خبرنگار ايتاليايی چرا در غزه كشته شد؟
شيخ آل-سيداني كه به ابو وليد آل-مقديسي نيز شهرت دارد رييس اين گروه كه مصري الاصل است، يك ماه پيش توسط سرويس هاي امنيتي حماس در غزه بازداشت مي شود و اين گروه اين صلح طلب ايتاليايي را براي آزادي رييس خود به گروگان گرفت كه در آخر به قتل رساند.
فارس: با قطع نظر از اين كه در غزه هيچ كس اين گروه سلفي را نمي شناسد چرا و به چه علتي، اين گروه كه با حماس اختلاف دارد، يك ايتاليايي را به عنوان عامل فشار براي آزادي زنداني هايشان در غزه انتخاب مي كند؟ فيليپو فورتوناتو پيلاتو در مقاله اي در نشريه فرانسوي مونديليزاسيون به شرح علت قتل ويتوريو آريگوني خبرنگار ايتاليايي و فعال صلح طلب ضد صهيونيست در غزه توسط گروه سلفي كه خود را «گروه نظامي ياوران محمد رسول الله» معرفي كرده پرداخت. شيخ آل-سيداني كه به ابو وليد آل-مقديسي نيز شهرت دارد رييس اين گروه كه مصري الاصل است، يك ماه پيش توسط سرويس هاي امنيتي حماس در غزه بازداشت مي شود و اين گروه اين صلح طلب ايتاليايي را براي آزادي رييس خود به گروگان گرفت كه در آخر به قتل رساند. متن اين مقاله به شرح زير است: * مرگ ويتوريو محصول عمل كرد سرويس هاي اسرائيلي بوده است هيچ كس نمي تواند اين اعتقاد را از ذهن ما بزدايد، حتي اگر امروز دليل محرزي در دست نداشته باشيم، ولي سرانجام ثابت خواهد شد كه مرگ ويتوريو محصول عمل كرد سرويس هاي اسرائيلي بوده است كه در "شبكه سايه " القاعده كه در واقع وجود خارجي ندارد نفوذ كرده اند: زيرا، بايد بدانيم كه وقتي نام القاعده مطرح مي شود، بايد آن را سيا بخوانيم و موساد تلفظ كنيم. بدن بي جان او را در بامداد روز جمعه 15 آوريل در خانه اي غير مسكوني در نوار غزه پيدا كردند. سه مرد مسلح، از گروه جهاد طلبان سلفي مسلك كه خودشان را " The Brigade of the Gallant Companion of the Prophet Mohammad Bin Muslima "ناميده اند، در مركز غزه، عضو صلح طلب براي غزه آزاد را مي ربايند، كه در عين حال عضو جنبش اتحاد بين المللي نيز بوده است. ربايندگان از دولت حماس در غزه درخواست مي كنند كه تعدادي از سلفي مسلكاني را كه زنداني كرده است آزاد كند. بين زندانيان، نام شيخ آل سيداني نيز ذكر شده (كه بيشتر به نام ابو وليد آل مقديسي مشهور است) و رهبر گروه هاي تاويد (مترجم: اين نام ممكن است به شكل ديگري نوشته شود) و جهاد از شاخه هاي القاعده است. * اطلاعاتي كه از چند بنگاه خبري عرب درباره اين گروه وجود دارد حماس در نوار غزه با تروريست هاي واقعي شديدا در گير است، يعني تروريست هايي كه قويا به رنگ سرويس هاي اسرائيلي هستند و اعمال غير انساني آنها همواره به عنوان بهانه براي عكس العمل هاي تلافي جويانه صهيونيست ها عليه مردم غزه به كار برده مي شود. در صورتي كه درخواست ربايندگان پذيرفته نشود، ويتوريو مي بايستي پيش از ساعت 17 به وقت محلي در غزه كشته شود. گروهي كه توسط آل مقديسي/آل سيداني هدايت مي شود، پيش از اين، ده ها نفر را در حملاتشان عليه اهداف غير نظامي كشته بودند و آل مقديسي/آل سيداني كمتر از يك ماه پيش توسط نيروهاي مصري به اتهام حملات تروريستي، از جمله حمله به هتل سينا در سال 2006 كه طي آن بيست نفر كشته شده بودند، بازداشت شده بودند. اين بود اطلاعاتي كه از چند بنگاه خبري عرب جمع آوري كرديم. شيخ آل-سيداني كه به ابو وليد آل-مقديسي نيز شهرت دارد همان زنداني اصلي است كه سلفي هاي غزه آزادي او را در خواست كرده بودند و ويتوريو را كشتند. او رهبر آل-توحيد وال-جهاد است، گروهي از طرفداران سلفي كه اعلام جهاد كرده اند. اين شيخ مصري الاصل است، يك ماه پيش توسط سرويس هاي امنيتي حماس در غزه بازداشت مي شود. او متهم به شركت در تعدادي حمله تروريستي است. * القاعده بعنوان موجودي پويا در بازي جنگ توسط آمريكا و اسرائيل به كار بسته مي شود حالا مي خواهم به يك نكته مشخص و يك نظريه بپردازم و آن اينكه وقتي مي گوييم سلفي گراهاي القاعده/سيا/موساد، ويتوريو آريگوني را كشته اند، منظور ما مشخصا همين است كه گفتيم. به اين معنا كه القاعده به عنوان موجودي پويا در بازي جنگ اشغالگرانه توسط ايالات متحده آمريكا و اسرائيل به كار بسته مي شود، اين موضوع را هر كودكي امروز مي تواند بداند و دريابد. آنهايي كه از دار و دسته بن لادن يا القاعده به عنوان گروه انقلابي حرف مي زنند كه از منافع اسلام دفاع مي كند، يا حسن نيت ندارند و يا اين كه اطلاعات صحيحي نداشته اند، و يا اين كه به آن چه در صحنه شطرنج جغرافياي سياسي در عرصه بين المللي و در هم بايي آن با عمليات مرتبط به القاعده روي مي دهد آگاه نيستند. * اگر القاعده وجود نمي داشت، سرويس هاي سرّي اسرائيلي و آمريكايي بايد آن را اختراع مي كردند از آغاز عمليات در افغانستان عليه روس ها، هرگز حتي يكي از عمليات القاعده انجام نشد، بي آن كه با خودش موجبات اشغال نظامي را فراهم نياورد، يا به بالا گرفتن جنگ دامن نزند، و به تشديدعمليات در زمينه جغرافياي راهبردي (ژئو استراتژيك) براي موضع گيري مجدد نيروها در منطقه نيانجامد. حتي يك عمليات القاعده نبوده است كه به فشار سياسي بر مشروط ساختن انتخاب ملّي منتهي نشده باشد كه اكثرا در رابطه با آزادي شهروندان اختناق آميز و مداخله گرانه بوده است. به عبارت ساده تر، اگر القاعده وجود نمي داشت، سرويس هاي سرّي اسرائيلي و آمريكايي بايد آن را اختراع مي كردند و در واقع القاعده محصول سرويس هاي اطلاعاتي به نام "قاعده " يا بهتر بگويم "اطلاعات قاعده " بوده است. * چرا اين گروه سلفي كه با حماس اختلاف دارد، يك ايتاليايي را عامل فشار براي آزادي زنداني هايشان در غزه انتخاب مي كند با قطع نظر از اين كه در غزه هيچ كس اين گروه سلفي گرايي كه خودش را " The Brigade of the Gallant Companion of the Prophet Mohammad Bin Muslima " ناميده، نمي شناسد، و باز هم با قطع نظر از اين كه منابع دولتي در غزه يعني در درون نوار غزه چنين گروه هايي را شناسايي نكرده و وجود خارجي ندارد، مگر در اشكال بسيار محدود كه توسط سرويس هاي مخفي اسرائيلي، براي ايجاد درگيري و تحريك اداره مي شود، و روي نيروي كار در طيف فناتيسم اسلامي حساب مي كند. در اين جا بايد از خودمان بپرسيم : چرا و به چه علتي، اين گروه سايه اسلامي كه با حماس اختلاف دارد، يك ايتاليايي را به عنوان عامل فشار براي آزادي زنداني هايشان در غزه انتخاب مي كند؟ * براي فشار به حماس چرا يكي از نمايندگان دولت غزه يا نمايندگان نزديك به حماس را گروگان نگرفتند در نتيجه اين واقعه معقول به نظر نمي رسد. براي اعمال فشار مي بايستي نمايندگان دولت غزه يا نمايندگان اسلامي نزديك به حماس را گروگان مي گرفتند. و يا يك ايتاليايي را براي آزادي سازي زندانيان اسلامي- سلفي گرا در زندان هاي ايتاليايي به گروگان مي گرفتند. تمام اين عمليات گروگان گيري به همان اندازه معني دار است كه گروگان گرفتن يك آلماني براي درخواست آزادي يك چيني در زندان هاي چين. حال بايد پرسيد كه چرا، با تمام مبارزين بين المللي حاضر در غزه، بايد مشخصا ويتوريو آريگوني را به گروگان بگيرند؟ براي پاسخ به چنين پرسشي بايد كمي به گذشته بازگرديم. * ويتوريو بر خلاف ديگران تنها شاهد ايتاليايي طي دوران "سرب سخت " بود ويتوريو بر خلاف مبارزين بريتانيايي، فرانسوي و ديگران، تنها شاهد ايتاليايي طي دوران "سرب سخت " بود: خيلي چيزها را ديده بود، و در حال بازگويي خيلي چيزها به ايتاليايي بود. روزنامه هايش را در رسانه ها و اينترنت منتشر مي كردند. ولي بايد دانست كه پيش از اين شبهه نظاميان صهيونيست حكم مرگ او را اعلام كرده بودند كه از آغاز سال 2009 اطلاعيه شان را روي امواج فرستادند. ويتوريو در صلح ابدي بيارام، و ما در صلح بمانيم يا همان گونه كه تو خودت مي گفتي "انسان باقي بمانيم " ولي براي ما اين راه هنوز خاتمه نيافته و بايد آن را تا انتها برويم.