از پاستور به بهارستان؛ از بهارستان به پاستور
مشایی رییس وکلای ملت میشود تا در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به عرصه بیاید و ...
اواخر سال گذشته بود که شنیده شد اسفندیار رحیم مشایی در ادامه پروژه سیاسی مرموز خود برای تسخیر کامل عرصه مطبوعات به دنبال «روزنامه» است، آنهم روزنامههای زنجیرهای و بهم پیوسته که یک خط را دنبال میکنند، با این استراتژی بود که روزنامه «هفت صبح» آمد.
به گزارش «فردا» پس از را اندازی سایتهای مختلف خبری در سال گذشته که همگی در پشت پرده حمایت خود نام مشایی را یدک میکشند، شاهد تلاش همه جانبه تیم مشایی برای راه اندازی روزنامه و رسانههای مکتوب هستیم، بعد از روزنامه هفت صبح، نوبت روزنامه رسمی دولت بود که یکدست و خالص شده و کاملا در اختیار تیم مشایی قرار گیرد، در این راه حتی کاوه اشتهاردی یار دیرین احمدینژاد هم قربانی شد و به صف اخراجیهای دولت نهم و دهم پیوست. اما به راستی چرا اینگونه شد؟ تیم قبلی روزنامه ایران اهداف مدنظر آقایان را تامین نمیکرد؟ یا فضای مطبوعاتی برای رییس دفتر رییس جمهور آنقدر محدود بود که وی نمیتوانست مانور دهد؟ شاید هم مشایی حرفهای ناگفتهای دارد که ترجیح میدهد آن حرفها را با تریبونهای متعدد و مختلف به خورد مخاطبان بدهد. کمتر از یک سال به انتخابات مجلس نهم فرصت باقی است، فرصتی برای حضور در بهارستان و همواره کردن راهی برای پاستور. مشایی در مقابل اصرارهای خبرنگاران مبنی بر تایید شرکت در انتخابات مجلس گفته بود که "تا انتخابات وقت بسیار است، الان که وقت ثبت نام نیست". در خبرها آمده که او در تدارکات خاص خود برای کاندیداتوری از حوزه انتخابیه رامسر به سر میبرد؛ رامسر هم همان جایی است که ۵۱ سال پیش در آنجا متولد شد، جایی که احتمال رای آوردن وی به سبب خویشاوندی و مهر و محبت موجود در آنجا دور از چندان دور از انتظار نیست، البته اگر بتواند از فیتلر شورای نگهبان عبور کند. بنا بر گفته یکی از نمایندگان مجلس، مشایی در محافل خصوصی اذعان داشته که برنامههای جدی برای اخذ ۱۵۰ کرسی مجلس در سر دارد؛ که اگر اینگونه شود، ۱۵۰ نماینده همسو کافی است تا مشایی یا آنکه مشایی میخواهد بر کرسی ریاست پارلمان بنشیند، چه اصولگرایان بخواهند چه نخواهند... مشایی رییس ساختمان مثلثی میشود تا به همگان بقبولاند آنگونه هم که میگویند دارای ایراد نیست. قوانین برای کشور و دولت تصویب میکند که بگوید سخنانش در فواصل گوناگون چندان هم بیراه نبوده؛ و در آخر رییس وکلای ملت میشود تا در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به عرصه بیاید و بگوید که میتوان رییس جمهور ایران هم شود...! اما این راه نه «آسان» است و نه «همواره»، ولی اسفندیار رحیم مشایی در این راه پرخطر و ناهمواره از یک منبع استراتژیک خاص بهره میبرد: محمود احمدینژاد!