حاشيه‌های ديدار مردم آذربايجان با رهبر انقلاب

قبل‌ از آغاز مراسم، يك كودك خردسال شعري را به تركي خواند در مذمت فتنه‌گري، كه مردم منتظر را حسابي سرحال آورد و با به‌به گفتنشان، كودك را تشويق مي‌كردند.

کد خبر : 137962

ديدار مردم پرشور آذربايجان با رهبر معظم انقلاب با حاشيه‌هايي همراه بود. به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري حاشيه‌هايي از ديدار مردم آذربايجان با رهبر معظم انقلاب را به شرح ذيل منتشر كرده است: شهيد محراب آيت‌الله قاضي طباطبايي خطاب به رژيم طاغوت گفته بود: "تبريز همانند ديگ سنگي است؛ دير به جوش مي‌آيد، اما وقتي جوشيد، به اين راحتي‌ها سرد نمي‌شود! كاري نكنيد ديگ سنگي تبريز بجوشد ". 29 بهمن پنجاه و شش همان روزي است كه ديگ تبريز جوشيد. چند سال متوالي است كه در سالروز اين قيام مردمي، جمعي از قشرهاي مختلف مردم آذربايجان به ديدار «رَه‌بَر» مي‌آيند. چندين ديدار قبلي، هر يك خودش خاطره‌اي شده ‌است براي مردم استان ما؛ آذربايجان. خوش‌آمدگويي‌هاي تركي آقا، تمجيدهايشان از بيداري مردم آذربايجان در صحنه‌هاي مختلف تاريخ و نقطه‌ ثقل دانستن آذربايجان براي ايران، از اين خاطره‌هاست. سه‌شنبه شب، يك ساعت زودتر از موعد سوارشدن به اتوبوس‌ها خودم را به محل قرار در تبريز رساندم. اندك‌اندك مهمان‌ها سر مي‌‌رسيدند و نكته‌ جالب براي من، تنوع تيپ و قيافه‌هاي هم‌كارواني‌ها بود. خيلي‌ها مي‌آمدند و مي‌خواستند همراه اين كاروان باشند؛ عجيب هم اصرار مي‌كردند. جواب خواسته‌ همه‌ آن‌ها يكي بود: سهميه‌اي كه به ما اختصاص يافته كم است و شرمنده‌ايم! آن‌ها كه اصرار بيشتري مي‌كردند، جواب درگوشي ديگري هم مي‌گرفتند: بيا پاي اتوبوس، اگر افرادي باشند كه نيامده باشند، جايگزين مي‌كنيم. از قضاي كار، خيلي از آن‌ها كه اصرار مي‌كردند، قبل‌تر از همه سوار اتوبوس بودند! چهارشنبه صبح، وقتي به تهران رسيديم، داخل اتوبوس‌ها، يك سري كارت پخش كردند كه يك طرفش تصوير «رَه‌بَر» بود و طرف ديگر يك قطعه شعر. هر كس كه كارت را دست مي‌گرفت، شروع به ملودي‌سازي براي شعر مي‌كرد و با آهنگي آن را زمزمه زير لب مي‌خواند. نكته جالب اينكه آهنگي كه شعر در حسينيه با آن اجرا شد، شبيه ملودي هيچ كدام از همسفران در اتوبوس نبود. اين را سيزده دقيقه قبل از سخنراني رَه‌بَر فهميديم. صف ورود به حسينيه طولاني بود. مديران استان هم مثل مردم عادي، توي صف ايستاده بودند. قبل‌ از آغاز مراسم، يك كودك خردسال شعري را به تركي خواند در مذمت فتنه‌گري، كه مردم منتظر را حسابي سرحال آورد و با به‌به گفتنشان، كودك را تشويق مي‌كردند. شعارهاي مردمي عموماً فتنه‌گران فتنه پس از انتخابات را نشانه گرفته بود و نيز اعلام انزجارهايي بود از اغتشاشات دوشنبه‌ تهران. يك شعار جديد هم بود: "كاش بيزده مين جان اولا / رهبر قربان اولا " كاش هزاران جان داشتيم و همه را نثار رَه‌بَر مي‌كرديم. قاري مراسم، آيات نازله سوره‌ احزاب در شأن پيامبر را با صوت دلنشين قرائت كرد: "مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا؛ محمد(ص) پدر هيچ يك از مردان شما نيست؛ او فرستاده خداست و بلكه آخرين فرستاده؛ و خدا همواره بر هر چيزى داناست ". بعد از قرآن هم، آيت‌الله مجتهدشبستري چنددقيقه‌اي درباره اين ديدار سخن گفت. همزماني ديدار مردم آذربايجان با رَه‌بَر و سفر رئيس‌جمهور تركيه به تبريز باعث شد تا برخي از مديران نتوانند همراه به تهران بيايند؛ شنيدم كه بعد از ديدار تلفني پيگير ماجرا بودند. آغاز صحبت آقا و "بسم‌الله " ايشان را، مردم با شعارشان استقبال كردند: "آذربايجان جانباز /خامنه‌اي دن آيريلماز "؛ آذربايجانِ جانباز از خامنه‌اي جدا نمي‌شود. رَه‌بَر در بخش اول صحبت‌هايشان از بيداري مردم تبريز و آذربايجان در صحنه‌هاي حساس به هم پيوسته تاريخ 150 سال اخير ايران از نهضت تنباكو و مشروطيت تا دوره پس از استبداد صغير و انقلاب اسلامي تمجيد كردند. يك جمله هم راجع به قيام مردم تبريز گفتند كه "كار مردم تبريز در برپايي اربعين شهداي قم، يك اقدام زينبي بود ". الگوي اسلامي؛ بخش ديگر صحبت‌ها به اين موضوع اختصاص داشت. ايشان از الگوسازي قيام مردم تبريز براي ديگر شهرها، گريز زدند به الگو شدن انقلاب اسلامي براي ملت‌هاي مسلمان منطقه و حتي كشورهاي بيرون از منطقه. بعد به كارشكني‌هاي پي‌در‌پي اقتصادي، علمي و سياسي دشمن اشاره كردند و نتيجه‌ آن را اينطور بيان كردند: "با وجود همه اين تلاش‌ها، انقلاب درخشيد و دارد مي‌درخشد؛ به جمهوري اسلامي هر چه بيشتر حمله كردند، ما قوي‌تر شديم... . " يك شعر تركي بهترين مثال براي توصيف بصيرت بود: رَه‌بَر اين مصرع را خواندند كه "شط اگر اولماسا بغداد اولماز " (اگر شط نباشد، بغدادي هم نخواهد بود) و ادامه دادند: "وجود جريان حيات در يك شهر به خاطر آب است؛ آب شريان حياتي يك شهر است. اين بصيرت‌ همان شريان حياتي است... . " و اما مصر؛ قسمت ديگري از سخنان رَه‌بَر، تحليلي از علل قيام ملت مصر بود: "به ستوه آمدن از ذلتي كه فرمانروايان وابسته، به اين ملت تحميل كرده بودند، علت حركت ملت مسلمان مصر است...، ملت مستقل خاصيتش اين است كه نگاه مي‌كند ببيند كدام راه درست است تا از آن راه حركت كند. " اكثريت حاضران در ديدار با رَه‌بَر، جوان بودند. ايشان هم حسابي با گفته‌هايشان از "جواني " شادشان كرد: "شما جوان‌هاي عزيز قدر خودتان را بدانيد؛ شما الگوي جوان‌هاي دنيا شديد. جواني تعيين‌كننده است، موتور پيشرفت است، شكافنده بن‌بست‌هاست، نيروي جواني اين است. " و آخرين جملات رَه‌بَر در ديدار مردم آذربايجان هم، مژده و بشارت به جوان‌هاي كشور بود. از اينكه خواهند ديد روزي را كه ايران در اوج عزت و عظمت بدرخشد به بركت اسلام و قرآن. انتهاي خيابان فلسطين كم‌كم پر مي‌شد از مهماناني كه بايستي به شهرشان برمي‌گشتند. مهمانان هم پر بودند از اميد براي آينده.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: