته بودم و در این مدت دختر ۱۰ سالهام در خانه با پدرش تنها بود. پس از این ماموریت به مرور زمان متوجه رفتارهای غیرعادی دخترم شدم. این رفتارهای غیرعادی تا آنجا ادامه داشت که مشاور مدرسه او نیز از آنها آگاه و من را نیز در جریان گذاشت. پس از گذشت چندین ماه، صحبتهای مشاور مدرسه با دخترم نتیجه داد و او سرانجام از تجاوز
پدرش پرده برداشت. وقتی این موضوع را از زبان مشاور شنیدم نمیدانستم باید چه کنم و یا چه بگویم. پس از آن تنها سعی کردم دخترم را از پدرش دور کنم چرا که او با یادآوری خاطرات و اتفاقات پیش آمده هر روز از نظر روحی ضعیفتر میشد. پس از صحبتهای مادر ۳۴ ساله، پدر دختر در برابر قاضی حاضر شده و با ابراز پشیمانی از تجاوز به دخترش عنوان کرد: این اتفاق امری غیرارادی بوده و من خود نیز از کردهام پشیمانم. شکنجه دختر ۸ ساله تا حد مرگ توسط ناپدری به گزارش مهر، دختر ۸ سالهای به فجیعترین وضع توسط ناپدری مورد آزار و اذیت جسمی قرار گرفته و هم اکنون در بیمارستان بستری است. دکتر
کامران آقاخانی متخصص پزشکی قانونی بیمارستان حضرت رسول (ص) با اعلام این خبر اظهارداشت: این دختر ۸ ساله شب گذشته توسط اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی به بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری منتقل میشود. وی با عنوان این مطلب که مسئول فنی بیمارستان مطهری نیز هستد، افزود: متاسفانه به علت شکستگیهای متعدد از ناحیه دست و سر، ناگزیر شدیم این دختر را به بیمارستان حضرت رسول (ص) اعزام کنیم.
آقاخانی در تشریح وضعیت این دختر ۸ ساله گفت: موارد کودک آزاری زیادی را شاهد هستیم اما وضعیت این دختر قابل مقایسه با سایر کودک آزاریها نیست. شدت آزار و شکنجه او به قدری دردناک است که قابل شرح نیست. این متخصص پزشکی قانونی با اشاره به شکستگی دو ساعد و سر این کودک، افزود: آثار شلاق و سوزاندن سیگار در نقاط مختلف بدن این دختر ۸ ساله به وضوح دیده میشود به طوری که جای سالمی در بدن او مشاهده نمیشود. وی افزود: این دختر به ما گفته است که با مادر معتاد و ناپدریاش زندگی میکند و ۴ روز است به او غذا ندادهاند. واقعیت تلخ جامعه... این دوخبر توسط خبرگزارسهای رسمی کشور
منتشر شدهاند، دوخبر از دو رویداد سیاه و تلخ، آنقدر تلخ هست که اندکی خراش به وجدانهای اینجامعه جلد شده در انواع و اقسام صفتها و القاب آنچنانی وارد کند. هر از چند گاهی اخباری از این دست را در مورد کشورهای دیگر که گویی اعتقاد و فرهنگ و اخلاق را فراموش کردهاند دیده ایمن و شنیدهایم. واکنشهای گسترده مسئولین و مردم این جوامع را مشاهده کردهایم ولی در جامعه ما چه خبر است؟ مردم به چه مشغولند و مسئولین و مدیران این کشور چه چیزی را دغدغه و اولویت خود قراردادهاند که علیرغم انتشار گسترده این اخبار انگار آب از آب تکان نخورده است؟ نه با خودمان، نه با مردم و نه با
مسئولین تعارف و رودربایستی نداریم، کار از پنهان کاری گذشته است، سالها است اعلام نمیشود که اذیت و آزار جسمی و جنسی در خانوادههای ما در چه وضعیتی است؟ کودک آزاریها آمار رسمی ندارد، آسیبهای اجتماعی گرچه گستردهاند ولی متولی مشخصی ندارد و مشخص نیست که قرار است چه اتفاقی بیفتد تا مردم گرفتار و مسئولین مشغول به مجادلات بیثمر و رسانههای پر ادعا به خود بیایند؟ امان الله قرایی مقدم، جامعهشناس و از کارشناسان صاحبنظر مسائل اجتماعی در گفتگو با «فردا» بر این باور است که علیرغم همه پنهان کاریها، نشانهها و رویداد و حوادثی که شاهد هستیم از افزایش
خشونت، جرائم اخلاقی و بزههای اجتماعی حکایت دارد. به گفته این استاد دانشگاه، کودک آزاری، اذیت و آزارهای جسمی و جنسی خانوادگی، رشد فزاینده جرائم خشن و حوادتی که هر روز متأسفانه در رسانهها منتشر میشود نشان دهنده نابسامانی و بحرانی است که گریبان جامعه مارا گرفته است. قرائی مقدم تأکید میکند این مسائل تنها در مسائل اجتماعی و فرهنگی ریشه ندارند بلکه ریشه وقوع بسیاری از آنها وضعیت اقتصادی و معیشتی افراد جامعه و خانوادهها است که مسئولین باید در مورد آنها چاره اندیشی کنند. وی همچنین با اشاره به تأثیر باورها و اعتقادات دینی افراد جامعه در کنترل
آسیبهای اجتماعی تصریح کرد: متأسفانه با وجود رسانههای مختلف بیگانه و ماهوارهها و همچنین فقدان برنامههای جامعه و سیاستگزاری فرهنگی و آموزشی مشخص در جامعه باورهای دینی بین جوانان جامعه ضعیف شده است و متأسفانه جایگاه مسائل دینی و ارزشی در خانوادهها نزول پیدا کرده است.
این متخصص امور اجتماعی معتقد است که در وضعیت کنونی این آخرین باری نیست رویدادها و حوادثی از این دست را شاهد هستیم و احتمال تکرار آن بالا است. با این همه در میان همه مناقشات و جنجالهای سیاسی جامعه که کمترین نفع را برای مردم در پی دارد، آیا مسئولین وقت این را داشتهاند که نگاهی به این وقایع تلخ بیاندازند و خاطر مبارک را مکدر کنند؟ رسانههای ما فارغ از تعریف و بدگویی و انتقاد از این و آن اندکی هم برای وجدان خود و اخلاق جامعه مایه گذاشتهاند؟ در این بین در کناز همه دغدغههای روزمره اندکی هم به این فکر کردهاند که در جامعهای که سیاهترین جنایتها و
دردناکترین حوادث به وقوع میپیوندد چه آیندهای در انتظارشان است؟ رسانه ملی که انگار در کشور دیگری است! سازمانها و نهادهای مختلف مسئول در حوزه اجتماع و فرهنگ هم که علاوه بر خدمت به مردم مشغول پاسکاری مسئولیتها و امور هستند و مشخص نیست که با وقوع چنین وقایعی چگونه میتوان به آینده امیدوار بود؟ اینجا درست محلی است که همه باید ورود پیدا کنند، همه از مردم گرفته تا رسانهها و مسئولین، سازمانها و نهادهای مسئول باید به صورت شفاف واقعیتهای جامعه را منعکس کنند، رسانه ملی باید به میان جامعه بیاید، روشنگری، فرهنگ سازی و مطالبات جامعه را مطرح کند، قوه
قضائیه و نهادهای انتظامی مدبرانهترین برخوردها را انجام دهند و...