گسترش بحران سیاسی در کردستان عراق
حزب پارتی حکم اخراج مسئول شاخه 4 پارتی را صادر کرد و به جای وی فریدون جوانمردی را منصوب کردند و چند ساعت قبل هم، کل رسانه های داخلی اعلام کردند که حزب پارتی، ساختمان شاخه 4 حزب را در سلیمانیه به کلی تعطیل کرد! و جوانان کرد عراقی در فیس بوک می نویسند : گل بر گلوله، پیروز شد!
بولتن نیوز: بر اساس اطلاعات بدست آمده از کردستان عراق این روزها بحرانی سیاسی دامنگیر کردستان عراق نیز شده است . روز 29 ژانویه ، نهم بهمن ماه گذشته حزب گوران - تغییر - در بیانیه ای ، خواستار ابطال کابینه برهم صالح و رای گیری مجدد برای ریاست اقلیم کردستان شد زیرا نوشیروان مصطفی امین و بسیاری از کارشناسان تاریخ سیاسی معتقدند که در انتخابات ریاست اقلیم بارزانی ضمن تقلب، قانون را هم تغییر داده که بتواند بیش از 2 دوره بر کرسی ریاست جمهوری اقلیم کردستان تکیه بزند که البته بارزانی در گفتگویی ، اعلام کرد " من با کودتا به قدرت نرسیده ام و با کودتا هم نمی روم و هرچه مردم بخواهند همان است " در همان روزها گروه تروریستی پژاک، علیه دستگیری و اعدام یکی از ماموران مسلح خود، در اربیل تظاهراتی انجام دادند و برخلاف قوانین دیپلماسی و حسن همجواری، که حکومت اقلیم مدعی رعایت آن است، به این گروه اجازه داده شد که آزادانه علیه کنسولگری جمهوری اسلامی ایران، اهانت کرده و بدان سنگ پرتاب کنند و این در حالی است که همیشه بارزانی ها - مسعود، نچیروان و مسرور - مدعی اند که این گروه در خاک کردستان نیستند و آنها حمایتی از این گروه های تروریستی نمی کنند! اما کارشناسان سیاسی و امنیتی، بر این باورند که بنا به روابط قدیمی مابین اقلیم کردستان عراق و حکومت صهیونیستی ، این گروه مسلح (پژاک)در خاک کردستان حضور داشته و مورد حمایت بارزانی و حزب وی می باشند و حتی هوشیار زیباری بر این باور است که این گروه، تروریستی است. با جمع آوری اکثر آرا کارشناسان، می توان به این نتیجه رسید که حکومت اقلیم و به وِیژه حزب پارتی دمکرات کردستان، سیاستی دوگانه دارد. و در همین رابطه یکی از محققان برجسته تاریخ سیاسی عراق در امریکا ، اظهار می دارد که " من فکر می کنم بارزانی و حکومت اقلیم، در تلاش است تا هم از آمریکا حمایت مالی و نظامی بیشتری کسب کند و هم این که به ایالات متحده، اثبات کند که نیروی مستعد برای مواجهه احتمالی با ایران است ! و آمریکا هم طبعا از هر اهرمی، برای مقابله و اعلام فشار بر ایران استفاده می کند، و با توجه به اینکه نیروهای کرد به منفوری مجاهدین خلق نیستد، فعلا از نیروهای اقلیم می تواند بر علیه ایران استفاده کند. اما در چند روز گذشته بسیاری از وب سایت های تحت کنترل بارزانی ها، به انتشار اطلاعات گمراه کننده در بسیاری از مسائل پرداخته و تلاش می کنند که دیگران را به فساد گسترده در میان مقامات، سرزنش کنند و خود را فارغ از هر عیبی می بینند " دکتر کمال میراودلی، یکی از چهره های سیاسی، می گوید که دیگر قدرت و ابهت و سلطه خانواده و عشیره قدرت مسلط بر اقلیم، رو به افول است! و عمر سید علی - عضو جداشده دفتر سیاسی حزب اتحادیه میهنی - اظهار کرد که سرنوشت رهبری اقلیم، چیزی بهتر از مبارک و بن علی نیست! یکی از خبرنگاران وابسته به پاراستن حزب پارتی، در نوشته ای اظهار داشته است که در همان روز صلاح الدین بهاالدین از یک گرتوی اسلامی در تهران بوده است و آنها حامی گوران - تغییر - بوده اند و گروهی هم - حتی خود مسعود بارزانی - بر این باور بودند که سپاه پاسداران اسلامی و قرارگاه رمضان و قدس و ... حامی تظاهرات کنندگان بوده اند، اما این عقیده بی سبب و علت ، مورد استهزا و ریشخند معترضان در سراسر کردستان قرار گرفت و آن را نوعی فرار به جلو نامیدند. در واقع امر، حزب گوران و هواداران نسل جوانش این تظاهرات را تهیه و تدارک دیده بودند که به نظر می رسد فروپاشی حکومتهای دیکتاتور مصر و تونس و ناآرامی های لیبی و بحرین و ... مشوق اساسی برای این تغییر و تظاهرات بوده است. حزب طالبانی به بارزانی کمک کرد که آبروی رفته را ترمیم کند، زیرا تظاهرات کنندگان به شاخه 4 حزب پارتی دمکرات کردستان عراق در سلیمانیه، به نشانه سمبل بارزانی و پارتی، سنگ پرانی کردند و نارضایتی خود را علیه ناکارآمدی ریاست اقلیم و سواستفاده قدرت ابراز داشتند و این مکان هم - که به اداره امنیت 4 مشهور است - به سوی مردم بی پناه و مسالمت جو، تیراندازی کردند که این امر وجاهت و اعتباری اگر مانده بود، بر باد داد و دیگر جنجال رسانه ای و تبلیغات مقدس سازی، فایده ای ندارد و لااقل نمی توان افکار عمومی را راضی کرد. بعد از روز خونین 17 فوریه، والدین جوانان ترور شده چشم انتظار عذرخواهی ریاست اقلیم بودند که فرمان شلیک از طرف او صادر شده است اما چه بسیارند مردمانی که معتقدند او در اوج غرور و توهم خودبزرگ بینی است! هیوا احمد مسئول شاخه 4 حزب پارتی در مصاحبه ای با ئاوینه ( آئینه)، منکر هر تیراندازی و ترور تظاهرات کنندگان است و می گوید که شب قبل توسط مردم هوادار به ما خبر رسیده بود که تظاهرات کنندگان قصد تصرف مکان ما و کشتن کادرهای ما را دارند و ما هم احتیاط نمودیم! .. و وقتی خبرنگار می گوید که نوار ویدئویی تیراندازی از پشت بام ساختمان به مردم و دستگیری معترضان در همه سایت ها اینترنتی منتشر شده است، می گوید : من که فیلم را ندیده ام و به سر بارزانی سوگند می خورم که اطلاعی ندارم! گرچه سی ان ان هم در گزارش خود اعلام کرد که در 4 روز، 36 نفر از نیروهای نظامی و امنیتی زخمی شده اند و حتی در حلبچه بک نفر پلیس کشته شده است . ده ها نفر در جلوی شاخه 4 حزب پارتی تظاهرات مسالمت آمیز داشتند اما نگهبانان حزب، با گلوله به مردمان شلیک کرد و 57 نفر زخمی و 2 کشته برجای گذاشت. سخنان او در حالی اعلام شد که رسانه ها برای آرام کردن افکار عمومی و شاید خشم تظاهرات کنندگان، گفتند که حزب پارتی حکم اخراج مسئول شاخه 4 پارتی را صادر کرد و به جای وی فریدون جوانمردی را منصوب کردند و چند ساعت قبل هم، کل رسانه های داخلی اعلام کردند که حزب پارتی، ساختمان شاخه 4 حزب را در سلیمانیه به کلی تعطیل کرد! و جوانان کرد عراقی در فیس بوک می نویسند : گل بر گلوله، پیروز شد! یکی از مسئولان دانشگاه کردستان عراق می گوید " حزب پارتی می گوید که شاخه 4 پارتی در سلیمانیه هدف اتهام ها و اسائه ادب شده است و ان را مایه تعجب دانسته اند که پارتی در سلیمانیه، نه حاکم است و نه قدرتی دارد و نه مسئولیت فساد اداری و مالی را دارد و پارتی گناه این کار را به واقعه 2005 دهوک منسوب می کند که دفتر حزب یکگرتو آتش گرفت و یا ایران را مقصر می داند که ماجرای سفارت ایران در اربیل را تلافی کرده است و یا گوران را مقصر می داند که ضد پارتی است و یا یکیتی را متهم می کند که کمک چندانی نکرده است اما می توان چند سوال مطرح کرد : مگر پارتی خود را رئیس حکومت اقلیم نمی داند ؟ مگر سلیمانیه جزو اقلیم نیست ؟ مگر یکگرتو و یا جمهوری اسلامی در اربیل و دهوک، کاره ای هستند و قدرتی دارند؟! و آیا در مسایل مالی، پارتی فسادی ندارد ؟ هنوز اعتراض نویسندگان و روشنفکران از بابت فروش نفت و انتقال آن به داخل خاک ایران، 100 ها صفحه نوشته در سایت ها قرار دارند، پس اگر اقلیم یکی و متحد نیست، فلسفه وجودی بارزانی چیست ؟ پارتی خود را صاحب رای و تفکر آسایش و امنیت و صلح می شناساند، اما سوال اساسی این است که اگر چنین می باشد، مسئول کشتار مردم بی گناه کیست ؟ و لشکرکشی هنگ زرهی به سلیمانیه برای اقدام مسلحانه علیه گوران، چه معنی و مفهومی جز برادر کشی دارد ؟ اگر مردم جامعه - اکثر شهرهای کردستان - امروزه روز، صلاحیت و مشروعیت رهبری بارزانی را به چالش می کشند، انگشت اتهام به این سو و آن سو دراز کردن، چه فایده ای دارد ؟ این حزب که در توهمات، خود را عین کرد و کردستان می داند و هر نقدی را توهین و اهانت به کرد و کردستان می شناساند و استفاده ابزاری از مردم عوام و احساسی می کند، اماسوال اینجاست آیا نسل جوان اداره حکومتی لرزان به شیوه ای مافیایی و امنیتی را می پذیرد ؟ آیا این حکومت و رهبری خودخوانده، که صرفا مداحی گروه های دیگر را می پذیرد، اعتباری برای کردهای ایران و ترکیه و سوریه دارد ؟ کارشناسان امنیتی، معتقدند که بارزانی از کومله و دمکرات و پژاک در جهت اهداف خود استفاده می کند و آنها بازیچه امنیتی ایشان است، اما امروزه روز آیا بارزانی درباره این پرسش های جدی و چالش برانگیز، پاسخی قانع کننده دارد ؟ آیا هر انتقادی، کردفروشی است، یا هر خون خلقی به ناحق ریختن ؟ ". یکی از نویسندگان کرد، منصور جلال، در نوشته جنجالی و احساسی خود چنین اظهار می دارد " از روزی که کردها در تاریخ ، پدید امده اند به اندازه تاریخ تاسیس این حزب، جان آدمی، بی ارزش و بها نبوده است و جز کشتن و تاراج و خون و خیانت، گویی ورقه ای دیگر در تاریخ شان نیست ! و به بهانه های مختلف و توطئه های ناجوانمردانه، از روز اول سیاست شان، هراساندن و کشتن فعالان و منتقدان و مخالفان در شهر و روستاهای کردستان بوده است که جای پای خود را محکم کنند...هنوز مردم کردستان ایران به یاد دارند که با سفارش ساواک، در سال 1347-1348 این حزب ، نیروهای مسلح حزب دمکرات کردستان ایران را به رگبار گلوله بست و به رژیم شاه تحویل داد ...و یا سال 1358 و 1359 که کردهای ایران می خواستند با حکومت مرکزی کشور خودشان ، مصاحبت داشته باشند، اولین خواسته شان از مقامات جمهوری اسلامی اخراج قیاده موقت از کردستان ایران بود و یادگار جنایات برادرکشی در شنو و برادوست و نقده و پیرانشهر و سقز و ... هزاران خانواده شهیدی است که به جای مانده است و یا خون صدها کردی که در حزب تازه تاسیس اتحادیه میهنی کردستان ، در حکاری ریخته شد و قصابی خون بود و این جمله معروف ادریس بارزانی که گفت : اگر نتوانیم قیام کنیم، قیام دیگران را که می توانیم بهم بزنیم! در گوشها هنوز هست و یا 31 اوت 1996 که با کمک بعثی ها سوار تانک شدند و به کردکشی پرداختند و ... و تو گویی طاعونی است در کالبد کردها؛ اما ما مردمانی بی روح و مرده نیستیم، نسل جوان ما زنده است!"... ناآرامی ها ادامه دارد و حزب مسلط بر اقلیم کردستان، از انواع اتهام ها علیه حزب گوران خودداری نمی کند و امروز، شیخ جعفر شیخ مصطفی - وزیر پیشمرگه - اظهار داشته است که این حزب می خواسته که به بانک ها و نهادهای دولتی، حمله کند و آنها رابه تصرف خود در آورد. رسانه های حکومت هم توجه زیادی به اتفاق ها ندارند و در این 3 روز اخیر، عکس و خبر اصلی روزنامه ها به مسعود بارزانی اختصاص یافته است که از ناتو جایزه ای ساده را دریافت داشته و تلاش کرد در سخنان خود در این مراسم به مقامات اروپایی اطمینان دهد که اقلیم کردستان با ریاست او میتواند منافع غرب در عراق و منطقه را تضمین نماید. از گفته های او این است : از تجزیه سودان خوشحالیم، مراقب قدرت گرفتن اسلامگرایان در مصر باشید، به ما در اقلیم کمک کنید و سپس به دیدار پاپ بندیکت شانزدهم رفته است و ادعا می کنند که وی، به خاطر برخوردهای انسان دوستانه و حمایتهای مردم کردستان با آورگان مسیحی و پناه دادن آنها ، از مردم کوردستان و رییس اقلیم تشکر نموده و با اشاره به نقش رییس اقلیم در زندگی مسالمت آمیز ادیان و مذاهب مختلف ، گفته است که "شما سفیر گذشت و زندگی مسالمت آمیز و آشتیانه هستید و نقش شما را در این زمینه ارج مینهیم." در کنار عدم توجه رسانه های حکومت اقلیم، سایت های خبری و محافل سیاسی شهر و روستا، محل شنیدن آخرین رخدادهاست. فرید اسه سرد مسئول مرکز استراتژیک حزب اتحادیه میهنی کردستان اظهار می دارد که تعامل با تظاهرات، عقلانیت و دیالوگ می خواهد و نیازی به تندی و خشونت و شتاب نیست که به بحران سیاسی بیانجامد. می گویند فساد هست اما نحوه اقدام عملی با آن، را مشخص نمی کنند و باید واقعیات را دید و نه چشم بر همه بست . جیستی گرتلاند، دبیرکل نهاد دانشجویان و نوجوانان سوسیال دمکرات سوید هم اظهار کرده است که بیکاری و فساد، سرچشمه اصلی تظاهرات اعتراضی اقلیم است. و 220 نماینده از پارلمان ملی عراق هم خواهان بررسی و مطالعه اوضاع بحرانی کردستان شده اند. در حالی که تظاهرات اعتراضی روز جمعه در کردستان و شهرهای اربیل و کرکوک، در حال تدارک است، روزنامه ها عکس ها و پیام های 3 نفر را منتشر میکنند ( مسعود بارزانی : با کمک خداوند، آن روز نزدیک است که کردها حق تعیین سرنوشت داشته باشند ؛ نچیروان بارزانی : پارتی به دنبال آن است که چونه به مردم کردستان و خلق الله، خدمت رسانی بیشتری نماید ؛ طالبانی : هم پیمانی استراتژیک دو حزب پارتی و اتحادیه میهنی، مقدس است و فراتر از هر چیزی و ... ) اما در سایت های خبری مستقل، صدها مقاله و نوشته انتقاد آمیز به چشم می خورد که عناوینش گاه، هزاران بار کلیک شده است و از برابر چشمان خوانندگان کنجکاو گذشته است ( قدرتمدار کور و کر؛ عقلانیت گلوله و باروت ؛ ترور آشکار؛ اطلاع رسانی آزاد؛ عمر کوتاه پارتی با این خون ریزی؛ حاکم ناشنوا؛ رهبری مطلق جعلی و ... ). اما رسانه های حزبی اظهار می دارند که برای راه پیمایی و تظاهرات روز جمعه هیچ مجوزی رسمی صادر نشده است. رسانه های عراقی امروز اعلام کردند که امروز صبح روز جمعه، طالبانی راهی کویت می شود و برخی از سایت ها نوشته اند که او در 72 ساعت اخیر 5-6 بار به جانشین خود در حزب اتحادیه میهنی کردستان تلفنی صحبت کرده است و به او خاطر نشان کرده است که مبادا در تظاهرات اعتراضی روز جمعه به تظاهرات کنندگان بپیوندد ، بلکه سعی در آرام نگه داشتن اوضاع داشته باشد. مراکز خبری احزاب اتحادیه و پارتی اعلام کرده اند که کرکوک در روز جمعه با تهدید روبروست و ممکن است که عرب ها بخواهند این شهر را به تصرف خود در آورند و این در حالی است که بارزانی در ایتالیا است و جلال طالبانی هم عازم کویت اما رسانه های ملی عراق ، وضع کرکوک را ناآرام توصیف کرده اند. یکی از مقامات برجسته امنیتی در سلیمانیه گفت :... اوضاع شهر اربیل / هولیر هم کاملا امنیتی است ، هر روز غروب تا ساعت 6 صبح، در هر کوچه و خبابان و میدان، تمام لشکر زرهی و پیاده نظام خود را مستقر کرده است که مبادا نه تظاهراتی شکل بگیرد و نه کسی لب به انتقاد بگشاید و در ایست بازرسی های ورودی شهر هم به جز ساکنین شهر، کسی حق ورود به شهر را ندارد، و این شهر را به آستانه انفجار می رساند...به نظر می رسد امروزه تعطیل شدن ساختمان شاخه 4 حزب در سلیمانیه، دردی را دوا نمی کند، مشکل عقلانیت و تفکر حاکم بر این حزب است و بدین خاطر است که فعلا، حزب اتحادیه میهنی کردستان، نمی خواهد که پارتی را برنجاند، زیرا این حزب مانند باروت خیس است که هر لحظه آماده انفجار و نابودی همه است. بارزانی می خواهند که با استفاده از پژاک و پ ک ک سیاستی را به کار ببرد که ترکیه و عراق و ایران علیه هم موضع گیری کنند و فراموش نکنیم که بارزانی از سال 1991 علیه معارضین عراقی موضع گیری کرد و برای راضی کردن دل صدام حسین و بعثی ها، به ترور بسیاری از انان پرداخت و برای همین منظور چهره ای محبوب در میان عراق مدرن معاصر نیست. او مانند رهبر اقلیم رفتار نمی کند و سیاست امروزه او سیاستی عشیره ای و مانند یک رئیس عشیره است و شاید اوضاع امروزه روز خاورمیانه به او این درس را بدهد که نمی تواند مسرور - فرزندش - را جانشین خود کند، و در حال حاضر شعارهای کارشناسان سیاسی به این سو می رود که وی صلاحیت و مشروعیت رهبری را ندارد، اما این احتمال هست که اگر او احساس خطر کند این احتمال هست که با ترکیه و یا بقایای بعثی ، ساخت و پاخت داشته باشد و همه اقلیم را فدای موقیعت خود بکند و در گردابی تلخ و نابود کننده فرو ببرد". حزب پارتی بارزانی امروز ، نمایش و شایعه جدیدی را در کردستان رواج داده اند که نوشیروان مصطفی امین، نقش وابسته های حکومت حرس القومی سال 1963 را بازی می کند و می خواهد که به کمک عرب ها در کرکوک قصابی راه بیاندازند و به موجب این شایعه، حزب پارتی یک لشکر به فرماندهی محمود سنگاوی به شهر کرکوک روانه داشته است و پارتی در تازه ترین اتهام خود به جمهوری اسلامی ، معتقد است که لشکر نظامی جمهوری اسلامی از پنجوین وارد می شود و انها را در شهر کرکوک به میدان مبارزه می طلبد!... امید است که اوضاع کردستان به زودی آرام شود و مسئولان کردستان هم با طمانینه ، موهومات و تخیلات فیلم های هالیوودی برخی از مسئولان حزبی را مورد بررسی و مداقه قرار دهند. و به جای توهمات ذهنی خود، متوجه حفظ آرامش و صلح در کردستان عراق، و فراهم کردن زمینه اصلاحات لازم و مقتضی برای مردمان آن دیار باشند.