به فروش اين فيلم خيلي اميدوارم
جشنواره فيلم فجر اصولا چيز واجبي است! چون آدمها نياز دارند به تشويق، ديده شدن، محاسبه شدن و البته به داوري.....
تهران امروز: هميشه براي خودم هم جاي سوال دارد كه چرا فيلمهاي طنز در بخش جايزه هيچگاه جدي گرفته نمي شوند در حالي كه ساختن يك فيلم طنز خوب به مراتب سختتر از گونههاي ديگر سينمايي است و پيچيدگيهاي زيادي دارد اما با همه اين شرايط اميدوارم هيات داوران از اين فيلم استقبال كنند... زماني وجود دارد كه تو به عنوان كارگردان انتخابهاي ويژهاي نداري و درست آن موقع است كه تلاش ميكني شكل جديدي را ايجاد كني و به همه بگويي اين فرمت مال من است. تيم بازيگران «ورود آقايان ممنوع» بيشتر تركيبي از اين دو بود. يعني 90 از سریال «مسافران» بود که توجهات به هوش و سلیقه بالای رامبد جوان معطوف شد. پس از استقبال گسترده از فیلم «پسر آدم و دختر حوا» رامبد جوان پشت دوربین سومین اثر سینمایی خود رفت تا پروژهای به مراتب سختتر را به سرانجام برساند. شنیدهها حاکی از آن است که «ورود آقایان ممنوع» قدمی رو به جلو در کارنامه هنری رامبد جوان است. به مناسبت حضور فیلم «ورود آقایان ممنوع» در بخش مسابقه سینمای ایران گفتوگویی را با این کارگردان طناز انجام دادیم: به عنوان اولين سوال مي خواستم نظرت را درباره جشنواره فيلم فجر بدانم. از نظر رامبد جوان جشنواره فجر چگونه جشنوارهاي است؟ جشنواره فيلم فجر اصولا چيز واجبي است! چون آدمها نياز دارند به تشويق، ديده شدن، محاسبه شدن و البته به داوري، كه شرط اين داوري در درست بودن و كارشناسانه بودن آن است و با همه اين تفاسير اگر جشنواره نباشد هيچ چيزي فايده ندارد! ميخواستم يك تحليل نسبي از مشكلات اين جشنواره براي ما ارائه بدهيد؟ از معايب جشنواره ميتوانم به عنصر غافلگيري اشاره كنم! يعني ما عادت كرديم كه هر سال غافلگير بشويم و اين هيچ ربطي به مديريت و يا وزيري كه عوض ميشود، ندارد. بلكه جشنواره يك رويداد تكليف روشني است. سوال من اين است كه آيا در 30 سال گذشته سالي بوده كه با تعويض مدير جشنواره نيز برگزار نشود؟ پاسخ خيلي روشن است: خير. پس جشنواره يك مكانيسم كاملا مشخص و روشن است كه هيچ ربطي به آمدن و رفتن فلان آقا ندارد. فقط شايد كمي در سياست گذاريها تغيير اعمال شود. اميدوارم روزي وضعيت برگزاري جشنواره مشخص شود و ما از فرداي اختتاميه جشنواره امسال شاهد برنامهريزي براي جشنواره سال بعد باشيم تا به يكباره مثل هر سال غافلگير نشويم. مشكلات موضوعي نداشته باشيم، مشكلات فني در حين برگزاري مراسم افتتاحيه و اختتاميه و همينطور نحوه نمايش آثار نداشته باشيم. فيلمها به موقع به جشنواره ارائه شوند و عجلهاي در نحوه نمايش آثار وجود نداشته باشد. متاسفانه همه چيز با عجله اتفاق ميافتد و همين عجله كردن آسيب جدي به قضاوت آثار مي زند. برسيم به «ورود آقايان ممنوع». ميتواني يك خلاصه داستان وراي آنچه در مطبوعات عنوان شده براي ما بگويي؟ ماجراي يك دبيرستان غير انتفاعي دخترانه است كه مديرش خانم مجردي است كه در دهه 30 زندگي دو افتخار بزرگ دارد: اول اينكه بالاترين آمار قبولي دانشگاه را مدرسهاش دارد و دوم اينكه پاي هيچ مردي تا به حال به اين مدرسه باز نشده است و به شدت از مردها متنفر است و اصولا زني است كه معتقد است همه چيز بايد به دست زنان بيفتد. مدرسه اين خانم طي حادثهاي احتياج به يك معلم جديد پيدا ميكند و اين خانم مدير چارهاي ندارد جز اينكه يك معلم مرد وارد اين مدرسه كند. در واقع خانم مدير قصه ما براي اولين بار پا روي قوانيني مي گذارد كه خودش وضع كرده است. حضور معلم مرد در اين دبيرستان اتفاقاتي را رقم مي زند كه محور ساخت فيلم «ورود آقايان ممنوع» است. ظاهرا فيلم را ابتدا قرار بود خانم مرضيه برومند به تهيهكنندگي منوچهر محمدي بسازد اما به يك باره کار دست شما و منيژه حكمت افتاد! بله اول قرار بود خانم برومند «ورود آقايان ممنوع» را بسازد كه پيمان قاسمخاني طي اتفاقاتي تصميم ميگيرد قرارداد خود را فسخ كند و پول آقاي محمدي را هم پس بدهد. ظاهرا يك مدت كوتاهي هم فيلمنامه دست پيمان مي ماند تا اينكه پس از مذاكره با چند تهيهكننده دست آخر با خانم حكمت توافق ميكند و خانم حكمت با همكاري علي سرتيپي و محمد تختكشيان شروع به توليد اين فيلم ميكند. به لحاظ جنس و بيان طنز چه تفاوتي بين «ورود آقايان ممنوع» با «پسر آدم، دختر حوا» است؟ در «پسر آدم، دختر حوا» شما بيشتر حضور من را به عنوان كارگردان ميديديد. جنس دكوپاژ و نوع قاب بنديها كاملا در فيلم «ورود آقايان ممنوع» متفاوت است و كمتر حضور كارگردان را احساس مي كنيد و اصولا فيلم آرامتري نسبت به «پسر آدم، دختر حوا» است. شايد اين يك امتياز براي فيلم باشد. تركيب بازيگران در فيلم «ورود آقايان ممنوع» بسيار جذاب است: از بهاره رهنما و رضا عطاران گرفته تا ماني حقيقي كمي در مورد اين نوع تركيب بندي براي ما صحبت كن. ماني حقيقي تا قبل از اينكه «درباره الي» روي پرده برود، كسي حدس مي زد بازيگر توانايي است؟ اصغر فرهادي تصور كرد كه ماني حقيقي گزينه مناسبي براي آن نقش است. من هم فكر كردم ماني انتخاب درستي براي اين شخصيت است كه وجه كمدي هم دارد. وقتي آدم فيلمنامه را ميخواند به تعدادي كانديدا مي رسد كه از ميان اين كانديداها عدهاي مطابقت بيشتري با شخصيت لحاظ شده در فيلمنامه دارند اما بعضي ديگر خيلي وابسته هستند به انتخاب كارگردان و تيم توليد يك فيلم كه چقدر مايل هستند كار ديگري انجام دهند. نفس يك كار ديگر انجام دادن باعث پديد آمدن تركيب متفاوتي در تيم بازيگران يك فيلم مي شود. زماني وجود دارد كه تو به عنوان كارگردان انتخابهاي ويژهاي نداري و درست آن موقع است كه تلاش ميكني شكل جديدي را ايجاد كني و به همه بگويي اين فرمت مال من است. تيم بازيگران «ورود آقايان ممنوع» بيشتر تركيبي از اين دو بود. يعني 90 درصد بازيگران درست همان چيزي بودند كه مي خواستيم ولي مثلا در مورد همین اشاره تو، ماني حقيقي، گزينه ديگري هم داشتم و آن حميد فرخ نژاد بود كه بنا به دليلي مثل دستمزد پيشنهادي حميد به سرانجام نرسيد. انتخاب بعدي ماني حقيقي بود. يكي از دلايل مهمم در اين انتخاب كه هم در فيلمنامه ذكر شده بود و هم براي خودم مهم بود قد اين شخصيت بود كه مي بايست از خانم ويشكا آسايش بلندتر ميبود با اين تفاسير حميد فرخ نژاد گزينه مناسبي بود كه همانطور كه گفتم نشد بعد از حميد ما انتخاب ديگري نداشتيم يا اگر هم داشتيم چندان با سليقه من هماهنگي نداشتند و اين شد كه به ماني حقيقي رسيديم ماني داراي قد لازم براي آن شخصيت نبود ولي به هر حال اينجا سينماست و ما قد مورد نظر را براي او ايجاد كرديم. چه چيزي در فيلمنامه پيمان قاسمخاني وجود داشت كه تو را ترغيب كرد تا براي سومين ساخته سينمایيات سراغ فيلمنامهاي از او بروي؟ خب پيمان قاسمخاني تكليفش در فيلمنامههايش روشن است. فيلمنامههاي پيمان بسيار هوشمندانه و داراي سليقه لذتبخشي است كه اتفاقا من هم آن را بسيار دوست دارم. در پرداخت شخصيتها محاسبه درستي دارد. تسلسل و ترتيب شوخيها بسيار درست صورت مي گيرد. در نتيجه تركيب اينها يك فيلمنامه خوب را رقم ميزند. نكته ويژه در مورد پيمان اين است كه او اصولا سوژههاي خوبي را انتخاب ميكند كه در اين بين ممكن است اقتباسي يا برداشت مستقيمي از يك فيلم در طول تاريخ سينما باشد كه به نظرم اين چيز اصلا بدي نيست و در همه جاي دنيا هم اتفاق ميافتد. با همه اين تفاسير فيلمنامه «ورود آقايان ممنوع» كاملا ارژينال بود كه با تعدادي از كارگردانان مذاكراتي شده بود كه اين فيلمنامه را بسازند و من در نهايت شيرجه زدم وسط پروژه و اجازه ندادم كسي اين فيلمنامه را بسازد! مي دانم «ورود آقايان ممنوع» به لحاظ توليد و ساخت و سازهاي انجام شده با ساير آثار طنز تفاوت هاي بسياري دارد. كمي درباره ساخت اين دكورها براي ما توضیح دهید. يك بخشي از اين مسئله باز مي گردد به خانم آتوسا قلمفرسايي طراح صحنه و لباس اين فيلم كه خيلي خوب از پس ماجرا بر آمد. ايشان آنقدر از طراحي صحنه و لباس سر رشته دارد كه ميداند چه كمپوزسيوني، چه رنگي و چه هارموني را رعايت بكند تا به كليت سكانس كمك كند. اين نوع نگرش خيلي به تصاوير ما كمك كرد. البته نمي توان زحمات داوود اميري مدير فيلمبرداري اين فيلم را هم ناديده گرفت كه هميشه حواسش بود كه با چه نوع قابي و چه نوع نگاتيوي با چه درجه از حساسيت تصاوير را ثبت كند. همه اين موارد سبب شد تا فيلم ما فيلم محترمي جلوه كند و در عين حال شبيه آن را جايي نديده باشيم و تصور دم دستي بودن به ما ندهد. خانم قلمفرسايي آنقدر نكات ظريفي را در لباس بازيگران،رنگ ديوارها و... رعايت كرده كه به نظر من فيلم را خيلي شاخص كرده. چه پيش بيني از حضور «ورود آقايان ممنوع» در جشنواره امسال داری؟ سوال خوبي پرسيدي. اين نكته هميشه براي خودم هم جاي سوال دارد كه چرا فيلمهاي طنز در بخش جايزه هيچگاه جدي گرفته نميشوند در حالي كه ساختن يك فيلم طنز خوب به مراتب سختتر از گونههاي ديگر سينمايي است و پيچيدگيهاي زيادي دارد اما با همه اين شرايط اميدوارم هيات داوران از اين فيلم استقبال كنند و من وقتي فرم جشنواره را پر ميكنم خيلي مايل هستم كه اثرم ديده شود. حتي اگر جايزه به من تعلق نگيرد. «پسر آدم و دختر حوا» يكي از پرفروشترين فيلمهاي سال 89 بود فكر ميكني برخورد مخاطبان عام با سومين ساختهات چگونه خواهد بود؟ راستش خيلي به فروش اين فيلم اميدوار هستم چون در اين فيلم شاهد يك فيلمنامه خوب بوديم و تركيب بازيگران درستي داشتيم و همانطور كه اشاره كردم در اين فيلم من به عنوان كارگردان كمتر ديده مي شوم و بيشتر فيلم، فيلم بازيگران است تا كارگردان. خاطرهاي از جشنواره فيلم فجر داري؟ جشنواره هميشه براي من چيز هيجان انگيزي بوده اما قديمها زماني كه به صورت حرفهاي وارد سينما نشده بودم چيز هيجانانگيزتري بود تا الان كه خودم در آن فيلم دارم(ميخندد)!