پایان رژیم صهویونیستی با شروع بهار اعراب
اسناد اخیرا منتشر شده در «ویکیلیکس» ـکه در رسانههای متعدد رژیم صهویونیستی از جمله «هاآرتص» منتشر شدهـ از تمایل اغلب دولتهای عربی به همکاری با اسرائیل حکایت داشت. بنابر این، اگر حکام عرب (در جریان ناآرامیهای خاورمیانه شکست بخورند) اسرائیل نیز بازی را خواهد باخت.»
کد خبر :
144110
تلآویو بر این باور بود که قساوتهای اسرائیل هیچگاه به چالش کشیده نخواهد شد اما آنچه امروز در مصر در حال وقوع است، نشان میدهد ورق در حال برگشتن است.
به گزارش سرویس بینالملل «فردا» به نقل از وب سایت روزنامه گالفنیوز، رژیمصهیونیستی همواره بر اساس پندارهایی موهوم، از نقش خود در خاورمیانه دفاع کرده است. این رژیم ادعا میکند که در دریای ناآرام عرب که دستخوش انحطاط سیاسی و بنیادگرایی است از ثبات و دموکراسی برخوردار است. این پندار (در واقع) تنها برای توجیه نقش اسرائیل به عنوان نگهبان غرب به ویژه آمریکا و تامین منافع آنها در منطقه استفاده شده است. اسرائیل بیش از هر کشوری در جهان ثروت و تکنولوژی پیچیده نظامی اندوخته است و این مسئلهای است که گویا هیچ فردی در خاورمیانه به آن اهمیت نمیدهد.
تمامی روسایجمهوری آمریکا با این مسئله موافق هستند و «بیل کلینتون»، رئیس جمهور اسبق ایالات متحده نیز عقیده خود را به صورت شعر کوتاهی سروده است؛ «آمریکا و اسرائیل روابط ویژهای را (با یکدیگر) سهیم هستند. روابط ما در میان تمامی ملتها منحصر به فرد است... اسرائیل دموکراسی مستحکمی دارد!!!....»
هیچ اقدامی نمیتواند این «ارزیابی حشو» را تغییر دهد، هیچ تجاوزی، قتلعامی، جنگی یا تروری (که توسط اسرائیل انجام میشود) برای تغییر این نگرش کافی نیست. همه چیز بخشیده میشود چرا که قربانی همیشه یک عرب است و عربها همواره انکار شده یا موجودیت آنها به عنوان انسان نفی شده است.
هنگامی که مردم در تونس به پا خواستند، دورنمای تبعات این انقلاب چنان برای اسرائیل دور بود که دلیلی برای توجه به آن نداشت؛ با این حال وقتی مصریها به خروش آمدند، پتک سنگین واقعیت بر سر تلآویو فرود آمد. در ابتدا، تصور اسرائیل این بود که چنین خروشی در مصر چندان به طول نخواهد انجامید.
باز هم رژیمصهیونیستی از همان عبارت ابداعی «اسرائیل در میان طوفان سرزمین اعراب، با ثبات است» استفاده کرد، عبارتی که برای نخستین بار «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر این رژیم آن را ابداع کرده بود. هر چند، بلافاصله پس از آن ادبیات تلآویو شروع به تغییر کرد چرا که سقوط «حسنی مبارک» بهطور بالقوه میتوانست به شکست یکی از موفقترین پروژههای سیاسی اسرائیل در منطقه منجر شود.
به نظر میرسد که هیچ کس بیشتر از «آویگدور لیبرمن»، وزیر خارجه این رژیم از این واقعه (سقوط مبارک) بر جای خود میخکوب نشده بود. پیامی که وی به سفرای رژیمصهیونیستی مبنی بر واکنش آنها نسبت به وقایع مصر داده بود، این بود: «برای ثبات رژیم مصر تلاش کنید و مانع انتقاد آشکارا از مبارک شوید.»
افشاگریهای جدید
«مصر» یگانه سرمایهگذاری سیاسی اسرائیل در جهان عرب بود، سرمایهگذاری که اکنون بیش از هر زمان دیگری در خطر است. اسناد اخیرا منتشر شده در «ویکیلیکس» ـکه در رسانههای متعدد اسرائیلی از جمله «هاآرتص» منتشر شدهـ از تمایل اغلب دولتهای عربی به همکاری با اسرائیل حکایت داشت. بنابر این، اگر حکام عرب (در جریان ناآرامیهای خاورمیانه شکست بخورند) اسرائیل نیز بازی را خواهد باخت.»
اسرائیل زمان زیادی برای برقراری صلح با اعراب داشت اما تن به این صلح نداد، تنها به این دلیل که هیچ اجباری برای این حل و فصل اختلافات نداشت. زمان در حال تغییر کردن است، اگرچه ساختار سیاسی اسرائیل هنوز درک درستی از ماهیت و ابعاد تغییری که ایجاد شده، ندارد.
ابتکار شتابزده و خجولانه صلح که توسط مقامهای سرویسهای اطلاعاتی، نظامی و تجاری رژیمصهیونیستی مطرح میشود اگرچه تا حدی در خور توجه اما بسیار دیرهنگام هستند.
به گزارش «فردا»، در حال حاضر با تغییر حکومتها و دست نشاندههای امریکایی در کشورهای عربی خاورمیانه و تمایل مردم آنها تغییر روابط خود با اسرائیل، نشانگر آن است مذاکرات صلح، در دور جدید مذاکرات متفاوت از گذشته خواهد بودو رژیم صهویونیستی بازنده این مذاکرات خواهد بود.