لباسهای قهوه تلخ چگونه طراحی شدند؟
فروزان جلیلیفر طراح صحنه لباس سریال «قهوه تلخ» اعتقاد دارد استفاده از زبان طنز، جلوه رنگها و شاد بودن بصری لباسهای طراحی شده برای این سریال در جلب توجه تماشاگران نقش فراوانی داشته است.
فروزان جلیلیفر طراح صحنه لباس سریال «قهوه تلخ» اعتقاد دارد استفاده از زبان طنز، جلوه رنگها و شاد بودن بصری لباسهای طراحی شده برای این سریال در جلب توجه تماشاگران نقش فراوانی داشته است. مجموعه «قهوه تلخ» به کارگردانی مهران مدیری مدتی است از سوی شبکه خانگی در اختیار مخاطبان خود قرار گرفته است. اینکه «قهوه تلخ» تا چه حد توانسته در میان مردم جایگاه پیدا کند و مخاطبان ایرانی را همراه سازد موضوعی است که در این مجال نمیگنجد، گرچه با یک نگاه سطحی میتوان میزان اقبال از این مجموعه ویدئویی را دریافت، اما آنچه بیش ار این در سریال به چشم میآید طراحی صحنه، دکور و لباس آن است که به حتم یکی از چشمنوازترین نمونههای استفاده از فضا و پوشش سنتی در یک مجموعه این چنینی است. طراحی صحنه و لباس در دو بخش تاریخی و غیرتاریخی بسیار متفاوت است. در آثار غیرتاریخی عموما کار بسیار روتین بوده و طراحی یا از آرشیو گروه، یا از لباسهای شخصی بازیگران و در مواردی نیز با خرید لباسی خاص انجام و خلاقیت در حد انتخاب رنگ یا ترکیب خاصی از لباس محدود میشود، طراحی لباس و صحنه این سریال را فروزان جلیلیفر برعهده داشته است. او پیش از این در فیلمها و سریالهایی همچون «مسافر»، «ریحانه»، «مهر خوبان»، «شنهای کف رودخانه»، «یکی بود یکی نبود»، «دختر ایرونی»، «پر پرواز»، «مانا» و... به طراحی صحنه و لباس پرداخته است. با جلیلیفر درباره این همکاری در سریال «قهوه تلخ» به گفتوگو نشستیم که در زیر میخوانید. طراحی لباس و صحنه؛ با هم یا منفک؟ در کشور ما عموما طراحی لباس و صحنه توسط یک شخص انجام میشود و متخصصان آن بیشتر از میان فارغالتحصیلان رشته تئاتر با گرایش طراحی صحنه هستند. بحث بر سر این موضوع که آیا این همزمانی صحیح است یا خیر بارها صورت گرفته است.
افراد بسیاری از جمله انجمن طراحان صحنه و لباس در خانه سینما در تلاش هستند راهی برای تفکیک این دو رشته بیابند، اما متاسفانه تجربههایی که تاکنون از طراحی صحنه و لباس توسط دو شخص بصورت مجزا صورت گرفته بازخورد مناسبی نداشته و عموما هارمونی و تناسب میان دکور و پوشش بازیگران بهم ریخته است. اگر این دو رشته بصورت منفک آموزش داده شوند، به علت همان نگاه موجود در زمینه سپردن طراحی لباس و صحنه به یک نفر بازار کاری برای این طراحان وجود نخواهد داشت، اما شاید با آموزشهای تخصصی و تکمیلیتر به دانشآموختگان گرایشهای ذکر شده در رشته تئاتر بتوان این وضعیت را سامان داد. طراحی صحنه و لباس در دو بخش تاریخی و غیرتاریخی بسیار متفاوت است. در آثار غیرتاریخی عموما کار بسیار روتین بوده و طراحی یا از آرشیو گروه، یا از لباسهای شخصی بازیگران و در مواردی نیز با خرید لباسی خاص انجام و خلاقیت در حد انتخاب رنگ یا ترکیب خاصی از لباس محدود میشود، اما در کارهای تاریخی باید به تحقیق و پژوهش روی ویژگیهای فرهنگی آن دوره خاص و مشاهده عکس و مستندات موجود پرداخت. اینجاست که طراح صحنه یا لباس میتواند خلاقیت یا هنر خود را به نمایش بگذارد. قانونهای نانوشته دستوپاگیر برای طراحان لباس توجه به هماهنگی لباسها با فضای شاد اثر، قانونهای نانوشته طنز که دست ما را برای استفاده نوع خاصی از پوشش همانند چادر (به علت حفظ حریم آن) میبندد موضوعاتی است که تنها در حین کار میتوان به آن دست یافت به عنوان مثال در مجموعه «قهوه تلخ» بیشتر از چارقدهای ساتن با رنگهای شاد استفاده میشود در حالیکه عموما چارقدها در دورههای بررسی شده سفید و ساده بودهاند. لباسها، دکور و رنگهای مورد استفاده اکثرا مربوط به دوران قاجار است. گرچه زمان در این سریال خیلی مشخص نبوده و باید به دید طنز با آن مواجه شد. در مواردی نیز به طور کامل از فضای دورهای خاص خارج میشویم به عنوان مثال «بلوتوث» که فردی رومی بدون هویت مشخص زمانی است با لباسی نمادین از روم نشان داده میشود که مشخص نیست آیا در دوره زمانی مورد نظر در این مجموعه، پوشش استفاده شده وجود داشته است. در «قهوه تلخ» بیشتر سعی شده است تا طراحی لباس بر روی شخصیتها انجام پذیرد تا اینکه بخواهد کاملا تاریخی باشد. لباس قاجار؛ زیباترین لباس ادوار تاریخی
یک دوره زمانی حدودا شش ماهه برای بررسی نگارههای دوران مختلف تاریخ ایران، مقایسه آنها با یکدیگر و جمعآوری اطلاعات مورد نظر همچون رنگ، فرم، نوع پارچه و غیره صرف شد. این آثار منبع بسیار مناسبی برای طراحی لباسها بود، زیرا عکسهای موجود اکثرا مربوط به اواخر دوره قاجار و بصورت سیاه و سفید بودند طوری که نمیشد رنگ و جنس پارچهها را از روی آنها حدس زد. نگارهها مربوط به ادوار مختلف از صفویه زند و قاجار بود. نوع پوشش در دوران قاجار نسبت به دو دوره دیگر تفاوت فراوان داشت و این به علت آشنایی زنان دربار ایران با لباس اروپاییان خصوصا «بالرینها» است. ترکیب لباسها، جورابهای ضخیمی که به پا میشده، دامنهای پرچینی که نسبت به دوران قبل کوتاهتر شده بودند و یقههای بستهتر همگی حاصل آمیختگی پوشش ایرانی با اروپاست. باید گفت لباس قاجار یکی از زیباترین لباسهای ادوار تاریخی ماست و این شاید به علت آمیختگی ویژگیهای اصیل ایرانی با زیبایی کلاسیک اروپاست که از ماحصل آن پوششی منطبق بر فرهنگ کشورمان با ویژگیهای تازه رخ مینماید. در طراحی صحنه نیز از ویژگیهای دوره قاجار استفاده فراوان شده است. اگرچه باز هم ذکر میکنم دوره مورد نظر ما قاجار نیست، اما در ترکیب و استفاده از رنگ دکورها، معماری دوران قاجار مورد توجه بوده است زیرا در این دوران رنگهای تازهای همچون زرد و قرمز به معماری ما راه پیدا میکند. آموختهایم که میراث خود را در پستوها و بقچهها پنهان کنیم لباس ملی ما ایرانیان با وجود این تنوع قومیتی کدام است. شاید بهتر باشد از واژه محلی استفاده کرد. باید گفت نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورهای منطقه که لباسهای سنتی زیبایی نیز در تاریخ فرهنگ آنها دیده میشود این اتفاق رخ داده و پوشش اصیل ایشان به فراموشی سپرده شده است. دنیا به سمتی حرکت میکند که در مسیر آن بسیاری از اتفاقات را اگرچه تلخ، ناچار باید بپذیریم. اگرچه این موضوع تنها به جهان متحول شده و زندگی پر دغدغه امروز مربوط نمیشود. ما ایرانیها آموختهایم که میراث خود را در پستوها و بقچهها پنهان کنیم و یا به راحتی آن را به دور بیندازیم. عوامل دیگری نیز همچون نبود آموزش فرهنگی در توجه به ویژگیهای هنر ملی، قدرت خرید و... نیز در عدم گرایش به استفاده از آثار اصیل ایرانی میان مردم موثر است. بازتاب طراحی لباس مجموعه «قهوه تلخ»
خوشبختانه طراحی صحنه و لباس «قهوه تلخ» بیش از آنچه میپنداشتیم؛ مورد توجه قرار گرفت. از یاسمین سینایی، مجسمهساز و نقاش شنیدم که عدهای از هنرجویان خردسال وی در ورک شاپی که برای آموزش لباس و گریم دوران قاجار برگزار شده بود با تاثیر از همین مجموعه به راحتی لباس سنتی این دوره را با توجه به کلاه ها، چین دامنها و ... نقاشی کنند. این موضوع برایم بسیار خوشایند بود. شاید استفاده از زبان طنز، جلوه رنگها و شاد بودن بصری لباسهای طراحی شده در این توجه و تمرکز نقش فراوانی داشته است. تصور میکنم این نوع آموزش غیر مستقیم میتواند دید بصری مردم را تقویت و ذائقهشان را متوجه جاذبههای فاخرتری کند زیرا در پوشاک سنتی ایران وجهی از تفاخر فرهنگی و اصالت بصری وجود دارد که به حتم میتواند در ارتقا دیدگاه روزمره افراد موثر باشد. شاید لباس ایرانی امروز به یک شی موزهای تبدیل شده باشد اما با قرار دادن آن در معرض دید از طریق رسانههای فراگیر میتوان به رشد ذائقه بصری مردم کمک کرد.