انتقادات منتقد سابق به منتقدان فعلی دولت

موضوع عزل و نصب رئیس بانک مرکزی و ترکیب هیات امنای آن و چگونگی اداره کردن بانک مرکزی یک اقدام کاملا اجرایی بوده و در حوزه وظایف دولت است و وجاهت قانونی ندارد که برود و در مجلس مطرح شود

کد خبر : 137344

شفاف: احمد خورشیدی از جمله فعالان سیاسی کشور است که دوره های سیاسی متفاوتی را پشت سر گذاشته است . از مسئولیت در ستاد احمدی نژاد در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری تا تبدیل شدن به یک منتقد تمام عیار دولت های نهم و دهم . اینک اما به نظر می رسد خورشیدی که پدر داماد احمدی نژاد نیز هست بار دیگر تبدیل به یک حامی تمام عیار دولت شده است و این بار منتقدان دولت را به باد انتقاد می گیرد . شاید برای کسانی که طی سالهای گذشته مواضع خوشیدی را دنبال کرده اند مصاحبه مفصل شفاف با این چهره سیاسی اصولگرا جذاب و قابل تامل باشد . چرا که خورشیدی منتقد دولت این بار از منتقدان دولت انتقاد کرده است . جناب آقاب خورشیدی به عنوان سوال اول لطفا بفرمایید که اصولگرایی چیست واصلا این جریان از چه زمانی شکل گرفت؟ اصولگرایی در فضای سیاسی-اجتماعی کشور بهمراه واژه اصلاح طلبی بروز و نمود پیدا کرد و از حیث اصطلاحی به افراد و گروه ها و جریانهایی گفته می شود که به اسلام ،انقلاب ،امام و رهبری اعتقاد داشته باشند و تقریبا می توان گفت ذر زمانی که اصلاح طلبی وارد ادبیات سیاسی کشور شد اصولگرایی نیز ظهور یافت. شما گفتید ،اصلاح طلبی و اصول گرایی با هم در فضای سیاسی کشور به وجو د آمدند ،از نظر شما آیا این دو جریان به طور کامل با هم در تضادند و اختلافات ریشه ای با هم دارند یا تنها رقیب سیاسی هم هستند؟ ازنظر من ،از حیث ماهیت تفاوتی بین اصلاح طبی و اصول گرایی وجود ندارد و از یک نظر هم حتی می توان گفت اصلاح طلبی به دنبال اصولگرایی می آید ،اما در حوزه رخدادهای سیاسی کشور و در حال حاضر ،متاسفانه بین این دو جریان به جای رقابت مثبت و رقابت رشد دهنده ،جریان تخریبی حاکم شده است و این دو جریان بسیار با یکدیگر متفاوت و گاهی در تضاد عمیق قرار گرفته اند در حالیکه مقام معظم رهبری به کرات و به صراحت ،موضوع اصولگرایی اصلاح طلبانه را مطرح کردند و می کنند و باید از این اختلافات دست کشید. با توجه به وضعیت فعلی سیاسی ،از نظر شما اصولگریان امروز چه نقشی در جامعه سیاسی ایران دارند؟ در حال حاضر افراد و عناصر و تشکل ها ی وابسته به اصولگرایان ،قوای سه گانه را دراختیار دارند و باید گفت که این اصولگرایان هستند که در قلمرو حاکمیت ،باید جوابگوی وضعیت سیاسی -اقتصادی -فرهنگی و اجتماعی جامعه باشند و عملا مسئول هستند،گرچه اتفاقات بعد از ریاست جمهوری دهم ،افراطیون اصلاح طلب نیز وارد فضایی شدند که تا اقدام برای براندازی نظام پیش رفتند یعنی حرکتی که فتنه زیباترین واژه در خصوص عملکرد انهاست و متاسفانه این کلمه اطلاق درستی بود و به همین دلیل این حرکت ،باعث افت شدید اقبال عمومی نسبت به آنها شد. همانطور که شما گفتید ،اصولگرایان در راس امور کشور هستند ،با توجه به این مساله ،در حال حاضراصولگرایان با چه چالشهایی مواجهند و چه مشکلاتی دارند؟ اگر بخواهم این چالشها را طبقه بندی کنم ،چالشهای پیش روی اصولگرایان عبارتند از : 1-وجود اختلاف بین اصولگرایان و دامن زدن به آن و عدم تمایل به رفاقت در بین آنها 2-وجود سوالها و ابهام ها و انتظارات مردم از اصولگرایان 3-مواجه شدن احتمالی با این واقعیت که معمولا اقبال عمومی هر 8 سال جهت خود را نسبت به دو جناح سیاسی کشور تغییر می دهد البته اگر شرایط به شکل سابق و عادی باشد. 4-الزامی بودن حل معضل بیکاری تا پیش از پایان دولت دهم که ضمن این که یک چالش جدی است یک فرصت استثنایی نیز هست زیرا بیکاری دغدغه و تهدید اول کشور به شمار می رود و همه ما امیدمان به این است که همه به دولت کمک کنند تا این اتفاق یعنی از بین رفتن بیکاری ،بیافتد.از نظر من اینها مهم ترین چالشهایی است که در بعد اجتماعی و سیاسی می توان برای جریان اصولگرا مطرح کرد. با توجه به وقایعی که بعد از انتخابات دهم رخ داد و با توجه به چالشهایی که مطرح کردید ،آیا اصولگرایان اشتباهاتی در زمینه عملکردشان داشته اند و اگر پاسخ مثبت است چه راهکارهایی را برای جلوگیری از ادامه این اشتباهات پیشنهاد می کنید؟ اصولگرایان در موقعیتی قرار گرفته اند که باید حساسیت آن را عمیقا درک کنند.گرجه همگان دریافته اند که اصولگراها که دولت و شوراها و شهرداری ها را در اخیار دارند عامل خدمات بی نظیری در کشور هستند و به همین دلیل نیز در کانون اقبال مردم قرار دارند اما طبیعتا کارهای بزرگ همواره عیوبی را نیز به همراه دارد. اما راجع به اشتباهاتی که سوال کردید باید بگویم کارشکنی بعضی از اصولگرایان در مواردی ،اثرات ناگواری را به همراه داشته است به عنوان مثال وقتی دولت آمده کارهایی را که به هر دلیلی قبلیها نتوانستند انجام بدهند را بر دوش کشیده و کارهای مهم بر زمین مانده را استارت زده است و خیلی خوب هم جلو آمده و جلو می رود ،بخش قابل توجهی ازنمایندگان مدعی اصولگرایی مجلس از قضا با توسل به خدمات دولت اصولگرا توانسته اند به مجلس بیایند،موانع و مشکلاتی را برسر راه تلاشهای دولت ایجاد کرد اند . به عنوان مثال موضوع عزل و نصب رئیس بانک مرکزی و ترکیب هیات امنای آن و چگونگی اداره کردن بانک مرکزی یک اقدام کاملا اجرایی بوده و در حوزه وظایف دولت است و وجاهت قانونی ندارد که برود و در مجلس مطرح شود اما نمایندگان کار را به جایی رساندند که علی رغم نظر شورای نگهبان ،بانک مرکزی را که ابزار نظام پولی دولت است ،به معضل تبدیل کردند تا ماجرا به مجمع تشخیص ارجاع داده شود تا شاید به کمک بعضیها در مجمع بتوانند برای دولت مشکل ایجاد کنند.آخر کجای دنیا با دولتش چنین رفتار می کند؟حتی آمریکا که دشمن درجه یک ما به همراه رژیم صهیونیستی است برای بانک مرکزی هیات امنای 12 نفره در نظر گرفته که انتصاب 7 نفر ان بر عده ریاست جمهوری است یعنی این که عزل و نصب و اداره و سیاست گذاری بانک مرکزی در آن کشور ،در تابعیت رئیس جمهور است اما دوستان آمده اند در ایران اسلامی جلوی دولتی که هدفمند کردن یارانه ها را نیز در پیش رو دارد ایستاده اند .اگر عزل و نصب بانک مرکزی به صورت شرکتی اداره بشود ،رئیس جمهور چطور باید بودجه سالانه بدهد؟و چگونه دولتی را اداره کند که اهرم پولی آن را عملا در دسترس ندارد؟ از این مثال ها زیاد است .مثل انحلال صندوق ذخیره ارزی و عدم تصویب صندوق توسعه ملی که عملا با 20 درصد درآمد نفتی را که درصد بالایی از نقدینگی است بلوکه کرده اند و دست دولت از استفاده از این مقدار از بودجه اش عملا بسته شده است البته نمی توان منکر شد که دیگر اصولگرایان هم اشتباهاتی داشته اند و این اختلافات به وجود امده است. متاسفانه از این مثالها زیاد است اما اجازه بدهید به احترام تدبیر و توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر پرهیز از اختلاف فکنی به همین دو مورد اکتفا کنیم . اما دوستان اصولگرا باید به یاد داشته باشند ،علاوه بر طرح هدفمند کردن یارانه ها موضوع بسیار مهم حل مشکل بیکاری تا پیش از اتمام دوره دهم است که با جدیت در دستور کار جدید دولت قرار گرفته است . بیکاری معضل جدی و درجه یک کشور است و انتظار می رود قوای محترم مقننه و قضاییه در این خصوص یاری دهنده دولت باشند چرا که اگر این معضل در طول 2 سال باقیمانده مرتفع نشود یا تکان محکمی نخرد نه تنها اصولگرایان بلکه غیر اصولگرایان نیز مخاطرات جدی آن را احساس خواهند کرد و این یک واقعیت جدی است. شما به طور کلی عملکرد اصولگرایان در سال گذشته را چگون ارزیابی می کنید؟آیا ایراداتی به عملکرد اصولگرایان در سال گذشته وارد است یا خیر؟ شما می بینید که عملکرد اصولگرایان در همه مجموعه هایی که هستند نوع جدیدی از مدیریت و تلاش را به نمایش گذاشته است و در این مدت کارهایی انجام شد مثل هدفمندی یارانه ها که در گذشته اراده ای برای اجرای آن دیده نمی شد و هم اکنون در سایه تلاشها ایران هفدهمین قدرت اقتصادی جهان است که به شما وعده می دهم تا ابتدای سال 92 وفتی بیکاری تا حد قابل ملاحظه ای کاهش یافت و انقلاب اشتغالزایی به پا شد و سال 92 را مردم یکباره دیدند که بزرگترین تهدید کشور از بین رفته است یا تکان محکمی خورده است و اشتغالهای چند میلیونی را مردم دنیا در ایران به عینه مشاهده کردند ،خواهید دید که چگونه قبل از سال 1404 نه تنها قدرت اول منطقه بلکه عملا به مدیر جهانی تبدیل شده ایم و آنوقت است که درخواهیم یافت چگونه وقتی از نیروهای انقلابی استفاده صحیح شود می توان در همه حوزه ها جزء اولینها شد. به طور کلی عملکرد اصول گرایان در 6 سال گذشته ،نوعی نهضت و خیزش مدیریتی و اجرایی بوده که ثمره اصلی آن را در 2 سال آتی ،به بیشترین مقدار خواهید دید.و از نظر من اصولگرایان هم اکنون نیز به قدرت منطقه ای و بین المللی مبدل شده اند،فقط باید قواعد بازی بین خود را به شدت اصلاح کنندو یکدیگر را تحمل کنند و بدانند وارد مرحله ای استثنایی شده اند که ابعاد جهانی شدنش کاملا در موضوع مصر و تونس مبرهن گردیده است و حیف نیست این برکت بی نظیر را فدای یک سری تفاوت سلیقه های قابل اغماض کرد؟ و انقلابیون باید بدانند درصد فراوانی از اصلاح طلبان و اکثریت قاطع جریان اصلاح طلبی واقعا انقلاب و کشور و رهبری و ارزشهای دینی را دوست دارند و اگر اصلاح طلبی و اصولگرایی واژه های منفک از هم بودند چرا رهبر عزیزمان موضوع اصولگرایی اصلاح طلبانه را مطرح کردند؟ درباره فتنه سال 88 تحلیل شما چیست ؟ آیا تنها اشتباه یک عده افراطی بود ؟ بعضی ها با لجاجتی که برآنها حاکم شد از هر دو گروه به خصوص اصلاح طلبان افراطی ،داشتند کشور را به قهقرا می بردند .واقعا کدام عنصر بی تجربه و بی ملاحظه ای می آمد دست به چنین حرکاتی بزند؟ ،چه برسد به شخصیتهای با سابقه.اینها بایست توبه کنند ،شهدا و زجرها و شکنجه ها و تلاشها و مصائبی که بر این کشور رفته است را نمی توان و نباید فدای خودخواهی کرد. انقلاب اسلامی ایران که متعلق به افراد نیست که فرد یا چند نفر بخواهند یا بتوانند آنرا فدا کنند .شما شک نکنید این کشور صاحب دارد ،مولا دارد و محال است بتوان آن را فدا کرد .گرچه شیطان همواره حی و حاضر است و از خداوند قول گرفته تا می تواند انسانها را فریب دهد اما بعضی فریبها را باید فریب خوردن اولین و آخرین دانست و همه کسانیکه آن چند روز را آنگونه رفتار کردندبه توهم افتاده بودند و متاسفانه بعضی تا الان نیز اسیر توهم هستند و نمی خواهند بپذیرند که با مرده فرقی ندارند و لو این که روی زمین راه بروند. به طور کلی نظر شما درباره وضعیت وحدت اصول گرایان در انتخابات مجلس نهم چیست و آیا به نظر شما ،با توجه به اختلافات پیش آمده که خودتان هم مطرح کردید و با توجه به چالشهایی که پیش روی آنهاست ،موفق خواهند بود؟ اصولگرایان باید بدانند اینگونه نیست که اقبال عمومی چشم بسته به سوی آنها گرایش داشته باشد.اگر در برابر یکدیگر و اصول انقلاب یکدل و یک صدا نشوند و موضوع مهم حل معضل بیکاری در این 2 سال را محقق نسازند یا این که بیکاری را تکان محکمی ندهند با توجه به اینکه چهره جدیدی که از حیث گرایش سیاسی بیشتر به اصلاح طلبان شبیه است و گرایش دارد و می تواند از بعضی از مقدسات نیز استفاده کند ،درحال اماده شدن برای ریاست جمهوری آینده است ،می تواند برای اصولگرایان مشکل آفرین باشدو حرف بدون عمل و سیاسی کاری بین اصولگرایان اصلی اجتناب ناپذیر است و سرنوشت مجلس و ریاست جمهوری آینده تا حدود زیادی به یکدیگر وابسته بوده و بریکدیگر تاثیر می گذارد و با این تشتت و چند پارگی که بین اصولگرایان مشاهده می شود ،اینکه اصولگرایان موفق می شوند یا خیر ،امروز چندان قابل پیشبینی نیست چرا که در سالهای اینده موضوعات مهم دیگری در فضای سیاسی و اجتماعی کشور در حال ظهور و بروز است که اثر گذاری این موضوعات حتما در انتخابات اینده نقش خواهد داشت و اصولگرایان برای موفقیت باید وحدت عملی داشته باشند و یکدیگر را تحمل کنند و دربرابر اختلافات درونی با تمام توان بایستند و دایره وحدت را نیز بازتر از این کنند که الان دیده می شود. عملکرد دولت در طرح هدفمند کردن یارانه ها چگونه ارزیابی می کنید؟ اولا باید از رئیس جمهورکه جسارت و عقلانیت مطلوبی که از خود برای اجرایی شدن طرح هدفمندی ارائه داد، تشکر کرد .ثانیا می دانیم که دشمنان خارجی و مرعوبین داخلی حساب ویژه ای جهت ایجاد اختلال و خرابکاری در فرایند این طرح باز کرده بودند و 230 سایت بین المللی و داخلی به صورت شبانه روزی در تلاش بودند تا مردم را ازاجرای این طرح نا امید کنند .ثالثا این طرح یک خط شکنی بسیار خوبی برای جراحی اقتصادی کشور محسوب می گردد و تا الان به خوبی پیش رفته است و هر چه بیشتر پیش می رود توفیقات آن را در زندگی مردم بیشتر خواهیم دید و رابعا این یک طرح ملی و اجتناب نا پذیر است که لازم است در اجرای آن تمامی توده های مردم و احزاب سیاسی و قوای دیگر به دولت کمک کنند و این درست نیست که بعضی مسئولین در برابر این کار بزرگ کارشکنی می کنند ،عجیب این است که همه افراد و مجموعه ها بر ضرورت اجرای این طرح تاکید دارند اما می بینیم که در مسیر این طرح کارشکنیهایی می شود و باید از کسانی که کارشکنی می کنند پرسید چه جوابی در محضر شهدای انقلاب و مردم دارند؟ و حرف آخر... حرف آخر من به اصولگرایان،انقلابیون ،همه و همه این است که دنیا دارد وارد فاز و مرحله ای عجیب و متفاوت از همیشه می شود ،یعنی شده است و در روزها و ماه های آینده اتفاقاتی خواهد افتاد که شیعه و ابنای بشر قرنهاست که منتظر آن است . رفتن رژیم مبارک یعنی سرنگونی رژیم صهیونیستی و این دارد اتفاق می افتد .نزدیک است آن روزی که آمریکا و هم پیمانان او ،نمی توانند کاری برای نجات رژیم صهیونیستی انجام دهند و به همان سادگی کهع 32 سال است عجیب ترین اتفاقات و حوادث را می بینیم ،منتظر باشید که یک روز مردم دنیا از خواب بیدار شوند و ببینند چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود ندارد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: