ملاصدرا به خاطر مطالب کتاب خودش استغفار کرد
خود ملاصدرا اواخر عمر کتاب کوچکی دارد به نام «الحکمه العرشیه» که آن را پس از اسفار نوشته است. او در آن از اسفار نام برده و از این اثر فوقالعاده و ستودنی خویش استغفار میکند
محمدرضا حکیمی که دیرزمانی است در رسانهها کمتر دیده میشود و به ندرت اظهار نظری از او منتشر میشود، در گفتگویی به نکات جالبی در خصوص اجازه نقل حدیث و فلسفه و حکمت اشاره داشته اشت. به گزارش «فردا»، این استاد فلسفه گفته است: «در علم حدیث اجازه نقل لازم است. علمای شیعه و سنی اجازاتی دارند. برای مثال عالم سنی به عالم شیعه اجازه داده است. خود من هم اجازهای از حاج آقا بزرگ تهرانی دارم.» وی در ادامه این گفتوگو به خاطره خود از دریافت اجازه نقل حدیث از حاج آقابزرگ تهرانی اشاره کرد و گفت: «حاجآقا بزرگ تهرانی دو سفر به مشهد آمدند. در سفر دوم ایشان به منزل آقای میلانی رفتند. من ایشان را در حرم در حال زیارت دیدم. بعد از زیارت سلام کردم. گفتم آقا من اجازه حدیث میخواستم. ایشان به گریه افتاد. گفت: میدانی برای چه گریه میکنم، برای اینکه خیلی وقت است کسی از من اجازه حدیث نخواسته و این مساله از یاد رفته است. سپس پرسیدند: کسی تو را میشناسد؟ من گفتم شما منزل آیت الله میلانی هستید، از پسر ایشان راجع به من بپرسید. بعد از پرس وجو، ایشان دستخطی نوشته و به پسر آقای میلانی داده بودند که بعد ایشان اجازه را به من دادند.» این استاد فلسفه اضافه کرده است: «سپس ما انواع حدیث را مشخص کردیم 40 تا 42 نوع حدیث اعم از احادیث منقول شیعه و سنی، تقسیم بندی شد برای نمونه یکی از انواع حدیث، احادیث متواتر بود.» استاد حکیمی در ادامه مباحث جالبی را مطرح کرده و در گفتگو با سالنامه شرق افزوده است: «ارزش دین به دو چیز است؛ تربیت و معرفت که جامع آن حکمت است و حکمت از طریق غیر وحی محال است. آنها که فلسفه را به حکمت برگرداندند آگاهانه یا ناخودآگاه خیانت کردند. حکمت علم استوار است و خاص قرآن. خود ملاصدرا اواخر عمر کتاب کوچکی دارد به نام «الحکمه العرشیه» که آن را پس از اسفار نوشته است. او در آن از اسفار نام برده و از این اثر فوقالعاده و ستودنی خویش استغفار میکند و میگوید: خدایا در کتاب مطالبی است که به دین و سنت پیامبر ضرر میرساند. جمله او خبریه است نه شرطیه. نمی گوید اگر در کتاب مشکلی بود من استغفار میکنم، میگوید چنین چیزی هست و استغفار میکنم. » بنابراین گزارش، وی افزوده است: «این تلنگری است که بزرگان تفکیکی به ذهن ما زدند و در واقع ما را از فلسفه (و اینکه فلسفه بتواند به حقایقی رهنمون شود) مایوس کردند. بنابراین خودبهخود به سمت روایات رفتیم، آنجا دیدم عجب دریایی است؛ اسرار و اعماق آن مغفول و مجهول است.» وی در پایان اظهار امیدواری کرده است: «خدا کند چند مترجم قوی و غیروابسته پیدا شوند و مجموعه «الحیات» که ذرهای از دریای این مجموعه است به انگلیسی، فرانسه و زبان های دیگر ترجمه شود.»