افزايش تبِ ورود به "مدارس خاص"

اين مدارس امروز ديگر به يك دردسر تبديل شده‌اند و اوليا با تقويت و دوپينگ كلاس‌هاي خصوصي حجم اطلاعات فرزندانشان را براي فراگيري دروس بالا مي‌برند،‌ تا با ديگران تفاوت داشته باشند، حتي اگر دانش‌آموز آنها يك فرد با هوش و استعداد عادي باشد!

کد خبر : 137201

ایسنا: سابقه‌ي پرورش استعدادهاي درخشان در ايران به سالها قبل بازمي‌گردد و در اغلب شهرهاي بزرگ كشور از جمله شيراز، مراكزي مانند دبيرستان دانشگاه و مدرسه عشاير، وظيفه شناسايي و پرورش استعدادهاي درخشان را بر عهده داشته‌اند و الحق بزرگاني را نيز پرورش داده‌اند كه امروز سرآمد علوم مختلف در كشور هستند. اما در سال‌هاي اخير، با افزايش جمعيت دانش‌آموزي، افزايش اطلاعات مردم و تغيير روشها، مدارس متعددي براي اين منظور تأسيس شده و توسعه يافته است، ولي نه دانش‌آموزان مدارس امروز صد درصد تيزهوش و استعداد درخشان هستند، نه دبيران و كادر علمي و مديريتي آن چندان توانمند و متفاوت! اين مدارس امروز ديگر به يك دردسر تبديل شده‌اند و اوليا با تقويت و دوپينگ كلاس‌هاي خصوصي حجم اطلاعات فرزندانشان را براي فراگيري دروس بالا مي‌برند،‌ تا با ديگران تفاوت داشته باشند، حتي اگر دانش‌آموز آنها يك فرد با هوش و استعداد عادي باشد! زماني دبيرستان دانشگاه در شيراز دانش‌آموزاني را در خود داشت كه همه مي‌دانستند رتبه‌هاي اول دانشگاه و متخصصان توانمند آينده هستند، اما امروز سهم استان فارس از كل رتبه‌هاي تك رقمي و دو رقمي كنكور دانشگاه، كمتر از 35 نفر است! حال آنكه بيش از سه‌هزار دانش‌آموز در مدارس خاص تحصيل مي‌كنند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه فارس، امروز اگر با يك آزمون علمي و كاملاً ‌استاندارد و بدون دخالت ديگر عوامل مانند ارتباطات، ميزان هوش دانش‌آموزاني را كه در مدارس خاص درس مي‌خوانند، بسنجيم شايد كمتر از 50 درصد آنان ضريب هوشي بالاتر از نرمال داشته باشند كه آن درصد هم به درستي شناخته و هدايت نشده‌اند. طي سال‌هاي اخير تب ورود به مدارس خاص از دوره ابتدايي به جان برخي والدين و دانش‌آموزان گروه متوسط و مرفه جامعه(از نظر توان اقتصادي) افتاده و اين تب ميليون‌ها تومان از پول و سالها وقت و فرصت را مي‌سوزاند تا شايد فردا پدر يا مادري به ديگران فخر بفروشد كه فرزندش در فلان رشته دانشگاه سراسري مشغول به تحصيل است. تب ورود به مدارس خاص از پايان كلاس چهارم ابتدايي به آرامي وارد خانواده شده، با ثبت‌نام دانش‌آموزان متوسط به بالا از نظر هوشي در كلاس‌هاي خصوصي كه معلمان و غيرمعلمان راه‌اندازي كرده‌اند،‌ مغز اين گروه معصوم را از فرمول‌ها و تعاريف متعدد علمي پُر مي‌كنند تا شايد در آزمون ورودي مدارس نمونه كه پايان سال پنجم ابتدايي برگزار مي‌شود،‌ قبول شوند. جداي از ضربات جبران‌ناپذير روحي و جسمي كه به اين گروه از دانش‌آموزان وارد مي‌شود، سال به سال رقابتي وسيع و ناميمون براي پر كردن جيب و حساب برخي معلمان ابتدايي، راهنمايي و متوسطه سخت‌تر و ناجوانمردانه‌تر مي‌شود. بعد از دوران راهنمايي، تلاش دوباره‌اي براي ورود به دبيرستان‌هاي خاص اعم از تيزهوشان و نمونه دولتي در ميان اين افراد بالا گرفته و عده‌اي در ازاي لگدمال كردن تمام خصيصه‌هاي انساني،‌ سعي مي‌كنند فرزندشان تيزهوش و خاص شود! اما با مراجعه به آمار و مقايسه با استانداردها درمي‌يابيم كه اكثر اين افراد داراي توان هوشي نرمال يا كمي بالاتر هستند و به هيچ وجه جزء استعدادهاي درخشان طبقه‌بندي نمي‌شوند. مديركل آموزش و پرورش استان فارس معتقد است، دانش‌آموز تيزهوش فردي است كه بدون آموزش‌هاي خاص توان درك و حل مسائل علمي را در سطح بالايي داشته باشد. اگر فردي با كمك كلاس‌هاي مختلف حجم معلومات خود را افزايش داده و بر اين اساس بتواند مسأله‌اي را حل كند، او تيزهوش ناميده نمي‌شود. اما اين موضوع به قدري همه‌گير شده كه به راحتي نمي‌توان در مقابل موج به وجود آمده سدي ايجاد كرد و در اين ميان، تنها منافع عده‌اي خاص كه كلاس‌هاي خصوصي راه انداخته‌اند، تامين مي‌شود. به گزارش ايسنا، يكي از روزهاي وسط هفته است، وارد بانك كه مي‌شوم،‌ صف طويل مقابل گيشه پرداختها، توجه مرا جلب مي‌كند. زيرا نه ايام اول ماه است و نه مناسبتي خاص؛ بنابراين شلوغي معنايي خاص دارد. بعد از يك ساعت و فرا رسيدن نوبتم از تحويلدار علت را جويا مي‌شوم و او مي‌گويد اين افراد اوليايي هستند كه براي پرداخت حق كلاس‌ آقاي... كه رياضي تدريس مي‌كند، آمده‌اند. به گفته برخي از اوليا، اين آقاي مهندس براي يك دوره كلاس كه معمولاً سه تا شش ماهه است، حداقل 300 هزار تومان دريافت كرده و در ازاي آن هر هفته سه ساعت كلاس جمعي برگزار مي‌كند و در اين مدت به حداقل 150 نفر در هر روز درس مي‌دهد! كه سرجمع دانش‌آموزانش حداقل 450 نفر مي‌شوند. با يك معادله ساده متوجه مي‌شويم كه اين آقاي مهندس كه همه امور را تعطيل و كلاس درس برپا كرده و به شهرت فراواني رسيده است،‌ در سال حدود 20 ميليون تومان از اين راه درآمد كسب مي‌كند. حال آنكه جمع حقوق يك معلم به‌طور متوسط در طول يك‌سال با زحمت به شش ميليون تومان مي‌رسد. از طرفي بايد توجه داشت كه برخي از معلمان خصوصي كه معمولاً شغل اصلي آنان معلمي نيست! سالانه بيش از 60 تا 70 ميليون تومان درآمد كسب مي‌كنند. اين گروه كه تعدادشان انگشت‌شمار است بعضاً يكسال قبل از برگزاري كلاس درس، وجه ثبت‌نام را كه معمولا 400 تا 700 هزار تومان است، از دانش‌آموز دريافت مي‌كنند و البته براي انتخاب دانش‌آموزان،‌آزموني نيز برگزار مي‌كنند. به گزارش ايسنا اگر 500 دانش‌آموز براي اين كلاس‌ها ثبت‌نام كرده و هر دانش‌آموز 500 هزار تومان پرداخت كند، رقم حساب بانكي معلم به 250 ميليون تومان بالغ خواهد شد، حتي اگر 300 دانش‌آموز از آزمون اين معلم نمره قبولي كسب نكنند، پول پرداختي آنها يك سال در حساب آقا معلم جاخوش كرده و منافع مالي‌اش نصيب ايشان مي‌شود! مديركل آموزش و پرورش استان فارس در اين خصوص مي‌گويد: اوليا مختار هستند براي فرزندان خود معلم استخدام و هر مبلغي توافق كردند پرداخت كنند. "محمدحسين روزي‌طلب" اما مي‌افزايد:‌ طبق قانون هيچ فرد يا گروهي بدون مجوز رسمي اجازه برپايي كلاس جمعي را ندارد و در صورت محرز شدن اينكه فردي اقدام به برگزاري كلاس جمعي كرده است، حراست آموزش و پرورش و اداره اطلاعات و نيروي انتظامي اجازه دخالت دارند. وي در عين‌حال تلويحا اذعان مي‌دارد كه، وقتي دانش‌آموز و اولياء دانش‌آموز رضايت دارند، مقابله با اين موارد كار دشوراي است، بايد مردم بخواهند تا با چنين رفتارهايي مقابله شود. در غير اين‌صورت نمي‌توان كسي را از رفتن به چنين كلاس‌هايي منع كرد. به گزارش ايسنا، شايد براي مقابله با اين مشكل بايد موضوع ريشه‌يابي شود، اقدامي كه هيچ وقت انجام نشده است. روزي‌طلب در پاسخ به اين سؤال كه چرا آموزش و پرورش در انتخاب و شناسايي استعدادهاي درخشان روش علمي‌تر را برنمي‌گزيند؟ مي‌گويد: فلسفه مدارس خاص، فلسفه مشخصي است. اين مدارس دو گونه است، يكي استعدادهاي درخشان كه تعريف و ويژگي‌ خود را دارد، ديگري نمونه دولتي. وي ادامه مي‌دهد: ‌ايجاد مدارس نمونه دولتي كه با در نظر گرفتن 60 درصد سهميه دانش‌آموزان روستايي و شهرستاني بوده اما به تدريج طي سال‌هاي اخير دستخوش دگرگوني بوده است. روزي‌طلب با تصريح اينكه در يكي دو سال اخير، اين مدارس به سمت قانونمند شدن هدايت شده‌اند،‌ گفت: معمولاً اين مدارس 60 درصد دانش‌آموز روستايي جذب مي‌كردند اما در سال اول و بر اساس نمرات پايان ترم، آنان را در طرح ريزش، خارج و عده‌اي از دانش‌آموزان شهري را جايگزين مي‌كردند ولي اكنون هيچ مدرسه‌اي مجاز به اين كار نيست. به گزارش ايسنا، امروز دانش‌آموزان شهري به واسطه دسترسي به امكانات بيشتر از توان علمي بالاتري برخوردار مي‌شوند اگرچه آمار دانش‌آموزان شهرنشين چندبرابر دانش‌آموزان روستايي بوده و عمدتا دانش‌آموزان روستايي براي ادامه تحصيل در مقاطع راهنمايي و دبيرستان مجبور به هجرت به شهرها هستند. البته هم‌اينك در ميان دانش‌آموزان مدارس خاص، آنان كه از روستا به اين مدارس پا گذاشته‌اند، اغلب ‌با استعدادتر و باهوش‌تر هستند! زيرا بدون كلاس تقويتي و هزينه‌هاي هنگفت معلم خصوصي در آزمون پذيرفته‌ شده‌اند، اما نبايد تاثير سهميه‌ها را از نظر دور داشت ولي مي‌توان مدعي شد، روستاييان عادلانه‌تر به اين مدارس وارد شده، در آن باقي ‌مي‌مانند. مديركل آموزش و پرورش فارس هم عقيده دارد كه ادامه فعاليت مدارس خاص با روش فعلي منفعتي كه ندارد هيچ، به ضرر بسياي از دانش‌آموزان نيز هست. وي تأكيد مي‌كند با گسترش آموزش‌هاي مجازي در سطح استان، ‌دانش‌آموزان در دورترين نقاط نيز قادر به استفاده از بهترين امكانات آموزشي خواهند بود. روزي‌طلب اميدوار است با تغيير روش شناسايي استعدادهاي درخشان و استمرار طرح(شهاب) شيوه‌هاي فعلي برگزاري آزمون برچيده شود. وي نيز تلويحاً مي‌پذيرد كه در گذشته دانش‌آموزان بااستعداد طي فرآيندي از سراسر استان شناسايي، جمع‌آوري و در دبيرستانهاي عشايري يا دبيرستان دانشگاه شيراز مشغول تحصيل مي‌شدند و خروجي آن نيز بزرگاني بود كه امروز هم علوم مختلف خصوصاً پزشكي مديون آنان است. گزارش خبرنگار ايسنا حاكي است، يكي ديگر از مشكلات مدارس خاص كه طي سال‌هاي اخير تشديد شده، ضعف معلمان(دبيران)، كادر آموزشي - پژوهشي و مديريتي است. يكي از اولياء كه دخترش در يكي از مدارس نمونه دولتي به تحصيل مشغول است، اعتقاد دارد كه اگر دبيران خوبي در اين مدارس بود و اگر دانش‌آموزان طبق قواعد و قوانين تحصيل مي‌كردند، اگر آنچه در قوانين مشخص شده تجهيزات، امكانات و فضا در اختيار دانش‌آموز به تناسب تعداد محصلان يك مدرسه،‌قرار داشت، هيچ نيازي به كلاس خصوصي نبود. اين خانم كه خود را پزشك معرفي مي‌كند، مي‌افزايد:‌ متأسفانه امروز مدارس نمونه دولتي بجز يكي از اين مدارس، طبق قواعد قانوني عمل نمي‌كنند، زيرا دانش‌آموزان در اين مدارس بايد دروس را در ساعاتي بيشتر و با كميت و كيفيت بهتر فرا بگيرند، حال آنكه به دليل ضعف بنيه علمي، اين امر انجام نمي‌شود. يكي از والدين هم مي‌گويد: البته برخي از مربيان عمدا از تمام توان علمي خود بهره ‌نمي‌برند و سعي مي‌كنند دانش‌آموزان را به كلاس‌هاي خصوصي خود فرا بخوانند. مردي كه براي ثبت‌نام پسرش در كلاس درس معلمان فيزيك و رياضي، به بانك آمده بود، افزود: بارها به‌صورت مستقيم و غيرمستقيم از سوي معلمان به دانش‌آموزان پيشنهاد مي‌شود كه به‌دليل محدوديت وقت كلاس، مشكلات درسي را در كلاس‌هاي خصوصي پيگيري و رفع كنند. يكي ديگر از اوليا ادعا مي‌كند: مشكلات دانش‌آموزان پسر كمتر از دانش‌آموزان دختر است، زيرا دبيران مدارس پسرانه از توان علمي و ظرفيت‌هاي بالاي تدريس برخوردار هستند و اگر محدوديت حضور دبيران مرد بر سر كلاس مدارس دخترانه برداشته شود، مي‌توان جلوي گسترش كلاس‌هاي خصوصي را گرفت. يكي ديگر از والدين به خبرنگار ايسنا گفت: مسئولان آموزش و پرورش در انتخاب دبيران اين مدارس و خصوصاً كادر مديريتي دقت كافي لحاظ نمي‌كنند. دبيران زن توانمند در سطح شيراز انگشت‌شمار هستند و حتي دبيراني كه اقدام به برگزاري كلاس خصوصي مي‌كنند عموما مرد هستند و اگر هم زني در ميان آنان باشد، استقبال چنداني از كلاس‌هايش نشده است. اين فرد مي‌افزايد: در مدرسه‌اي كه دخترم به تحصيل مشغول است، حتي يك معلم رياضي توانمندي حضور ندارد حال آنكه تعداد دانش‌آموزان اين دبيرستان بيش از 600 نفر است. وي اضافه مي‌كند: مديريت اين دبيرستان در ماههاي اخير به دلايلي در محل كار حضور نداشته و مرخصي بوده و ديگر كادر مديريتي نيز از توانايي كافي برخوردار نيستند. به همين دليل دبيران جذب شده دبيراني با توان كافي و در حد نياز دانش‌آموز و نام آموزشگاه نيستند. اين پدر كه در حين صحبت، سخنانش به تأييد چند نفر ديگر نيز مي‌رسد، ادعا مي‌كند هم‌اينك ضعف در كادر علمي در مدارس نمونه همه‌گير شده است. وي اضافه مي‌كند: شايد در نحوه انتخاب و شناسايي دانش‌آموزان مشكلاتي وجود دارد، به هر حال تمام كساني‌كه در اين دبيرستان و واحدهاي مشابه مشغول به تحصيل هستند از همسطح‌هاي خود تواناتر بوده‌اند و رقابتي سخت‌ را بُرده‌اند با اين اميد كه آموزش بهتري ديده و از امكانات آموزشي باكيفيت‌تري بهره‌مند باشند اما اين چنين نيست. وي كه به معلمان خاصي در آموزشگاه موردنظرش اشاره دارد، مي‌گويد: ضعف علمي دبير باعث مي‌شود كه اوليا براي جبران كاستي به سراغ معلم خصوصي بروند. به عنوان مثال اگر دبير فيزيك نتواند به درستي آنچه دانش‌آموز نياز دارد به او ياد بدهد، چه بايد كرد؟ آيا بگذاريم وقت بگذرد؟ به گزارش ايسنا، اوليايي كه با خبرنگار ايسنا گفت‌وگو مي‌كردند خواستار بررسي وضعيت مدارس نمونه دولتي و رفع مشكلات موجود آن بودند. خصوصاً تأكيد مي‌كردند كه بايد در خصوص كادر مديريتي و بخشي از كادر آموزشي تجديدنظر شود و بيشترين تأكيد نيز بر دروس پايه و بعضاً دروس غيراصلي بود. اين گزارش حاكي است، در سال تحصيلي گذشته(89-88) اعتراض‌هايي نيز به نحوه برگزاري امتحانات ورودي تيزهوشان و مدارس نمونه، شد. اعتراض به چگونگي امتحانات، نحوه اعلام اسامي و شايعاتي كه در خصوص اعمال نظر در اين آزمون‌ها وجود داشت. حتي به دليل محدويت در پذيرش دانش‌آموزان در مدارس خاص، در هر سال تعداد زيادي دانش‌آموز با وجود برخورداري از شايستگي و توانايي‌ها، موفق به ورود به اين آموزشگاه‌هاي خاص نشده، به همين دليل بحران‌هاي روحي را تجربه مي‌كنند. تجديدنظر در شيوه پذيرش و شناسايي استعدادهاي خاص، افزايش ظرفيتها، ‌توسعه آموزشهاي كيفي و مطلوب، ارتقاء سطح توانمندي مربيان و كادر آموزشي و مديريتي، تغيير در نگرش‌ها و جلوگيري از تبعيض‌هاي آموزشي و... از جمله مواردي است كه بايد در دستور كار مسئولان آموزش و پرورش قرار گيرد. بي‌ترديد اهميت توسعه كمي و كيفي آموزش و ارتقاء سطح آموزش‌ها تا استانداردهاي روز جهاني دغدغه‌اي بسيار مهم است كه بايد به آن هوشيارانه و مدبرانه پرداخت.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: