اردیبهشت و هدیه ایرانیان به مردم جهان

وحید خلیلی اردلی/زبان فاخر؛اما قابل دست رس، جذبه ی بدیع و کهنه ناشدنی واژه ها و کشش اخلاقی و عاشقانه ی کلامش چنان سرمستت می کند که بی اختیار،فریاد جل الخالق سر می دهی!

کد خبر : 144948

سعدی هدیه ی گران بهای ایرانیان به مردمان جهان است؛ سخن «سهلِ ممتنع» اش ، تو را به یاد یک باغستان بزرگ و تودرتو با میوه های جوراجور می اندازد؛ که دیوار ساده و کوتاهی دارد و تو از هر طرف که اراده کنی، می توانی به اندرونی باغ بگرایی. اما چون پا به درون بوستان و گلستانش بنهی، یا در کوچه باغ های عشق و غزلش بخرامی ، نمی دانی از کدام سمت به در آیی. زبان فاخر؛اما قابل دست رس، جذبه ی بدیع و کهنه ناشدنی واژه ها و کشش اخلاقی و عاشقانه ی کلامش چنان سرمستت می کند که بی اختیار،فریاد جل الخالق سر می دهی! درانبوه بهت آور سبزه زارغزل هایش،بی آنکه از«شوریدگی ات» کنکاشی بکند،یک سر«شیرینی» نثارت می کند و شگفت زده می شوی که درست در«اول اردیبهشت ماه جلالی»، بهار را بی آن که ازتکراری ملال آور آزارت دهد،درقاب هجاهای فاخر، تقدیمت می کند؛ آن هم بهاری که هيچ خزانی به خود اجازه نمی دهد دست تطاول به دامنش بکشد،و عشوه ها و جلوه هایش را به یغما ببرد ؛همیشه گلستان،همیشه بوستان وهمیشه بهار که : به چه كار آيدت ز گل طبقي ؟ از گلــــستان من ببر ورقــــي گل همين پنج روز و شش باشد وين گلستان هميشه خوش باشد (1) و خدا می داند چه رمزی و رازی در اندرونی این درخستان آرمیده است که بی اختیار دامنت را می گیری تا از گلستان بی زوالش دامنی پر گل ، هدیه کنی اصحاب را! ... ازهمين روست كه ايرانيان،سخن سعدي را به جهانيان هديه كرده اند. و کیست که نداند جهانیان ، در آیینه ی ترجمه های گوناگونی از سخن فاخر سعدی ، با این مرد سخن دان هم نشینند و کلامش را شهر به شهر هدیه می برند و تشنگی می نشانند.پس بي جهت نيست كه : همه شاهدان عالم به تو عاشقند سعدي (2) ازروزگاری که:«ذکر جمیل سعدی که درافواه عوام افتاده است،صیت سخنش که در بسیط زمین رفته است وقصب الجیب حدیثش که هم چون شکرمی خورند و رقعه ی منشآتش که چون کاغذ زرمی برند» جهانیان در باغستان اندرزها و عاشقانه ها آموزه های سربه فلک کشیده اش می آرامند وآلام خویش را ازشربت کلامش الیتام می بخشند. سعدی، تمام قوم و قبیله ها، نژادها و رنگ ها را با هم بر سفره ی سخاوت و اندیشه و اندرز و هنرش میهمان می کند و با یک زبان،با همه سخن می گوید، و چنان از عهده ی این میزبانی و سخن سرایی بر می آید که تو احساس می کنی تمام هنر ، سخاوت ، زیبایی ، شور، شیرینی، عشق، یکرنگی ، سادگی و شکوه «ایرانی بودن» را جرعه جرعه می نوشی و سرشار می شوی از حس زیبای «شرقی بودن». وقتی داستان آوازه ی «شیخ اجل» را در فراسوی مرزها می شنوی ، بی هیچ درنگي ، می پذیری که وسعت و ژرفای نگاه این شاعر و سخندان پارسی، این شایستگی را دارد که مرزهای مشرق زمین را در نوردد و تا عمق جان جهانیان نفوذ کند؛به عنوان مثال ،امرسون(Emerson)، شاعر مشهورآمریکایی که همگان از تاثیر سعدی بر وی آگاهند ،گفته است :«سعدی به زبان همه ی ملل و اقوام عالم سخن می گوید و گفته های او مانند هومر، شکسپیر، سروانتس و مونتنی همیشه تازگی دارد.» و نیز گفته است:«سعدی شاعرِ دوستی، عشق ، ایثار، صفا و آرامش است» (3) و این عبارت:« آثار و افکار سعدی ، تقریبا پیش از همه ی شعرای ایرانی ، در اروپا ترجمه شده و خواننده داشته»(4) را با همه ی تارو پود وجودت حس می کنی و بدان می بالی که: تا صبا می‌رود به بستان‌ها چون تو سروی نیافت درچمنی هفت کشور نمی کنند امروز بی مقالات سعدی ، انجمنی (5) حالا دلت می خواهد به کانون سعدی پرور فارس و ملت سعدی دان و سعدی ساز پارسی درود بفرستی که در دامان خویش چنین گوهر تابنده ای را پرورانده و به هر انسان شیفته ی هنر و دانایی در همه جای عالم پیش کش کرده و خدا را شاکر باشی و قدر نعمت گزارده باشی تا چون آن گرانمایه گوهر را بر دریای هنر و ادب ایرانی مان زیادتر کناد و نیز با کمال متانت و دریافت ، به بهار به ویژه اول اردیبهشت ماه جلالی اش سلام کنی و حرمت نهی. پا نوشت ها: 1) گلستان سعدی،به کوشش دکترخلیل خطیب رهبر،صفی علیشاه،چاپ بیستم،1378، ص 30 2) دیوان غزلیات سعدی، دکترخلیل خطیب رهبر،مهتاب،چاپ ششم، 1372، ص 661 3) «چشمه روشن » ، دکتر غلامحسین یوسفی ، تهران، علمی 1371، ص235 4) درقلمروسعدی،على دشتى،اميركبيرتهران،چاپ ششم،1381،ص 235 5) دیوان غزلیات سعدی، دکترخلیل خطیب رهبر،مهتاب،چاپ ششم، 1372، ص vavkhalili.com

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: