وقتی بلاگرهای ایرانی، خواب خوش ضدانقلاب در اینترنت را آشفته میکنند
نمایش پرقدرت جشنواره بلاگرهای ایرانی سبب شده تا کارشناسان رسانه، دوران تسلط بیچون و چرای مخالفان ایران بر فضای مجازی را پایان یافته قلمداد کنند و از آغاز عصرجدید فعالیتهای اینترنتی خبر بدهند؛ عصری که در آن ایرانیانی که در ایران زندگی میکنند مسئول ساماندهی فعالیتهای وب فارسی هستند، نه افرادی که اگرچه فارسی حرف میزنند اما در کانادا و آمریکا مشغول فعالیت علیه وطن خود هستند.
شبکه ایران: اینترنت و آنچه در ایران به عنوان فضای مجازی شناخته میشود، مدت زمان زیادی نیست که ایرانیان را درگیر خود کرده و به یک رسانه تاثیرگذار بسیار مهم بر عرصه تحولات فرهنگی، اجتماعی و به ویژه سیاسی جامعه ایرانی تبدیل شده است اما در همین مدت زمان نه چندان بلند هم، این دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران بودهاند که از آن به نفع خود و علیه ایران استفاده بهینه کردهاند. فارغ از برخی کمبودهای تجهیزاتی و فنی که البته در سالهای اخیر تا حد بسیار زیادی مرتفع شده، ناآشنایی کاربران ارزشی با نحوه فعالیت در شبکههای مجازی و عدم نیاز به اینگونه اقدامات باعث شده بود اینترنت تا همین یکی - دو سال پیش به عنوان جولانگاه رسمی ضدانقلاب شناخته شود و هیچ عرصهای برای حضور حامیان انقلاب اسلامی وجود نداشته باشد. اما آنچه که سبب شد تا این افراد متوجه اهمیت و تاثیرگذاری ویژه فضای مجازی شوند، حوادثی بود که پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ افتاد؛ حوادثی که به طور هماهنگ و برنامهریزی شده از سوی رسانههای اینترنتی شکل گرفت و تمامی تبلیغات رسانهای حول و حوش آن نیز به یاری این سایتها تدارک دیده شد. ای مساله باعث شد تا فعالان ارزشی در حوزههای مختلف به اهمیت اینترنت در جنگ تمدنها پی ببرند و حضور منسجم و هماهنگ در این عرصه داشته باشند؛ حضوری که سبب شده اکنون که در پایان سال ۸۹ هستیم، رسما شاهد اذعان فعالان رسانهای داخلی و خارجی به موفقیتهای خیره کننده آن هستیم. وبلاگها؛ خط مقدم جنگ نرم در میان تمامی رسانههای اینترنتی و شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، مای اسپیس، گودر، توئیتر، فرندفید و... هنوز جایگاه درخشان «وبلاگ» قابل مشاهده است؛ جایگاهی که نشاندهنده اهمیت این خدمت فضای مجازی به کاربران است. اگرچه حضور پرقدرت شبکههای اجتماعی سبب شده تا برخی کارشناسان از کمرنگ شدن نقش وبلاگها در این عرصه خبر دهند اما حوادث سال گذشته ایران نشان داد که این سایتهای غیررسمی و خودمانی کاربران نقشی بسیار مهم بر مسائل مهمی همانند امنیت ملی کشورها دارند و به نوعی در خط مقدم جبهه جنگ نرم قرار دارند. همین جایگاه ویژه و استرتژیک است که فعالان اینترنتی را به برگزاری جشنوارهها مختلف برای انتخاب بهترین وبلاگها واداشته است؛ جشنوارههایی که با توجه به حضور پررنگ مخالفان ایران در فضای مجازی، به طور انحصاری در اختیار آنان قرار داشت. یکی از معروفترین این جشنوارهها، مسابقهای بود که تلویزیون دولتی آلمان «دویچهوله» در سالهای اخیر برگزار و بهترین وبلاگ فارسیزبان را معرفی میکرد؛ مسالهای که البته با توجه به رویکرد این رسانه علیه جمهوری اسلامی ایران، چشمانداز مناسبی برای کاربران ایرانی نداشت و همواره یک وبلاگ ضدانقلاب را به عنوان برترین وبلاگ انتخاب میکرد. نگاهی به اسامی داوران این جشنواره هم جهتدار بودن آن از جهت سیاسی را مشخص میکند؛ از «حسین درخشان» در زمانی که به سرزمینهای اشغالی سفر کرده بود و هنوز حامی منافع ایران نشده بود تا «آرش آبادپور» که طبق نوشته رسمی خود در وبلاگش، همکار بخش فارسی بنیاد «خانه آزادی» وابسته به دولت ایالات متحده است. همین مساله سبب شد تا فعالان رسانهای در داخل کشور به فکر طراحی یک مسابقه ملی و بومی در این زمینه بیفتند و اجازه ندهند تا دشمنان ایران دست به مصادره فعالیتهای فارسیزبانان در عرصه وب بزنند؛ تلاشی که نهایتا در سال ۸۹ به فرجام رسید و جشنواره «چهره ۸۹» به همت بلاگرهای ایرانی آغاز به کار کرد. نمایش پرقدرت در اولین گام؛ وقتی کاربران ایرانی، ضدانقلاب را به حاشیه راندند وقتی سایت وبلاگنیوز از آغاز به کار این جشنواره خبر داد، اگرچه اکثر فعالان اینترنتی از آن استقبال کردند و این اتفاق را آغازگر راهی خوش سرنوشت ارزیابی کردند اما کمتر کاربری تصور میکرد که اولین دوره این جشنواره آنقدر بازخورد داشته باشد که صراحتا مسابقه چندین ساله تلویزیون دولتی آلمان را تحتالشعاع خود قرار دهد؛ به نحوی که نگاهی گذرا به فضای وب فارسی مشخص میکند هیچ حرفی از آرش آبادپور و مسابقهاش در میان نیست و همه در حال سخن گفتن از وبلاگهای برتر موردنظر خود در چهره ۸۹ هستند. این موفقیت چشمگیر و استقبال گسترده بلاگرها نشان داد که جای چنین اقدامی در فضای مجازی بسیار خالی بوده و فعالان اینترنتی مشتقانه منتظر ارائه چنین طرحهایی از سوی مراجع قانونی بودهاند؛ مطالبهای که البته این بار هم به صورت خودجوش و توسط کاربران ایرانی پاسخ گفته شد و نهادهای مسئول دخالتی در آن نداشتند. همین موضع سبب شده تا کارشناسان رسانه، دوران تسلط بیچون و چرای مخالفان ایران بر فضای مجازی را پایان یافته قلمداد کنند و از آغاز عصرجدید فعالیتهای اینترنتی خبر بدهند؛ عصری که در آن ایرانیانی که در ایران زندگی میکنند مسئول ساماندهی فعالیتهای وب فارسی هستند، نه افرادی که اگرچه فارسی حرف میزنند اما در کانادا و آمریکا مشغول فعالیت علیه وطن خود هستند.