بحران نفتی خلیج مکزیک مهمتر بود یا انفجار فوکوشیما!
بحران نفتی که نزدیک به یکسال پیش در خلیج مکزیک رخ داد، تاثیرات زیست محیطی فراوانی بر جای گذاشت، اما خبرگزاریها آن را فاجعه زیست محیطی نخواندند. امروز، با انفجار دو راکتور نیروگاه فوکوشیما در ژاپن، نگاهها چنان معطوف ژاپن شده است که دیگر بحرانهای زیست محیطی به حاشیه رانده شدهاند.
کمتر از یک سال پیش، یکی از چاههای حفر شده در سواحل امریکا منفجر شد و ۱۱ کارگر آن کشته شدند. علاوه بر آن، در نتیجه این انفجار و ناتوانی در مهار نشت لوله های نفتی، ۴ میلیون بشکه نفت در خلیج مکزیک ریخته شد. هیچ فاجعه طبیعی قادر به خلق این تراژدی نبود. این فاجعه تماما بدست بشر ایجاد شد. اوباما در آن روزها حفاریهای عمیق در آبها را متوقف کرد، اما شش ماه بعد قانون خود را زیر پا گذاشت و دوباره اجازه حفاری را صادر کرد. روز جمعه در حالی که ژاپنیها درگیر بحران راکتور خود بودند، اوباما مجوز حفاری ۳۵ حلقه چاه را صادر کرد. به گزارش سرویس بین الملل «فردا» به نقل از وب سایت تحلیلی امریکایی اسلیت، ویلیام سالتان، در تحلیلی به رفتار متفاوت دولت امریکا در حوادث متفاوت پرداخته است. بحران نفتی که نزدیک به یکسال پیش در خلیج مکزیک رخ داد، تاثیرات زیست محیطی فراوانی بر جای گذاشت، اما خبرگزاریها آن را فاجعه زیست محیطی نخواندند. در حالی که امروز، با انفجار دو راکتور نیروگاه فوکوشیما در ژاپن، نگاهها چنان معطوف ژاپن شده است که دیگر بحرانهای زیست محیطی به حاشیه رانده شدهاند. سالتان در تحلیل خود به چگونگی رویارویی با دیگر بحرانها، این طور اشاره میکند «فاجعه رخ میدهد، افراد بسیاری میمیرند، آلودگی گسترش مییابد و ما همچنان آن را تحریم نمیکنیم. ما مشکل را پیدا میکنیم و پس از حل آن دوباره به کار خود ادامه میدهیم. این بحران را میتوان با بحرانی که در راکتور هستهای ژاپن رخ داده است، مقایسه کرد. این راکتورها ۴۰ سال است که مشغول به کار بودند و با مشکلی مواجه نشدند. در پی زلزلهای که در ژاپن رخ داد و به دنبال آن سونامی که سواحل ژاپن را در بر گرفت، تعدادی از راکتورهای هستهای صدمه دیدند. در بحران ژاپن تنها کارمندی کشته شد که آن هم در اثر اثابت جرثقیل بود.» در سایه این تحلیل سالتان این طور ادامه میدهد که «به رغم این رویداد، بسیاری از تحلیل گران در اروپا این طور عنوان میکنند که فعالیتهای هستهای دراروپا بایستی متوقف شوند. از سوی دیگر تحلیل گران صنعتی پیش بینی میکنند که به مانند ترسی که پس از جریان چرنوبیل ایجاد شده، موضوع ساخت نیروگاههای جدید به محاق خواهد رفت.» سالتان در ادامه گزارش خود به بزرگ نمایی که در مطبوعات صورت میگیرد «در خبرهای اولیه، سخن از آسیب دیدن ۴ راکتور بود. اما در حال حاضر مشخص شد که تنها دو راکتور صدمه دیدهاند. همچنین عنوان میشد که ۳ کارگر تحت تاثیر تشعشعات هستهای قرار گرفتهاند، در حالی که بعدها مشخص شد که تنها ۱ نفر این طور شده است و آن هم بسیار اندک تحت تاثیر این تشعشعات قرار گرفته است. دو راکتور هستهای نیز منفجر شدند اما به دلیل هیدروژن مازاد نه سوخت هستهای و از سوی دیگر هیچ یک از این انفجارها در نزدیکی هسته اصلی راکتور رخ ندادهاند. در حال حاضر با توجه به این بحران رخ داده، ژاپنیها نیازمند کمک میباشند نه بزرگ نمایی این بحران.» او با اشاره به مراحل فنی ساخت چنین راکتورهایی عنوان میکند «به هنگام ساخت چنین نیروگاههای هستهای در کشورهای پیشرفته، تمامی جوانب ایمنی رعایت میشوند. در صورت نقص حس گر و یا کابل و یا قطعات دیگر، آنها بلافاصله تعویض میشوند. نیروگاههای ژاپن نیز با این شرایط ساخته شدهاند تا در برابر زلزله و سونامی مقاوم باشند. اما مسئله اینجاست که آنها از این توانایی برخوردار نبودند تا تحمل چنین زلزله و سونامی را داشته باشند. از سوی دیگر بخش یک نیروگاه فوکوشیما یکی از قدیمیترین قسمتهای این نیروگاه بود و تقریبا دو هفته از ۴۰ سالگی این نیروگاه میگذشت که این حادثه رخ داد.» سالتان در بخش پایانی نیز اعلام میکند «مسالهای که در حال حاضر در ژاپن رخ داده است کم اهمیت نیست ولی نبایستی به بزرگنمایی آن بپردازیم. از سوی دیگر چرا به هنگام وقوع حوادثی چون بحران نفتی که در خلیج مکزیک رخ داد، این واقعه تراژیک حوانده نشد. بحرانی که تاثیرات فراوانی در زیست بوم منطقه خلیج مکزیک داشت و تبعات آن بعدها آشکار خواهد شد.»