این روزها تنها آرزوی مرگ برایمان مانده

میثم تولایی در وبلاگ خود می نویسد:

کد خبر : 144977

این روزها هر وقت که خواستم مطلبی بنویسم نشد، گاهی حتی چندین پاراگراف می‌نوسیم اما دوباره آن را پاک می‌کنم. نمی‌دانم از کجا بنویسم، از "ایران" بنویسم که حالا چند روزی می شود از آن استعفا دادم و به سه سال کار در آن جا پایان، یا از مصلحی بنویسم، نمی‌دانم از سرپیچی‌ها بنویسم یا از اوضاع ...که برایمان درست کرده‌اند، اما این را می‌دانم که تمام این‌ها معلل یکی است و آن یکی را همه دیگر می‌شناسند. این روزها تنها آرزوی مردن برایمان مانده! اینکه بمیریم و نبینیم کسی که خودمان علمش کردیم جلوی آقا بایستد، آقا را مجبور کند دوبار دست به قلم ببرد و... هرچه فکر می‌کنم نمی‌توانم بفهمم که آقا چه دارد می‌کشد در این گیر و دار، .... امروز برای چندمین مرتبه تنها سخنرانی موجود از شهید زین الدین را که خیلی کوتاه است دیدم، یعنی حقیقتش این کلیپ را گذاشته ام گوشه صفحه لپ تاپم تا هر وقت به آخرین مرحله رسیدم و فرصت دیدن آژانس شیشه ای را نداشتم با آن خودم را برگردانم و چقدر این روزها زود به زود محتاج شنیدن حرف های زین الدین می‌شوم. شهید در این کلیپ سخنرانی از خدا مرگش را می خواهد، زین الدین جلوی نیروهایش نشسته و دارد سخنرانی می‌کند و دائم این جمله را تکرار می‌کند که ای کاش خدا ما را می‌برد و این روزها را نمی‌دیدیم، نمی‌دیدیم که چه بر امام می‌گذرد و ما داریم ذره ذره آب می‌شویم وقتی جسم رفقای شهیدمان را می بینیم... او پیش خدا آبرو داشت برای همین به بهترین شکل آرزویش عملی شد اما ما چه؟ ما تنها آرزویش را داریم. هرچند جدایی اسفندیار از احمدی نژاد محال ذاتی است اما مرگ ما که اینگونه نیست پس ای کاش خدا زودتر مرگ ما را برساند تا بیش از این شاهد ... من هم مثل تمام دوستان برایم این پرسش ایجاد شده بود که چرا نامه منتشر شده روز گذشته آقا خطاب به مصلحی است؟ و اینکه افرادی چون دکتر صفار هرندی و حسین شریعتمداری گفته بودند آقا ... نامه زده بوده پس چرا این نامه خطاب به محمود احمدی نژاد نیست؟ ا.... همه ما بعد از شنیدن این ماجراست که زنده بودنمان را مساوی با بی غیرتی می دانیم، همان طور که هستیم وگرنه باید در لحظه‌ای ... . لینک وبلاگ

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: